سودای اربعینی اربعین

زهرا اخوان صراف: افزون بر معانی دیگر عنوان، طبق آمارها در آیین اربعین حدود بیست میلیون نفر حضور دارند؛ نگارنده امید می‌برد با توجه به ظرفیت‌های بالقوه این مراسم فراجناحی و فراطائفی، مشروط بر اصلاحات لازم برای شکوفا شدن قابلیت‌های بالقوه از جمله تزیین و تحلیه آن به آداب زیارت، اربعین با کیفیتی درخور، اربعینی (یعنی چهل میلیونی) شود.

1

حسین بن علی(ع) پیش از خروج به برادرش محمد حنفیه وصیت نوشت؛ به یکتایی خدا و بندگی و رسالت و حقانیت رسول خدا و بهشت و دوزخ شهادت داد و اینکه قیامت حتماً آمدنی است.

آن‌گاه اظهار داشت که خروجش از روی سرکشی و سرخوشی و ستم و فساد نیست؛ بلکه می‌رود تا با امر به معروف و نهی از منکر و سیر به سیره پدر و جدش، در امت او اصلاح فرماید. آن‌گاه به آنان‌که کنش او را بپذیرند وعده پاداش داد و فرمود که بر رد و انکار قوم نسبت به حرکتش شکیبایی می‌ورزد و خدا را بین خود و ایشان حاکم می‌گرداند. پس از آن شد آنچه شد و مصیبت بر گرده مصیبت سوار شد و خون به پا شد. اما دستاوردها عظیم بود، از جمله اعظم آن‌ها، میراث پیامبرانهٔ «إِنْ أُرِیدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ» به ما رسید.

2

مورخان نوشتند که صحابی بزرگوار پیامبر (ص)، جابربن‌عبدالله‌انصاری، همراه عطیه عوفی در همان اولین اربعین پس از عاشورا به زیارت امام حسین (ع)نائل شدند.

عطیه گزارش کرد جابر -که نابینا شده بود-  در فرات غسل کرد، احرام‌وار ازار و ردا پوشید، خود را خوشبو ساخت، – در حالی که از ثقل مصائب و اضطراب دیدارِ مشهد و ابهت مرقد، دل در دلش نبود بی‌قرار و – خدا خدا کنان تا نزدیکی مرقد گام زد، آن‌گاه از عطیه خواست دستش را به خاک حسین برساند و به مجرد لمس آن، بیهوش بر آن تربت پاک افتاد. آبش پاشیدند، چون به خود آمد سه بار ندا کرد حسین! چون پاسخ نشنید، نومید نالید: حبیب لایجیب حبیبه …و زیارتی مرثیه‌گون خواند. سپس چشمان بی‌سویش حول قبر چرخیدند تا یاران در خون خفته او را زیارت کند: «السلام علیکم ایتها الارواح آلتی حلت بفناء الحسین….»

نیز نوشتند که اهل حرم اربعین شائق و شوریده به کربلا آمدند و جابر و جماعتی از بنی هاشم و خاندان رسول خدا را آن‌جا یافتند. همه با هم عزاداری و نوحه‌سرایی کردند و از آن سوگواری جان‌سوز، آتش بر جگرها شعله کشید. آن اشتیاق آتش‌ناک ماندگار شد خاصه آن‌که معصومان بر زیارت امام حسین ع در روز اربعین انگشت تأکید گذاشتند تا جایی که آن را از نشانه‌هایی دانستند که مؤمن در مسیر سلوک خود منزل منزل پی می‌گیرد.

3

زیارت با پای پیاده، سنتی به دیرینگی پیامبری است. نقل است آدم هزار بار پیاده به زیارت خانه خدا رفت هفتصد حج و سیصد عمره. انبیا و اوصیا پیاده حج می‌گزاردند و همراهان به آنان تأسی می‌نمودند تا جایی که گاه یک سواره در کاروان‌های زیارتی باقی نمی‌ماند. حضرت صادق ع نزدیک‌کننده‌ترین عبادت خداوند را حج خانه او گزاردن با پای پیاده دانست.

