تکوینی یا تعبدی بودن بلوغ، از منظر فقه و روان‌شناسی

علی ظفر یوسفی (طلبه حوزه علمیه مشهد): یکی از مسائل که مطرح بحث است، بلوغ دختر و پسر است؛ تعلق تکلیف ازیک‌طرف احتیاط فقیهان را به دنبال دارد از طرف دیگر، دغدغه بعض خانواده‌هاست که اطفال و نوجوانانشان گاهی از انجام تکالیف، مخصوصاً روزه عاجزند. بر فرض که در انجام تکالیف چنین مشقتی نباشد، در موارد حدود و تعزیرات… قطعاً این مشکل وجود خواهد داشت. آنچه باید مطرح بحث واقع شود، حکمی یا موضوعی بودن بلوغ است؛ به تعبیر دیگر، بلوغ آیا امر تعبدی و شرعی است یا امر تکوینی و طبیعی. اگر امر تعبدی باشد، طبق روایات، می‌تواند توجیهی باشد برای این‌که با اثبات صحت سندی و دلالی روایات، سنین مشخصِ که در این روایات ذکر شده است، حجت شرعی باشد. اما اگر معیار امر تکوینی باشد، نظر به عوامل مختلفی می‌تواند بلوغ دیرتر یا زودتر اتفاق بیفتد و روایات وارده هم نوعی کاشف برای بلوغ باشد و علامت اصلی علایمی خواهد بود که در طبیعت انسان است که برای دختران قاعدگی و برای پسران احتلام است.

مفهوم بلوغ

بلوغ در لغت به معنای رسیدن، به سررسیدن و رسیدن به سن رشد و تمییز است.

«بلوغ» از ماده «بلغ» به معنای رسایی به نهایت رسیدن وادراک است نیز به مفهوم اشراف داشتن نیز آمده است. (راغب، 1412: 60). در اصطلاح، نقطه زمانِ پیدایش غریزه جنسی را در کودکان، شروع بلوغ می‌گویند؛ این دوره منشأ تغییرات زیادی در وجود شخص است. بلوغ کمال طبیعی انسان است و آغاز آمادگی جنسی، زمانی است که اندام‌های تناسلی، توان انجام وظایف خود را پیدا می‌کنند، از نشانه‌های بلوغ در دختران افزایش طول قد، بزرگ‌شدن سینه و عادت ماهانه و قادر شدن به تولیدمثل است و از علایم بلوغ در پسران، درشت‌شدن صدا، رویش مو بر بعضی از اعضای بدن و احتلام است (لطفی، 1388: 102). همین تعریف با اندکی تغییر در کلام فقهای اسلامی نیز آمده است. (نجفی، 1421: 26/4).

بلوغ در روایات

روایات که در باره تعیین سن بلوغ رسیده است چند دسته‌اند؛ در موثقه عمار راجع به دختر و پسر، 13 سالگی (عاملی، 1409: 1/45) در روایت حسنه ابن سنان، پسران در شروع 14 سالگی (عاملی، 1409: 19/346). روایت صحیح معاویه بن وهب، بین 14 و 15 سالگی (عاملی، همان: 10/233). در صحیح حلبی وجوب نماز بالا کودک در شش سالگی (عاملی، همان: 3/95) است.

در مورد دختران، روایاتی داریم که در 13 سالگی بالغ می‌شوند و روایاتی هم هستند که آنان در 9 سالگی به مرحله بلوغ می‌رسد. مثل صحیح بن ابی عمیر… (عاملی، 1409: 20/104) روایت عبدالله بن سنان در تفسیر آیه «اذا بلغ اشده» به طور اطلاق وارد شده است که سنین (13 سالگی) بلوغ پسر و دختر است (عاملی، همان: 10/364) اطلاق روایت ابی حمزه ثمالی از امام باقر علیه السلام در باره اجرای احکام در سن 13 و 14 (عاملی، همن: 19/367).

بلوغ در فقه

با نظر به روایات، آیات و عرف، فقیهان در باب بلوغ، نظریاتی دارند. در نشانه‌های طبیعی بلوغ، تقریباً اختلافی نیست اما بحث این‌که «احتلام» از نشانه‌های اختصاصی یا مشترک بین دختر و پسر است، جای بحث دارد. اندکی آن را اختصاص پسران و اکثریت فقیهان براساس همین روایات، فتوا داده‌اند به این که احتلام از علایم مشترک است. ابن زهره – و چند فقیه دیگر – در این باب ادعای اجماع کرده‌اند (ابن زهره، 1417: 251).

