جدال آخوندی بر سر اثبات ادعای ثبوت
علیاشرف فتحی
جدال بر سر گزارش ثبوت از گفتگوی آخوند خراسانی و میرزای نائینی درباره حکومت روحانیون تمامی نخواهد داشت؛ چرا که جدال درباره حق انحصاری فقها در امر حکومت و حکمرانی نیز جزو مباحثات دیرینه طیفهای مختلف فکری در چند دهه اخیر بوده است
آخرین سالهای دولت اصلاحات بود که ماهنامه «آفتاب» به مدیر مسؤولی عیسی سحرخیز در نوشتهای به قلم مصطفی تاجزاده مدعی شد آخوند خراسانی در گفتگویی خصوصی که با شاگردش میرزای نائینی داشته و شاگرد جوانش آقابزرگ تهرانی ناظر آن بوده است، نسبت به عواقب ورود روحانیت در مسائل حکومتی و اجرایی هشدار داده و با حکومت روحانیون مخالفت کرده است. البته تاجزاده در آن نوشته که اردیبهشت ۱۳۸۲ در شماره ۲۵ آفتاب منتشر شد، نام راوی را ذکر نکرده و از وی با عنوان «دوستی فاضل» یاد کرده بود. بعدها مشخص شد که این «دوست فاضل»، اکبر ثبوت؛ نوه برادر شیخ آقابزرگ تهرانی و محقق دایرهالمعارف بزرگ اسلامی بوده است.
در مقاله تاجزاده به شش ایراد منسوب به آخوند خراسانی در نقد تشکیل حکومت روحانیون اشاره شده بود. سال ۱۳۸۴ محسن کدیور در مقالهای با ذکر نام ثبوت به چهار ایراد دیگر اشاره کرد و سرانجام خود اکبر ثبوت در سال ۱۳۸۸ یازده مورد دیگر به ایرادهای منسوب به آخوند خراسانی افزود و سرانجام بیست و یک دلیل از قول آخوند خراسانی برای مخالفت با حکومت روحانیون منتشر شد و البته کتاب ثبوت با عنوان «دیدگاههای آخوند خراسانی و شاگردانش» در بیش از ۵۰ صفحه آن به ذکر این ۲۱ ایراد پرداخته بود، هنوز موفق به اخذ مجوز از وزارت ارشاد نشده، ولی نسخههایی از کتاب بین محققین توزیع شده و در برخی کتابخانهها نیز یافت میشود.
در گفتگویی که اکبر ثبوت چند روز پیش به مناسبت سالگرد رحلت آخوند خراسانی با ایسنا انجام داد، به تأیید نقلیات خود از سوی حجهالاسلام شیخ عبدالرضا کفایی (نوه پسری آخوند خراسانی) و نیز محمد رضا حکیمی اشاره کرده است:
«آقای محمدرضا حکیمی کسی است که از آقابزرگ اجازه روایت دارد و آدم موجهی است و کسی نیست که اسیر احساسات شود و فریب حرفهای بیخود را بخورد. ایشان به صورت قاطع بارها و بارها، چه در آثاری که منتشر کرده و چه در نامهای که به من نوشته، گفتوگوهای آخوند و نائینی (در گزارش من) را تایید کرده است. یا آیتالله کفایی که نوادهی آخوند است و از هرکسی به ایشان نزدیکتر، ایشان هم نامهای مفصل نوشته و قویا تایید کرده که تمام آنچه که من از قول آخوند گفتهام، با آن اطلاعات خانوادگی که از طریق پدرش به او رسیده کاملا تطبیق میکند.»
