اگر بخواهیم مسأله سقط جنین را به دور از ابتذال و سادهسازیهای مخرب رسانههای عمومی بررسی کنیم باید بدانیم که – فارغ از بنیانهای مذهبی و الاهیاتی – منازعه بر سر مسأله سقط جنین از کدام آبشخورهای فلسفه حقوق تغذیه میشود زیرا بدون تأمل جدی و مطالعه و بررسی عمیق در این مسأله، هرگونه اظهار نظر جدی در این زمینه، ما را به وادی تفنن و چهبسا یاوهسرایی میکشاند.
دیوان عالی ایالات متحده و مسأله سقط جنین
لغو حکم دیوان عالی ایالات متحده در سال۱۹۷۳ در پروندهای موسوم به “رو علیه وید”(Roe versus Wade) – که ناظر بر مسأله سقط جنین بود – این روزها در صدر اخبار آمریکا نشسته است. دیوان عالی ایالات متحده به مثابه عالیترین نهاد قضایی این کشور و مفسر اصلی اصول مندرج در قانون اساسی، در جریان بازنگری پروندهی موسوم به “دابز علیه سازمان سلامت زنان جکسن”(Dobbs v. Jackson Women’s Health Organization) که مرافعهای مربوط به سال۲۰۱۸ و مربوط به ایالت میسیسیپی بود، نهایتا در ۲۴ژوئن۲۰۲۲ حکم پروندهی “رو علیه وید” را لغو کرد و آن را از اعتبار ساقط نمود. رأی جدید دیوان عالی امریکا، محدودیتهای بیشتری را برای سقط جنین در فاصلهی سهماههی دوم و سوم ایجاد میکند و همین موضوع صدای اعتراض طیف وسیعی از شهروندان و کنشگران امریکایی (عمدتا حزب دموکرات، کنشگران چپ، فمینیستها، سلبریتیها، ترقی خواهان و…) را بلند کرده و از آن سو با تحسین گروههای محافظهکار و بدنهی اصلی حزب جمهوریخواه مواجه شده است.
سقط جنین و فلسفه حقوق
اما اگر بخواهیم این مسأله را به دور از ابتذال و سادهسازیهای مخرب رسانههای عمومی بررسی کنیم باید بدانیم که – فارغ از بنیانهای مذهبی و الاهیاتی – منازعه بر سر مسأله سقط جنین از کدام آبشخورهای فلسفه حقوق تغذیه میشود (صدالبته جریانهای مهمی در بحثهای فلسفهی حقوق، برخی از استدلالات بنیادین و ذاتی خود را بر مسائلی چون اخلاق، الاهیات و ایمان دینی استوار میکنند).
مسأله سقط جنین را میتوان حول و حوش چهار موضوع کلان و منازعهی بزرگ بر سر این سه موضوع طرح کرد:
۱) تقدس حیات: اینکه حیات آدمی، مقدس و فینفسه محترم است. منازعه در اینجا بر سر این است که حیات از چه زمانی آغاز میشود؟ از نطفه؟ از جنینی؟ از پس از تولد؟ و… تحت چه شرایطی میتوان حیات را متوقف کرد؟ و…
۲) آزادی اراده: در اینجا منازعه بر سر ارادهی مادر در تعیین سرنوشت خود و جنین، و نیز حق وی در مالکیت و کنترل بدنش است.
۳) ارزش سرمایه: در اینجا جنین و حیات وی، صرفنظر از بحث بر سر ارزش حیات، از منظر ارزش و سرمایهی اجتماعی محل توجه قرار میگیرند.
۴) هویت ناطق: بحث در اینجا بر سر این است که ارزش حیات شامل چه موجودی خواهد بود. این مساله را در واقع میتوان فرعی از موضوع تقدس حیات دانست.
بدون تامل جدی و مطالعه و بررسی عمیق در این مسائل، هرگونه اظهار نظر جدی درباره این مساله مهم، ما را به وادی تفنن، و چهبسا یاوهسرایی میکشاند[۱].
بیشتر بخوانید: سلب حق مادری