تقدیس عنکبوت مقدس + بیانیه فرهنگستان هنر | مریم هدایت
عنکبوت مقدس ( Holy Spider) فیلمی در ژانر نوآر، دلهرهآور و جنایت واقعی به کارگردانی علی عباسی محصول سال ۲۰۲۲ است که در جشنواره کن جایزه بازیگر نقش اول زن را از آنِ خود کردهاست و برپایه داستان واقعی یک قاتل زنجیرهای معروف به قاتل عنکبوتی ساخته شده که کارگران جنسی را هدف قرار داده و ۱۶ زن را از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۱ در مشهد به قتل رساندهاست.
جهتگیری دستاندرکاران و اظهارات پیرامون فیلم و نیز گزارشات مشاهدهگران فیلم و تصریح خود کارگردان، حاکی از آنست که فیلم دامنه جنایت و عقاید و اخلاقیات ورای آن را به کل جامعه ایران توسعه داده، تصویری سیاه از آن عرضه میکند. این امر از جمله عواملی است که تعلق جایزه به فیلم را فراتر از هنر بازیگری دیده، به اهداف سیاسی مربوط میبیند.
واکنش فرهنگستان هنر به عنکبوت مقدس
فرهنگستان هنر ضمن یادداشتی بر این وجه منفی انگشت گذاشتهاست. در پوستر مربوط به فیلم، در مرکز شبکه عنکبوتی مزبور، حرم امام رضا علیهالسلام واقع شده که نزد بسیاری توهین به مقدسات قلمداد شدهاست. سابقه تاریک بازیگر برنده نزد بسیاری و نیز رویکرد آرمانخواهانه و جگرسوزانه این بازیگر برای مشکلات ایران ضمن ایراد خطابهها و مصاحبهها، وجهی حماسی و غلوآمیز به نقشآفرینی او در این اثر دادهاست. هر سه وجه پیشگفته درباره فیلم، منشأ مناقشات فراوان است که متأسفانه اغلب به نادرستی بههم آمیخته میشود.
واکنش فرهنگستان هنر به عنکبوت مقدس؛ مخرب یا مفید؟
دکتر امیر مازیار در دو یادداشت اینستاگرامی، ضمن مخرب دانستن بیانیه فرهنگستان هنر درباره این فیلم، اظهارداشته که هنرمند حق دارد وقایع را از منظر خود تفسیر کند و این کار توهین نیست حتی اگر از نظر او ریشه جنایاتی که در جامعه ما رخ میدهد عقاید و اعمال دینی یا آموزههای خود اولیای مقدس دین باشد. وی نقدِ – حتی نادرست- همه وجوهِ ظهورات امر دینی را جایز و ضروری برشمرده، تعریفی از توهین ارائه نموده و خواستار محدود و مضیق کردن دامنه توهین به نفع آزادی بیان شدهاست. دغدغه او در پاسداشت بیشینه آزادی بیان و امکان نقد وسیع، را میستایم که اهل قلم و هنر و اندیشه، عموماً از این ناحیه زخمخورده و آسیبدیدهاند؛ مخصوصاً در جوامعی مثل جامعه ما که به قول وی دین و قدرت با هم رابطه نزدیکی دارند. با او همدل هستم که برای مهار قدرت و جلوگیری از انحصاری شدن دین و مافیای عقایدی، راهی جز آزادی بیان و نقد نیست. در ناشایستی موجآفرینی سردمداران و داعیهداران دینی میان متدیان نسبت به یک اثر و سوار شدن بر موج احساسات مؤمنان، مثل او هیچ تردیدی ندارم. اما به گمانم این دغدغه، مازیار را از توجه به حیث حکایتگری نادرست و جفاکارانهای که یک اثر میتواند از جامعه ایران داشتهباشد غافل کردهاست. مدافع فرهنگستان هنر نیستم اما ظاهر یادداشت مربوطه هم واکنش به همین جهت است که مازیار آن را به جهات دیگر آمیخته و در این راستا لغزشهایی چند، رقم خوردهاست که آنها را در دو دسته کلی و جزئی عرضه میکنم:
امیرمازیار و عنکبوت مقدس
۱- مازیار بر یادداشت فرهنگستان هنر به تندی تاخته و در«صدق توهین به مقدسات» نسبت به این اثر، داد سخن دادهاست. حالآنکه یادداشت فرهنگستان هنر اصلاً از توهین به مقدسات حرفی نزده بلکه یک اثر ظاهراً هنری را نقد، آن را غیرحرفهای و ناجوانمردانه خوانده است و بر تشخیص خود دلیل آوردهاست. اصل حرف این است که چرا این اثر، یک واقعه تلخ و ننگبار را بعنوان نگرش و رویکرد کلان یک جامعه گزارش و القا میکند.
