نقد تفکرمحور کتاب دختر ماه
در یکشنبههای نقد کتاب برگزار شد: چهارمین نشست ابکتاب
مهدی فردوسی مشهدی:
چهارمین نشست «ابکتاب» به مناسبت وفات فاطمه معصومه (س) دختر امام هفتم شیعیان، با تمرکز بر کتاب «دختر ماه» و به همت دینآنلابن و میزبانی دکتر نوریصفت، برگزار شد. به گفته نویسنده، این کتاب «روایتی داستانی از زندگی حضرت فاطمه معصومه» است که در چارچوب برنامه آموزشی ـ پژوهشی الهیات برای کودکان، بررسی شد، اما با توجه به حال و مجال گفتوگو، گزارش تفصیلی نکتههای مطرح و مسکوت در این گفتوگو به شرح زیر به خوانندگان ارجمند پیشکش میشود. این یادداشت انتقادی ناظر به این کتاب، همچون یادداشتهای انتقادی ناظر به سه کتاب پیشین؛ یعنی «پیامبر» و «پرواز اسب سفید» و «ده قصه تصویری از مثنوی»، منتشر و به خواننده گرامی عرضه میشود و ملاحظاتم را درباره کتاب چهارم در این برنامه؛ یعنی «دختر ماه»، در بردارد.
اطلاعات کتابشناختی
عرفانی، سارا (1397)، دختر ماه: روایتی داستانی از زندگی حضرت فاطمه معصومه، تهران، مدرسه برهان.
مقدمه
چهارمین نشست «ابکتاب» به مناسبت وفات فاطمه معصومه (س) دختر امام هفتم شیعیان، با تمرکز بر کتاب «دختر ماه» برگزار شد. به گفته نویسنده، این کتاب «روایتی داستانی از زندگی حضرت فاطمه معصومه» است که در چارچوب برنامه آموزشی ـ پژوهشی الهیات برای کودکان، بررسی شد، اما با توجه به حال و مجال گفتوگو، گزارش تفصیلی نکتههای مطرح و مسکوت در این گفتوگو به شرح زیر به خوانندگان ارجمند پیشکش میشود. این یادداشت انتقادی ناظر به این کتاب، همچون یادداشتهای انتقادی ناظر به سه کتاب پیشین؛ یعنی «پیامبر» و «پرواز اسب سفید» و «ده قصه تصویری از مثنوی»، منتشر و به خواننده گرامی عرضه میشود و ملاحظاتم را درباره کتاب چهارم در این برنامه؛ یعنی «دختر ماه»، در بردارد و به پرسشهای زیر پاسخ میگوید.
آیا مصادیق ادبیات دینی کودک و نوجوان، از منظر تفکرمحوری به کمبودهایی دچارند؟
مربی چگونه نیازهای معرفتی مخاطبش را درمییابد؟
کمبود اصلی ادبیات دینی کودک و نوجوان چیست؟
آیا موضوعات تفکربرانگیز در گفتار و کردار قدیسان و پیشوایان دینی ـ مذهبی، یافت نمیشود؟
نویسنده کتاب «دختر ماه» به جای تاریخسرایی به چه موضوعی میتوانست بپردازد؟
آیا لازم و موجَه است که نویسنده داستان کودک و نوجوان به موضوعات فربه الهیاتی بپردازد؟
آیا محتوای دینی آثار به تولد پرسشهای الهیاتی نمیانجامد؟
آیا طرح پرسش و پاسخگویی در ادبیات دینی کودک و نوجوان موجود، تسهیلگرانه است یا تعلیمگرانه؟
طرح بحث درباره موضوعات الهیاتی در ادبیات دینی تفکرمحور چگونه باید صورت بگیرد؟
الف) پیشینه
عنوان این کتاب، مشابه عنوان کتابهایی است که البته به موضوعات دیگری جز زندگانی «حضرت معصومه» میپردازند. برای نمونه،
- دخترِ الهه ماه یا دخترِ مهتاب (Daughter of the Moon Goddess) نوشته سو لین تن[1]، نویسنده مالزیایی، ترجمه پگاه خدادی؛
- دختران ماه (Daughters of the Moon) نوشته لین یوینگ[2]، نویسنده امریکایی؛
- دختر ماه، پسر خورشید: بر اساس داستان سمک عیار، بازآفریده پریناز قاسمی؛
- دختر ماه (زندگینامه شهید زینب کمایی)، نوشته محسن نعماء؛؛
- دختر ماه (داستان کودک)، نوشته مارگارت مهی، نویسنده نیوزلندی.
