رمضان ماه تمرین بندگی و پارسایی
رمضان ماه تمرین بندگی و پارسایی؛ نوشتاری از دکتر سیدعلیرضا واسعی
ماه رمضان، ماه خود سازی و پرورش روحانی، و تمرین شکرگزاری به درگاه خداوندی است و کمتر زمانی چنین فرصتی در اختیار آدمی قرار میگیرد، اما گاه رفتارهای روزهداران، آن را تبدیل به ضد خود میسازد.
در میان ماههای قمری، ماه رمضان برابر حدیثی از امام علی(ع) به عنوان ماه خدا[1]و در ادبیات مذهبی، ماه ضیافت و مهمانی الهی شمرده شده است. برابر پارهای از روایات، شب قدر که در قرآن برابر با هزار شب دانسته شده، در همین ماه قرار دارد،[2] هر چند تصریحی از آن در قرآن نیست. از ماه رمضان یک بار در قرآن یاد شده که دو نکته اساسی ذیل آن آمده است؛ یکی نزول قرآن، کتاب بزرگ آسمانی که مایه هدایت آدمیان و حاوی نشانههای راهیابی است، در این ماه رخ داده و دیگر مهمترین وظیفه مومنان در آن گوشزد شده که روزه گرفتن باشد. البته برای شیعه، ماه رمضان،علاوه بر جنبههای بیان شده، به دو سبب دیگر نیز دارای اهمیت است؛ یکی آن که در نیمه آن، میلاد دومین پیشوای شیعه، امام حسن مجتبی(ع) رخ داده[3] و طبعا شادمانی و سرور آنان را طلب میکند و دو دیگر آن که در اواخر همین ماه امام اول شیعه، حضرت امیر مومنان (ع) از سوی یکی از کژاندیشان دینی ضربتی خورد و به دنبال آن، پس از دو روز نقاهت و رنجوری به شهادت رسید[4] و اندوهی بر جان پیروانش نشاند. به هر روی این ماه از عظمت و اهمیت شایانی برخوردار است.
ماه رمضان را خداوند به صراحت ماه روزه ذکر کرده و فرموده است هر که این ماه را درک کرد، باید آن را روزه بگیرد.[5] روزه گرفتن و فلسفه آن البته به تفصیل در قرآن بیان نشده، همان طور که دیگر احگام شریعت اسلامی چنین است، جز آن که در قرآن آمده روزهای که بر شما واجب گردیده، تکلیفی است که بر پیشینیان شما نیز واجب شده بود و نیز عملی است که امید میرود مایه شکرگزاری و تقواپیشگی شما باشد.[6]بیش از این چیزی در قرآن وجود ندارد.
این که به راستی روزه گرفتن برای چه واجب شده و هم اکنون چگونه پاس داشته میشود، خود بحث پر دامنهای است. به نظر میرسد از آیههای قرآنی و نیز پارهای از دادههای روایی، بتوان راز آن را، جدای از انجام تکلیف الهی که اساس کار است، در چند امر خلاصه کرد؛ یکی شکرگزاری بندگان است که به نظر میرسد، فرو بستن دهان از خوردن و آشامیدن، و تحمل تشنگی و گرسنگی، زمینه قدردانی از نعمتهای الهی را پدید میآورد و به آدمی یادآور میشود که چگونه قدردان نعمتهای خداوندی باشد. دیگر آن که چون روزه گرفتن، دوری جستن از شهوات، لذایذ و خواسته های جسمانی و شهوانی است، موجب تقوا و پرهیزگاری، و ساختن آدمی میگردد و انسان در مسیر خودسازی و تمرین مبارزه با نفس قرار میگیرد و پارسا منشی را تجربه میکند. گذشته از اینها، روزه گرفتن به گونهای تقرب به درگاه خداوندی است، چرا که خداوند در ضمن آیههای تشریع روزه، از نزدیکی خود به بندگانش سخن دارد و از پیامبرش میخواهد تا به بندگانش بگوید که من به آنان نزدیکم و دعاهایشان را اجابت میکنم.[7]گویی رابطهای میان روزه و نزدیکی به خدا وجود دارد. اما در عین اهمیت روزه و به رغم وجوبی که دارد، از دوش دستهای از مومنان برداشته شده است؛ آنان که مریضند و نمیتوانند آن را انجام دهند و دیگر کسانی که در سفرند.
با همه سختیهایی که ظاهرا در روزه گرفتن وجود دارد، خداوند به صراحت و منتگذارانه میفرماید: یرید الله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر؛ خدا راحتی را برای شما اراده کرده است نه سختی را. مداقه در آیههای قرآنی، از یک سو ضرورت روزه گرفتن به عنوان راه کاری برای خودسازی و تقرب به خداوند به دست میآید، از سوی دیگر ملایمت و ملاطفت خداوند بر بندگان روشن میشود که گویی این ماه، ماه آزمون بردباری و ملاطفت هم هست، از سومین سو، آسانگیری و تساهل خداوند را بیان میدارد.
اما این که روزه در میان مسلمانان چگونه پاس داشته میشود، خود مقولهای تأمل بر انگیز است. به نظر میرسد زیادهرویهای افراطی در مهمانی دادن یا افطارها و نیز تنوع غذایی که دنبال میشود، تا حدی خلاف فلسفه روزه باشد و از آن مهمتر، نوع مواجههای که از سوی متصدیان امور اجتماعی در باره افراد روزهخوار صورت میگیرد، با فلسفه آن سازگاری نداشته باشد، چرا که گویی انتظاراز مومنان آن است که در تعامل با یک دیگر راه آسان را برگزینند و از سختگیری و خشونتورزی پرهیز کنند، چون هرگز این نتایج از طریق برخورد قهری و خشونتورزی به دست نمیآید. باید از رمضان درس آموخت و آموزههای آن را در زندگی به کار بست و دانست که روزه تنها نخوردن و نیاشامیدن نیست، بلکه تمرین بندگی و پارسایی، پایمردی و نیکخویی است.
[1] .المقنعه، شیخ مفید، ص373
[2] .الکافی، شیخ کلینی، ج4، ص66.
[3] .التنبیه و الاشراف، مسعودی، 210.
[4] .طبقات الکبری، ابن سعد، ج3، ص36 به بعد.
[5] .بقره، 184.
[6] .بقره، 183-187.
[7] .بقره، 186.
رمضان ماه تمرین بندگی و پارسایی؛ نوشتاری از دکتر سیدعلیرضا واسعی