تفسیر اجتماعی آیت الله طالقانی| محمدمهدی جعفری

محمدمهدی جعفری، استاد بازنشسته دانشگاه شیراز، نوزدهم اسفندماه 1400 در اولین همایش بین‌المللی تفسیر اجتماعی قرآن در جهان اسلام در سخنانی با موضوع «تفسیر آیت‌الله طالقانی؛ الهیات رهایی‌بخش» گفت: نخستین مفسر قرآن، شخص رسول خدا (ص) بود که در پاسخ به یاران و افراد معاصر خویش برخی مبهمات قرآن را توضیح و تبیین کردند و از برخی مطالب مبهم در آیات پرده برمی‌داشتند و روشنگری می‌کردند، پس از رسول خدا (ص) چند نفر از اصحاب آن حضرت امر تفسیر را برعهده گرفتند که اکنون به تفسیر مأثور معروف است. با گذشت زمان و دور شدن از دوره صدر اسلام، حکومت‌ها قرآن را وسیله‌ای برای اثبات حقانیت خود قرار دادند و با تطمیع افراد، احادیثی جعل و به پیامبر (ص) و اصحاب نسبت دادند و تفسیر را از مسیر اصلی خود به کوره راه‌های مغرضانه منحرف کردند.

سرانجام تفسیر در طول تاریخ مسلمین به مباحث لفظی و آرایه‌های ادبی و داستان‌های سرگرم‌کننده تبدیل شد و هدف اصلی قرآن که آزاد کردن انسان‌ها از قید و بند پرستش طاغوت‌ها و رفتار آگاهانه به سمت تکامل بود به غفلت سپرده شد و به مباحثی ایستا در آمد.

در دوره کنونی برخی از مسلمین از غوغای جهانخواران و کشورگشایان اروپایی بیدار شده و به خود آمدند و به درک این واقعیت که چنان تفاسیر و برداشت‌ها از کتاب و سنت، علت اصلی انحطاط مسلمین است به قرآن بازگشتند تا ببینند چه درمانی برای دردهای اجتماعی دارد و چه آیاتی مسلمین را از قیود و بندها رهایی می‌دهد.

این حرکت از سیدجمال به صورت شفاهی و پراکنده آغاز شد و توسط عبده به صورت وسیع و عمیقی ادامه یافت و شاگردان و علاقه‌مندان عبده، تفسیر اجتماعی او را در کشورهای مختلف از جمله ایران منتشر کردند که نمونه برجسته آن آیت‌الله طالقانی است.

طالقانی گرچه در تفسیر از عبده اثر پذیرفته ولی به خاطر تجربیات شخصی، دانش‌ها و بهره‌مندی از اندیشه فیض کاشانی و ملاصدرا و ….  به تناسب و مقتضیات زمانه خویش، آیات قرآن را پیامی اجتماعی و رهایی‌بخش برای همه عصرها  و نسل‌ها می‌داند؛ او کار مهم و بزرگ خود را تفسیر نمی‌نامد بلکه عنوان «پرتوی از قرآن» را برای آن انتخاب کرد یعنی آنچه من می‌نویسم پرده‌برداری از مقاصد آیات نیست بلکه برداشت‌های من و یکسری معلومات (طالقانی) از قرآن است. پس اعماق حقایق قرآن نمی‌تواند در ظرف ذهنی مردم یک عصر در آید.

 

قرآن کتاب هدایت برای عموم

قرآن در ذیل آیه شریفه ۹ اسراء «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یهْدِی لِلَّتِی هِی أَقْوَمُ وَیبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا کبِیرًا» می‌فرماید؛ قرآن چون کتاب هدایت برای عموم است همه می‌توانند در پرتو هدایت آن قرار گیرند؛ کتابی که آیات آن مانند امواج نور در قرون مختلف و در هر منطقه و محلی توسط مردمان قرائت شده و می‌تواند تلاوت شود، به همین علت می‌تواند چشم عموم مردم را به معنویت باز کند و آنها را در معرض نسیمی پاک قرار دهد.

همچنین در ذیل آیه شریفه «لَا إِکرَاهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی فَمَنْ یکفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَک بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَی لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» می‌فرماید؛ طاغوت به معنی لغوی و وسیع هر خودخواه و سرکش بر اندیشه و آزادی و حق خلق است، استمسک بالعروه، رهایی از طاغوت و کفر به آن و رو آوردن ایمان برهانی به خداوند است زیرا رهایی از بندهای ناتوان طاغوتی و کفر به آن و ایمان برهانی به خدا، چون چنگ زدن به حلقه‌ای بس استوار و پایدار است و سر رشته این حلقه ایمان پایدار به سرچشمه هستی است. حلقه ایمان به مبدأ هستی چون حلقه اتصال به طاغوت نیست که پیوسته در معرض گسیختگی باشد.