پیش از انتشار این کتاب (1397) یا همزمان با آن، کتابهای دیگری با همین موضوع و محتوا و ساختار در قالب روایت داستانی بلند درباره «زندگی فاطمه معصومه (س) از آغاز هجرت امام رضا (ع) از مدینه به مرو تا وفات او» یا درباره «فضایل علی بنموسی (ع) و خواهرش فاطمه معصومه» منتشر شدهاند که اطلاعات کتابشناختی آنها چنین است:
سلیمانی ازندریانی، فاطمه (1394)، به سپیدی یک رؤیا، تهران، کتاب نیستان.
زارع، محبوبه (1397)، فصل فیروزه، تهران، کتابستان.
این دسته از آثار را کتابهای نوجوان میتوان برشمرد، اما کتابهای کودک هم در اینباره کم نیستند که نام و نشان شماری از آنها به ترتیب تاریخ انتشارشان، بدین شرح گزارش میشود:
- حیدری ابهری، غلامرضا، نگاهی به زندگانی حضرت فاطمه معصومه، 1376
- داوری، زهرا، بوی ربنا، ۱۳۸۷
- حسینزاده، سعید، خانه زیبا، ۱۳۸۹
- خداخواه، صدیقه، از مروارید کویر حضرت معصومه (س) برام بگو، ۱۳۹۱
- مسجد جمکران (قم)، واحد پژوهش، حضرت فاطمه معصومه (س)، ۱۳۹۲
- رضوانی، نرجس، خانم کوچولوی دانا، ۱۳۹۲
- حضرتی، علیرضا، خواهر کوچک من، ۱۳۹۲
- حضرتی، علیرضا، مهمون نگو فرشته، ۱۳۹۲
- مهاجرانی، سیدمحمد، حضرت معصومه (س)، ۱۳۹۳
- کفاش، زهرا، دختری از جنس نور، ۱۳۹۳
- مهاجرانی، سیدمحمد، فاطمه و فاطمه: شباهتهای حضرت معصومه (س) با حضرت زهرا (س)، ۱۳۹۳
- حسینی میانجی، سید بشیر، کبوتر حرم، ۱۳۹۳
- اشرفپور، سیده مهرانگیز، حسنی میره به شهر قم، ۱۳۹۶
- وحیدی صدر، مهدی، خادم آستان، ۱۳۹۶
- صادقیان، فاطمه، روز دختر و زیارت حضرت معصومه (س)، ۱۳۹۶
- نظاری، سیدحبیب، کریمه، ۱۳۹۶
- حیدری ابهری، غلامرضا، نگاهی به زندگانی حضرت فاطمه معصومه (س)، ۱۳۹۶
- میرفیضی، سیده نرگس، ابرک و دختر دانا، ۱۳۹۷
- مهاجرانی، سیدمحمد، زندگی حضرت معصومه (س)، ۱۳۹۷
- مهاجرانی، سیدمحمد، زیارت حضرت معصومه (ع)، ۱۳۹۷
- نوشآبادی، انسیه، مسافر بهشت، ۱۳۹۷
- هادیمنش، ابوالفضل، حضرت معصومه (س)، خواهر امام رضا (ع)، ۱۳۹۸
- هاشمیپور، اکرمالسادات، مهمون آیینهها، ۱۳۹۸
- اشرفپور، سیدهمهرانگیز، یه دختر از گل و غنچه بهتر، ۱۳۹۸
- سرمدی، محمد، حرم حضرت معصومه (س)، ۱۴۰۰
- خانزاده بجستانی، علیرضا، دهه کرامت، ۱۴۰۰
- رضازاده سفیدهیی، زهرا، معصومه خانم، ۱۴۰۰
- کریمی، نرگس، شیبی و سوغاتی سفر، ۱۴۰۱
- شیخی، مژگان، راهنمای شش ساله، ۱۴۰۲
- شیخی، مژگان، امانت مادر، ۱۴۰۲
- مهاجرانی، سیدمحمد، ای گل زیبا سلام، ۱۴۰۲
- مؤمنی موحد، زهرا، بانوی بهشت، ۱۴۰۲
- شیخی، مژگان، بعد از بیست و پنج سال، ۱۴۰۲
- شیخی، مژگان، پدر در زندان، ۱۴۰۲
- رئیسیاننژاد، طه، در پناه نور: ماه ذیالقعده، ۱۴۰۲
- شعیبی، علی، بهترین دختر دنیا، ۱۴۰۳
- عبدی، زهرا، خانه نور، ۱۴۰۳
چنانکه گفته آمد، کتاب «دختر ماه» از دید ساختاری و محتوایی به کتاب «به سپیدی یک رؤیا» بسیار شبیه است.
