یورگن مولتمان در ۹۸ سالگی درگذشت
یورگن مولتمان، الهیدانی که معتقد بود ایمان مسیحی بر پایه امید به رستاخیز مسیحِ مصلوبشده است و پادشاهی خدا در آینده بر تاریخ بشری اعمال میشود، در ۳ ژوئن در توبینگن آلمان درگذشت. او ۹۸ سال داشت.
مولتمن یکی از مهمترین الهیدانان از زمان جنگ جهانی دوم است. به گفته میروسلاو ولف، الهیدان، کار او “وجودی و آکادمیک، معنوی و سیاسی، نوآورانه و سنتی و بافتمند و جهانی” بود، زیرا او نشان داد که چگونه مضامین اصلی ایمان مسیحی از “تجربه بنیادین انسانی” رنج صحبت میکنند.
شورای جهانی کلیساها گزارش داد که مولتمن “پرخوانندهترین الهیدان مسیحی” در ۸۰ سال گذشته است. او یک مسیحی انجیلی نبود، اما بسیاری از اوانجلیکها عمیقاً تحت تاثیر آثار او بودند. فیلیپ یانسی، نویسنده محبوب مسیحی، مولتمان را یکی از قهرمانان خود نامید و در سال ۲۰۰۵ گفت که او نزدیک به ۱۲ کتابش را بارها خواندهاست.
حتی انجیلیهایی که از دیدگاه های مولتمن انتقاد میکنند و مخالف یک جنبه یا بعضی جنبههای تفکر او هستند، هنوز هم ارزش زیادی برای او قائلند و اغلب دیگران را به خواندن آثار او تشویق میکنند.
با انتشار کتاب الهیات امید، مولتمان رشد چشمگیری در الهیات داشت. کسانی که با نوشته های مولتمن آشنا هستند برچسبهای مختلفی به الهیات او چسباندهاند: الهیات امید، الهیات معادشناسی، الهیات دیالکتیک، الهیات صلیب، الهیات سیاسی، الهیات رهاییبخش، الهیات تثلیث و غیره. با این حال یک موضوع در تمام نوشتههای او وجود دارد: امید به آینده مبتنی بر صلیب و رستاخیز عیسی مسیح، یعنی امید به پادشاهی آینده خدا.
موضوع اصلی الهیات امید وعده است. مولتمن استدلال میکند که ایمان مسیحی در وعدههای خدایی که میتواند و همه چیز را درست میکند، زنده میشود. این وعدهها به وضوح در مصائب، مرگ و رستاخیز عیسی مسیح ارائه میشوند. بنابراین هنگامی که تجربه رنج انسانها را وسوسه میکند که با تسلیم انفعالی از دنیا فرار کنند، صلیب به آنها یادآوری میکند که در رنج خود تنها نیستند.
مولتمن معتقد است که رستاخیز عیسی مصلوبشده در نهایت امید مسیحیان را پایهریزی میکند. رستاخیز یک وعده قدرتمند است که با تجربه کنونی انسان از رنج و مرگ در تضاد است. با این حال این وعدهای نیست که مومنان منفعلانه منتظر آن باشند برعکس، آنها در پرتو امید به سوی دگرگونی جهانی که خداوند خواهد آورد، پیش میروند.
پس مولتمان چگونه امید را درک میکند؟ او استدلال میکند که امید، این انتظار فعال است که خدا جهان را شفا دهد و دگرگون کند. امید به معنای انکار رنج یا بیعدالتی نیست و همچنین به این معنا نیست که انسانها جدا از قدرت الهی قادر به شفای خلقت باشند. پس وقتی انسان وسوسه میشود که به خاطر همه چیزهایی که در زمان حال میبیند ناامید شود، از او خواسته میشود آینده ای را که خدا وعده دادهاست به یاد بیاورد و با امید جلو برود.
برای تهیه این گزارش از منابع یک، دو و سه استفاده شده است.