طاغوت برای انسانی که به دنبال تقرب و کسب جایگاه برتر و کمال است نمی‌تواند دستاویزی باشد؛ طاغوت از ماده طغیان، سرکشی و خروج از مسیر طبیعی و فطری است؛ طغیان آب آن است که  از مسیر اصلی خود بیرون رود و آبادی‌ها و مزارع را ویران کند، طغیان شخص بر خود، چیرگی خودبینی و برخی قوای حیوانی است که فطریات را فرا گیرد.

طغیان بر خلق، سلطه طاغیانه بر عقول و  اندیشه آنهاست که نتیجه آن به تعبیر قرآن فساد در زمین است (فامکثروا فیه)؛ مقصد طغیان نفس کوته‌اندیش و تربیت نیافته‌ای است که خود را به آنچه دارد و وابسته است بی‌نیاز پندارد؛ کلاً ان الانسان لیطغی؛ چه بت مال و قدرت و یا دانشی که وهم‌انگیز و غرورآور باشد، چنانچه انسان علم و صنعت این قرن گرفتار آن شده است.

 

تناقض در علوم

در واقع با اینکه دانشمندان کوشا و پیشرو می‌دانند دانش‌های موجود با همه دقت و ظرافتی که دارند دچار تناقضات و تضاد و از هم گسیختگی است و نمی‌تواند حلقه محکمی باشد که انسان‌ها را به جایگاه برتر درآورد، تناقض و ناهماهنگی در بین واقعیات دریافت شده و در بین یافته‌های ذهنی و واقعی؛ همه کوشش محققان پیشرو این است که راه رفع این تناقضات را کشف کنند. با کشف روابط وحدت و هماهنگی علوم، علم از طاغوتی بودن خارج شده و رهنمای به سوی کمال مطلق یعنی خدا می‌شود.

چنان که در این آیه (آیت الکرسی) توحید ذات و صفات ثبوت و سلبی به احاطه علمی و کرسی فرمان خداوند در باطن و ظاهر جهان به ترتیب بیان شده تا در پرتو آن انسان رشد یافته را به بندگی او در آورد و از هر بندگی و فرمان هر کسی طاغوتی برهاند و هماهنگ و پیوسته با همه آفرینش به ولایت و فرمان او درآورد.

 

وظیفه آمران به معروف

قرآن در رابط با مسئولیت اجتماعی انسان مسلمان در ذیل آیه ۱۰۴ آل عمران «وَلْتَکنْ مِنْکمْ أُمَّهٌ یدْعُونَ إِلَی الْخَیرِ وَیأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ وَأُولَئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ» می‌فرماید؛ باید از میان شما کسانی همفکر و هماهنگ باشند، خیر به معنای گزیده و یا گزیده‌تر هم در مسائل فکری و عملی است و «الی الخیر» جهت‌گیری به سمت هدف را نشان می‌دهد؛ معروف هر چیزی است که عقل و فطرت سلیم با آن شناسایی دارد و منکر چیزی است که برکنار از عقل و دور از عقل است؛ شریعت معروف و منکر را مشخص و تبیین کرده است.

البته چون هر انسان و مکلفی نمی‌تواند از عهده تبیین آن برآید باید افرادی صاحب‌نظر و دارای بیان و قدرت اجرایی را برگزینند و از آنها حمایت کنند (ولتکن منکم امه) براساس برداشت آیت‌الله طالقانی از قرآن کریم، از میان مؤمنان باید افرادی برگزیده شوند یعنی کسانی که از سقوط در حفره آتش‌زا رهیده‌اند تا داعی امر به معروف و ناهی از منکر باشند. این افراد باید آنچه را گزیده و با اصول توحیدی با جهان‌شناسی اسلام مطابقت دارد برگزینند و به معروف آن امر و از منکرات بازدارند. افعال یدعون، یأمرون و ینهون می‌رساند گروه منتخب باید انقلاب توحیدی اسلام را زنده نگه داشته و دارای قدرت امر  و نهی‌ای باشند که از مردم ناشی و حمایت می‌شود تا آن گروه به پیکر اجتماع، حیات بخشد و چون قلبی که منظم می‌تپد  و مانند ریه که هوای پاک به اندام می‌رساند باشند و اجتماع ایمانی را از عوامل فساد دور نگه دارند. در مجموع باین نتیجه می‌رسیم که توحید رهایی‌بخش و دعوت به سمت توحید در تفسیر پرتوی از قرآن آیت‌اله طالقانی بسیار برجسته است.

 

* دکتر محمد مهدی جعفری استاد دانشگاه شیراز

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.