ب) ساختار
کتاب هفده بخش دارد و نویسنده در قالب بیش از 130 صفحه، تاریخ زندگی فاطمه معصومه (ع) را از کودکی تا جوانی و بزرگسالی و سرانجام وفات او، روایت میکند. هر یک از بخشهای کتاب مستقلند و با توجه به دادههای تاریخی درباره گوشه و کنار زندگی ایشان، در قالب حکایتهایی سامان یافتهاند که به فضیلتها یا کرامتها و کنشهای هوشمندانه و مؤمنانه فاطمه معصومه (ع)، ناظرند. بنابراین، کتاب (بنابر حجم و نثر یادشده)، در جرگه رمان نوجوان میگنجد، اما از دید من به ضعف پیرنگ دچار است؛ زیرا فقط از توالی تاریخی برخوردار است نه توالی منطقی؛ یعنی نویسنده خط زمان رشد سنی شخصیت اصلی را دنبال و به تناسب هر موقعیتی، اطلاعاتی را عرضه میکند، اما چنانکه گفته شد، هر موقعیت را جدا از موقعیت قبل و بعد از آن میتوان خواند.
ترتّب علّی در رمانها، ضامن ماهیت هنری (ادبیّت / ماهیت ادبی) آنهاست و نبود چنین ترتّبی، موجب بدل گشتن نوشته، به «تاریخ داستانی» خواهد شد نه «داستان تاریخی». به تعبیری که پیشتر در همین رسانه آوردهام [اینجا]: تخیل در سطح روایت توصیفی و توصیف فضا و صحنه، همچون نقاشی دیوارهای تاریخ با قلمموی خیال و تخیل در سطح توصیف روایی (روایت داستانی) و تولید طرح و پیرنگ، همچون ساختن کاخی ادبی با مواد تاریخی است. این کتاب از دید من، از سه ضلع توصیف و تخیل و توطئه (طرح)، فقط از اولی و دومی برخوردار است.
ج) محتوا
آیا مصادیق ادبیات دینی کودک و نوجوان، از منظر تفکرمحوری به کمبودهایی دچارند؟ پاسخ من درباره شمار فراوانی از این نمونهها، مثبت است؛ زیرا چنانکه پیشتر در سلسله یادداشتهای نقد تفکرمحور کتابهای موضوع بحث در نشستهای ابکتاب آوردهام، بنابر چارچوب نظری مطرح در برنامه «الهیات برای کودکان» تسهیلگران، «تعلیمگر» نیستند؛ یعنی به آموزشگری نمیپردازند، بلکه به آسانسازی فهم و زمینهسازی اکتشاف و استنتاج میپردازند، اما نویسندگان این آثار نه خودشان تسهیلگری فکری میکنند نه زمینه را برای تسهیلگران فکری (مربی به معنای عام؛ یعنی معلم و والد)، فراهم میآورند.
مربی بر پایه فهرستهای مدوّن «مسائل» کودکان یا بر پایه تجربه زیستهاش در تعامل با آنان یا بر پایه طرح سؤال این دسته از مخاطبان در حلقه گفتوگو و کندوکاو یا با توجه به فضای گفتمانی موجود (به معنای آگاهی فراگیر دوره تاریخی خاص)، به «نیازسنجی» میپردازد؛ یعنی تشخیص میدهد که مخاطبش چه نیاز معرفتی دارد؛ آنگاه از طریق یکی از الگوهای تقویت مهارت «فکرورزی»، تسهیلگرانه (نه آموزگارانه) به واکنش متناسب با سؤال میپردازد.
