داستانی شگفت انگیز از یک پادشاهی شگفت انگیز؛ پادشاهی گوگه
برای بسیاری از نظریه پردازان، رمز و رازی میان پادشاهی Guge با فروپاشی ناگهانی تمدن باستانی مایاها در آمریکای جنوبی و ناپدید شدن کل خدمه کشتی Mary Celeste وجود دارد. پادشاهی باستان در اوج خود حدود صدهزار نفر جمعیت داشت و علیرغم جنگ ها، طاعون ها و فتوحاتی که در طول 700 سال در غرب رخ داد، هیچ یک از حوادث کافی نبود تا این تمدن را به طور کامل از بین ببرد. جایی که هیچ کدام باقی نماند. پس چرا این امپراتوری که بیش از هر امپراتوری دیگری در تبت دوام آورد، ناگهان از چهره فلات تبت ناپدید شد و تنها خانه های خالی و معابد شکسته باقی ماند؟ افسانه ها چه می گویند؟
موقعیت
پادشاهی “گوگه”(Guge) در غربیترین نقطه فلات تبت کنونی واقع شده است. پایتخت آن “زاپارانگ” بر روی کوهی در کرانه جنوبی رودخانه شیانگ کوان، در حدود 18 کیلومتری غرب شهرستان “زندای” فعلی واقع شده است.
از غرب با “لاداخ”، از شمال با کوههای “کونلون” و “ختن”، از جنوب با هندوستان و از شرق با شهرستان “لاتسه” از شهرستان “شیگاتسه” همسایه است.
تشکیل
پادشاهی Guge یکی دیگر از پادشاهی های قدرتمند در تاریخ تبت پس از پادشاهی قدرتمند Tubo است. از اواسط قرن 10 تا اوایل قرن 17، پادشاهی Guge بر تبت غربی حکومت می کرد، بودیسم را گسترش می داد و در برابر حملات خارجی مقاومت می کرد. پادشاهی Guge نقش مهمی در تاریخ پس از پادشاهی Tubo در تبت ایفا کرد.
در قرن نهم، پادشاهی توبو که زمانی پر رونق بود به تدریج افول کرد. آخرین Zamprogna Langdama (پادشاه تبت) سیاست ریشه کنی بودیسم را اجرا کرد. در نتیجه تضادها بین گروه راهبان و گروه اشراف زادگان سکولار در میان حاکمان تشدید شد و جنگ ها در گرفت.
لانگداما در سال 823 در یک جنگ درگذشت. پسران و نوه های او برای تاج و تخت جنگیدند. “ژید نیماگون” در نبردها شکست خورد و به منطقه دورافتاده “ناگری” گریخت. بعداً او یک پادشاهی قدرتمند – پادشاهی گوگه در منطقه ناگری ایجاد کرد. در اواخر عمر، برای جلوگیری از مصیبت جنگ بین برادران، پادشاهی گوگه را به سه قسمت تقسیم کرد و به ترتیب به سه پسرش داد.
دوران شکوفایی
در شمال زاپارنگ، محلی به نام “لوبا” وجود دارد که امروزه نیز یکی از شهرستانهای شهرستان “زنده” است.
“لوبا” در تبتی به معنای ” صنعتگرانی است که در ذوب کردن مهارت دارند”. گفته می شود در زمان پادشاهی گوگه در این مکان صنعتگرانی وجود داشتند که به تخصص خود در ذوب ظروف ساخت طلا و نقره شهرت داشتند.
پادشاهی Guge همچنین مقدار زیادی طلا و نقره تولید می کند.
در قرن سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم، پادشاهی گوگه دوره پررونقی از توسعه اقتصادی، بودایی، فرهنگی و هنری را تجربه کرد. در قرن شانزدهم، زمانی که سلسله گوگه وارد دوران شکوفایی خود شد، بازرگانان از هند، نپال، سرزمین اصلی چین و همچنین آسیای میانه در پایتخت جمع می شدند.
مذهب
در ابتدا، پادشاهی Guge حکم کرد که بودیسم اصل اساسی برای اداره کل پادشاهی است. فرمانداران همه کاملاً روشن فکر بودند. آنها صومعه توولین را ساختند و متون مقدس بودیسم را برای گسترش بودیسم ترجمه کردند.
