نقش ما در طنزهای توهینآمیز درباره بزرگان
موسی اکبری
دم در ورودی مدرسه خان قم، تابلویی به عنوان «یادمان روزهای انقلاب اسلامی» نصب کردهاند. آغاز متن تابلو این جمله است: «مدرسه خان را، تمام پنجرههایش را، با تفنگ زدهاند و شکستهاند. امام خمینی،صحیفه امام، ج ۳، ص ۳۳۶» سپس درباره مدرسه خان و نقش آن در انقلاب اسلامی توضیح داده است.
این جمله با این تابلوی «یادمان» نامناسب و ناهمگون مینماید. از این دست استفاده نادرست از کلمات بزرگان نمونههای فراوانی است. علت این ناهمگونی نادیده گرفتن جایگاه مختلف کلمات و جایگاه استفاده شده از آن است.
گفتگوهای ما در طی روز یکسان نیست. ما با افراد مختلف و جایگاهها و موقعیتهای مختلفی مواجه میشویم. با کودک به گونهای صحبت میکنیم و با استاد به گونهای دیگر. گفتگو در جمع دوستانه با سخن در کلاس درس و جایگاه سخنرانی متفاوت است. گاهی در مقام ناصح سخن میگوییم و گاهی به عنوان مزاح چیزی میگوییم. دانشمندان، بزرگان و پیشوایان هم مثل دیگر انسانها هستند.
از سوی دیگر، جملاتی بر تابلوها و یادمانها میمانند، که به نوعی کلمه قصار باشند مثلاً گفتاری حکیمانه و پندآموز باشد یا توصیف خاص و برجسته و یا بیانگر راهبرد باشد. هر گفتار و یا نوشتاری، بر تابلوها نمینشیند. همان جمله یادمان مدرسه خان را عوض کنیم: «مدرسه خان نقش مهمی در انقلاب اسلامی داشت» یا چیزی شبیه این. این جمله از آن جهت که دارای توصیف خاص و بیانگر برجستگی این مدرسه است، مناسب و همگون است.
ما باید به جایگاه گفتن یک کلام، توجه داشته باشیم و اگر آن را یادآوری میکنیم، مناسب با جایگاه آن بگوییم تا مبادا موقعیت طنزی را ایجاد کنیم.
اگر به طنزهای توهین آمیزی که اخیراً در فضای مجازی درباره امام به صورت گسترده منتشر شد، نگاهی بیاندازیم، خواهیم یافت بسیاری از آنان، بازسازی استفاده نادرست از کلمات و تغییر جایگاه آنان از یک موقعیت عادی به موقعیت دیگر است. اتفاقی که کاربردهای نادرست، زمینهای برای ساخت طنزهای توهینآمیز را فراهم کرده است.حاشیهای بر یک تابلوی یادمان؛