برای نمونه، رابرت فیشر (ت 1943 م) استاد دانشگاه برونل لندن[3] و معلم مدارس بریتانیا، آفریقا و هنگ کنگ که بیش از سی کتاب در زمینه آموزش و پرورش تفکرمحور منتشر کرده، در کتاب شهیر خودش با عنوان آموزش تفکر به کودکان، نقل کرده است:
مایکل راس معلمی است که سالها از P4C در کلاسهای ابتدایی خودش استفاده میکند؛ به این دلیل ساده که فلسفه از فعالیتهای اساسی انسان و پاسخگوی پرسشهای زندگی؛ یعنی «چرا اینجاییم؟»، «جهان برای چیست؟» «چه باید کرد؟» و… است. این پرسشها بر اثر فشارهای زندگی روزانه، نادیده گرفته میشوند، اما همه آنها سرانجام در یکی از دورههای گوناگون زندگی سر برخواهند آورد و طرح خواهند شد[4].
بنابر تمثیلی فوتبالی، مقصود رابرت فیشر این است که حتی اگر مربیان توپهای پرسش را به سوی دروازه ذهن کودکان پرتاب نکنند، زمانه این توپ را روزی به زمین کودکان خواهد غَلتاند. بنابراین، بهانهجویی برای در میان آوردن پرسشها با کودکان، به دلیل آمادگی آنها در سن گشودگی و یادگیری (پیش از سن انسداد و تعصب)، توجیهپذیر است.
پس نخستین بهانه طرح بحث و گفتوگو با کودکان درباره موضوعات الهیاتی و مسائل آنان در این موضوعات، پرسشهای خودانگیخته آنان است؛ چنانکه فیشر به برخی از پرسشهای الهیاتی کودکان کلاسهای سوم و چهارم (نُه تا دَه سال) اشاره کرده و گفته است آنان از مربی خواسته بودند در جلسه بعدی درباره موضوعات الهیاتی زیر بحث کند و به این سؤالات بپردازد:
- چه کسی خدا را ساخته است؟
- خدا کی است؟
- خدا چگونه ساخته شد؟
- خدا چند سالش است؟
- خدا چگونه دنیا را ساخته است؟
- چرا خدا آفریده شد؟
- آیا خدا واقعی است؟
- خدا ما را چگونه آفرید؟
- بهشت چه شکلی است؟
- چرا خدا اینقدر خاص است؟
- چرا خدا رعد میزند؟
- چرا خدا ما را آفرید؟
- چرا خدا شیطان را آفرید؟
- چرا خدا ما را میکشد؟
- چرا خدا فحش داده است؟
مربی چگونه نیازهای معرفتی مخاطبش را درمییابد؟
چنانکه اشاره شد، پژوهشهای نیازسنجانه یا تجربههای زیسته یا سؤالهای موردی خود مخاطب، منابع تشخیص نیازهای اویند.
باری، اگر مخاطب کودک و نوجوان خواستهای معرفتی نداشته باشد؛ یعنی سؤالی طرح نکند، بنابر اصل بهانهجویی، مربی میتواند بر پایه نیاز معرفتی او، آغازگر گفتوگو باشد و چنانکه اشاره شد، افزون بر سؤالهای موردی خودانگیخته کودکان، پژوهشهای مستند نیازسنجانه محققان یا تجربههای زیسته مربیان یا فضای غالب گفتمان، منابع تشخیص نیازهای اویند.
