ولایت به معنای همبستگی و وحدت؛ تفسیر متفاوت رهبر انقلاب از ولایت در خطبه نماز جمعه نصر

آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر انقلاب اسلامی، در خطبه نخست نماز جمعه تاریخی سیزدهم مهر 1403 که پس از شهادت دبیرکل حزب‌الله و رهبر مقاومت لبنان توسط اسرائیل و همزمان با تهدیدات فراوان امنیتی با حضور انبوه نمازگزاران از طیف‌های مختلف برگزار شد در تفسیر آیه 71 سوره توبه، «ولایت» را از منظری جدید به معنای پیوند و همبستگی مسلمانان با یکدیگر بیان کردند.

به گزارش دین‌آنلاین به نقل از رسانه رسمی منسوب به رهبر انقلاب ایشان در ابتدای خطبه اول که به زبان فارسی بیان شد آیه 71 سوره توبه (وَ المُؤمِنونَ وَ المُؤمِناتُ بَعضُهُم اَولِیاءُ بَعضٍ یَامُرونَ بِالمَعروفِ وَ یَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ وَ یُقیمونَ الصَّلوهَ وَ یُؤتونَ الزَّکوهَ وَ یُطیعونَ اللهَ وَ رَسولَهُ اُولئِکَ سَیَرحَمُهُمُ اللهُ اِنَّ اللهَ عَزیزٌ حَکیمٌ) را قرائت کرد و به تفسیر آن پرداخت.

آیت‌الله خامنه‌ای در تفسیر این آیه به شرح زیر توضیح دادند:

ولایت یعنی پیوستگی مؤمنان با هم

در این آیه‌ای که تلاوت کردم، مسئله‌ی مهمّ پیوستگی مؤمنین با یکدیگر مطرح شده است که در تعبیرات قرآنی به این پیوند و این پیوستگی گفته می‌شود «ولایت»؛ ولایت مؤمنین با یکدیگر. این مطلب در چند آیه‌ی از قرآن آمده است.

در این آیه نتیجه‌ی این ولایت و همبستگی را رحمت الهی معرفی می‌کند: اُولئِکَ سَیَرحَمُهُمُ الله؛ یعنی اگر شما مسلمانان با یکدیگر پیوند و ارتباط و همکاری و همدلی داشته باشید، رحمت خداوند شامل حال شما می‌شود.

بعد می‌فرماید: اِنَّ اللهَ عَزیزٌ حَکیمٌ؛ آیه‌ی شریفه را با ذکر عزّت الهی و حکمت الهی پایان می‌دهد؛ شاید از این جهت که رحمت الهی در این مورد متناسب است با عزّت پروردگار و حکمت پروردگار؛ چون رحمت خداوند، انواع فضائل نازله‌ی از سوی پروردگار بر بندگان را شامل می‌شود؛ همه‌ی نعمت‌ها، همه‌ی لطف‌ها، همه‌ی حوادث زندگی رحمت الهی است؛ لکن در این آیه‌ی شریفه، این رحمت متناسب است با «عزّت» و «حکمت». عزّت الهی یعنی سیطره‌ی قدرت پروردگار بر همه‌ی عالم وجود؛ حکمت الهی یعنی استحکام و استواری همه‌ی قوانین آفرینش.

شاید در این آیه خواسته‌اند ما را به این معنا توجّه بدهند که اگر مسلمان‌ها با یکدیگر اتّحاد و اتّفاق داشته باشند، عزّت الهی و حکمت الهی پشت سر اینها است؛ می‌توانند از قدرت بی‌پایان الهی استفاده کنند، می‌توانند از مقتضای سنّت‌های پروردگار و قوانین الهی استفاده کنند.

ولایت، همبستگی و سیاست قرآن

خب، این ولایت یعنی چه؟ یعنی پیوند و همبستگی مسلمانان با یکدیگر؛ این شد سیاست قرآنی برای مسلمان‌ها. سیاست قرآن برای مسلمان‌ها این است که ملّت‌های مسلمان، گروه‌های مسلمان، با یکدیگر همبستگی داشته باشند و کأنّه وعده می‌دهد که اگر شما ملّت‌های مسلمان این همبستگی را با هم داشته باشید، این، موجب آن است که عزّت خداوند پشت سر شما است؛ یعنی بر همه‌ی موانع غلبه پیدا می‌کنید، بر همه‌ی دشمنان پیروز می‌شوید؛ حکمت الهی پشتیبان شما است؛ یعنی همه‌ی قوانین آفرینش در جهت پیشرفت شما به کار خواهد افتاد؛ این، منطق قرآن و سیاست قرآن است.

