شگفتزدگی رسانهها از نظریات پاپ فرانسیس درباره نظریه تکامل و بینگ بنگ
پاپ فرانسیس خطاب به آکادمی علوم جامعه اسقفها و واتیکان، سخنانی برانگیزاننده مطرح کرده که رسانههای جهان آنها را ترقیخواهانه تلقی کردهاند.
وی در ادامه گفته است: "وقتی ما درباره خلقت در کتاب اول انجیل مطالعه میکنیم، این احتمال میرود که لازم شود خدا را جادوگری تصور کنیم که با یک عصای جادویی میتواند هر کاری را انجام دهد. اما اینگونه نیست. او انسانها را خلق کرد و به آنها اجازه گسترش و ترقی داد و بر اساس قوانین درونی به هر کس مجال رسیدن به تکامل را اعطا کرد." این سخنان هم که به نظر در مخالفت با ظاهر کتاب مقدس است در نزد برخی از شخصیتهای واتیکان مانند پاپ سابق، تفسیرهایی دور از احتیاط تلقی میشده است.
برخی از اصحاب مطبوعات که این اقوال پاپ را مخابره کردند برایشان جالب بود که بدانند وی درباره مسئله حساس اجداد انسانها که گفته میشود میمون بودهاند، به چه معتقد است که البته پاپ از اظهار نظر مستقیم در اینباره پرهیز کرده است.
آنچه سبب شگفتی برای برخی از مطبوعات غرب شده است این است که به عقیده ملحدان فهم نظریه بیگ بنگ(مهبانگ)، نیاز به اعتقاد به خدا را از بین میبرد که پاپ البته مخالفت خود را با این باور اعلام کرده است. وی تنها این اندیشه را مطرح کرده است که خدا جادوگر نیست.
پاپ گفته است: "خدا یک جادوگر نیست، خالقی است که به همه چیز حیات میبخشد. مسئله تکامل در طبیعت با مفهوم خلقت تضادی ندارد؛ چراکه لازمه تکامل، خلقت موجوداتی است که تکامل را انجام دهند."
به عبارت دیگر، خدا بیشتر یک ساعتساز است؛ اشاره به نظریهای در باب خلقت که طبق آن جهان هستی به مانند یک ساعت از اجزایی تشکیل شده و همانطور که اجزای ساعت اگر از هم جدا باشند ساعت کار نمیکند، در مورد جهان هم همینطور خالقی نیاز است و البته مدیریت جهان بعد از خلقت دیگر به عهده خود خلق است.
آیا این سخنان ساختارشکنانه است؟
دکتر حسن قنبری در پاسخ به این سؤال ما معتقد است: اینگونه طرز تفکر برای کلیسای کاتولیک چیز جدیدی نیست؛ کلیسایی که برای شش دهه، از زمان تغییر پاپ دوازدهم، از عقیده تکامل الهی حمایت میکرده است،. البته این منوط و وابسته به پذیرش بنیادی یک قدرت برتر در خلقت است. مقالهای که در سال ۲۰۰۶ در روزنامه اصلی واتیکان چاپ شد نیز کلیسای کاتولیک را با نظریه "ایجاد هوشمند" که طبق آن جهان خودبهخود بهوجود نیامده بلکه یک خالق حکیم دارد، فاصله داد؛ نظریهای که البته گفته شده نباید در مدارس بهعنوان یک علم تدریس شود. سرویس خبری کلیسای کاتولیک، توضیح میدهد که وجه تمایز طرز تفکر واتیکان از فهم بیشتر سکولارگونه از فرضیه تکامل در چیست.