زیارت اربعینی امام حسین با پای پیاده ترکیب و تلاقی این دو سنت دیرین – یعنی زیارت اربعین و پیاده زیارت رفتن– است که در طول تاریخ خود فراز و نشیب بسیار دیده، گاه به تعطیل گراییده و امروز به شکل یکی از مهم‌ترین تجمعات مذهبی انسانی در آمده است. باری آیین‌های مربوط به اربعین، اصلی در آن سنن کهن دارد، هرچند برخی آنچه امروز شاهد آن هستیم در اصل آن سنن معصومانه موجود نبوده باشد. آنچه امروز به همتی همگانی یا کششی آن‌سری یا هر دو، به‌عنوان زیارت اربعین شاهد هستیم:

مادام که با آن اصل و اصول دیگر عقل و شرع تراز شود؛

– می‌تواند جاری ساختن آن سنن دیرین در بسترهای اجتماعی جدید

– یا خوانش‌هایی عصری از آن‌ها باشد

– بدون آن‌که با همه مختصات جدیدش مستقیماً به اولیای دین منسوب شود.

4

شیعیان عراق از دیرباز به بزرگداشت این زیارت پیاده آستین همت برزدند و از جان و مال مایه گذاشتند. ایرانیان نیز به هر دلیل به استقبال این اهتمام رفته و نتیجه آیینی است عظیم که در سال‌های اخیر اجرا می‌شود. این آیین، زیارت اربعین را از مسیرهایی گوناگون و به‌ویژه نجف تا کربلا بر بستر دریای مواج انسانی قدم می‌زند و با بوسه بر آستان حسین (ع) به انجام می‌رساند.

اربعین امروز افزون بر وجه دینی و عبادی، وجه اجتماعی و انسانی فراخی به‌هم رسانیده است. از میان وجوه گوناگون این پدیده، از وجوهی که نفیاً یا اثباتاً به حکومت و سیاست مربوط است، کناره می‌گیرم تا در میانه میدان خود از پاره‌ای ظرفیت‌های ارجمند آن پرده برداشته برخی بایسته‌های بهره‌گیری از این ظرفیت‌ها را آشکار کنم. این کناره‌گیری بیشتر به دلیل کثرت گفتار و نوشتار و نقض و ابرام در وجه مزبور است که آن را از قلم امثال من مستغنی کرده است.

انبوه گردهمایی‌های سالانه و چندسالانه مذهبی و غیرمذهبی به عناوین مختلف در سرتاسر دنیا گویای تمایل انسان‌ها به سفرهای دشواری است که به بهانه‌ای آن‌ها را گرد هم جمع می‌کند. حضور در اجتماعات عظیم و خود را به دریاهای متلاطم انسانی سپردن از جمله آمال مشترک بیشتر مردم جهان است. صورت معاصر پیاده‌روی اربعین یکی از مناسک دینی را به بستری برای تحقق این آرزوی انسانی بدل کرده است.

انکار کردنی نیست که در حاشیه، این مراسم به اهداف روا و ناروای سیاسی و اقتصادی دستجات معینی منفعت برساند. تجمعات جهانی فوق‌الذکر نیز از این احتمالات – چه در نهایت مثبت باشند چه منفی- بیمه و ایزوله نشده‌اند. اما حتی اگر منعفت‌جویی در بین باشد، نه تنها شایسته نیست برای یک بی‌نماز مسجد را ببندند بلکه بایسته است به امید نمازگزارانِ انگشت‌شمار هم، مسجد را بگشایند و چراغش را برفروزند.

5

تقریباً در تمامی گردهم‌آیی‌های وسیع انسانی مسالمت‌آمیز با آیین‌هایی تکرار شونده که به‌صورت سالانه یا چندسالانه از سال‌های دور در جوامع بشری در جریان بوده، رد پای سنت‌های کهن وجود دارد اما برخی از آن‌ها که بیشتر رویکرد مذهبی و معنوی دارند، انگیزه‌هایی معنادارتر مثل تبادلات فرهنگی و معرفت‌افزایی، شستشو، تزکیه، تفرغ و خودیابی دارند.

حسب گزارش‌ها مراسم مذهبی «کوم میلا» که هر 12 سال یک‌بار در الله آباد هند برگزار می‌شود، با حدود 50 الی 100 میلیون شرکت کننده، بزرگ‌ترین تجمع است؛ هدف از این تجمع شست‌وشوی گناهان در رودخانه، مطابق آیین هندوست. پیاده‌روی اربعین که سالانه حدود 20 میلیون زائر دارد، مهم‌ترین اجتماع بزرگ مسلمانان است. بیشوا اجتماع یا «اجتماع جهانی» دومین گردهمایی بزرگ اسلامی محسوب می‌شود که در تونگی واقع در حومه داکا، پایتخت بنگلادش با حدود پنج میلیون نفر از 150 کشور جهان، برگزار می‌شود.

