کتاب چالشهای وهابیت (ایران، جهان اسلام و غرب)از چاپ خارج شد
کتاب چالشهای وهابیت (ایران، جهان اسلام و غرب) نوشته حسین هرسیج و مجتبی تویسرکانی از سوی انتشارات دانشگاه امام صادق علیهالسلام به انتشار رسید.
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از انتشارات دانشگاه امام صادق علیهالسلام، چالشهای وهابیت در سه سطح تحلیل جمهوری اسلامی ایران، جهان اسلام (کشورهای مسلمان و مناطق مسلماننشین خودمختار یا نیمهمستقل در کشورهای غیراسلامی) و کشورهای غربی دستهبندی شدهاند. چالشهایی نیز که از سوی فرقه انحرافی وهابیت متوجه این سه سطح تحلیل است، در سه بخش و از سه منظر مورد مطالعه قرار خواهند گرفت: الف. چالشهای فرهنگی ـ اجتماعی؛ ب. چالشهای سیاسی؛ ج. چالشهای امنیتی. کتاب از پنج فصل تشکیل شده است که عناوین فصول آن به شرح زیر میباشد: «وهابیشناسی، خطرات و چالشهای وهابیت برای جمهوری اسلامی ایران، خطرات و چالشهای وهابیت برای جهان اسلام، خطرات و چالشهای وهابیت برای جهان غرب و بحث و نتیجهگیری نهایی». هدف از تألیف کتاب، «تجزیه و تحلیل خطرات و چالشهای وهابیت برای جمهوری اسلامی ایران، جهان اسلام و کشورهای غربی و تعیین راهکارهای مقابله با آن» میباشد. با تفکیک چالشهای وهابیت به چالشهای فرهنگی ـ اجتماعی، سیاسی و امنیتی، این هدف به 9 بخش قابل تقسیم است: «بررسی سه چالش فرهنگی ـ اجتماعی، سیاسی و امنیتی وهابیت برای سه سطح تحلیل جمهوری اسلامی ایران، جهان اسلام و کشورهای غربی. با توجه به هدف نوشتار حاضر، محور اصلی و مسئله اساسی نیز عبارت است از اینکه «چه خطرات و چالشهایی از سوی وهابیت متوجه جمهوری اسلامی ایران، جهان اسلام و کشورهای غربی بوده و راهکارهای مقابله با آن کدام است». در عرصه فرهنگی و اجتماعی، علاوه بر خطرات مستقیم فرهنگی و اجتماعی ناشی از جریان وهابیت، جنگ نرم غرب علیه امت اسلام از طریق سربازگیری از جریان وهابیت و بهکارگیری آنان بهعنوان پیاده نظام نیز دنبال میشود. راهکار مقابله با این چالش، بهرهگیری از مبانی قدرت نرم موجود در اسلام و بهویژه کشورهای مهم اسلامی از جمله جمهوری اسلامی ایران و استفاده از شاخصهای فرهنگ ایرانی ـ اسلامی در مقابله با جنگ نرم وهابیت است. در عرصه سیاسی، در راستای سیاست فرقهسازی غرب در جهان اسلام، بهاییت نیز همزمان با وهابیت در ایران بهوجود آمد. بر همین اساس، یکی از دلایل اصلی رشد وهابیت، سیاست انگلیس است که برای اختلافافکنی بین مسلمانان و برای مقابله با حکومت عثمانی، که تقریباً نفوذش کشورهای اسلامی را در برگرفته بود، بهوجود آمد. در دوران جنگ سرد نیز مقامات آمریکایی وهابیگری را سدّی در برابر کمونیسم و پس از انقلاب 1979 در ایران نهضت امام خمینی(قدس سره) در ایران میپنداشتند. تا اینکه با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و از میان رفتن خطر کمونیسم برای اروپا، ایالات متحده جهت حفظ برتری خود در جهان غرب و تعمیم آن به سایر نقاط، با تدوین نظریههایی چون ستیز تمدنها، اسلام را جایگزین خطر سرخ کرد و در این راه از افراطگریهای وهابیون بهعنوان نشانهای روشن برای ادعای خود سود جست. وهابیت