آیا چتربات چهره دین را تغییر میدهد؟
جوهانا بهوییان در گاردین به گزارشی درباره نقش چتربات در تغییر چهره دین پرداخته است. کاربرد گسترده چترباتهایی مانند “چت جی پی تی” و هوش مصنوعی مولد، کمتر فضایی را بدون تأثیر گذاشته و این تأثیرگذاری شامل جوامع مذهبی هم میشود.
درخواستی با این متن در چتربات chatGpt از سوی یک خاخام یهودی با نام جاشوا فرانکلین قرار داده شد: «خطبهای با صدای یک خاخام ایراد کنید که حدود هزار کلمه دارد و بخش وایگش تورات را با الفت و آسیبپذیری ربط میدهد. در ضمن به تخصص و دانش برنه براون در مورد آسیبپذیری هم استناد کنید.» این برنامه وعظ فرانکلین در مرکز یهودیان همپتون در دسامبر گذشته بود.
خطبهای که چتربات ارائه کرد، راجع به یوسف نبی فرزند یعقوب و نیز جایگاه پیامبری در ادیان ابراهیمی بود. ربات با ارجاع به کتابی از پروفسور براون که در زمینه روانشناسی الفت و صمیمت صاحبنظر است، آسیبپذیری را اینگونه تعریف میکند: «شوق جلوهگری و دیدهشدن زمانی که نمیتوانیم پیامدها را کنترل کنیم.» اما چتربات نوشت: آسیبپذیر بودن میتواند به این معنا باشد که «ما میتوانیم پیوندهای ژرفتر و معنادارتری با اطرافیان خود برقرار کنیم.»
به نظر خاخام فرانکلین گرچه این درخشانترین وعظ نبود، اما قابل قبول بود. اما طنز سخنان چتربات هوش مصنوعی در این مورد این بود که دقیقاً فاقد آن چیزی بود که موعظه میکرد: آسیبپذیری و احساسات انسانی.
فرانکلین بر آن است که «این وعظ محتوای غنیای نداشت و جماعت فکر کردند که برخی از دیگر خاخامهای واعظ آن را نوشته بودند. اما اگر خودم بخواهم در مورد آسیبپذیری و الفت موعظه کنم، از تجربیاتم به عنوان نوعی الگو در اینباره سخن خواهم گفت و این چیزی است که از توان هوش مصنوعی خارج است.»
علاوه بر چترباتهای عمومی و قابل دسترس که میتوانند با استفاده از اطلاعات جمعآوری شده از کل اینترنت، پاسخهایی به شکل گفتگو و محاوره به پرسشهایی در مورد الهیات ارائه دهند، چترباتهایی تخصصتر در مورد دین پدید آمدهاند. یکی از آنها چتربات HadithGPT است که پیشنهاداتش ریشه در متون و نصوص اسلامی دارد.
این پدیده همان چیزی است که رهبران مذهبی مانند فرانکلین احساس کردهاند باید توأمان هم فواید و هم پیامدهای آن را در نظر داشت. به گفته فرانکلین «این پیشرفت بزرگی است درست مثل اینکه من در مورد تغییر چهره یهودیت به وسیله اینترنت اظهار نظر کنم.»
سایر رهبران دینی ممکن است هنوز در نوشتن خطبههای خود از این فناوری بهره نجسته باشند، اما به طور مشابه، تأثیرات پذیرش سریع استفاده از چترباتها در پاسخ به پرسشهای مذهبی را سنجیدهاند. اما احساس کلی اینگونه است که با شرایط جدیدی روبرو نیستیم.
همانطوریکه فرانکلین را «خاخام گوگل» میخوانند جِهاد تورک رییس مؤسسه تحصیلات تکمیلی اسلامی بیان که مطالعات اسلامی را در سطح عالی آموزش میدهد با نام «شیخ گوگل» میشناسند. جهاد نیز بر آن است که مردم مدتهاست به اینترنت روی آوردهاند تا پاسخ پرسشهای خود در مورد پیچیدگیهای دینی را از آن بگیرند.
به نظر تورک این هم راه تکراری دیگری است که مردم عقاید خود را دنبال میکنند. «من به عنوان کسی که سالها امام جماعت بودهام اغلب تماسهای تلفنیای دریافت میکنم که موضع اسلام در مورد خاصی را جویا میشوند، گرچه خودشان نیز تحقیق میکنند، حالا از طریق اینترنت یا صحبت کردن با دوستان و علمای دینی. به هر حال افراد قضاوتهای زیادی میکنند.»
