رشیدرضا؛ اصلاحگری دینی با نگاه غیرتاریخی
روح الله نجفی: محمدرشیدرضا صاحب مجله و تفسیر المنار، متفکر و مفسر نامدار قرآن در قرن چهاردهم هجری بود که در پروژه اصلاحگری ناکام ماند.
محمدرشیدرضا صاحب مجله و تفسیر المنار، متفکر و مفسر نامدار قرآن در قرن چهاردهم هجری بود. صاحب المنار همه همت خویش را برای احیاء و ترویج اسلام گمارد و به جد معتقد بود که از یک سو، جامعه اسلامی دچار قهقرا و انحطاط شده است و از مغرب زمین با فاصله زیاد، عقب مانده است و از دیگر سو، دوران دین سپری نشده است بلکه باید فکر اسلامی را تجدید و احیاء کرد. برای رشیدرضا در مقام تفسیر، احراز اراده متکلم اولویت ندارد. کشف آن چه در تاریخ رخ داده است، اهمیت ندارد. حتی پیروی از مشهور علمای اسلام هم اولویت ندارد. آن چه برای رشیدرضا اولویت اساسی دارد، ارائه یک خوانش توانمند و پرقدرت از قرآن و اسلام است. خوانشی که دردهای جامعه اسلامی را درمان کند و عقب ماندگیهای مزمنش را به ترقی، بدل کند. در این راه، رشیدرضا از آن بیم ندارد که در مقام تفسیر، برخی از اقسام ربا را حلال کند، تعدد زوجات را محدود کند، ذبح حیوان با برق را جایز نماید و دهها دگرگونی دیگر را در فقه پیشنهاد کند. رشیدرضا به سان استادش عبده، به تقلید از مذاهب چهارگانه فقهی تقید ندارد. مفسرما هرچند در فروع فقه، چنین نواندیش است و به روشنفکران سکولار نزدیک میشود، اما خواهان خلافت اسلامی است و در اعتقادات نیز یک سلفی اصیل است. او باور دارد که در اعتقادات باید همانند سلف یعنی صحابه و تابعان شد. رشیدرضا خواندن غیرخدا را در دعا برنمی تابد و به ساخت گنبد و بارگاه، باور نمیدارد.
به باور این قلم، پروژه اصلاحگری رشیدرضا ناکام ماند، چون وی نگاه تاریخی و تحقیقی نداشت. فقدان نگاه تاریخی سبب شد که رشیدرضا، به مبحث ناسخ و منسوخ در قرآن، نظر نامساعد کند و عموم موارد نسخ حکم را که حتی علمای سنتی قبول داشتند، انکار نماید. بحث نسخ، حرکت قرآن با شرایط بیرونی را نشان میدهد و انکار عموم موارد آن، از سوی مفسری که دعوی اصلاح دارد، شگفت است.
فقدان نگاه تاریخی سبب شده است که رشیدرضا به اشتراکات و پیوندهای قرآن با متون اهل کتاب عنایت وافی نداشته باشد و در کثیری از مواضع، با برچسب اسرائیلیات و بدون هیچ ارجاع مشخص به متون یهود، قضاوت تفسیری نماید.
به همین سان، رشیدرضا به بحث اختلاف قرائات و مصاحف قرآن، بی عنایت است و اختلافات مصاحف صحابه را حمل بر تفسیر میکند، غافل از آن که شخصیتهایی چون سعید بن جبیر و ابن شنبوذ، مصحف عبدالله بن مسعود را در نماز میخواندند.
فقدان نگاه تاریخی سبب شده است که رشیدرضا حوادث خارق عادت در قصههای قرآن را به حوادث عادی و طبیعی بازگرداند و حتی برخی گزارههای قرآن را با علم جدید تطبیق دهد، گویا این گونه چالش میان علم و دین رخت برمی بندد و قلههای علم فتح میشود.
با این همه، اندیشههای اصلاحگرایانه رشیدرضا بازتاب فراوان در جهان اسلام یافت. محمد حسن شریعت سنگلجی، سید محمود طالقانی، نعمت الله صالحی نجف آبادی و عبدالعلی بازرگان، نسخههای وطنی این روش تفکر و منش اصلاح گری اند که در جای خود باید شواهد این مدعا را عرضه کرد.