البته که چنین القایی حساس، غیرحرفهای و ناجوانمردانه است بویژه برای ما چون آن جامعه، وطن ماست. اثری ایرانی و اصیل، حتی باید این را هم بپاید که ولوناخواسته وطن را سیاه ننماید که:
هنوزم ز خردی به خاطر دَرست / که در لانهی ماکیان، برده دست
به منقارم آن سان به سختی گزید / که اشکم چو خون از رگ آن دم، جهید
پدر، خنده بر گریهام زد که هان!/ وطنداری آموز از ماکیان
۲- توهین به مقدسات مقولهای دینی، جامعهشناختی و حقوقی است. مازیار هیچیک از این تخصصها را ندارد. ورود او به تفسیرِ این مقوله و احکام جزمی که به شکل خشن و افراطی در این باب صادر میکند، گذشته از آنکه با روح هنر بیگانه است، نمونه کامل اقدامات پوپولیستی بنیادگرایانه ایست که شاید به کار موجآفرینی در میان دانشجویان و مریدان نوآموز بیاید، اما جامعه علمی و آکادمیک به آن هیچ اقبالی ندارد، چه رسد به جامعه هنری. نوشته او بیش از پیش این مقوله را تأکید میکند که هنر، خواندنی نیست و هر هنرخواندهای، هنرشناس و هنرور و هنرپرور نخواهد شد.
3- افراط و جزمانگاری و خشمگینانه دست به قلم بردن، از ارباب قدرت و اپوزیسیون جوامع به یک اندازه شنیع و نفرتبار است. اما از مدعیان هنروری و هنرشناسی، بیشتر مشمئزکننده است.
۴- کارگردان فیلم عنکبوت مقدس گفته است من درباره یکقاتل سریالی فیلم نساختم بلکه درباره جامعهای ساختم که …
امیر مازیار که اطلاعی از شایعترین مصاحبههای حول یک اثر- که در فضای عمومی دست به دست میشود و قاعدتاً همه شنیده وخواندهاند- ندارد، چطور منتقد داوری زودهنگام و غیرآگاهانه دیگران است؟
5- اگر نقد پوستر فیلم یا قلم زدن در احتمالات و انگیزههای تجلیل بعضی آثار بدون دیدن آن، ناصواب است، نقد این نقدها در همین شرایط ناصوابتر است. بویژه آنکه ایشان برای اطلاعاتی که پوستر، تیزر، شمار فراوان اظهارات آنانکه که فیلم را دیدهاند، نشستهای خبری پیرامون و اظهارات صریح خودِ کارگردان، اعتباری قائل نیست و بلکه حسب اظهاراتش از آنها بیاطلاع است.
6- این کلیشه که «تا تمام یک محصول (فکری، ادبی، هنری…) دیده و خوانده و شنیده نشود، قابل نقد نیست»، کهنهاست، راهی برای ترویج آن اثر است و خطای علمی بزرگی دارد که خواهدآمد. اما پیش از آن به همه آنها که میگویند تا فیلم را ندیدهاید، نقد نکنید باید گفت: شما هم تا آن را ندیدهاید، دفاع نکنید و از آن مهمتر نقدها را نقد نکنید و به جای توصیه به صبوری، صبوری کنید.
7- پرسش مهم اینکه اگر همه اطلاعات پیرامون یک اثر- از پوستر و مصاحبه کارگردان و …- فاقد ارزش و شخصیت است و باری ندارد و اثری بر آن مترتب نیست تا محصول بواسطه آنها نقدپذیر بوده باشد، و حق نقدِ حتی پوستر، تنها آنگاه وجود داشتهباشد که به بهانه جایزهآوری، نقد یا هر حربه دیگری، پیر و جوان جامعه را پای آن بنشانیم و منویات سازندگان را به آنها القا کنیم؛ پس چرا برای تولید و نشر این اطلاعات پیرامونی اینهمه هزینه میشود؟!