وی در ادامه گفت: آنچه کلیسا بر آن تأکید دارد این است که فرض خلقت بشر یعنی یک عمل هدفدار از خدا و اینکه بشر نمیتواند فقط بهعنوان محصول پروسه تکامل باشد. عنصر روحی بشر چیزی نیست که بتواند از انتخاب طبیعی و مادی تشکیل و توسعه یافته باشد، بلکه نیازمند یک "جهش جهانشناختی" است(اشاره به فرضیهای در بحث تکامل). پاپ بندیکت شانزدهم که بیشتر محافظهکار بود، از این دیدگاه حمایت کرده و بحث امریکایی بین طرفداران نظریه "خلقت" و طرفداران نظریه "تکامل" را نامعقول و بیفایده دانسته است. وی در سال ۲۰۰۷ سؤالی را مطرح کرد کسانی که به خالق معتقدند نمیتوانند تصویری از تکامل داشته باشند و کسانی که حامی تکامل هستند باید خدا را در نظر نگیرند. این تناقض مضحک است؛ چرا که از یک سو ادله علمی زیادی در طرفداری از فرضیه تکامل وجود دارند؛ نظریهای که به نظر میرسد یک واقعیت است که میتوانیم آن را ببینیم و چیزی است که علم ما را از زندگی بهبود بخشیده و افزایش میدهد. اما از سوی دیگر، دکترین تکامل به همه سؤالات پاسخ نمیدهد، بهویژه این سؤالات فیلسوفانه مهم را که "موجودات از کجا آمدند؟ چگونه هر موجودی شروع به تکامل کرد که در نهایت منجر به پدید آمدن انسان شد؟" من معتقدم که اینها بیشترین اهمیت را دارند. شکگراها و ملحدان ممکن است که با اهمیت این سؤالات موافق باشند اما همچنان به دنبال جوابهای مختلفی هستند.
تقابل علم و دین در کلیسای کاتولیک
مترجم کتاب آموزههای کلیسای کاتولیک معتقد است: این مسئله به آن معنا جدید نیست و در مسیحیت حتی مسیحیت کاتولیک سابقه دارد. اینطور نیست که تقابلی با نظریات علمی وجود داشته باشد. البته در گذشته چنین بوده است ولی در دوره مدرن کلیسای کاتولیک مشکلی ندارد. غیر از پاپ هم کسان دیگری در این مورد سخن گفتهاند. حتی برخی تکامل اجتماعی را هم در این زمینه قبول دارند. به مسائلی نظیر اخلاق و تثبیت هنجارهای اخلاقی نیز نگاه تکاملگرایانه دارند. در شورای دوم واتیکان که در سال ۱۹۶۵ تشکیل شد بدین سو پاپها خودشان را به مباحث علمی نزدیک کردند. حتی مسئلهای مثل همجنسگرایی را اگر در نظر بگیرید که همانطور که میدانید بسیار با مباحث دینی تقابل دارد، بسیاری از الهیدانهای مسیحی و کاتولیک با آن کنار آمدهاند. البته بحث نظریه تکامل را پاپ قدیم هم که سنتی بود البته به این صراحت اعلام نکرده بود ولی این مسئله را قبول داشت. اصولاً کسانی که در الهیات جدید رشد کردهاند این نظریات جدید را جزوی از علم میدانند و میگویند به فرض قبول این نظریات، تقابلی با کتاب مقدس ندارند. این مسئله که پاپ چنین حرفی بزند از نظر بزرگان کاتولیک عادی است اما از نظر دانشمندان ممکن است حرف مهمی باشد، به این بیان که بالاخره کلیسای کاتولی هم حرف علم را پذیرفت و بدین ترتیب از این سخن پاپ استقبال کنند.
حسن قنبری در بیان برخورد مسلمانان با این نظریه علمی گفت: از نظر ما مسلمانان ممکن است چیز جدیدی باشد چون ما هنوز مؤلفههای تفکر مدرن را نداریم. لذا ممکن است برای ما جذابیت داشته باشد. از نظر اسلام هم قبل از انقلاب افرادی مانند شهید مطهری و هم بعد از انقلاب در این مورد سخن گفتهاند. این بحث علمی و استقرائی است و استقراء نهایتاً ظن قوی میآورد و بر فرض صحت هم در کتابهای آقای مکارم و شهید مطهری بعد از انقلاب هم آمده که مشکلی برای خلقت و قدرت خداوند ایجاد نمیکند.
پاپ فرانسیس خطاب به آکادمی علوم جامعه اسقفها و واتیکان، سخنانی برانگیزاننده مطرح کرده که رسانههای جهان آنها را ترقیخواهانه تلقی کردهاند.