همچنین بهعنوان جریان انشعابی و منحرف در دنیای اسلام، سبب بهوجود آمدن ذهنیتهای منفی علیه دین مبین اسلام شده است. این فرقه داعیه بازگشت به اسلام اصیل را دارد، اما عملکردش یادآور دوران جاهلیت است و چهره اسلام رحمانی را نزد افکار عمومی جهان به نوعی خشن جلوه داده است که تاکنون دشمنان نیز بدان توفیق نیافتهاند. در این زمینه، تعامل مذاهب اسلامی و تقابل با وهابیت تکفیری باید مورد توجه قرار گیرد و بهصورت هدفمند دنبال شود. از سوی دیگر، برخی از وهابیها و دولتمردان سعودی، معتدل و میانهرو هستند و معتقد به تعصبات وهابیون نبوده و از سیاستهای تکفیری آنها حمایت نمیکنند که باید ضمن معرفی دیدگاهها و فتواهایی از این دست، زمینه فعالیت وهابیون متعصب را تنگتر کرد. در عرصهی امنیتی نیز افشای نقش راهبردی آمریکا در استفاده از افکار افراطی وهابیون برای ایجاد گروه تروریستی القاعده، نشان داد که پایههای اعتقادی تندروهای بهظاهر اسلامی که منشأ سیاسی ـ فکریشان در چارچوب حکومتهای عربی چون عربستان سعودی تعریف میشود، تا چه میزان میتواند برای امنیت کشورهای منطقه، جهان اسلام و حتی جهان غرب خطرآفرین باشد. اگرچه حملات تروریستی 11 سپتامبر علیه منافع آمریکا رخ داد، اما پیامدهای مصیبتبار آن برای جهان اسلام، همچون کشتار مسلمانان بیدفاع و اشغال دو کشور اسلامی افغانستان و عراق و فشار بر مسلمانان ساکن در غرب، بسیار بیشتر از ضربهای بود که به غرب وارد شد. حال چنانچه این نتایج را در کنار ارتباط تنگاتنگ سران وهابی حکومت سعودی و برخی دیگر از کشورهای عربی با سردمداران کاخ سفید قرار دهیم، با یک پیوند عمیق فکری ـ سیاسی بین وهابیون و نومحافظهکاران آمریکایی مواجه میشویم که اگرچه اکنون ظاهرا کنترل کاخ سفید را در دست ندارند، اما اهداف بلندمدت آنها همواره در تدوین راهبردهای کلان این کشور مدّ نظر بوده و خواهد بود. بر این اساس، اگر صهیونیسم را منشأ ناامنی جهان اسلام بهعنوان رأس یک مثلث فرض کنیم، و از طرفی ایالات متحده و سرسپردگی رهبرانش به منافع و سیاستهای صهیونیسم را در کنار تعلقات خاص سران کشورهای غربی به رژیم صهیونیستی، ضلع دیگر آن در نظر بگیریم، آنچه باعث تکمیل ضلع سوم این مثلث شده است، نقش و عمل سران و حاکمان وهابی برخی کشورهای عربی، بهویژه عربستان سعودی از سیاستهای آنها برای تحقق اهدافشان است. آنچه در این بحث حائز اهمیت است، ارتباطات پیدا و پنهانی است که بین منابع ثروت و قدرت غربی یعنی آمریکا و کشورهای غربی و صهیونیسم بینالملل، با شیوخ وهابی وجود دارد. در این رابطه، میتوان ضمن معرفی زوایای پنهان روابط وهابیت با رژیم اشغالگر قدس و حامیان غربی آن، زمینهساز تبلیغ و ترویج گفتمان عدالتمحوری در سطح جهان اسلام شد، تا آن بخش مهمی از خشونتهای فرقهای و تروریسم که با فقر و مشکلات اقتصادی در رابطه است را کاهش داد. علاوه بر این، با برشمردن ابعاد و زوایای خطراتی که از جانب وهابیت متوجه کشورهای غربی و کلّ نظام بینالملل بوده و نیز تنویر افکار عمومی غربی در خصوص همراهی سرویسهای اطلاعاتی و سران کشورهای غربی با جریانهای وهابیگری و جنبشهای تروریستی سلفی، میتوان