داعش: جنگ با حماس مقدم بر جنگ با اسرائیل است
امروزه بسیاری از جنبشهای سلفی-جهادی هیچ توجهی به درگیری اسراییل و فلسطین ندارند و به سادگی از آن چشمپوشی میکنند. در عوض به نبرد خود در جوامع مسلمان ادامه داده که شامل بمبگذاری، قتل و حملات انتحاری علیه غیر نظامیان مسلمان و دولتهایی است که سران آنها مسلمان هستند.
القاعده این روند را به مدت چند دهه ادامه داد و حالا داعش با یک جنگ تمام عیار در مناطق وسیعی از عراق و سوریه پا در جای القاعده گذاشته است. داعش با هدف “پاکسازی” این مناطق به کشتار و جابهجایی جمعیت ادامه میدهد؛ اما هیچ واکنشی به عملیات نظامی اسراییل در غزه نشان نمی دهد. دلیل این برخورد متناقض چیست؟
برخی از جهادیها و سلفیان مدافعشان ویدیو و تویتهایی را منتشر کردهاند تا دلیل کمک نکردنشان به فلسطینیان را توضیح دهند. در یکی از این تویتها نوشته شده “دولت حماس مرتد است و کاری که آنها میکنند جهاد به شمار نمیآید، بلکه مبارزه آنها برای دموکراسی است [که سلفیان با آن مخالفند]”. در تویت دیگری نوشته شده است که “خالد مشعل: حماس با هدف آزادی و استقلال میجنگد. دولت اسلامی: میجنگد تا تمام ادیان از آن خداوند باشند.” مشعل رییس دفتر سیاسی حماس است.
در ۳۱ تیر شیخ طلعت زهران، سلفی مصری اعلام کرد که کمک به مردم غزه مجاز نیست، زیرا آنها رهبری مشروع ندارند و نیز از این رو که آنها کمونیست هستند و شیعه و پیرو شیعیان (اشاره به حزبالله و ایران متحدان حماس) هستند. از این رو موضعگیری جهادیها صرفا یک تصمیم سیاسی نیست، بلکه ریشه در اصول دینی سلفیان دارد.
سلفیها بر این باورند که جهاد باید تحت لوای یک رهبر مشروع صورت بگیرد. این استدلال از مفهوم “رایه و قائد” (پرچم و فرماندار) ریشه می گیرد که به این معنا است که جهادگر میبایست از فرماندهی تبعیت کند که شرایط مذهبی و سیاسی را برای رهبری داشته و پرچم جهاد را نیز بر افراشته باشد. از این رو با توجه به این که نه یک رهبر مشروع در فلسطین وجود دارد و نه آن چنان که سلفیان میخواهند در فلسطین دعوت به جهاد صورت گرفته شده، جنگ با اسرائیل در آن جا نامشروع است.
افزون بر این برای سلفیها، پاکسازی کشورهای اسلامی از غیرمسلمانان و مشرکان نسبت به جنگ با کشورهای غیر مسلمان مانند اسرائیل مقدم است. بر این اساس، از دیدگاه سلفیان جنگ با دولت غیرمشروع حماس اولین گام در راه مبارزه با اسراییل است. در صورتی که فرصت عملیات نظامی برای سلفیان در سرزمینهای فلسطینی فراهم شود، آنان نخست با حماس و گروه های سیاسی دیگر خواهند جنگید تا آن سرزمین را “پاکسازی” کنند و سپس مشغول اسراییل میشوند.
این نگرش، ریشه در تاریخ اسلامی دارد که به باور سلفیان به جایگاه آنان اعتبار میدهد. آنان به دوره خلافت ابوبکر، نخستین خلیفه اسلامی ارجاع می دهند که به جنگ با مرتدین، اولویت بالاتری نسبت به گسترش سرزمینهای اسلامی داد. فتوحات اسلامی بعدها در زمان خلیفه دوم عمر بن الخطاب پس از پاکسازی جهان اسلام از مرتدان صورت گرفت. همین طور، صلاحالدین ایوبی پیش از درگیر شدن با صلیبیان در سرزمین مقدس، با شیعیان جنگید و آنها را سرکوب کرد.
سلفیان بر این باورند که اولویت آنها جنگیدن با شیعیان، منافقان (آنان که آشکارا ادعای مسلمانی میکنند ولی در نهان شرک میورزند)، مسلمانان دروغین و مشرکان است که آنان را “دشمنان درونی” مینامند. در خلال جنگ اخیر غزه، گروهی از جنگجویان داعش پرچم فلسطین را سوزاند، به این دلیل که آن را نشانه زوال دنیای اسلامی میشمرند، زیرا که که این پرچم نشانه تقسیمبندیهای ملی پس از فروپاشی خلافت اسلامی است. در آموزههای سلفی، تمامی دنیای اسلامی باید زیر یک دولت وتحت کنترل خلیفه مسلمان باشد. داعش در اواخر تیرماه، تاسیس خلافت اسلامی را رسما اعلام کرد.
گروههای فعال سلفی در غزه در موارد متعددی با حماس درگیر شدهاند، اما هیچ گاه موفق به باز کردن جای پایی برای خود در آنجا نشدهاند. پس از پیروزیهای پی در پی داعش در عراق و سوریه، برخی از گروههای سلفی فلسطین کلیپهای ویدیویی منتشر کرده و پشتیبانی خود را از دولت اسلامی داعش اعلام کردند.
اختلاف اصلی بین حماس و گروههای سلفی در اصول متضاد آنها نهفته است. حماس واقعگرا و عملگرترا از داعش است. اولویت انها آزادسازی سرزمینهای فلسطینی است. در حالی که داعش تحت تاثیر عوامل مذهبی سلفیانه به تاسیس یک خلافت تمامیتخواه اسلامی تمایل دارند و مسئله اسراییل را نسبت به این هدف خود ثانوی به شمار میآورد.
نویسنده: علی معموری/ به نقل از پایگاه المانیتور
امروزه بسیاری از جنبشهای سلفی-جهادی هیچ توجهی به درگیری اسراییل و فلسطین ندارند و به سادگی از آن چشمپوشی میکنند. در عوض به نبرد خود در جوامع مسلمان ادامه داده که شامل بمبگذاری، قتل و حملات انتحاری علیه غیر نظامیان مسلمان و دولتهایی است که سران آنها مسلمان هستند.