سومین مراسم پرجمعیت مسلمانان «حج» است که بین 3 تا 5 میلیون زائر سالانه دارد. «بلک نازارین» یا ناصری سیاه، مراسم میلیونی سالیانه بین مسیحیان فلیپینی با پیاده‌روی مسیری شش و نیم کیلومتری به نشانهٔ ندامت از گناه، با پای برهنه است که در آن مجسمه‌ای از مسیح -با اعتقاد به قدرت درمانگری و شفا و بخشندگی – در بین مردم چرخانده می‌شود. غیر از مراسمی که جنبه مذهبی و زیارتی دارند، شماری از گردهم‌آیی‌های عظیم پریودیک واجد نوعی مایه معنوی و روحانی هستند. ریختن آب بر یکدیگر در جشنواره آب «سونگکران» تایلند نمادی از شستشو و تزکیه نفس است.

جشنواره «چونگ چاو بان» در هنگ کنگ نمایشی از ایمان و تقدس است که به قصد جلب برکت و سلامتی با نوعی نان به نام «پینگ اون» برگزار می‌شود که با خواص معجزه‌آسا می‌تواند شانس و سلامتی به ارمغان بیاورد. جشنواره فانوس آسمان «یوان ژیائو جیه» نمادی از امید و آرزوهای چینیان است که با فانوس‌ها به آسمان می‌رود تا خواسته‌های مردم را به گوش خدایان برساند و افکار منفی و ناپاکی‌ها را دور می‌کند.

برخی دیگر از تجمعات بیشتر تفریحی و زیباشناختی هستند. کارناوال «ریودوژانیرو» در برزیل، جشنواره پرتاب گوجه‌فرنگی معروف به «تومائینا» در اسپانیا و جشنواره بالون «آلبوکرکی» در آمریکا نمونه‌های این مراسم هستند که امکان شرکت در فعالیت‌های مختلف دیگری مانند کارگاه‌های آموزشی، نمایش‌های هنری، موسیقی زنده و مسابقات متنوع معمولاً در حاشیه آن‌ها وجود دارد.

چنین تجمعاتی ­-به‌رغم تطور در طول زمان- مؤلفه‌هایی مشترک مثل رها کردن زندگی عادی و فارغ شدن از آن، رنج سفر بردن، راه رفتن، خود را در مکان معینی به مجاورت دیگران رساندن، در کمپ‌های دسته‌جمعی خوابیدن، خدمت کردن به مسافران و زائران، خوردن از بخشش و دهش‌های دیگران یا نذورات و خوردنی‌های برکـت‌آور دارند.

 

6

اربعین اما تنها آیینی است که افزون بر اشتراک در برخی از این  انگیزه‌ها و آثار، به قصد زیارت دلاوران قربانی در یک واقعه تراژیک با مؤلفه‌های خشونت‌بار و بار عاطفی سنگین مثل فجیع بودن قتل و کشتار، عطش و اسیری گرفتن بازماندگان و آزار یتیمان جنگ، حول محور محبوبی والاتبار و بلندمرتبه و به قصد همراهی با بازماندگان آن ماجرا صورت می‌گیرد که افزون بر خستگی و داغ و درد، رنج و تحقیر اسارت را نیز تاب آوردند. ا

ین مناسک هرچند در شکل امروزین خود حماسه‌ای اجتماعی تلقی می‌شود اما به هر حال هسته آن یک زیارت ویژه و فوق‌العاده است. اصالت این رویداد چنانکه گذشت از تلاقی دو سنت مطلوب «پیاده زیارت رفتن» و «امام حسین را در اربعین زیارت کردن» سرچشمه می‌گیرد. متونی به جدیت و اعتبار آن دسته که مطلوبیت این زیارت را به ما رسانده‌اند، بایسته‌ها و آداب آن را بیان داشته‌اند. حماسه‌ای که بخواهد در دامان این زیارت ببالد و از اعتبار آن تغذیه کند و از آثار آن بال و پر بگیرد، باید اولاً این بایسته‌ها و آداب را پاس بدارد و علقه و رابطه‌اش را با این هسته حفظ و تقویت کند و از طور و ماهیت آن خارج نشود.