اما بث سینگلر استادیار ادیان دیجیتال در دانشگاه زوریخ معتقد است، ChatGPT و نمونههای مشابهی که از مدلهای زبانی بزرگ استفاده میکنند، چندان دقیق نیستند، زیرا آنها به دلیل محاورهمحور بودن، اولویت را به پاسخهای مبتنی بر گفتگو میدهند تا پاسخهای دقیق و این برای ادیان متنمحوری مانند یهودیت و اسلام که به نصوص توجه زیاد دارند مشکل آفرین است. «این به خودی خود موجب نگرانی است که دانش الهیاتی که قرنها با دقت و صبر زیاد به میراث مشترک بدل شده دستخوش تغییر شود، زیرا پاسخهای ChatGPT نوعاً ایجاد توهم میکند. این ماشینی است که برای ایجاد ارتباط به کار میآید و نباید انتظار یافتن دانش را از آن داشت. کاری که میکند پیشبینی احتمال کلماتی است که در پی میآیند.»
برای مثال، HadithGPT از احادیث یا روایات منقول از پیامبر اسلام و نیز راجع به زندگی ایشان برای پاسخ به پرسشها درباره اسلام استفاده میکند. اما پاسخهای آن با یک سلب مسئولیت همراه است: جوابها از سوی هوش مصنوعی داده شده و ممکن است چندان دقیق نباشند. «اسلام از قلب به قلب منتقل میشود و برای داشتن اطلاعات دقیقتر باید از مشورت علمای واقعی اسلام بهره جست و از آنان آموخت.»
به نظر جهاد تورک، حتی با وجود این سلب مسئولیت، یک فرد معمولی ممکن است به یک محقق واقعی برای مشورت دسترسی نداشته باشد و بنابراین راه برای استفاده انحصاری از «شیخ گوگل» یا خدماتی چون HadithGPT را هموار میکند. به علاوه دادههای منبع نیز بسیاری از شرایط لازم برای پاسخ به سؤالات اسلامی را لحاظ نمیکند که شامل لایه انسانی تحلیل احادیث و توجه به متون دیگر مانند قرآن و نیز آراء علما و فقه اسلامی است. به نظر او، مکاتب فکری مختلف، آداب و سنن گوناگونی را معتبر میدانند.
تورک معتقد است «حدیث در مورد بسیاری از سؤالاتی که ماهیت معاصرتری دارند، ساکت است. این بسیار پیچیدهتر از آن چیزی است که احادیث به صورت سیاه و سفید میگویند.»
آنجل کیودو ویلیامز، کشیش ذن بودایی در کالیفرنیا معتقد است در ادیانی مانند بودیسم، بسیاری از مراقبهها متنمحور نیستند و بر تمرین تمرکز دارند و این موجب میشود این دین در موقعیتی منحصر به فرد به تکثیر چترباتها اعتنایی نکند.
به گفته ویلیامز «یک تمرکز عملی وجود دارد که جای تمام متن را میگیرد و آن را کنار میگذارد و میگوید مهم نیست چقدر مطالعه میکنید یا چقدر از چتربات استفاده میکنید؛ پاسخ را آنجا نجویید. پاسخ در زندگی شماست: آیا حقیقت کلماتی را که میگویید احساس میکنید؟ و اگر این کار را نکنید، این تنها یک ابزار ارزیابی است.»
نگرانیها در مورد تکیه بیش از حد به هوش مصنوعی پیشرفته، ترس از دست دادن شغل در اکثر صنایع حتی در میان مدیران برجسته هوش مصنوعی و فناوری برانگیخته است. اما در میان رهبران مذهبی مانند ویلیامز کمی خوشبینی وجود دارد. اگرچه چترباتها ممکن است وقت مردم را آزاد کند تا به کارهایی بپردازند که بیشتر ویژگی انسانی آنها را عیان میکند- چون آنها را از صرف وقت برای تحقیق از منابع معاف میکند- اما ویلیامز معتقد است که آنها همچنان مشتاق ارتباط انسانی هستند.
او گفت: «هیچ چیز جایگزین حس عمیق این اشتیاق نیست که ما باید در پیوند با یکدیگر باشیم و این احساس در یک معلم واقعی یافت میشود.»
فرانکلین با این نظر که ممکن است برای نوشتن موعظههای خود از ChatGPT استفاده کند موافق است. «مردم متوجه خواهند شد که انسانها دیگر بهترین تأمینکننده اطلاعات نیستند.» اما آنچه که آنها میتوانند انجام دهند تا آنها را مشخصاً انسان میکند، اموری است که دقیقاً در قلمرو دین و معنویت است.»
مترجم: مجید کیوانفر