در واقع، همه اینها میتواند بر عهده آن محصول باشد و آن را در جایگاه پاسخگویی بنشاند.
یک محصول (فکری، ادبی، هنری،…) تنها خودِ اثر خالص نیست. تمام پرسونای شکل گرفته حول اثر که همزمان به جامعه عرضه شده (نشستهای خبری، پوشش مراسم اهدای جوایز، نقد و بررسیها و…)، بعنوان عام اثر، قابل بررسی و نقد است.
8- دفاع از حریم نقادی هنر و آزادی بیان، بهیچوجه مجوز خفهکردنِ نقدِ خود هنر نیست؛ مخصوصاً آنکه یک اثر باید از حداقلی از معیارها برخوردار باشد تا به نصابی برسد که اثر هنری محسوب شود نه بازی زشت سیاسی. و بطریق اولی مدعی هنرشناسی باید از حداقلی از هنر خردمندی، تحمل و رواداری و تسامح و احترام به باورها برخوردار باشد.
نقد بر نوشتههای امیرمازیار
۱- مازیار در نوشته خود، “متن مقدس”، “مکان مقدس” و “شخصیت مقدس” را در کنار هم قرار داده، میگوید: اینکه یکی از این سه –در ذهن حتی یک فرد- مبنای عملی جنایتکارانه قرار گرفته باشد، توهین به مقدسات نیست. یعنی به نظر او، اینکه شخصیت مقدس مبنای عملی جنایتکارانه قرار گرفته باشد توهین به مقدسات نیست. در این صورت جای این پرسش هست که پس توهین به مقدسات چیست؟
۲- او گرچه میگوید « تفسیر توهین را باید محدود و مضیق کرد تا حداکثر فضا برای نقد باز شود» اما در نوشته توضیحی دیگر، با ارائه تعریفی از توهین که «به نحو جهانشمول و نه از منظر صاحبان یک عقیده توهین محسوب شود»، مفهوم توهین را از هر گونه مصداقی خالی کردهاست چون هیچ چیزی نیست که به نحو جهانشمول، توهین محسوب شود؛ حتی بدترین توهین و فحشها هم ممکن است در یک فرهنگ و کانتکست دیگر و از منظر عدهای دیگر در جهان، توهین محسوب نشود.
البته تنها مصداق توهین به نظر وی «الفاظ و کلمات رکیکی است که در بسیاری از مراسم مذهبی ما خطاب به بزرگان مذاهب دیگر اسلامی بیان میشود» منطق این گفتار روشن نیست که چرا الفاظ و کلمات رکیک از سوی ما خطاب به بزرگان دیگر مذاهب اسلامی، مصداق توهین است ولی اگر کسی با تمهیدات هنری، نشان دهد عقاید یا حتی آموزههای خود اولیای مقدس دین، ریشه مشکلات است، توهین نیست؟
۳- وی مینویسد: «مقدس کردن موضوعات دینی به معنای خارج کردن آنها از نقد، دور کردن جامعه اهل فکر از امر دینی است و نه عکس آن.» و بدون ارائه تعریفی مشخص از امر دینی، نقد همه وجوه ظهورات آن را نه تنها جایز بلکه ضروری میداند اما نه برای جواز و نه برای ضرورت، دلیلی بیان نکرده، بلکه با پل زدن از جواز به ضرورت، از ارائه دلیل – حتی اقلاً بر جواز- طفره رفته است. به نظر او، حتی نقد نادر و نادرست هم جایز و ضروری است. این شبیه آن است که برای کسی که مادرش را به پاکی و عفت میشناسد ضروری کند که مقدس دانستن مادرت مانع از پاکی و تقدس توست؛ برای تو جایز و بلکه ضروری است همه وجوه پاکی و عفت مادرت را نقد کنی «حتی اگر مورد نقد نادر باشد و نقد نادرست!»