با توجه به اصل استواری که این پدیده دارد، باید دنبال گام‌هایی بود که تهدیدهای مربوط به سوء استفاده‌های احتمالی فردی و جناحی را به فرصت‌هایی با خیر جمعی بدل کند. نگاهی به برخی از کارکردهای مثبت این آیین آشکار می‌کند که افزون بر آثار مثبت بالفعل این مراسم، می‌توان به فوائد بالقوه‌ای چشم داشت که با ژرف‌اندیشی‌های خیرخواهانه و اقدامات مطابق آن پدید خواهدآمد.

 

7

تثبیت جایگاه مذهب و در دیدآوری آن

افزون بر آموزه عام تعظیم شعائر الهی، تعظیم اهل بیت ع دستور ویژه دارد. در نقل است که رسول الله فرمود: «أَیهَا النَّاسُ عَظِّمُوا أَهْلَ بَیتِی فِی حَیاتِی وَ مِنْ بَعْدِی». تعظیم اهل بیت ع در قالب اعیاد و سوگواری‌ها از مهم‌ترین بسترهایی است که شیعه را – که به‌عنوان یک اقلیت اسلامی در طول تاریخ مورد سرکوب بوده و تا به امروز در گوشه‌های مختلف جهان به دلایل مختلف مورد رد و انکار نظری و عملی است-، در دید می‌آورده است.

در مراسم اربعین شیعه، سلسله‌جنبان و میدان‌دار است و چنانچه این مراسم با گستردگی امروزی، بتواند کارکردهای عصری چشم‌گیر و تأثیرگذاری عمومی داشته باشد، در دیده‌ها خواهد آمد و این دیده شدنِ تأثیرگذار می‌تواند زمینه تعایش و تعامل و دعوت و ابلاغ پیام‌های فراگیر باشد. تأثیرگذاری و جاذبه عام این مراسم منوط به شرایطی است که از جمله مهم‌ترین آن‌ها فرهنگ‌سازی و تصریح به این باور است که به هیچ روی قرار نیست این آیین به مناسک متعالی مسلمانی حج پهلو بزند یا به جای آن نقش‌آفرینی و با آن رقابت کند که هریک ریشه‌ها و آثار خود را دارند.

 

بازسازی و تقویت مرزهای هویتی مذهب

علاوه بر دیده شدن به‌واسطه میدان‌داری در آیینی سترگ و مهم، اربعین در بازسازی عصری مرزهای هویتی شیعه نقش دارد. علی‌رغم آنکه وحدت دینی با سایر فرق و مذاهب اسلامی و تلاش برای تقریبِ مصلحت‌دار و معقول  بایسته و بسیار پسندیده است، این تلاش هرگز نباید به محو و هضم تشیع در آن‌ها منجر شود. هویت شیعی در طول تاریخ نیاز به بازتعریف، تقویت و تثبیت دارد. اربعین با اصل شیعی خود، به‌واسطه برخورداری از پشتوانه تئوریک قوی و ظرفیت‌های عاطفی و عرفانی و فرهنگی و اجتماعی ویژه، می‌تواند زمینه‌ای برای بازتعریف هویت شیعی و تعیین و تثبیت حدود و ثغور جامعه شیعیان باشد. اینکه شیعه:

– در دنیای امروز برای خود چه جایگاهی قائل است؟

– رموز و حساسیت‌های او چیست؟

– نسبت به چه اموری گشودگی و تسامح اختیار کرده است؟

– کدام اهداف اساسی را سرلوحه کنش‌گری خود قرار داده؟

– و تعامل خود با پیروان سایر مذاهب و ادیان را چطور بازتنظیم و مدیریت می‌کند،

می‌تواند در لایه نظری این آیین حساس تئوریزه و در کنش‌های مربوط به آن نمود یافته و پیاده شود. این مهم با توجه تفصیلی به این امر و قرار دادن آن در اولویت‌های فرآیندهای نظری و عملی ارتقابخشی به این مراسم قابل تحصیل است.

