علی جورج جرداق کیست؟
علی معموری
نگاشتن کتابی چند جلدی درباره امام علی توسط نویسندهای مسیحی، جذابیتی کمنظیر برای شیعیان دارد. این جذابیت از جهت روانشناسی اجتماعی به شکوه دریافت اعتراف به حقانیت خویش از دیگری مربوط میشود. در این نوع فضای تعاملی، موقعیت مرکزی هویت در تعامل با دیگری استوارتر میگردد، ولی همزمان زمینهای برای انتقال ارزشهای دینی یک گروه انسانی به بیرون از بافت اجتماعی خود هموار گشته و در نتیجه امکان ارائه تفاسیر متفاوت از مؤلفههای سازنده این نظام ارزشی فراهم میآید. حال این سؤال پیش میآید که جورج جرداق از کدام علی سخن میگوید و نسبت این شخصیت با آن چه در اندیشه شیعی، امام اول آنان است چیست؟
جورج جرداق، ادیبی دارای گرایشهای سوسیالیستی و متأثر از جریان عمومی پان عربیسم در جهان عرب است. از این منظر او کاملاً نسبت به موقعیت الهیاتی امام علی در اندیشه شیعی بیتفاوت است. موضوع امامت، جانشینی پیامبر و مراتب و مقامات دینی این شخصیت برای او اهمیتی ندارد. در مقابل، سخنوری علی و تواناییهای ادیبانه او در تبیین اندیشههایش و احساس عمیق زیباییهای زبانی و بیانی و تمثیلی در سخنانش برجسته است.
ایکون امام علی در ذهنیت جورج جرداق با ارزشهای عام انسانی مانند: عدالت، برابری و خیرخواهی عجین است. این ایکون در طول تاریخ اسلام نزد اقوام مغلوب تطور نشانهشناختی فراوانی یافته و به نمادی از اعتراض علیه فاتحان تبدیل شده است. بخش وسیعی از این پتانسیل به جهت نقش اعتراضی امام علی در برابر جریان غالب زمان خودش به دست آمده است. به ویژه آن که وی نیز سرانجام جان خود را در این مسیر داد. گرایش به همزادانگاری بین قربانیان سبب شده که ایکون امام علی برای اقلیتهای جهان اسلام، ظرفیتی وسیعتر از چارچوب کلامی و الهیاتی خود یابد. احساس علاقهمندی و ارادت به امام علی از این منظر به جورج جرداق اختصاص ندارد و در بین گروههای متعدد دیگری از اقلیتهای دینی و قومی منطقه به چشم میخورد.
جورج جرداق در علی نمادی از همه فضایل اصیل عربی میبیند. او نماد مردانگی و شهامت و شجاعت و انصاف و راستی و درستی است. ایکونسازی قومگرایانه از امام علی را باید در بستر جریان ملیگرایی عربی در قرن گذشته جستجو کرد. ملیگرایان عرب علی رغم تضعیف هویت دینی به سود هویت قومی، بخش وسیعی از امور دینی را هویتی قومی بخشیدند تا از پتانسیل وسیع معنوی آنها بهره برند. نوع نگرش جورج جرداق به امام علی از همان سنخ نگرش امین الخولی و طه حسین به قرآن است. قرآن در نقش کتاب قوم عرب و امام علی در نقش قهرمان ملی عرب در این گفتمان بروز مییابند. در عین حال نگرش قومگرایانه جورج جرداق با نگاه عام انسانیاش در تناقض نیست.
به این بخش از یکی از مصاحبههای اخیر جورج جرداق توجه کنید:
علی یجب الا یکون ما هو معتمد على عرقیه او فئویه او حزبیه او ایدلوجیه ضیقه، بل ان العداله المتوفره فی علی من عادات عربیه أصیله کحب الخیر والمساعده والنخوه والشهامه والکرم والرجوله والبطوله والفروسیه والشجاعه والعدل والانصاف والثقافه والادب والفکر والعلم والدین ای الزهد ومخافه الله وما غیر ذلک امور تدفعنی فی ان اتخذ من الامام علی علیه السلام ایقونه قومیه عربیه اتفاخر بها».
تفسیر جورج جرداق از امام علی از نگاه هرمنوتیکی تفسیری خوانندهمحور از متنی باز است که ظرفیت قرائتهای بینهایت را دارد. این ویژگی از امتیازات مهم جهانبینی شیعی به شمار میرود. از این جهت که شخصیتهای بنیانگذار در این جهانبینی دارای ظرفیتهای قرائتهای انسانی متنوع بوده و امکان تعامل و همبستگی معنوی را با ادیان و مذاهب و باورهای دیگر فراهم میآورند. این ویژگی افزون بر امام علی در شخصیتهای کلیدی دیگری چون امام حسین و امام مهدی نیز به چشم میخورد. این ویژگی به مقام الهیاتی این افراد مربوط نیست؛ چه این که چنین ظرفیتی در ایکون پیامبر اسلام علی رغم بالاتر بودن مقام دینی وی وجود ندارد.
در نسبت بین دو نگرش دروندینی و بروندینی به شخصیتهای شیعی، رابطهای متضاد به چشم میخورد. به این معنا که هر چند تصور و تعریف ما آزادتر و رهاتر از چارچوب الهیاتیمان باشد، زمینه جذابیت بیشتری برای بیرونیان پدید میآید و هر چند پیوند با ویژگیهای الهیاتی عمیقتر شود و یا به هویتهای خاص مذهبی محدود شوند، از جذابیت بیرونی آنها کاسته میشود. برای مثال از این منظر میتوان به تحلیل سیر اوج و افول مراسم سوگواری امام حسین نزد اهل سنت در دورههای مختلف تاریخی پرداخت. این گرایش در دورههای فقدان یا ضعف تنش فرقهگرایانه به شدت اوج گرفته و در دورههای فرقهگرایی رو به افول یا زوال میگذارد.