با این حال، در دوره بعدی پادشاهی گوگه، گروه راهبان قویتر و قویتر شدند و به تهدیدی برای خانواده سلطنتی تبدیل شدند. بنابراین آخرین پادشاهی گوگه تصمیم گرفت به اصول مذهب کاتولیکی اعتقاد داشته باشد و کلیساهای کاتولیک را بنا کرد. سپس گروه راهبان قیام کردند. بدتر از آن، آنها دشمنان گوگه (Kingdom-Ladake) را اغوا کردند تا به پادشاهی Guge حمله کنند. در نتیجه این پادشاهی با بی نظمی داخلی و تهاجم بیرونی ویران شد.
سقوط پادشاهی
در پایان پادشاهی گوگه، پادشاه گوگه سعی کرد از آیین کاتولیک غربی برای تضعیف قدرت و نفوذ آیین بودا استفاده کند که نارضایتی راهبان را برانگیخت و منجر به تعمیق تضاد بین پادشاهی و گروه رهبانی شد. در آن زمان، رهبر عالی بودایی برادر کوچکتر پادشاه گوگه بود.
در سال 1633 پس از میلاد، زمانی که پادشاه گوگه به شدت بیمار بود، راهبان و مردم عادی به رهبری صومعه بودایی، با سلسله نامگیال لاداخ متحد شدند، شورش به راه انداختند، سلسله گوگه را سرنگون، کلیسای کاتولیک را ویران کردند و فعالیت های تبلیغی پایان یافت.
قلعه پایتخت پادشاهی گوگه بر بالای کوه ساخته شده بود که دفاع از آن آسان و حمله به آن دشوار بود؛ ارتش لاداخ ماه ها بدون نتیجه به آن حمله کرد.
بعدها، زمانی که پادشاه گوگه از کاخ خارج شد تا برای گفتگوی صلح آماده شود، نگهبانان او به سرعت نابود شدند. پادشاه، تمام خانواده سلطنتی و مبلغان مذهبی همگی به پایتخت لاداخ بازگردانده شدند و در “لِه” زندانی شدند.
پادشاهی گوگه و تساپارنگ بعدها ثبت شد که توسط ارتش های دولت مرکزی تبت تحت حکومت پنجمین دالایی لاما، نگاوانگ لوبسانگ گیاتسو فتح شده است.
با این حال، یک بار دیگر، یک راز در این اطراف وجود دارد. ارتش دالایی لاما در سال 1680 پس از 50 سال حکومت، مهاجمان لاداخی را مجبور به بیرون راندن کردند و شهر تساپارنگ و کل پادشاهی گوگ را ضمیمه کردند.
سوابق بودایی آن زمان واضح است که پادشاهی گوگه سابق، به دامان دولت تبت مرکزی مکتب بودایی تبتی گلوگ آورده شد و لاماهای گلوگ برای حکومت بر پادشاهی سابق فرستاده می شدند.
گفته می شود که در نیمه اول قرن بیستم، دولت تبت سربازانی را برای جمع آوری مالیات بر اساس یک سیاست مالیاتی جدید به گوگه فرستاد.
برای بیش از 200 سال، چیزی از گوگه در غرب تبت بیرون نیامده بود، و زمانی که سربازان برای جمع آوری مالیات به پادشاهی رفتند، بازگشتند و گزارش دادند که تمام آنچه از این پادشاهی زمانی بزرگ باقی مانده بود، متروکه بود. شهر ویران شده است.
چیزی که هرگز کشف نشده این است که چرا، بین تسخیر پادشاهی گوگه توسط تبت مرکزی در سال 1680 و ورود سربازان جمعآوری مالیات در اوایل دهه 1900، این جامعه ثروتمند و متمدن تقریباً یک شبه ناپدید شد و چیزی از نقاشیهای دیواری و دیوارها باقی نگذاشت. نقاشی های دیواری که دیوارهای کاخ و بتکده ها را زینت می دادند.