نشانه‌های بلوغ در فقه

فقیهان چند مورد را از علامات بلوغ دانسته‌اند که برخی آنها بین پسر و دختر مشترک‌اند مثل: «روییدن موی درشت» در شرمگاه (نجفی، 1421: 26/5 و 6) «احتلام» یا قدرت بر توالدوتناسل و خروج منی (حلی، 1414: 14/190) و «سن» که از نظر شرع، اکمال 15 برای پسران و اتمام 9 سال برای دختران است این فتوا مشهور است (نجفی، 1421: 26/16). اندک اختلافی در این باب وجود دارد و در این اواخر عده‌ای از مراجع، نظر مشهور را – در بلوغ دختران – رد کرده‌اند. علامت دیگری که برخی اضافه کرده‌اند «مراجعه به متخصص» است (بجنوردی، 1390: 121) احتمالاً این درصورتی است که والدین یا سرپرست، قادر به تشخیص بلوغ نباشد. دختران، نشانه‌های اختصاصی بلوغ را دارند مثل «قاعدگی» و «قابلیت بارداری». (شهید ثانی، 1413: 4/145).

تکوینی یا تعبدی بودن بلوغ در فقه

چنانچه ذکر شد، روایات وارده در باب تعیین سن بلوغ، مختلف است و گرچه از نظر سندی و از نظر تعداد، روایات نه‌سالگی در دختران دارای اعتبار و زیاد است اما بازهم نمی‌توان روایات مخالف آن را ندیده گرفت. حالا پرسش این است که سن بلوغ، آیا کاشف است یا اثبات‌کننده بلوغ؟ روایاتی داریم که نشان می‌دهد «سن» کاشف است مثل روایات وارده در باب صوم که بر دختران واجب نیست مگر این عادت ماهیانه بشوند که از جمله اندیشمندان، فیض کاشانی ظاهراً به این باور است که سن، کاشف است نه اثبات‌کننده. اگر سن اثبات‌کننده باشد – چنان‌که اکثریت مطلق فقهای شیعه بدان باور دارند – بدین معناست که در سن نه‌سالگی دختران، در 15 سالگی یا اتمام 15 پسران بالغ می‌شوند و به عبارتی می‌شود گفت این یک مسئله تعبدی می‌شود این که آیا می‌شود نسبت به یک امر تکوینی، تعبدی برخورد کرد؟ مسلّم است که امور تکوینی، قابل جعل و قرارداد نیستند. از طرف دیگر اگر قایل به تکوینی بودن بلوغ باشیم، روایات وارده، باید به غالبیت آن روزگار، تأویل برده شود. از جانب دیگر، نفس اختلاف روایات که سن 6، 9، 10، 12… معین شده است دلیل بر تکوینی بودن بلوغ است. معصومان با نظر به اغلبیت عصرشان فتوا داده‌اند که در چنین سنینی، کودکان بالغ می‌شوند. از علمای معاصر، مرحوم آیت‌الله محسنی (محسنی، 1429: 2/15) بدین باور است که تضاد بین روایات را می‌توان با دیدگاه کاشفیت، حل کرد. سن‌وسال فقط می‌تواند نوعی کشف از بلوغ باشد در واقع اثبات‌کننده بلوغ، استعداد، قوای جسمانی و روحی اطفال بوده که نسبت به هر شخصی مختلف است؛ یکی زودتر بالغ می‌گردد دیگری دیرتر… در صحیحه معاویه بن وهب که قبلاً ذکر شد نیز امام گرچه در بیان تحدید است اما معین نمی‌فرماید بلکه می‌گوید «ما بینه و بین خمس عشر و اربع عشر»…

بلوغ در روان‌شناسی

گرچه بلوغ دارای انواعی است مثل بلوغ جسمی، جنسی، شخصیتی، اخلاقی، معنوی و… ولی منظور از آن در روان‌شناسی، «بلوغ یا نوجوانی» رشد و بلوغ در کلیه جنبه‌ها اعم از فیزیکی، عقلی و اجتماعی است. طول مدت نوجوانی در جوامع گوناگون یکسان نیست. به‌طورکلی، با درنظرگرفتن دوران پیش از «بلوغ جنسی» که رشد، سرعت نسبی بیشتری می‌یابد و دوره پیش از «کمال عقلی» که رسیدن به آستانه بزرگ‌سالی است، می‌توان گفت که دوره نوجوانی از 12 سالگی تا تقریباً 21 سالگی به درازا می‌کشد (احدی و محسنی، 1380: ص 12 و 11).