 

انسجام‌بخشی و تقویت روابط اجتماعی و فرهنگی در مناسک اربعین

افزون بر بازسازی هویتی، این که مراسم اربعین می‌تواند همه شیعیان را یک جا در یک اجتماع بزرگ که خودشان اداره کننده آن هستند و به چشم اقلیت و دیگری به آن‌ها نگاه نمی‌شود، گرد هم آورد، می‌تواند عامل انسجام‌بخشی و تقویت اعتماد به نفس برای آنان باشد. واقعیت آنست که میان خود شیعیانِ جوامع مختلف، افکار و عادات و اولویت‌های عقیدتی و عملی بسیار متنوع است.

ذات وقوف به این تنوع عقیدتی و عملی توسعه دید می‌آورد و آگاهی می‌بخشد که ما یک گروه بزرگ هستیم که اصول فکری، اسطوره‌ها و مناسک مشترک داریم، می‌توانیم یکدیگر را پیدا کنیم، برای مصالحمان تصمیمات مشترک بگیریم و برنامه‌های مشترک تدارک کنیم و در جامعه جهانی پشت هم باشیم. مراسم اربعین به این قابلیت از حج ممتاز است چون اقلیت نبودن این جماعت عظیم با مشترکات بسیار، دلگرم کننده و اثرساز است. استفاده شایسته از این ظرفیت بایستی در سرلوحه تأملات و اقدامات قرار گیرد.

این وجه یعنی انسجام بخشی، منحصر به جامعه شیعیان نیست؛ در چشم اندازی دیگر چنانچه مراسم اربعین پذیرای غیرشیعیان یا غیرمسلمانان باشد می‌تواند عامل ارتباط و انسجام میان عموم مسلمانان یا حتی عموم موحدان باشد. با اندیشه‌ورزی و تدارکات مناسب، روابط داخل موسم و بعد از آن، واجد محتوای علمی و فرهنگی راقی و زمینه تبادل افکار و اندیشه‌ها و تکثیر خیرات باشند.

 

تقویت عملی و اخلاقی اربعین

دین به یک اعتبار، سه مؤلفه دارد: معارف و عقاید، فروع و مناسک، اخلاق. یک تجمع دینی که هر این سه مؤلفه را مد نظر داشته باشد، در دل اجرای مناسک، فرد را روشن‌تر، دین‌ورزتر و اخلاقی‌تر می‌کند مخصوصاً که مناسک را ترجمان عقاید و تبلور بخش اخلاق بدانیم.

زیارت اربعینی دلاوران کربلا، که به دنبال اصلاح و برپاداری دین با معارف و مناسک و اخلاقیاتش سلحشوری کردند و مثلاً اقامه نماز را وجهه همت خود قرار دادند، چنانچه با توجه و حضور باشد، افکار نادرستی چون کفایت حب اسطوره‌ها، عدول از مناسکی ارجمند مثل نماز و امید بستن در توجهات اربابانه آن بزرگواران برای جبران عصیان‌ها را کنار می‌زند و به تراکم دین‌ورزی و افزایش پای‌بندی اخلاقی شخص کمک می‌کند.

پس از مثبَتات بسیار مهم مراسم اربعین کمک به دینی‌تر شدن و اخلاقی‌تر شدن فرد است. عادتاً عبور از گردنه‌های پررنج زندگی، انسان را پیراسته‌تر و نسبت به اتفاقات و افراد شکیباتر می‌کند و تاب‌آوری او را بالا می‌برد. کسی که سفری با مختصات سفر اربعینی با دشواری‌های پیاده‌رویِ باربردوش، در ازدحام و شرایط جوی نامناسب و مواجهه با تنوع فرهنگی و تحمل تفاوت‌های شدید و احیاناً تعب خدمت به زوار و مواجهه با شرایط سخت و ناسپاسی‌های احتمالی را به شوق زیارت صاحب شأنی چون حسین بن علی‌(ع از سر بگذراند، مثل پشت سر گذاشتن هر تجربه رنج آلودی، والامنش‌تر از زمانی که به این شرایط وارد شد، از آن خارج خواهد شد.