وی همچنین گفته که نقلیات وی از آقابزرگ تهرانی به مثابه بازنویسی گلستان سعدی به نثر امروزی است. این در حالی است که مهمترین ایراد منتقدان به این گزارش، آن است که ثبوت آن را پس از حدود نیم قرن شنیده و مکتوب کرده و سپس نوشتههای وی به دست ساواک به تاراج رفته و وی پس از شش هفت سال هر چه را که در حافظه داشته و یا از نوشتههایش باقی مانده بوده، دوباره به رشته تحریر درآورده است و از نظر متعارف، ممکن نیست که چنین گزارش مفصلی پس از چندین دهه با این تفصیل و ذکر جزئیات قابل اعتماد باشد. منتقدان همچنین میگویند که استناد به نواده آخوند نیز سودی برای ثبوت ندارد، چرا که آقای عبدالرضا کفایی پدربزرگش را درک نکرده و چندین دهه پس از وفات آخوند به دنیا آمده است. با این حال ثبوت و مدافعان وی در پاسخ میگویند که نقلیات وی با سایر مکتوبات رسمی آخوند تعارض ندارد و آخوند به شهادت تقریرات درس خارج فقهاش که فرزندش میرزا مهدی خراسانی و شاگردش آقانجفی قوچانی نوشتهاند و در برخی آثار کتبی وی نیز قابل ردیابی است، عقایدی مشابه آنچه که در متن مورد ادعای آقای ثبوت آمده، داشته است.
با این حال دامنه مخالفت با گزارش مورد نظر اکبر ثبوت به نویسندگان و فعالان سیاسی و دانشگاهی محدود نشده و برخی مراجع قم نیز اصالت و صحت این متن را زیر سؤال بردهاند. آیات عظام صافی گلپایگانی و موسوی اردبیلی در دیدار با برگزارکنندگان کنگره بزرگداشت آخوند خراسانی در سال ۱۳۹۰ انتقادهایی تلویحی به گزارش اکبر ثبوت وارد کردند و حتی آیتالله موسوی اردبیلی صریحا انتساب چنین ادعاهایی به آخوند خراسانی را بعید دانسته و گفت: « این مطالب از دو لحاظ قابل تشکیک و خدشه است. اول جهتِ آن، نبودن سند قوی و درست در این قبیل نقل قولهاست؛ یعنی یک شخصی مطالبی را که یک برداشت از خود است با ادعای نقل از آقا بزرگ تهرانی به آخوند خراسانی نسبت داده است و بسیار بعید است که آخوند خراسانی این مطالب را گفته باشد. جهت دوم تضعیف قضیه، این است که مطالب ادعا شده به گونهای است که گویی شخص آخوند در تمام وقایع انقلاب اسلامی ما حاضر بوده است و همه چیز را به لحاظ عینی و به صورت ملموس مشاهده کرده است، در حالی که تصور ذهنی با واقعیتها بسیار فاصله دارد و انسان تا در جایگاهی واقع نشود اغلب در حوادث، آن جایگاه را درک نخواهد نمود. لذا تحقیق مناسبی در مورد این نوشتههای منسوب به آخوند و صحّت و سقم آن – که البته جهت کذب آن واضحتر است – ضروری مینماید.»
با این حال به نظر میرسد که جدال بر سر گزارش ثبوت از گفتگوی آخوند خراسانی و میرزای نائینی درباره حکومت روحانیون تمامی نخواهد داشت؛ چرا که جدال درباره حق انحصاری فقها در امر حکومت و حکمرانی نیز جزو مباحثات دیرینه طیفهای مختلف فکری در چند دهه اخیر بوده است و موافقان و مخالفان ثبوت نیز هر دو با پیشفرضهای کلامی و فقهی ویژه خود وارد این جدال شدهاند.
جدال بر سر گزارش ثبوت از گفتگوی آخوند خراسانی و میرزای نائینی درباره حکومت روحانیون تمامی نخواهد داشت؛ چرا که جدال درباره حق انحصاری فقها در امر حکومت و حکمرانی نیز جزو مباحثات دیرینه طیفهای مختلف فکری در چند دهه اخیر بوده است
دینآنلاین، همیشه از همین متنهای ِ تحلیلی ِ خوب داشتهباشد، میتوان به آینده امیدوار بود.
گیرم که آخوند چنین حرفی زده باشد، خیلی راحت میتوان گفت نظر آخوند برای خودش محترم، ما چنین چیزی را قبول نداریم.
فقط خواستم بگویم گاهی دعوا چنان داغ میشود که به ارزش چیزی که قرار است ثابت شود، اصلا توجه نمیکنیم.