بلوغ پسران و دختران

بلوغ پسران بعد از رشد قد و اندام‌ها، به صفات اولیه و ثانویه جنسی می‌رسد. صفات اولیه جنسی در روان‌شناسی به معنای توانایی برای انجام جنسی است که در فقه تعبیر به «احتلام» می‌کنند یعنی با توالدوتناسل مرتبط است. صفات ثانوی جنسی، ارتباط مستقیم با توالدوتناسل ندارد و تغییرات ظاهری در بدن نوجوانان به وجود می‌آورد که این تغییرات، به علت اثر موادی به نام هورمون جنسی یا «تستوسترون» که از غدد جنسی مردانه ترشح می‌شود به وجود می‌آید که عبارت است از «رویش موی زهار» «رویش موی صورت و زیر بغل» «زبر شدن پوست» «فعالیت غدد چربی» «تغییر صدا» «رشد عضلات» و «رشد ذهنی، عقلی و…» (سلطان حسینی، پیشین: 70، 71، 73).

علایم بلوغ دختران آغاز جهش نموی، بزرگ‌شدن سینه و شکل‌گرفتن کامل آن. موی زهار، بزرگ‌شدن اندام تناسلی، افزایش سرعت رشد، آغاز قاعدگی، قابلیت باوری، تغییر صدا، افزایش عرق و تراوش بوی خاصی از بدن، ازدیاد جوش‌های صورت، رشد ظاهری اعضای بدن. (نجاتی، 1384: 45).

اختلاف بلوغ نسبت به اختلاف احوال کودکان

سن پیدایش بلوغ در نژادهای مختلف فرق می‌کند و عوامل محیطی، فرهنگی خانوادگی، موروثی و تغذیه‌ای در پیدایش بلوغ مؤثر هستند. مثلاً ویتامین E از جمله عوامل تغذیه‌ای مؤثر به شمار می‌آید. محیط نیز تأثیر دارد مثلاً دختران در هندوستان، دیرتر از دختران امریکا و انگلیس، بالغ می‌شوند. (صبور اردوبادی، 1378: 148)

بررسی‌هایی که در این مورد صورت‌گرفته، نشان داده است که جنبه‌های ارثی و ژنتیکی به‌ویژه از سوی مادران در این امر نقش اساسی دارد. در مورد عامل نژاد، تحقیقات نشان داده که سیاه‌پوستان در بلوغ پیش‌ترند. هم‌چنین فقر و غنا، نیز در پیش رسی بلوغ مؤثرند. مثلاً در کشور غنا طبقه فقیر به طور متوسط در 3/13سالگی و طبقه ثروتمند در 5/12 سالگی و طبقه متوسط در 8/12 سالگی بالغ می‌شوند. (قائمی، 1380: 162)

عوامل مؤثر در تأخیر و تسریع بلوغ

عوامل مرتبط تأخیر بلوغ تسریع بلوغ
عوامل بهداشتی تغذیه نامناسب تغذیه خوب
عوامل فیزیولوژیک لاغری چاقی
عوامل جغرافیایی آب‌وهوای سردسیری آب‌وهوای گرمسیری
عوامل اجتماعی غنا فقر
عوامل ژنتیک نژاد سفید نژاد سیاه‌پوست

نتایج دیدگاه فقه و روان‌شناسی

قبلاً ذکر شد و خواهیم گفت که بلوغ از امور تعبدی نبوده بلکه امر تکوینی است نسبت به حالات هرکسی مختلف می‌شود. در این‌که به سبب احتلام در پسران و قاعدگی برای دختران، بلوغ ثابت می‌گردد شکی نیست (بلوغ طبیعی) و فقیهان هم آن را پذیرفته‌اند. لیکن اگر پسری یا دختری، در سن اتمام 15 و 9 رسید اما احتلام و قاعدگی رخ نداد؛ در این صورت آیا حقیقتاً بلوغ اتفاق افتاده است یا خیر؟ اگر بلوغ امر تعبدی و نظر به روایات قابل‌اثبات باشد، باید در چنین موردی قایل به بلوغ شد ولو از نظر جسمی و جنسی، بالغ نباشند. اگر بلوغ را تکوینی یا عرفی بدانیم، سن‌وسال فقط علامت و اماره برای بلوغ می‌تواند باشد در پهلوی سایر علامات. از فقیهان صاحب جواهر، ظاهراً بلوغ را امر عرفی می‌داند و می‌فرماید:

مقصود از بلوغ در لغت، رسیدن به بلوغ احتلامی و رسیدن به حد نکاح است قسمی که دارای منی و تحرک شهوت و دارای آب جهنده که ابتدای آفرینش انسان است باشد… ازاین‌جهت است زمانی که احتلام در وقت محتمل اتفاق افتاد، بلوغ حاصل می‌گردد به بیان شارع متوقف نیست چون در لغت و عرف، بلوغ از امور طبیعی بوده و از موضوعات شرعی نیست که جز از راه شرع درک نگردد مثل الفاظ عبادات. (نجفی، 26/6). قابل‌ذکر است که صاحب جواهر برای باور است که بعد از عرف، نوبت به تعیین سن می‌رسد اگر عرف تشخیص نداد، آن وقت است که معیار معتبر، سن خواهد بود. (همان: 26/16).

اگر بلوغ سنی (اتمام 9 سالگی برای دختران و اتمام 15 سالگی برای پسران) معیار واقعی باشد، نباید اختلافی در بین فقیهان پدید می‌آمد. این که روایات دو دسته وارد شده و از طرفی دیگر فقیهان نیز اختلاف دارند، واضح است که با توجه به احوال و طبایع کودکان، چنین اختلافی بین آنان واقع شده است. چون نظر به عوامل محیط و نژاد، بلوغ نیز مختلف است. مثلاً در مناطق سردسیر (مرکزی) افغانستان که عمدتاً اقوام هزاره ساکن هستند، هم از نظر نژادی نسبت به اقوام دیگر ضعیف ترند هم از نظر محیط که سردسیر است، دختران نیز در سن 9 سالگی نمی‌توانند روزه بگیرند چه رسد که بتوانند مورد اجرای حدود و تعزیرات قرار گیرند.

بررسی که در یکی از دبیرستان‌های استان تهران صورت گرفته است (مهریزی، 1376: 100) از بین 381 دختر، فقط سه نفر از آنان در 9 سالگی قاعدگی را تجربه کرده‌اند بیشترین آنها که 5/37 درصد بودند، در 12 سالگی تجربه حیض داشته‌اند.

 

سن قاعدگی تعداد درصد
99_9_9 3 787/0
99/10_10 20 24/5
99/11_11 51 3/13
99/12_12 143 5/37
99/13_13 106 8/27
99/14_14 34 9/8
99/15_15 5 3/1
99/16_16 1 26/0
اعلام نشده 18 7/4
جمع 381 100

قاعدگی یکی از علایم اصلی بلوغ در بین دختران است و حتی در صورت تعیین سن، اگر دختری عادت ماهیانه شود قبل از آن سن مشخص، فقیهان آن را به‌عنوان علامت بلوغ ذکر می‌کنند. حالا با این اختلاف که در سن قاعدگی وجود دارد شاید بتواند حکمت عدم تعیین سن بلوغ در قرآن را فهمید و درک کرد که قرآن مربوط به جغرافیای خاص نبوده و احکام آن جهانی است.

برای همین است که مرحوم آیت‌الله محقق کابلی ره فتوای بلوغ 9 سالگی را تغییر داد و نظر به روایات، احادیث که 13 سالگی را بلوغ دختران گفته بودند، بلوغ دختران را به 13 سالگی فتوا داد. (محقق کابلی، 1390: 655). هم‌چنین نظر به همین عوامل، آیت الله فیاض کابلی، بنابر استفتای که از ایشان شده است به تاریخ 24 ربیع الاول 1443، فتوا داده است که دختران در سن 13 سالگی به تکلیف می‌رسند. با آن هم این علماء قید کرده‌اند که اگر قبل از آن عادت ماهیانه و قاعدگی رخ دهد، بلوغ صورت می‌گیرد. می‌توان گفت از نظر این‌ها، سن می‎تواند کاشف و اماره باشد و اثبات کننده، علامات مثل احتلام  و قاعدگی است.