تجربه‌های دشوار می‌توانند از ما انسان‌هایی صلح‌جوتر، ژرف‌اندیش‌تر، فضلیت‌مندتر و مداراگرتر بسازند. زائر و برنامه زیارتی قطعاً باید به‌طور جدی نگران و مراقب حق الناس در همه ابعاد آن نسبت به همدلان و ناهمدلان باشد. جا دارد این نقش مهم، وجهه همت شرکت‌کنندگان باشد و این افزون بر مراقبه و خلوت‌گزینی و تصمیمات شخصی و جمعی پیش از سفر، نیازمند ارزیابی و مراقبه بعد از آن از جانب افراد و جماعات نیز هست که انسان احوال دل خود و بازخورد دیگران را جویا شود و بینش‌ها و گرایش‌ها و کنش و کردار خود را محک بزند و والایی و فراخی را در روح خود و شفقت و مدارا و مراعات همگان را در عمل خود جستجو کند.

 

سازندگی معنوی و سلوکی اربعین

حسب شواهد و قرائن، بی‌گمان نهاد زیارت و تأکیدها و توصیه‌ها در آن، اهداف، انگیزه‌ها و آثار اجتماعی دارد اما شواهد سنت و سیره همچنین حاکی است که اهداف فردی و معنوی این نهاد نیز جدی و مهم هستند. دست‌یابی به این آثار همواره از مهم‌ترین اهداف زائرِ متوجه بوده و هست. آیین اربعین به خاطر مختصات ویژه‌اش که در آن زائر به خاطر پیاده‌روی طولانی، ازدحام، کم‌خوابی، شرایط جوی نامناسب حسب فصول و… رنج و تعب و دشواری‌های خاصی تجربه می‌کند می‌تواند در تصفیه و پالایش روحی و تقویت ابعاد روانی و روحانی زائران بسیار نقش‌آفرین باشد.

توجه زائر و خادم به این مهم مجموعه‌ای از توجهات و تغییرات را در مدیریت شخصی و جمعی و نظم سامان امور رقم می‌زند که از مهم‌ترین آن‌ها احیا و پاسداری آداب زیارت است چرا که آن‌گاه که یک حرکت عمومی بر بستر یک زیارت شکل می‌گیرد نباید آثار فردی و اصیل و نقش بی‌بدیل آن در سازندگی و احیای روحی و معنوی افراد به محاق رود؛ چه، توجه به شرایط و آداب زیارت امکان بهره‌وری از این آثار را مضاعف می‌کند. در تراث روایی ما دستور است که در زیارت امام حسین ع زائر:

– پیش از زیارت سه روز روزه بگیرد؛

– سفره طعام و خوراکی‌هایی مانند بزغاله بریان و شرینی‌جات برنگیرد چرا که اگر به قبر پدر و مادر خود برود چنین نمی‌کند. در این باب و بعد از این توصیه از امام پرسیدند پس چه بخوریم؟ فرمود نان و شیر.

–  مسیر زیارت را نه سرخوش یا سر به هوا که حتی غافل و بی‌توجه طی نکند بلکه با نهایت توجه و حضورقلب، فروتنانه و خاضع گام بردارد که فرمودند و امشی مشی عبد الذلیل؛

– زبانش به تهلیل و تکبیر و تمجید و تعظیم و صلوات ذکر باشد که این مزار حرمی از حرم‌های الهی است.

– از ابتدای مسیر تا باب حائر با سکینه و وقار راه برود؛ طبعاً هر چه نزدیک می‌شود موقرتر و خاشع‌تر؛

– خودآرایی نکند، گوشت‌خواری نکند؛

– سرافکندگی، محزون، رنجور و شوریده، خاک‌آلود و تشنه زیارت کند چرا که حسین ع  غمگین و رنجیده و گرسنه و تشنه به شهادت رسید؛

– با دیگران سکوت پیشه کند و جز به خیر زبان نگشاید؛

– همین که زیارت کرد، برگردد و آنجا اقامت نکند.

نقل است پس از شهادت حسین بن علی(ع) همسرش بر او اقامه ماتم نمود، زار می‌گریست و خدمتکاران و زنان دیگر همراه او آنقدر گریه کردند که اشک‌شان خشکید. برایشان مرغ قطا هدیه فرستادند  تا با خوردن آن برای گریستن تجدید قوا کنند. بانوی حسین ع آن طعام را نپذیرفت و گفت «لسنا فی عرس فما نصنع به: ما در عروسی نیستیم، با این چه کنیم؟»  گفت که آن غذا را از خانه بیرون برند.

