آیتالله العظمی اِآی؛ هوش مصنوعی و آینده مرجعیت دینی
با ظهور هوش مصنوعی و پیشرفتهایی که در این زمینه رخ داده است آیندهپژوهان درباره آینده بشر و برخی از مشاغل و مهارتها در زمان فراگیری هوش مصنوعی در آینده نزدیک حدس و گمانهایی زدهاند. کاظم استادی در یادداشت زیر به برخی مبانی اجتهاد و تقلید پرداخته که با ظهور هوش مصنوعی با چالشهایی روبهرو خواهند شد و به این موضوع میپردازد که هوش مصنوعی چگونه شرایط فقهی مرجعیت تقلید را میتواند احراز میکند.
1. اگر تا دو دهه دیگر، انسانهایی برای «تقلید احکام شرعی» وجود داشته باشند، و اساساً تقلید در اموری شرعی، رخت از رخ دین نبسته باشد، لااقل، مراجعِ تقلیدِ انسانی به تاریخ فقه میپیوندند؛ و این شغل، از دنیایِ فانی به لقاءِ باقی عزیمت خواهد کرد.
چرا؟
با ظهور هوش مصنوعی، بسیاری از مشاغل نابود خواهند شد؛ که از جمله مهمترین این مشاغل، شغل اجتهاد در ادیان الهی و غیرالهی است.
هر چند که ممکن است فقهای سنتی، در مقابل این رقیب قدرتمند خود، تقلا نمایند؛ و پیشاپیش، دست و پای او را ببندند تا او نتواند جایگاه ایشان را تقلیل یا تصاحب نماید.
بنابراین، بد نیست تا تأملاتی در وضعیت پیشروی برای «اجتهاد و تقلید» داشته باشیم.
فراانسانگرایی؛ تلاشی برای استفاده از فناوری و تبدیل انسان به خدایان
2. برای تأملات «آینده پژوهی وضعیت فقاهت و اجتهاد»، توجه به چند مطلب ضروری است:
الف) اجتهاد
اجمالاً، تلاش برای یافتن دلیل و حجّت بر احکام شرعی را «اجتهاد» گفتهاند؛ و «مجتهد» را شخصی دانستهاند که ملکهای برای توانایی بر استنباط احکام شرعی پیدا نموده است.
به نظر میرسد که هوشی مصنوعی، بسیار بهتر از انسان، میتواند به ملکه اجتهاد نائل آید؛ و قدرت او در تجزیه و تحلیل و استخراج احکام شرعی، به مراتب بیشتر از «عده زیادی» از مراجع تقلید گذشته و حال خواهد بود.
ب) شرایط جایگاه مرجعیت تقلید
فقهای شیعی متأخر، به استناد ادله درون دینی، جدای از قوه اجتهاد، شرایطی را برای احراز مقام مرجعیت تقلید، لازم دانستهاند که اجمالاً حدود هفت شرط است. این شرایط به نسبت وضعیت هوش مصنوعی، در چند دسته قابل دستهبندی و تأمل است:
دسته اول: 1) عقل؛ 2) عدالت؛ 3) برده نبودن
هوش مصنوعی، همه این شرایط را دارا است و فقهای معظم نمیتوانند در این شرایط او، شک و شبههای «منطقی» وارد نمایند. مگر اینکه تعاریف جدیدی از این اصطلاحات ارائه نمایند که این تعاریف، میتواند وضعیت خودِ ایشان را نیز متزلزل نماید.
دسته دوم: 4) بلوغ؛ 5) ایمان؛ 6) مرد بودن
این دسته شرایط، نسبتی با «انسان بودن» دارند و چون هوش مصنوعی، انسان نیست، نسبت این صفات برای وی، مهمل و بیمعنی است؛ همان گونه که توقع صفت خنده برای سنگ، خندهدار است.
