علم و جهان عرب؛ چهارچوبی جدید و البته کهن برای درک بهتر و جامع‌تر علوم در آینده

زمانی که از تاریخ علم سخن به میان می‌آید، برای نمونه هنگام سخن گفتن از خدمات دانشمندان در زمینهٔ ریاضیات، پس از فیثاغورث تا قرن هفدهم، در نوعی تاریکی فرو می‌رویم. این درحالی است که در عصر طلایی اسلام که قرون نهم تا دوازدهم میلادی را دربرمی‌گیرد، 1001 اختراع به‌دست مسلمانان به ثبت رسیده است که برخی در همان صورت اولیه در حال استفاده‌اند و برخی تغییر کرده‌اند.

علم و جهان عرب؛ چهارچوبی جدید و البته کهن برای درک بهتر و جامع‌تر علوم در آینده[1]

نویسنده:گزارش فاطمه تفلیسچی غروی؛ کارشناس روان‌شناسی از دانشگاه شهید بهشتیِ تهران

در این سخن‌رانی، رعنا دجانی[2] زیست شناس مولکولی اردنی که دکتری خود را از دانشگاه آیوا دریافت کرده و اکنون در دانشگاه هاشمی در اردن به عنوان استاد مشغول به کار است، در پی آن بود تا خدمات دنیای اسلام (نه فقط عرب‌زبانان) را به دنیای علم، بار دیگر بازگو کند؛ چراکه شواهد نشان می‌دهد که جهان این خدمات را فراموش کرده است.

زمانی که از تاریخ علم سخن به میان می‌آید، برای نمونه هنگام سخن گفتن از خدمات دانشمندان در زمینهٔ ریاضیات، پس از فیثاغورث تا قرن هفدهم، در نوعی تاریکی فرو می‌رویم. این درحالی است که در عصر طلایی اسلام که قرون نهم تا دوازدهم میلادی را دربرمی‌گیرد، 1001 اختراع به‌دست مسلمانان به ثبت رسیده است که برخی در همان صورت اولیه در حال استفاده‌اند و برخی تغییر کرده‌اند. دکتر دجانی با اشاره به ابداع الگوریتم‌ها به‌دست خوارزمی که پدر کامپیوتر امروزی است، نقش این دانشمندان را در زندگی هرروزهٔ ما برجسته ساخت.

یکی از دلایل غفلت نسبت به خدمات این دانشمندان، موانع زبانی است؛ گویا جهان علم با دعوی بیان و استناد به آثار دانشمندان قبل، تنها دانشمندان انگلیسی زبان را مدنظر قرار داده است. دجانی تأکید داشت که خدمات علمی عصر طلایی اسلام نه فقط توسط مسلمانان بلکه توسط دانشمندان یهودی و مسیحی که در محیطی اسلامی زندگی می‌کردند، اتفاق افتاده است. دجانی به مخاطبان توصیه کرد تا به قرآن نه به‌عنوان کتابی علمی، بلکه به‌عنوان کتابی بنگرند که در آیات فراوانی انسان را به تفکر هنگام مشاهدهٔ دنیای اطراف خود فراخوانده است.

مشاهدهٔ جهان اطراف منجر به آن شد تا حتی قبل از آن‌که چارلز داروین در سال 1859 صحبتی از نظریهٔ فرگشت کند دانشمندان مسلمان، به‌نوعی، فرگشت و پیدایش تدریجی انواع را مطرح کنند. افرادی مانند الجاحظ (160 تا 255 ه.ق)، ابن مسکوَیه (326 تا 421 ه.ق) و إخوان الصفا (قرن 4 ه.ق). البته دجانی تأکید داشت که انسجام و شواهدی که داروین ارائه کرد، کار او را خاص و ارزشمند می‌کند.

حتی پس از مطرح شدن نظریهٔ فرگشت، زمانی که مسیحیان همچنان با پذیرش این نظریه دست‌وپنجه نرم می‌کردند، مسلمانان این نظریه را پذیرفتند. افرادی چون الجسر و احمد مدحت همزمان با چاپ کتاب منشأ انواع آن را پذیرفتند و اسماعیل مظهر این کتاب را به زبان عربی ترجمه کرد تا در اختیار عرب‌زبانان علاقه‌مند قرار بگیرد.

تصویر 1. نظریهٔ فرگشت.