شیخ عباس قمی، در مفاتیح الجنان، پس از ذکر بعضی از این دست اخبار، خود چنین می‌افزاید: پس چقدر شایسته است برای اغنیا و تجار که ملاحظه این مطلب را در این سفر بنمایند و هرگاه در بلادی که در بین راه ایشان است تا کربلا، بعضی دوستانشان که ایشان را دعوت و میهمانی می‌کنند و در زمان حرکت از منزلشان سفره و ناهارخوری‌های آن‌ها را از مطبوخات لذیذه و مرغ بریان و سایر بریانی‌ها مملو می‌کنند قبول نکنند و بگویند که ما مسافر کربلا هستیم و شایسته نیست برای ما تغذی به این نحو غذاها. (مفاتیح الجنان، ص ۴۱۲)

بایسته و پسندیده است اقوام و دستجات میزبان یا شرکت‌کننده در این مراسم تا حد امکان اعمال و رفتار خود را با این آداب هماهنگ کنند و ارزش دارد و به‌جا است که برای نزدیک شدن به این خصائص مطلوب، با میزبانان گفتگو و رایزنی و فرهنگ‌سازی شود تا دست‌کم برخی از مؤلفه‌های اساسی این آداب محقق شود که عبارتند از:

– پرهیز از همهمه و جنجال و کلام و تولید و نشر صوت جز به خیر و ضرورت و کمک به معنوی شدن فضا با اصوات و زمزمه‌های سنجیده، پر مغز، آرام و متناسب با موقف زائر وقور عزادار اشک‌بار؛

– گام زدن با حالت وقار و سکینه و انکسار و دلشکستگی و توجه به مصائب و تأمل در جوانب آن؛ (یادمان باشد از بین همه آن مراسیم جهانی تنها این یکی به این صفت ممتاز است که محورش یک تراژدی با این عظمت است پس از این امتیاز بهره ببریم).

–  تدبیر غذا و خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها و تقلیل آن تا حد ضرورت و توجیه و تعدیل میزبانانِ ازخودگذشته، با فرهنگ‌سازی و هدایت نذورات مثلاً به هزینه‌ها و نیازمندی‌های غیرخوراکی ضروری‌تر مثل حمل و نقل و تلاش برای برداشت نکات مثبت فرهنگی از ملت میزبان و تعدیل زیاده‌روی‌های پاک‌بازانه با معیارهای مأثور.

دوست ارجمندی در پاسخ به گلایه‌های مربوط به مزاحمت‌های صوتی برخی موکب‌ها و دستجات عراقی و نواختن فالش آلات پر سر و صدا و تکرار عبارات بی‌آداب حتی بریدن اسم امام از حسین به سین، گفتند که آرامش و تأمل و سکوت در مناسک فردی مطرح است و اثر دارد اما در مناسک جمعی به جای آن، شقفت و مهربانی و همدلی و دستگیری از همراهان آن آثار را تأمین می‌کند.

این توجهی عالی است مشروط بر آنکه نکته‌ای عالی‌تر را تار نکند؛ اینکه ما در مناسک عبادی جمعی در کنار هم نیستیم تا باهم گپ بزنیم. شکل دادن گفتگوهای هدفمند حتی به اندازه ایجاد سمپاتی و خاطرات مشترک ارزشمند است اما به واقع در مناسک جمعی بایست در کنار همدیگر به مقصدِ مناسک – یعنی خداوند – و وسائط تقرب به او توجه کنیم نه به یکدیگر!

و نکته بسیار قابل توجه اینکه سوز و اشک رکن این مناسک است و حماسه عظیم هم در عظمت دیدگان اشک‌بار و سوز و مویه و ناله و حنین صورت می‌بندد و غفلت از این عظیمه به خاطر دشواری شرایط و اهمیت تدبیر و تدارک جماعت میلیونی، روا نیست که حضرت صادق – با موصول عامِ “مَن” فرمود هر کس جدم حسین را زیارت کند بر او خواهد گریست یبْکیهِ مَنْ زَارَهُ وَ یحْزَنُ لَهُ مَنْ لَمْ یزُرْهُ وَ یحْتَرِقُ لَهُ مَنْ لَمْ یشْهَدْهُ وَ یرْحَمُه…‌، قافله اشک یعنی جماعتِ ماشیِ وقورِ اشک‌بار، از مثبتات بالقوه مراسم اربعین و دارای آثار عظیم است.