تا حدّ زیادی مانع از بهرهگیری وهابیت از ظرفیتها و فرصتهایی شد که تاکنون از سوی کشورهای غربی در اختیار آن قرار میگرفت. در صورت تحقق این امر، میتوان از چالشهای امنیتی ناشی از وهابیت برای جهان اسلام تا حدّ زیادی کاست. این نوشتار ضمن شناسایی چالشهایی که از سوی وهابیت متوجه کشورهای غربی، جهان اسلام و بهویژه جمهوری اسلامی است، در صدد به دست دادن راهکارهای عملی در این زمینه است. بنابراین کتاب پیش رو، بر چالشهای فرهنگی، سیاسی و امنیتی وهابیت متمرکز بوده و به مسائل تاریخی (از جمله زمینههای پیدایش وهابیت) یا اعتقادی، تنها در حدّ ضرورت پرداخته شده است. محدودهی جغرافیایی پژوهش اما با توجه به هدف اصلی آن، بسیار وسیع بوده و کشورهای زیادی را شامل میشود. اما از آنجا که به جز جمهوری اسلامی ایران، سایر بازیگران به دو دسته کشورهای اسلامی و غربی تقسیم شدهاند و اعضای هر دسته مشابهتهای زیادی با یکدیگر داشته و خطرات تقریبا یکسانی را از جانب وهابیت احساس میکنند، ازدیاد کشورهای مورد مطالعه، خللی به یافتهها و نتایج تحقیق وارد نمیسازد. کما اینکه با توجه به تفاوتهای موجود در کشورهای مسلمان از لحاظ فرقهای و قرار گرفتن در مناطق جغرافیایی مختلف و نیز میزان نفوذی که وهابیت در آنها دارد، فعالیتهای این فرقه در حدود 20 کشور و منطقه بهطور مجزّا مورد بررسی قرار گرفته است. محدوده موضوعی تحقیق نیز شامل حوزههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی میباشد. محدوده زمانی پژوهش، تاریخ معاصر وهابیت را دربر میگیرد و عمده توجه آن به چالشهای ناشی از این فرقه در 34 سال اخیر و پس از پیروزی انقلاب اسلامی است. با این وجود، در بخش وهابیشناسی، پژوهش حاضر گریزی به ریشههای شکلگیری وهابیگری در حدود 300 سال پیش و شرایط سیاسی آن دوران داشته است. نوع تحقیق طی این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. علاوه بر این، جهت تکمیل قوّه فهم فردی و بهرهگیری از تجربیات اندیشمندان و صاحبنظران عرصه وهابیپژوهی، بر اساس روششناسی اسنادی و نقلی، برخی اطلاعات لازم از طریق مطالعه منابع دست اول شامل آثار رهبران و پیشوایان جنبش وهابیت، سیاستهای اعلانی و اعمالی حکومت عربستان سعودی، مشاهده اعمال و رفتار وهابیون و دولت آلسعود، مصاحبهها و اظهار نظرهای مسؤولین ذیربط، و سایر اسناد و مدارک مربوط؛ و منابع دست دوم شامل کتب، مقالات، منابع اینترنتی و تحلیلها بهدست آمده و سعی شده است تا از معتبرترین و جدیدترین اطلاعات آماری و توصیفی مراکز مطالعاتی منطقهای و بینالمللی استفاده شود. دادههای این پژوهش با استفاده از روش مشاهده، مصاحبه و منابع اینترنتی و کتابخانهای با تکیه بر دادههای عینی ـ تاریخی جمعآوری شدهاند. لازم به ذکر است انتشارات دانشگاه امام صادق(علیه السلام) کتاب چالشهای وهابیت (ایران، جهان اسلام و غرب) نوشته حسین هرسیج و مجتبی تویسرکانی را در قطع رقعی و در 356 صفحه و با قیمت 10,500 تومان به انتشار رسانید.
کتاب چالشهای وهابیت (ایران، جهان اسلام و غرب) نوشته حسین هرسیج و مجتبی تویسرکانی از سوی انتشارات دانشگاه امام صادق علیهالسلام به انتشار رسید.