 

 

چگونه با مشاهدهٔ محیط اطراف می‌توان به شواهدی دست یافت که مؤید فرگشت است؟ دجانی از اصطلاحی به نام انتخاب مصنوعی صحبت کرد که در مقابل اصطلاح انتخاب طبیعی قرار می‌گیرد و به‌جای باز گذاشتن دست طبیعت برای رسیدن به ترکیب ژنی مناسب با جهش‌های تصادفی و انتخاب اصلح، انسان وارد عمل می‌شود. در کشاورزی، باغ‌داری و دام‌پروری این انتخاب مصنوعی بارها و بارها تکرار می‌شود تا کشاورز، باغ‌دار و دام‌پرور، به محصولی دست پیدا کند که بیشترین سود را به‌همراه دارد.

فرگشت متوقف نشده است. ویروس کرونا که با همه‌گیری خود در سال‌های 2020 تا 2022 جهان را دچار بحران کرد، مدام جهش و تغییر کرده و به سویه‌های جدیدی دست پیدا می‌کند. حتی میزان ابتلای افراد مختلف با ترکیب ژنی مختلف و آسیب‌پذیری ایشان نسبت به این ویروس متفاوت است.

 

تصویر 2. انتخاب مصنوعی در کشاورزی

 

 

دجانی هم‌گام با صحبت از نظریهٔ فرگشت از اصطلاحی به نام اپی‌ژنتیک نیز سخن گفت که در دنیای زیست‌شناسی اصطلاحی شناخته شده است و به تأثیر محیط بر روشن یا خاموش شدن ژن‌ها و فنوتیپ و بیان ژن اشاره دارد. منظور از بیان ژن یا روشن شدن ژن، رونویسی از DNA و در نهایت ترجمهٔ آن به‌زبان آمینواسیدهاست. همان‌طور که می‌دانیم برخی از مشخصات ظاهری ما، مانند رنگ چشم، توسط ژن‌های به ارث رسیده تعیین می‌شود. اما تمام رفتارها و مشخصات ظاهری ما صرفاً در اجبار ژنوتیپ (ترکیب ژنی) بدو تولد ما نیست؛ بلکه محیط نیز آن را دستکاری می‌کند.

 

تصویر 3. مشخصات ظاهری ما تحت‌تأثیر محیط و ژن‌هاست.

 

همان‌طور که دکتر رعنا دجانی در ابتدای سخن‌رانی خود هم گفته بود، قرآن کتابی علمی نیست؛ اما هم قرآن و هم سایر منابع اسلامی، مسلمانان را برآن داشته‌اند تا نسبت به محیط اطراف خود کنجکاو باشند. فرآیند مشاهده، فرضیه سازی، آزمون فرضیه، فرضیهٔ جایگزین تا رسیدن به نوعی اطمینان همان فرآیندی است که در قرآن به مسلمانان توصیه شده است.

مفهوم سلامت روان، مفهومی نیست که دنیای غرب در قرن نوزدهم ابداع کرده باشد؛ دنیای اسلام سال‌ها قبل به آن پرداخته بود. توجه اسلام به مفهوم سلامت روان در آن دوران اما متفاوت از توجهی بود که در غربِ آن زمان رواج داشت و متفاوت از جن‌زدگی درنظر گرفته می‌شد. درحالی‌که در دنیای غرب، با بیماران روانی برخوردهایی عجیب صورت می‌گرفت، در جهان اسلام، تلاش بر آن بود تا کرامت انسانی بیمار حفظ شود؛ برخوردی که امروزه در جهان مدرن با بیمار روانی می‌شود. ابوزید بلخی، تعاریفی از وسواس و فوبیا ارائه می‌کند که با تعاریف موجود از این اختلالات در کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روان‌پزشکی- نسخهٔ پنجم، هم‌ارز است.

علی‌رغم خدمات مختلف مسلمانان در عرصهٔ سلامت جسم و روان، هنگام صحبت از تاریخ علم خبری از خدمات این افراد وجود ندارد. مقالاتی که به بررسی تاریخ علم می‌پردازند از هند، چین و یونان باستان سخن می‌گویند؛ اما معمولاً از عصر طلایی اسلام غفلت می‌شود. این غفلت حتی در مجلات صاحب‌نامی مانند نیچر[3] هم دیده می‌شود.

خاورمیانه منطقه‌ای لبریز از حوادث مختلف از جمله جنگ است. باتوجه به تاریخچهٔ فلسطینی رعنا دجانی و ورود موج مهاجران سوری به اردن، این پژوهشگر بخشی از توان پژوهشی خود را به کار با کودکانی اختصاص داده است که به اختلال اضطراب پس از آسیب (PTSD)[4] مبتلا شده‌اند و در جلسات کتاب‌خوانی، همراه با سایر علاقه‌مندان به این افراد کمک می‌کند. دجانی تصریح کرد که روان‌زخم یا تروما یک حادثهٔ واحد نیست که بتوان به‌طور کامل از آن عبور کرد. بلکه فرد مبتلا به PTSD همواره با این روان‌زخم زندگی می‌کند و زخمی همواره باز در زندگی او حضور دارد. دجانی پرسشی را مطرح کرد: آیا روان‌زخم تنها اثرات منفی دارد؟ پاسخی که او به این پرسش داد در چهارچوبی مثبت قرار دارد. وی بر این باور است که در عین تلاش برای پیشگیری از وقوع این آسیب‌ها، زمانی که رخ دادند و فرد لاجرم درگیر این حوادث شد، می‌توان نگاهی مثبت به این رخداد داشت.