مقصود از بهانهجویی، همان تعبیر رابرت فیشر درباره ربط داستان به تفکر است؛ به گفته او داستانها «محرک طبیعی بحث و تحقیق و حل مسئله[5]»اند. به گفته محققان فبک و فعالان حلقههای کندوکاو و نویسندگان کتابهای آموزش تفکر، برنامه آموزشی ـ پژوهشی P4C بر استفاده از روایت داستانی متمرکز است و بر آن تأکید میکند؛ زیرا روایت داستانی محرکی برای توسعه سواد و مهارتهای تفکر است. برای نمونه، رابرت فیشر به اقتفای متیو لیپمن در بسیاری از آثارش[6] در این زمینه، بر ایجاد و تقویت مهارت چهار نوع تفکر در فبک (4Cs) به شرح زیر تأکید میکند:
- تفکر انتقادی[7] / پردازشی / نقاد: طرح پرسشهای بزرگ؛ عرضه دلایل متقن؛ کشف شواهد مرتبط؛ پیشنهاد نتیجه؛ ارزیابی دلایل؛
- تفکر خلاق[8] / آفرینشی / خلاق: برقراری ارتباط؛ عرضه انگارههای تازه؛ بررسی احتمالات؛ مقایسه چیزها با یکدیگر؛ پیشنهاد جایگزین؛
- تفکر مراقبتی[9] / کاوشی / فحّاص: فکر کردن به گفتهها؛ گوش کردن به گفتهها؛ تصور کردن احساس دیگران؛ قطع نکردن سخن دیگران؛ منتظر ماندن برای سخن گفتن؛ احترام به موضوع تحقیق و به جامعه تحقیق؛ خوب گوش کردن؛ ارزشمند دانستن کمکهای دیگران
- تفکر مشارکتی[10] انبازشی: گفتوگوی دوستانه با دیگری درباره انگارهها به انگیزه اشتراک دیگری در تجربه خود و همکاری با او.
کمبود اصلی ادبیات دینی کودک و نوجوان چیست؟ با توجه به مباحث پیشگفته، کمبود اصلی بسیاری از این آثار که با رویکرد تعلیمی و ترویجی سامان مییابند، بیاعتنایی به چهار بهانه یا عامل و دلیل طرح بحث است؛ یعنی این آثار، پرسشهای موردی مخاطب را برنمیرسند، به فهرستهای مدون نیازهای معرفتی کودکان، مستند نیستند؛ گویی نویسندگان آنها، حتی بنابر تجربه زیستهشان در مواجهه با کودکان، پرسشهای تفکربرانگیزی ندارند و به فضای گفتمانی موجود، نظر نمیکنند. به انگیزه اثبات این مدعیات، برای نمونه، به کتاب «دختر ماه» اشاره میکنم:
این کتاب بنابر ساختارش، تاریخ زندگانی دختر موسی بنجعفر (ع) را روایت میکند، اما آیا موضوعات تفکربرانگیز در گفتار و کردار قدیسان و پیشوایان دینی ـ مذهبی، یافت نمیشود؟ از دید من پدیدآورندگان ادبیات دینی کودک و نوجوان، باید پایان یک انگیزه تربیتی و پایان یک گونه ادبی را با دو شعار اعلام کنند: یکی «تعلیمبس» و یکی «تاریخبس». شعار اول الزام میکند که آنان با رویکردهای تعلیمی ننویسند و شعار دوم الزام میکنند که رواییسازی تاریخ زندگانی آن پیشوایان درگذرَند و به امکانهای دیگر (همچون موضوعمحوری)، روی بیاورند. به تعبیر دیگر، گویی تنها الگوی پدیدآورندگان ادبیات دینی کودک و نوجوان، تاریخسُرایی به انگیزههای آموزشی است، اما برونداد کارشان، دستبالا و با ارفاق، به دینگرایی میانجامد نه دینشناسی.
برای نمونه، نویسنده کتاب «دختر ماه» به جای تاریخسرایی به چه موضوعی میتوانست بپردازد؟ با توجه به لقب رایج شخصیت اصلی قصه این کتاب؛ یعنی «معصومه»، موضوع عصمت از اولویت برخوردار بود که متأسفانه کتاب آن را فرونهاده است.
آیا لازم و موجَه است که نویسنده داستان کودک و نوجوان به چنین موضوع فربه الهیاتی بپردازد؟ پاسخ این پرسش از مباحث پیشین فراچنگ میآید. مربی (آموزگار یا والد یا نویسنده)، درباره «عصمت» آغازگری نمیکند، اما چنانکه گفته آمد، زمانه توپ پرسشهایی را درباره عصمت به زمین ذهن کودکان خواهد غلتاند. مقصود از زمانه در این تعبیر استعاری، منابع و عواملی مانند «رسانه»، «دوستان»، «کتب درسی»، «منابر» و انواع سرچشمهها و مایههای پرسشانگیز در اینباره است.