رمز و راز گوگه
برای بسیاری از نظریه پردازان، رمز و رازی میان پادشاهی Guge با فروپاشی ناگهانی تمدن باستانی مایاها در آمریکای جنوبی و ناپدید شدن کل خدمه کشتی Mary Celeste وجود دارد.
پادشاهی باستان در اوج خود حدود صدهزار نفر جمعیت داشت و علیرغم جنگ ها، طاعون ها و فتوحاتی که در طول 700 سال در غرب رخ داد، هیچ یک از حوادث کافی نبود تا این تمدن را به طور کامل از بین ببرد. جایی که هیچ کدام باقی نماند.
پس چرا این امپراتوری که بیش از هر امپراتوری دیگری در تبت دوام آورد، ناگهان از چهره فلات تبت ناپدید شد و تنها خانه های خالی و معابد شکسته باقی ماند؟
افسانه ها چه می گویند…
و اینجاست که جزئیات در مورد اینکه چه اتفاقی افتاده و چرا تمدن ناپدید شده مبهم می شود. پس از توصیه های خائنانه رئیس لاما، معبد بودایی در “تساپارنگ”، که همچنین برادر پادشاه طرفدار مسیحیت بود، شهر به لاداخ تسلیم شد.
یکی از افسانه ها می گوید که چگونه مردم در وضعیت معمول خود به بقای خود ادامه دادند، در حالی که پادشاه به عنوان زندانی به لاداخ آورده شد.
افسانه دیگری می گوید که چگونه ارتش لاداخی تقریباً همه مردم را سلاخی کرد و تنها چند نفر از آنها فرار کردند و آنها به جنوب گریختند و عهد کردند که برگردند و از مهاجمان لاداخی انتقام بگیرند.
همچنین گفته می شود که برادر پادشاه پس از تسلیم توسط ارتش لاداخی اعدام شد و آخرین فرزند مرد آخرین پادشاه گوگه به لهاسا رفت و در آنجا در سال 1743 درگذشت.
نسخه دیگری از تاریخ شهر Tsaparang می گوید که پادشاه Guge خود را از صخره پرتاب کرد و مرد، اگرچه هیچ سند واقعی برای حمایت از هیچ یک از داستان ها وجود ندارد.
یک افسانه عجیب می گوید که چگونه حاکمان لاداخی، که ظالم و مستبد بودند، مردم گوگه را مجبور کردند که شروع به ساختن یک قنات کنند تا برف و یخ های در حال ذوب شدن را از کوه کایلاش در نزدیکی سیفون روانه کنند. خدایان که از گستاخی حاکمان لاداخی علیه کوه مقدس خشمگین شده بودند، شهر را ویران کردند.
میراث گوگه
در حال حاضر، پادشاهی Guge یک جاذبه گردشگری عمده در غرب تبت است، و همچنین یک سایت باستان شناسی غنی است که اطلاعات زیادی در مورد مطالعه ظهور بودیسم در تبت دارد. یکی از مروجین اصلی دین بودایی از هند به تبت، پادشاهی گوگه است که نقش مهمی در گسترش بودیسم در سراسر فلات داشت.
با این حال، این ایالت بودایی تحت تأثیر جنگ قرار گرفت و در نهایت در شنهای صحرایی ناپدید شد که از آنجا برخاسته بود. داستانی شگفت انگیز از یک پادشاهی شگفت انگیز در غرب تبت، شاید هرگز نفهمیم واقعاً چه بر سر ساکنان این قدرت عظیم در غرب آمده است.
امروزه ویرانه های پادشاهی گوگه به یک جاذبه گردشگری بزرگ در غرب تبت تبدیل شده است. مساحت این ویرانه ها 200000 متر مربع است. ساختمانها با چیدمانی صلب و با ابهت تپه را تا بالای آن دنبال میکنند. این قلعه 11 طبقه بیش از 300 متر ارتفاع دارد. خانهها، غارها، بتکدهها، کلبهها، آثار دفاعی و تونلها در این شهر قرار دارد. غارهای شیک قبلی اکنون آسیب جدی دیده اند. تعداد کمی از آثار معماری دست نخورده باقی مانده اند، اما ظاهر Guge همچنان با ابهت است.
گردآوری و ترجمه: امیر تاکی