حوادث محیطی مختلف بر ساعت زیستی بدن ما تأثیر دارند و روان‌زخم‌ها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. پژوهش‌هایی که دجانی بخشی از نتایجشان را در ارائهٔ خود مطرح کرد خبر از تأثیر این حوادث بر ژن‌ها (اپی‌ژنتیک) و افزایش تاب‌آوری روان‌شناختی و همدلی متأثران از حادثه دارند. دجانی از ظرافت به‌کار بردن اصطلاحاتی مانند قربانی هم پرده برداشت. زمانی که چهارچوب نگرش ما به حوادث منفی است، کمتر به اثرات مثبت احتمالی این اتفاقات توجه کرده و امکان بهره‌برداری را از دست می‌دهیم.

هر دین یا سنت فکری راهکارهای خاص خود را برای کنارآمدن با حوادث ناگوار دارد و باید از راهکارهای همان دین و سنت پیروی کرد. زمانی که به مشکلات مسلمانان در فرهنگ‌های دیگر پرداخته می‌شود، باید توجه داشت که غفلت از زمینهٔ فرهنگی این افراد و به رسمیت نشناختن این زمینه، ممکن است مانع مهمی برسر راه کمک به این افراد باشد. برای نمونه، بسیاری از مسلمانان از نماز خواندن آرامش می‌گیرند و نماز برای ایشان نوعی مراقبه و تن‌آرامی است. در زمان نیاز، می‌توان به‌جای اتکای صرف بر آموزه‌های غربی یا روان‌شناسی جریان اصلی، از آموزه‌های اسلامی هم استفاده کرد. دجانی در سخن‌رانی خود افراد را به تفکر انتقادی و فهم فلسفهٔ اسلامی فرا خواند.

دکتر دجانی در نهایت از مفهومی تحت عنوان مرزبندی نامشخص سخن گفت. آیا علوم مختلف با مرزهایی معین و غیرقابل انعطاف از یکدیگر جدا شده‌اند یا این‌که هم‌چون طبیعت در پیوستاری قرار دارند که در آن نمی‌توان مرز مشخصی میان علومی مانند زیست‌شناسی و روان‌شناسی قائل شد؟ همان‌طور که دجانی تصریح کرد، نگرش میان‌رشته‌ای اکنون به نگرشی پرطرفدار در علم تبدیل شده است و مرزهایی که در گذشته میان علوم تصور می‌شد، رفته‌رفته درحال محو شدن است. درآغاز قرن نوزدهم، پارادایم فکری حاکم بر این باور دامن می‌زد که روزی با گسترش علم، دین و سایر توضیحات غیرعلمی از پدیده‌ها از این جهان رخت برخواهند بست و علم برای تمام پدیده‌ها توضیحی قابل‌قبول ارائه خواهد کرد. با پیشرفت علم و تغییر شیوهٔ تفکر، افراد فعال در حوزهٔ علم، ضمن پذیرش محدودیت‌های آن، راه را برای توضیحات احتمالی دیگر باز گذاشتند.

ما باید ضمن قبول محدودیت‌های علم، دست به‌اقدام بزنیم و با افزایش آگاهی، توان‌مندی و تغییر شیوهٔ تفکر افراد، حادثه یا روان‌زخم را به نقطهٔ عطف زندگی فرد بدل کنیم. دجانی در پایان سخن‌رانی خود از اثر پروانه‌ای سخن گفت؛ زمانی که حرکت پروانه‌ای کوچک در گوشه‌ای از دنیا می‌تواند طوفانی در سر دیگر آن رقم بزند. همچون آن پروانه هر قدم کوچکی که ما برمی‌داریم، می‌تواند تغییری بزرگ در دنیا ایجاد کند آن‌چنان که پیامبر اسلام فرموده است، ما در برابر یکدیگر مسئولیم.

 

 

ارجاعات:

[1] Science and the Arab world: a new yet ancient framework for a better, more inclusive science for the future humanity

[2] Rana Dajani

[3] nature

[4] post-traumatic stress disorder

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.