بنابراین، پاشنه آشیل احراز مقام مرجعیت تقلید برای هوش مصنوعی، انسان نبودن اوست. پس اگر لازم ندانیم که مرجع تقلید انسان باشد، مسیر تثبیت مقام مرجعیت تقلید برای هوش مصنوعی هموار میگردد.
دسته سوم: 7) اعلمیت
گفته شده که اعلمیت برای مرجع تقلید، از سه راه قابل اثبات است: «یقین شخص مقلّد»، «شیوع و شهرت یقینآور» و «گواهی دو عادل آگاه و خبره (در صورتی که گواهی دو عادل آگاه دیگر با آن معارض نباشد)».
به نظر میرسد که به زودی، بسیار بدیهی خواهد شد که هوش مصنوعی، جایگاه اعلمیتِ فوق العادهای نسبت به دیگر مراجع تقلیدِ انسانی، خواهد داشت.
3. نتیجه اینکه از آنجایی که فتوای مجتهدِ مطلق، بر دیگران حجّت است و مردم میتوانند در تقلید از احکام شرعی به او رجوع نمایند به نظر میرسد که اگر الزامی بر انسان بودن مرجع تقلید نداشته باشیم، با توجه به مقدمات اجمالی که گذشت، هوش مصنوعی میتواند به مقام مرجعیت دینی نائل آید و آینده جهان را متأثر از فتواهای شرعی خود قرار دهد.
با احترام تقریبا چیزی از اجتهاد را متوجه نشدید و
با احترام، به نظرم ، مولف محترم ، تقریبا چیزی از اجتهاد و عمق استدلالات را متوجه نشدن و تقریبا به همین اندازه، جو رشد هوش مصنوعی ایشان را گرفته است
خوب است به سایت faghihyar.ir هم سری بزنند
افراد دیگری که کامنت میگذارند نمیتوانند درک کنند که این اتفاق بیفتد. چون ذی نفع هستند . هوش به همچین کامنت های ناشی از کلمات ناقص نیز پایان خواهد داد و هزینه دادن کم سوادی بیشترخواهد شد هم چنین مانند انسان ها نمیتواند ذی نفع باشد زیرا ریاضیات منطق دارد و شرایط زمان و مکان هرروز اپدیت میشود و مثل یک مرجع نیست که نتواند محاسبه احساسات کند. هوش احساساتش با نسبت موثر و ضریب تاثیر منعطف برای جامعه دخیل میکند. چون توانایی کانکت شدن با دیگر هوش ها را هم خواهد داشت.مقاله شما بسیار خوب بود و مستدل. بنده سال ها دراین زمینه فعالیت کردم و میتوانم بگویم کاربردی کردن ریاضیات مثل مغز انسان در کنار افزایش میزان احساس در آن هدف هوش مصنوعی است. ما در حال مدل سازی پیچیده ترین مسائل بشری هستیم مثل احساس مثل جوان نگه داشتن انسان. هوش مصنوعی علاوه بر اینکه میتواند جای مراجع را بگیرد میتواند مراجع جدید تولید کند. هدف خلقت مرجع کردن خود انسان و رشد و تعالی اوست تا بتواند به مرجع اصلی که خداست برسد. حال چه اشکالی دارد که انسان ها به جایگاه اصلی خود برسند به کمک هوش مصنوعی؟ در نسخه های بعدی خواهید دید که خلق مداوم براساس اتفاقات که مجموعا به نفع انسان هست را رقم میزند. یعنی براساس تعادلات جهان و عدالت. در واقع خود مراجع انسانی این مهم را برای ان رقم میزنند. در واقع وحدت نظر که هدف اصلی اسلام است بوجود می اید. دنیا جای بهتر و خوش اخلاق تری با اشتراکات،تعادلات و نگاه دور دست هوش خواهد شد. دیگر کسی نمیترسد مثل دوستان دیگر که نام خود را فاش نکند. زیرا شفافیت بزرگترین رکن هوش مصنوعی خواهد شد.