تغییرِ دین؟ به بهانه زمزمهها در خصوصِ ابراهیمیسم
علی اصغر هادیپور: باز هم زمزمههای برساخته شدنِ دینی جدید به گوش میرسد. به بهانهای دیگر. این بار گفته میشود که اشتراکاتِ ادیان را جمع میکنیم و دینی جدید میسازیم. سخنِ دلربایی است. میتواند بسیاری را مفتونِ خود کند. میتواند حامیانی بیاید. سابقاً هم چنین سخنانِ دلربایی بیان میشد. شاید ایده پاک دینی که احمد کسروی آن را بیان میکرد هم از همین قبیل سخنان بود. او میکوشید تا برخی عقاید که او آنها را غیر عقلانی مینامید از دین بزداید. سخنش در مقامِ نظر، جذابیتهایی داشت. اما تا چه میزان توانست از دیگران دستگیری کند؟ چه میزان توانست آبی به تشنگان برساند؟ دین، عرصه ارتباط با مارواء است. شاید مهمترین کارکردِ آن باشد. فردی که دل به دین میدهد، میخواهد که از عالمِ مادی فراتر رود. غیر از این دنیای ماده را هم در نظر آورَد. سخن از مارواء گفتن هم مگر کارِ همگان است؟ بلدِ راه میخواهد. اگر در دیگر امورِ بشری یک رهزن وجود دارد، در این عرصه، راهزنانِ بسیار است. ظلمات است و باید از خطرِ گمراهی ترسید.
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.