در ادامه میگوید: «این حق افراد است که بر ضد دین و آنچه نادرست میدانند سخن بگویند[…] حتی اگر نقدها نادرست باشد.» بر اساس این قاعده وی، میتوان گفت: پس این حق افراد است که بر ضد این فیلم سخن بگویند حتی اگر نقدها نادرست باشد.
۴- مازیار گرچه طرفدار آزادی بیان است ولی گویی خود به آن پایبند نیست وگرنه بایسته بود همانطور که سازنده عنکبوت مقدس را در ساخت و نمایش تفسیر خود از واقعیت دارای حق میداند حق نقد و تقبیح آن اثر را هم برای فرهنگستان هنر به رسمیت بشناسد. چطور هنرمند اجازه داشته باشد «به متن یا مکان یا شخصیت مقدسی که ممکن است در ذهن او مبنای عملی جنایتکارانه قرار گرفتهباشد» انتقاد کند اما در مقابل باید “بر حساس بودن مقوله هنر و پیچیدگی و ظرافت آن تاکید کرد و حکمهای کلی و کیهانی در این مقوله مهم صادر نکرد»! زبان این مواجهه دوگانه گویای آنست که تقدس را از امر دینی گرفته، آن را به هنر ببخشیم.
کوتاه سخن:
حافظ ببر تو گوی فصاحت که مدعی
هیچش هنر نبود و خبر نیز هم نداشت
با درود
سپاس از این مطلب روشنگرانه که با نثری قوی، فاکت ها و استدلال هایی محکم و بافتی منسجم نوشته شده است و با نقل و نقد روش یک تک نمود، نشان داده است که جامعه ایران فقط دچار اختلاس اقتصادی نیست بلکه اختلاس فرهنگی نیز در آن توسط خودباخته های متعصب فرهنگ سوداگری بیداد می کند.
آنها چون به ضررشان است تفاوت بین نقد و توهین را فریبکارانه انکار می کنند و با زیرپا گذاشتن مبانی دمکراسی به مقدسات متعالی و نمادهای ارزشمند مردم توهین می کنند؛ اما فرهنگ ارتجاعی خود را تحت عنوان دورغین مدرن، مقدس و غیر قابل نقد می شمارند. دیگران را نقد می کنند اما از نقد افکار عنکبوتی خود توسط دیگران می ترسند و مانع نقد آنها می شوند.
اینها همه نشانه نادرستی عقاید و بی آیندگی فرهنگ آنهاست و همچنین نشانگر این نکته مهم است که فرهنگ روشنفکرنمایان ایرانی، ذاتا خشونت بار و اختلاس گراست.
به امید پایان هرگونه اختلاس در ایرازمین
با سپاس از خانم هدایت و دین آنلاین
اینکه کارگردان خواسته سعید حنایی را سمبل کل جامعه ایران نشان دهد قطعا سیاه نمایی و خطا است. اما و هزار اما، خودمان میدانیم که بخش قابل توجهی از قشر مذهبی در قبال این جنایت چندان آزرده خاطر نشدندی و یقه ها ندریدندی!. در مستند ” و عنکبوت آمد” دیدیم که چه طور خانواده و اطرافیان حنایی او را قهرمان میدانستند. آیا این تفکر محدود به همان ده نفر مصاحبه شده است یا آنها نمونه بخشی از جامعه مذهبی اند؟
مهم تر اینکه عزیزان مداح و روحانیون و ائمه جمعه و کلا تشکل های مذهبی ذره بین به دست کوچکترین منکرات را بولد میکنند و در منابر فریاد بر می آورند( برای نمونه توجه کنید به جنجالی که در خصوص یک جمله خانم نوشین معراجی به پا کردند)؛ اما در قبال جنایات حنائی کدام یک از اینها یقه دریدندی؟!
اندکی با تو بگفتم غم دل ترسیدم که دل آزرده شوی ورنه سخن بسیار است
و یک سوال: آیا خود نویسنده متخصص دین، و جامعه شناسی و حقوق است است که به خود اجازه داده در این مسئله اظهار نظر کند، ولی مازیار چون متخصص نیست حق اظهار نظر ندارد؟! بس کنید تو رو خدا