درباره کتاب “انسان به مثابه قاعدهگذار”
کتاب “انسان به مثابه قاعدهگذار” نوشته علی ولایی، پژوهشگر مقطع دکتری حقوق عمومی در دانشگاه شهید بهشتی به تازگی توسط انتشارات نگاه معاصر منتشر شده است. بر این کتاب، آیتالله دکتر سید مصطفی محقق داماد و دکتر سید محمد قاری سید فاطمی نیز دیباچههایی نگاشتهاند.
نویسنده در اثنای این کتاب، اهمیت مباحث آن را چنین تبیین کرده است:
“حقوق عمومی در ایران، در رابطه چالشبرانگیز خود با فقه شیعی، همواره با معضلاتی معرفتی مواجه بوده است که راه حل آن را در تحلیل مسأله قاعدهگذاری باید جست. این کتاب، در پی ارائه تحلیلی معرفتی از اتوریته جعل قاعده الزامآور در حوزه عمومی، مبتنی بر اندیشه شیخ انصاری است؛ فقیهی سیاستگریز، صاحب مکتب و تأثیرگذار بر فقیهان از دوره مشروطه تا کنو که با گذار به معرفتشناسی و تبویب اصول بر اساس حالات نفسانی و معرفتیِ قطع، ظن و شک و نیز طرح مصلحت سلوکیه یا تصویب شیعی، زمینه را برای تئوریزه کردن قاعدهگذاری انسان به عنوان فاعل شناسا مهیا نمود و با تقویت انسداد صغیر، در عین تمایل به انسداد کبیر و حجیت مطلق ظنون که از زمان وحید بهبهانی تقویت شد، بستری را برای نظریهپردازی در خصوص تشکیل یک نظام حقوقی عرفی و غیر منتسب به شارع، فراهم کرد.
از طرف دیگر، عدم حجیت به عنوان اصل اولیِ معرفتی از منظر انصاری، در کنار عدم ولایت میتواند مبنایی برای تشکیل دولتی با حداقل مداخلات در حقها و آزادیها قرار گیرد که مطابق آن، هر گونه ایجاد الزام، خلاف اصل و نیازمند توجیه است. شیخ انصاری که معتقد به تعطیلی حکومت دینی در عصر غیبت است، با تمسک به اصل عدم ولایت، تصرف استقلالی فقیه را جایز نمیداند، اما اذن فقیه را بر خلاف اصول برائت و عدم ولایت ضروری میانگارد. همین رویکرد، مبنای نظریهپردازان دوران مشروطه قرار گرفت و در قانون اساسی مشروطه نیز به نوعی انعکاس یافت و با تشدید تدریجی آن، در قانون اساسی جمهوری اسلامی به ولایت فقیه در تصرف استقلالی منتهی گردید؛ در حالی که وکالت در حوزه عمومی چه از منظر حق و چه از منظر تکلیف، و نیز همواره چه در دوران حضور و چه در دوران غیبت، با سلطنت بر خود و عدم ولایت غیر، سازگارتر بوده است.”
آیتالله دکتر سید مصطفی محقق داماد، استاد برجسته حقوق و فلسفه اسلامی و رئیس گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم درباره این کتاب مرقوم میدارد:
“مفضال ارجمند جناب آقای علی ولائی به نکتهای توجه و آن را تحقیق و تحلیل کرده که بسیار جالب است. نکته این است که با قطع نظر از اینکه شیخ انصاری، خودش انسدادی است یا خیر و نحوهای که ایشان مباحث انسداد را مطرح میسازد، قبول این نظریه میتواند راه را برای یک نظام قانونگذاری عرفی مفتوح نماید… برآنم که اولاً نکته مورد توجه نویسنده، بدیع و ثانیاً کار ایشان نوعی نظریهپردازی است. تذکرات خالصانه ارباب فضیلت نه تنها برای ایشان که برای اینجانب نیز بیگمان ارزشمند و مفید و مثمر است و مشتاقانه در انتظار آن هستم. برای جناب آقای ولائی توفیق روز افزون از خداوند بزرگ مسألت دارم.”
دکتر سید محمد قاری سید فاطمی، استاد تمام حقوق دانشگاه شهید بهشتی و عضو پیوسته فرهنگستان علوم نیز مینویسد:
“جناب آقای علی ولایی به عنوان پژوهشگر حقوق عمومی و در نتیجه آشنا با ضرورت مباحث معرفتشناسانه در حقوق عمومی ایران معاصر از یک سو، و عمیقاً آشنا با ادبیات معرفتشناسی اصول فقه و تأثیر تاریخی و اکنونی آن بر نظام حقوقی ایران از سوی دیگر، به واکاوی ستودنیای در این زمینه دست زده است. ضمن تبریک به جناب ولایی برای این پژوهش خوب و آرزوی موفقیت هرچه بیشتر، امید است شاهد پژوهشهای بومی بیشتری در زمینه فلسفه حقوق عموماً، و به ویژه معرفتشناسی باشیم.”