نتیجه

ازآنجاکه در قرآن، سن معینی برای بلوغ تعیین نشده است و از جانب دیگر – بدون تردید – مورد ابتلا نیز بوده با آن هم، آن را به والدین یا سرپرست واگذار کرده است (تا آزمایش کنند) می‌تواند معنادار و دارای حکمتی باشد که عبارت از اختلاف بلوغ در تسریع و تأخیر به‌حسب عوامل ژنتیکی، تغذیه و محیط و امثال آن باشد. از طرف دیگر بررسی‌های روان‌شناسی در اختلاف بلوغ، موید این نظریه خواهد بود؛ بنابراین، بلوغ امر طبیعی و تکوینی است. روایاتِ که در باب تعیین سن بلوغ وارد شده است، نظر به اختلافات که در این روایات است به‌اضافه روایات وارده از طریق اهل‌سنت، نشانگر بیان مصداق خواهد بود. یعنی بزرگان دین، نظر به محیط که زندگی می‌کردند یا به نگاه به غالبیت یک نژاد، فرموده‌اند که در چنین سِنی، فرزندان شما بالغ می‌شوند و اگر سن امر یکسان و قابل‌تطبیق برای همه باشد، اولاً اختلافی رخ نمی‌داد و ثانیاً فقیهان بلوغ طبیعی را بر سن مقدم نمی‌کردند.

 

منابع

قرآن کریم.

ابن منظور، محمد، لسان العرب، دارالفکر، بیروت، 1414 ق.

احدی، حسن و محسنی، نیک‌چهره (1380) «روان‌شناسی رشد: مفاهیم بنیادی در روان‌شناسی نوجوانی و جوانی»، تهران، چاپ و نشر بنیاد.

حلبی (ابن زهره)، حمزه بن علی، غنیه النزع الی علمی الاصول و الفروع، قم، الامام الصادق، 1417 ق.

حلی، حسن بن یوسف، تحریر الاحکام الشرعیه، قم، موسسه الامام الصادق (ع) 1420.

راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ القرآن، دار القلم، بیروت، 1412 ق.

سلطان حسینی، سنین بلوغ، اصفهان، نشر حسین فهمیده، 1389 ش.

شهید ثانی، زین الدین بن علی، الروضه البهیه، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1412 ق.

صبور اردوبادی، احمد، بلوغ، تهران، رسالت قلم، 1378 ش.

عاملی، محمد بن حسن (حر عاملی) تفصیل وسائل الشیعه، قم، موسسه آل البیت (ع) 1409 ق.

محسنی، محمد آصف، حدود الشریعه، قم، بوستان کتاب، 1429 ق.

محقق کابلی، قربانعلی، رساله توضیح المسائل، قم، دفتر معظم له، 1395 ش.

موسوی بجنوردی، محمد، حقوق خانواده، تهران، مجد چ دوم 1390.

مهریزی، مهدی، بلوغ دختران، تهران، دفتر تبلیغات اسلامی، 1376 ش.

نجاتی، حسین، روان‌شناسی رشد، تهران، بیکران، چ دوم 1384 ش.

نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، قم، دایره الفقه الاسلامی، 1421 ق.

 

پیشنهاد سردبیر:

سن بلوغ دختران؛ نگاهی به مبانی نظری یک تغییر فتوا

مطالب مرتبط
منتشرشده: 2
  1. عزیزی

    در ارتباط با بحث سن برای به تکلیف رسیدن، این سوال مطرحه که در گذشته که لزوما تاریخ تولد افراد دقیق جایی ثبت نمیشده، سن ۹ سال چطور محاسبه میشده؟ توجه داشته باشیم که سطح سواد افراد در قرن‌های قبل کم بوده و لزوما فردی که بتونه تاریخ تولد رو جایی ثبت کنه، میتونسته وجود نداشته باشه.
    این سوال به نظرم خودش “تا حدی” نشون میده که توجه به بلوغ در دختران در عوض سن، روش منطقی‌تر، در دسترس‌تر و راحت‌تری برای رسیدن به سن تکلیف میتونه باشه.

    1. منتظری

      به نظر میرسد از علایم مهم آن دوره روییدن موی درشت در شرمگاه بوده است که در باره اسیران جنگی و کسانی که باید در جبهه و جهاد میرفتند از این ترفند استفاده می کرده اند.
      بلی سن دقیق در آن زمان قطعا ثبت نمی شده است

درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.