نقطه‌ی مقابل این سیاست، سیاست دشمنان اسلام است؛ یعنی مستکبران و متجاوزان عالم. سیاست آنها «تفرقه بینداز و حکومت کن» است؛ مبنای کار آنها تفرقه‌افکنی است. این سیاست تفرقه‌افکنی را در کشورهای اسلامی با انواع ترفندها تا امروز اجرا کرده‌اند، هنوز هم دست‌بردار نیستند و موجب می‌شوند که دل‌های ملّت‌های اسلامی نسبت به هم مکدّر بشود؛ امّا امروز ملّت‌ها بیدار شده‌اند. امروز روزی است که امّت اسلامی می‌تواند بر این ترفند دشمنان اسلام و مسلمین فائق بیاید.

من عرض می‌کنم دشمن ملّت ایران همان دشمن ملّت فلسطین است، همان دشمن ملّت لبنان است، همان دشمن ملّت عراق است، همان دشمن ملّت مصر است، دشمن ملّت سوریه است، دشمن ملّت یمن است؛ دشمن یکی است، شیوه‌های دشمن در کشورهای مختلف، مختلف است.

یک جا با جنگ روانی، یک جا با فشار اقتصادی، یک جا با بمب‌های دوتُنی، یک جا با سلاح، یک جا با لبخند، دارند دشمنان ما این سیاست را پیش می‌برند، امّا اتاق فرمان یک جا است، از یک جا دستور می‌گیرند، از یک جا فرمان حمله‌ی به جمعیّت‌های مسلمان و ملّت‌های مسلمان را دریافت می‌کنند. اگر این سیاست در یک کشور، موفّق شد، یعنی موجب سیطره‌ی بر یک کشور شد، وقتی خاطرشان از یک کشور آسوده شد، به سراغ کشور دیگر می‌روند. ملّت‌ها نباید بگذارند.

هر ملّتی اگر می‌خواهد مبتلای به محاصره‌ی فلج‌کننده‌ی دشمن نشود، باید از اوّل چشم را باز کند، بیدار باشد؛ وقتی دید دشمن سراغ یک ملّت دیگر رفت، خود را با آن ملّت مظلوم و زیر ستم شریک بداند، به او کمک کند، با او همکاری کند تا دشمن آنجا موفّق نشود. اگر دشمن آنجا موفّق بشود می‌آید سراغ این نقطه‌ی بعدی. ما مسلمان‌ها سال‌های متمادی از این حقیقت غفلت کرده‌ایم، نتایجش را هم دیده‌ایم؛ امروز دیگر نباید غفلت کنیم؛ باید حواسمان جمع باشد. ما باید کمربند دفاع را، کمربند استقلال‌طلبی را، [کمربند] عزّت را، از افغانستان تا یمن، از ایران تا غزّه و لبنان، در همه‌ی کشورهای اسلامی و ملّت‌های اسلامی محکم ببندیم.

این مطلب اوّل که امروز من خواستم عرض کنم. امروز بیشتر صحبت من با برادران لبنانی و فلسطینی است که دچار مشکلند که در خطبه‌ی بعد اینها را به آنها عرض خواهم کرد.

مطلب دوم این است که احکام دفاعی اسلام تکلیف ما را معلوم کرده است؛ هم احکام دفاعی اسلام، هم قانون اساسی خودمان، هم قوانین بین‌المللی؛ همین قوانینی که ما در نگاشتن آن قوانین تأثیری نداشتیم، امّا حتّی در همان قوانین هم این مطلبی که عرض می‌کنم جزو مسلّمات است و آن، این است که هر ملّتی حق دارد از خاک خود، از خانه‌ی خود، از کشور خود، از منافع خود در مقابل متجاوز دفاع کند.

معنای این حرف این است. معنای این حرف این است که ملّت فلسطین حق دارد در مقابل دشمنی که خاک او را تصرّف کرده، خانه‌ی او را اشغال کرده، مزرعه‌ی او را ویران کرده، زندگی او را تباه کرده بِایستد؛ ملّت فلسطین حق دارد. این یک منطق مستحکمی است که امروز قوانین جهانی هم آن را تأیید می‌کند.

 

پیشنهاد سردبیر:

از ولایت تا نظارت؛ گفت‌وگوی منتشر نشده با آیت‌اللّه منتظری

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.