برای نمونه، کتاب هدیههای آسمان پایه ششم دبستان (1403) در درس هفدهمش با عنوان «زیارت»، ماجرایی را درباره سفر گروهی از دانشآموزان به قم، آورده است:
… خانم مربّی لبخند زد و گفت: وقتی انسان، مهمان بانوی بزرگواری مثل حضرت معصومه (سلام اللّه علیها) باشد، معلوم است که به او خوش میگذرد.
لیلا از خانم مربّی پرسید: حضرت معصومه کیست؟
خانم مربّی گفت: لیلا سؤال خوبی کرد. انسان هرگاه به زیارت کسی می رود، خوب است درباره او شناخت داشته باشد. نام او فاطمه است و لقبش معصومه. بچّهها کسی می داند چرا به ایشان معصومه میگویند؟
غزل گفت: معصومه یعنی پاک … به دلیل دوری از کارهای زشت و پرهیز از گناهان به این لقب مشهور شده است (ص 106).
آیا چنین محتوایی به تولد پرسش درباره «عصمت» نمیانجامد؟ بیشک چنین خواهد شد؛ زیرا خانم معلم در این درس، میکوشد به پرسش «معصوم کیست؟» پاسخ دهد، اما آیا طرح پرسش و پاسخگویی به آن، تسهیلگرانه است یا تعلیمگرانه؟ پاسخ دومی است؛ زیرا مربی با مخاطبش گفتوگو نمیکند، بلکه سخنرانی میکند و چنانکه در مباحث پیشین گفته آمد، رابطهاش با مخاطب طولی است نه عرضی و افزون بر این، پرسشهای فرعی پرشماری که از «کیستی معصوم» و «چیستی عصمت» سرچشمه میگیرند، در این درس طرح نشدهاند.
همین یک نمونه از میان دهها نمونه موجود، اثبات میکند که حتی اگر نویسنده محترم طرح بحث را درباره عصمت متناسب با سطح مخاطب خودش نداند، ذهن مخاطبش به سبب دیگری (اینجا کتاب درسی)، درگیر موضوع است؛ پس نویسنده کتاب میتوانست همین لقب (معصومه) را بهانه کند و به طرح بحث در اینباره بپردازد.
آیا دیدگاههای متخالف درباره موضوعی خاص در انتخاب نویسنده موضوعمحور مؤثرند؟ پاسخ مثبت است؛ زیرا تخالف دیدگاهها بر اهمیت داشتن موضع (نظر) درباره موضوع دلالت میکنند؛ یعنی اگر مربی بخواهد که مخاطب نوجوانش خودآیینانه و خودانگیخته نه پیروانه و گروهگرایانه، درباره موضوعی، موضع خاصی داشته باشد، از قضا باید بر موضوعات چالشبرانگیز و «مختلَف فیه» انگشت بگذارد.
برای نمونه، همین موضوع «عصمت» بنابر قرائت رسمی بسیاری از شیعیان معاصر (نه درگذشته)، معنایی بیشینه (حداکثری) دارد؛ یعنی عصمت از ذنب و خطا و سهو و نسیان، اما نه همه علمای مسلمان و حتی نه همه علمای شیعه، چنین نظری دارند و بهویژه بسیاری از منابع الهیاتی اهلسنت معنایی کمینه (حداقلی) در اینباره عرضه میکنند.
باری، بهرغم اختلافات مذهبی در این زمینه و بهرغم تدبیر نویسندگان کتب درسی درباره این دست از اختلافات؛ یعنی تولید محتوایی ویژه برای دانشآموزان اهل سنت در قالب ضمیمه کتاب درسی، محتوای درس مذکور (پایه ششم هدیههای آسمان)، از محتواهای همگانی است؛ یعنی باید به همه کودکان ایران (شیعه یا اهل سنت) آموزش داده شود. طرح جلد «ضمیمه هدیههای آسمان ششم دبستان ویژه اهل سنت» (1403) این تذکر را در بردارد:
توجه: درسهای این کتاب به جای درسهای 2، 3، 5، 6، 7، 8، 9، از قسمت «من معتقدم» تا آخر، 12 و 16 از کتاب هدیههای آسمان ششم دبستان تدریس میشود و سایر درسها همگانی است.