 

کارکردهای شخصی و غیر اجتماعی اربعین

اربعین حتی برای آنان‌که به آثار اجتماعی این آیین توجهی ندارند، برکات مختصه دارد. در این باب بسنده می‌کنم به نقل نوشته‌ای پُرپیام و درنگ‌آور که از یک دوست قدیمی به دستم رسید. او امسال برای اولین بار مشرف شده بود:

– «من یک زنم با محدودیت‌های سنتی؛ معمولاً اجازه ندارم تنها و بدون خانواده در سفری به حال خود باشم، اربعین برایم این امکان را فراهم می‌کند.

– من یک زنم که از سفر تنها، از راه رفتن شب در بیابان‌ها و … خوف دارم اما دوست می‌دارم شبی در زیر آسمان چشم به ستارگان بدوزم و بیابان‌نوردی کنم اما هرگز نمی‌توانم. امنیت اربعین این آرزو را برایم محقق می‌کند.

– من یک مادرم و فرزندی نوجوان دارم که آرزو داشت سفر عتبات برود و جز اربعین برآورده کردن این آرزو برایم دشوار بود. در پناه این مراسم نوجوانم را کربلایی کردم.

– من یک دین‌دار سنتی هستم و حرم‌های امامان را دوست می‌دارم چون برایم فرصت تأمل فراهم می‌آورد و در اربعین به زیارت شش امام معصوم نائل آمدم هرچند به‌واسطه ازدحام دلم را در حرم‌ها جا گذاشتم تا بازگردم…

این مراسم جمعی است اما درک من از آن شخصی است، برای من که شاید اهمیت اجتماع ۲۰ میلیونی را درک نکنم هم این اربعین سود دارد چون مجال پاسخ‌دهی به دغدغه‌های شخصی‌ام را فراهم می‌کند.»

 

8

باید امتیاز و اشکال آیینی که به آن چشم امید داریم، هر دو را ببینیم و هر کدام را به اهلش گوشزد کنیم و خود، به اصلاح و ارتقای نظری و عملی آن آستین برزنیم و در این راستا، راست ببینیم و صادقانه گزارش کنیم و مخلصانه بر رفع کاستی‌ها و ارتقای این آیین سترگ استقامت و پایمردی ورزیم تا به اهداف بزرگی که گوشه کوچکی از آن گشوده شد، نائل شویم که

«آورده‌اند کی روزی شیخ- ابوسعید ابوالخیر- در بازار نشابور می‌رفت برنایان می‌آمدند برهنه، هر یکی ابزارپای چرمین پوشیده و یکی را بر گردن گرفته می‌آوردند، چون پیش شیخ رسیدند شیخ پرسید کی این کیست؟ گفتند امیر مقامران است. شیخ او را گفت این امیری به چه یافتی؟ گفت ای شیخ براست باختن و پاک باختن. چون شیخ بشنید نعره بزد و گفت «راست باز و پاک باز و امیر باش

 

به گمانم همه آن‌ها که در هر سو، نهاد زیارت اولیای الهی و به‌ویژه حماسه زیارتی اربعین را ولو به‌نحو جزئی ارج می‌نهند، زائر باشند یا خادم یا منتقدِ مصلح یا همه این‌ها با هم، در حب اهل بیت شریکند. عطیه در پایانِ حکایت همسفری‌اش با جابر، نقل کرده که وی گفت: عطیه! آیا به تو توصیه‌ای بکنم؟- چون فکر نمی‌کنم بعد از این سفر یکدیگر را ملاقات کنیم-: «محب آل محمد را دوست بدار … و با او مهربان باش چرا اگر یک پای او به کثرت گناه بلغزد پای دیگر او به محبت ایشان ثابت و استوارش خواهد داشت.»

 

و ما توفیقی إلا بالله –  زهرا اخوان صراف – تابستان 1403

 

برای مطالعه بیشتر:

اربعین و نگاهی کیرکگوری بر نهضت امام حسین(ع)/ عظیم محمودآبادی

اربعین؛ از دیرباز تا امروز| سعید طاووسی مسرور

ظرفیت‌های متفاوت پیاده‌روی اربعین| سید عبّاس صالحی

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.