باری، درس هفدهم اختصاصی نیست، بلکه عمومی است.
به هر روی، مخاطب کتاب «دختر ماه»، کودکان و نوجوانان هفتساله تا پانزدهسالهاند (بهویژه دخترانی که به سن بلوغ شرعی رسیده و در جشن تکلیف شرکت کردهاند) اما موضوع عصمت به تناسب لقب فاطمه دختر موسی بنجعفر (ع)؛ یعنی «معصومه» در کتاب مطرح نشده است.
طرح بحث درباره موضوعات الهیاتی در ادبیات دینی تفکرمحور چگونه باید صورت بگیرد؟ نویسنده تسهیلگر یا به تعبیری نویسنده داستان فکری الهیاتی، بر پایه آگاهیاش از منابع آموزش تفکر به کودکان، میکوشد افزون بر خلق اثر ادبی، انواع مهارتهای فکری را در مخاطبانش ایجاد یا تقویت کند:
مهارتهای پردازش اطلاعات (Information-processing skills)؛
مهارتهای پرسوجو (Enquiry skills)؛
مهارتهای استدلال (Reasoning skills)؛
مهارتهای تفکر خلاق (Creative thinking skills)؛
مهارتهای ارزشیابی (Evaluation skills).
پاسخ به پرسش یادشده، عرض عریضی دارد و در این مجال نمیگنجد. فقط برای نمونه و با قیاس به موضوع «عصمت پاپی» در الهیات مسیحی و منعکس شدنش در برخی از متون تعلیمی مسیحیان برای کودکان، برگفته از کتاب سؤالات مطرح درباره عصمت پاپ[11]، به چند پرسش در این زمینه اشارتی میشود و انتظار میرود نویسنده شیعه نیز پس از تسلط به موضوع و مهارتهای یادشده، بتواند در قالب اثر هنری مکتوب خود، ذهن مخاطبش را به عمق این موضوع، معطوف کند و دستمایهای برای تسهیلگری مربیان در مراکز تیزفکری یا مدارس، فراهم بیاورد:
- آیا بیش از دو تعریف عصمت پاپی وجود دارد؟
- آیا عصمت پاپ به اعمال مقام فوق العاده او محدود است؟
- آیا عصمت پاپ به تعریف جزمیات ایمان الهی و کاتولیک محدود است؟
- آیا عصمت پاپ به تشریع مقدسان هم میرسد؟
- آیا پاپ قادر است بدون خطاب صریح به کلیسای جهانی، خطاناپذیر صحبت کند؟
- آیا پاپ میتواند بیرون از کلیسا و مقام وعظ، به خطا دچار شود؟
- خطاهای قطعی پاپ چگونه توجیه میشوند؟
[1]. Sue Lynn Tan.
[2]. Lynne Ewing.
[3]. Brunel University London.
[4]. Robert Fisher, Teaching Thinking: Philosophical Enquiry in the Classroom, P52.
[5]. natural stimulus for discussion, investigation and problem-solving.
[6]. فهرست زیر، در بردارنده عنوان شماری از آثار رابرت فیشر درباره آموزش تفکر است:
1. آموزش اندیشیدن به کودکان؛ 2. آموزش یادگیری به کودکان؛ 3. داستانهایی برای تفکر و گفتوگوی خلاق؛ 4. باز کردن سواد: راهنمایی برای معلمان (Unlocking literacy: a guide for teachers)؛ 5. آموزش تفکر به کودکان (Teaching Children to Think)؛ 6. آموزش تفکر: تحقیق فلسفی در کلاس درس (Teaching Thinking: philosophical enquiry in the classroom)؛ 7. قصههایی برای فکر کردن (Stories for Thinking)؛ 8. بازیهایی برای فکر کردن؛ 9. بازیهای فکری برای کودکان؛ 10. چگونه فکر کودک خود را شکوفا کنیم؟
[7]. Critical Thinking.
[8]. Creative Thinking.
[9]. Caring Thinking.
[10]. Collaborative Thinking.
[11]. John P Joy, Disputed Questions on Papal Infallibility, Os Justi Press, 2022.
نیز بنگرید: