گرایش معنوی مسیحیان به امامان شیعه
محمد جواد معموری
حقانیت و اصالت ادیان و جریانهای مذهبی و معنوی را با چهرههای موجود در آن دین یا جریان معنوی میسنجند. ارزش و اعتبار اسلام، و به ویژه تشیع را میتوان به درخشش چهرههایی در آن دانست که همگان، فارغ از گرایشهای دینی و قومی، به بزرگی و عظمت آنها اذعان دارند. اندیشمندان غیر مسلمانان فراوانی، به شخصیت امامان شیعه علاقهمند بودند و درباره آنها مطالبی نوشتهاند. حضور برخی از امامان شیعه در ادبیات مسیحی تا به اندازهای پررنگ است که برخی تألیفات مستقلی در این زمینه صورت گرفته است.
کتاب «علاقه المسیح باهل بیت النبی» اثر شیخ عفیف نابلسی یکی از این تألیفات بوده که توسط انتشارات دارالهادی بیروت چاپ شده است. به زبان فارسی نیز کتاب «پدر، پسر، روحالقدس – تجلی عشق علوی و شور حسینی در شعر شاعران مسیحی» حاصل حضور چند ساله محمدرضا زائری در جامعه لبنان و نشست و گفتوگوهایی با شاعران و ادیبان مسیحی است که برای امام علی(ع) و امام حسین(ع) نوشتهاند و سرودهاند.
گرایش معنوی برخی از مسیحیان به امامان شیعه تا جایی است که گاه با تعبیر مسیحی شیعی از آنان یاد میشود. آنتوان بارا، مؤلف کتاب «حسین در اندیشه مسیحی» یکی از همین مسیحیانی است که به سبب ابراز علاقه شدیدی که به امام حسین میکند، بنا به گفته خود، در کشورهای عربی، به «مسیحی شیعی» معروف است.
این گونه عناوین مسامحهآمیز که گاه در مورد برخی از اهلسنت نیز به کار میرود، در واقع دلالتی اعتقادی ندارد، و بلکه حاکی از آن است که چهرههای اسلامی، از معیارهای والای انسانی و اخلاقی برخوردارند، و گویا برخی از مسیحیان، تجسم مسیح را در امامان شیعه میبینند. شاهد آن که، آنتوان بارا، با رویکردی تحقیقی، ادبی و عاطفی، و با استفاده از نظریات اسلام و مسیحیت، زندگی و شهادت حضرت عیسی از دیدگاه مسیحیت، و زندگی و شهادت امام حسین(ع) از دیدگاه اسلام را با هم مقایسه کرده است.
مرحوم جرج جرداق نیز امام علی را تجسمی از مسیح میدید، و حتی به روایتی از پیامبر مبنی بر شباهت امام با حضرت عیسی استناد میکرد. وی که شش جلد کتاب در معرفی و بزرگذاشت امام علی تألیف کرده است، به تازگی دار فانی را وداع گفت. در تکریم این مؤلف مسیحی، شایسته است که برخی از همفکران عرب وی نیز معرفی شوند؛ افرادی که شاید بتوان بنا به تعبیری که از آنتوان بارا میشود، آنان را نیز مسیحیان شیعی خواند. البته مرحوم جرداق، خود نیز در جلد پنجم از مجموعه «امام علی، صدای عدالت انسانی»، با عنوان «علی و قومیت عربی»، بخشی را آورده است که شامل ارایه دیدگاههای ابوالعلا معری، جبران خلیل جبران و میخائیل نعیمه، و برخی دیدگاههای مستشرقان منصف و غیرمنصف پیرامون شخصیت امام علی است.
۱- خانواده جرداق: مرحوم جرج جرداق تنها فردی از خانوادهشان نبود که به امام علی علاقه داشت. وی همواره از برادرش فؤاد به عنوان مبدأ آشناییاش با امام علی سخن گفته است. فؤاد اشعاری را در تکریم و تمجید امام علی و ویژگی ظلمستیزانه ایشان سروده است که جرج در جلد پنجم از مجموعه «الامام علی صوت العداله الانسانیه» بخشی از آنها را آورده است. فؤاد، امام علی را حکیمی مظلومنواز و ظالمستیز معرفی میکند:
وأنادی الحق فی اعلامه وعلی علم الحق الاشم
کلما عُذب بالجور فتى ودعاه فی دجا الخطب نجم
فهو للظالم رعدٌ قاصف وهو للمظوم فینا معتصم
وهو للعدل حمى قد صانه خلق فذ وسیف وقلم
۲- جرجی زیدان: پس از جرج جرداق، بیشک مهمترین نویسنده عرب مسیحی که امام علی را ستوده است، جرجی زیدان است. وی که پیش از جرج جرداق نیز میزیسته است، داستانهای تاریخی فراوانی نوشته است. در رمان «۱۷ رمضان» به اوضاع آشفته کوفه و ماجرای شهادت امام علی میپردازد. کتابی نیز با عنوان «غاده کربلا» در مورد شهادت امام حسین و ماجرای کاروان اسیران کربلا دارد.
جرجی زیدان، رمانی با نام «عذراء قریش» درباره ماجرای قتل عثمان و ولایت امام نوشته است، و در آن، به دلایل قتل عثمان و نیز ولایت امام علی پرداخته، و فتنهها و آشوبهایی را که در پی این حوادث به وجود آمده، توضیح داده است. همچنین از ماجراهای جنگ جمل و صفین و ماجرای حکمیت و ادعای خلافت معاویه و خروج مصر از تحت ولات امام علی، مطالبی آورده است. از نقاط حایز اهمیت این روایت تاریخی، تبیین و ترسیم چهرهای کاملا منطبق با انتظارات شیعیان از امام علی است.
جرجی زیدان نیز در توصیفهای خود از امام علی، گویا ایشان را تجسم مسیح یا همتراز با ایشان میدانست و نمیتوانست یکی از آنها را بر دیگری ترجیح دهد: «اگر بگویم مسیح از علی (علیه السلام) بالاتر است عقلم اجازه نمی دهد، و اگر بگویم علی (علیه السلام) از مسیح بالاتر است دینم اجازه نمی دهد.» (محمد ابراهیم سراج، امام علی علیه السلام خورشید بیغروب، ص ۳۲۵)
۳- جبران خلیل جبران: جبران خلیل جبران، نویسنده و شاعر فقید لبنانی، یکی دیگر از شیفتگان امام علی است که به ایشان را اولین اعراب میدانست که با روح کلی جهان تماس پیدا کرده بود. اظهار نظر احساسی جبران خلیل جبران درباره سبقت امام علی بر دوران خود، در میان شیعیان بسیار شهرت دارد و شهید مطهری در کتاب عدل الهی نیز به آن اشاره کرده است: «علی(ع) پیش از زمان خودش بود، و من از این رمز آگاه نیستم که چرا روزگار گاهی افرادی را در زمان پیش از زمان خودشان بوجود میآورد.» (مرتضی مطهری، عدل الهی، ص ۳۳۱) البته امام علی نیز همواره از این که در میان جماعتی ناآگاه و قدرنشناس گیر افتاده بود، شاکی بود: «غدا ترون ایامی ، و یکشف لکم عن سرائری ، و تعرفوننی بعد خلو مکانی و قیام غیری مقامی» (نهجالبلاغه، خطبه ۱۴۹)
۴- میخائیل نعیمه: وی، یکی از متفکران عرب و از پیشگامان نهضت تجددطلبی است که همواره نامش در کنار جبران خلیل جبران مطرح میشود. جرج جرداق از میخائیل نعمیه در کنار خلیل جبران در جلد پنجم کتابش نام میبرد، و مراوداتی میان او و میخائیل نعیمه وجود داشت. میخائیل نعمیه در ضمن نامهای به مرحوم جرداق مینویسد: «توجه داشته باشید که جبران بیاندازه از علی(ع) تجلیل میکرد و او را همردیف پیامبر خدا میدانست!»
میخائیل نعمیه، خود در میان تعریف از کتاب مرحوم جرداق میگوید: «قدرتنمایی و قهرمانی امام علی(ع) تنها در حدود میدانهای جنگ نبود، قهرمانی بود در صفای بصیرت، و طهارت وجدان، و سحر بیان، و حرارت ایمان، و عمق روح انسانیت، و بلندی همت، و نرمی طبیعت، و یاری محروم و رهایی مظلوم از چنگال متجاوز و ظالم، و فروتنی برای حق به هر صورت و مظهری که حق برایش تجلی نماید. این نیروی قهرمانی همیشه محرک و انگیزنده است، گر چه روزگارها از آن بگذرد …»
۵- پولس سلامه: این شاعر مسیحی عرب، از مشهورترین شاعران و ادیبان کلاسیک لبنان است که نخستین بار ترکیب و قالب حماسهسرایی را برای روایت یک حادثه تاریخی در ادبیات معاصر عربی عرضه کرد. سلامه یکی از شاعرانی است که بخش مهم اشعار خود را به مدح و رثای اهل بیت پیامبر اسلام اختصاص داد. وی در دیوان خود به نام «عید الغدیر» که بین مردم به «ملحمه الغدیر» (حماسه غدیر) شهرت دارد، به مهمترین فرازهای زندگی پیامبر اسلام و اهل بیت ایشان اشاره میکند و کتاب خود را با واقعه کربلا و ذکر حال اسیران شام و کوفه به پایان میبرد.
نخستین قصیده این مجموعه، نیایش به درگاه الهی است، و با عباراتی در وصف امام علی(ع) به پایان میرسد. قصیده پایانی کتاب نیز که حکم نتیجه را دارد با نیایش به درگاه الهی آغاز میشود، و با ذکر دیدگاههای شاعر درباره بنی امیّه ادامه مییابد. آنگاه شاعر امام علی(ع) را مخاطب قرار داده، و ضمن شکوه از بیماری که او را در طول سرودن قصائد، خانهنشین ساخته بوده است، صبر خود را در مصایب، نوعی اقتدا به حضرت عیسی(ع)، پیامبر اسلام(ص) و امام علی(ع) و امام حسین(ع) میداند.
وی در بخشی از اشعار خود میگوید که حق، چنان در من مسیحی جوشید که از شدت محبتش مرا شیعه علی خواندند. ای آسمان گواه باش و ای زمین شهادت بده که من علی را دوست میدارم:
هُوَ فخرُ التاریخِ لا فخرَ شعبٍ یصطَفِیهِ ویدعِیهِ وَلِیا
جَلجَلَ الحقُ فی المسیحی حتى صَارَ مِن فَرطِ حُبِهِ عَلَویا
أنا مَن یعشقُ البطولهَ والإلهامَ والعدلَ و الخلقَ الرَضِیا
فإذا لم یکن عَلی نَبیاً فَلَقَد کانَ خُلُقَهُ نَبوّیاَ
أنتَ ربٌ للعالمینَ الهی فَأَنِلهُم حَنَانَک الأَبَویاَ
وأَنِلنی ثوابَ ما سَطَرَت کفِّی فهاجَ الدموع فی مقلتیا
سِفرُ خیرُ الأنامِ مِن بعدِ طَهَ مَا رَأَى الکونُ مِثلَهُ آَدمیا
یا سماءُ اشهَدِی و یا ارضُ قَرِّی واخشَعِی إنَنی ذَکرتُ عَلیا
۶- سلیمان کتانی: مرحوم کتانی در نوشتن برای امامان شیعه، بسیار پرکار بود و تألیفات مستقلی برای بیشتر امامان شیعه داشت. او در حوزه شرح احوال وزندگینامهها، کتاب زندگی پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) را به نام «محمد شاطیء وسحاب» (محمد، ساحل و ابرها) به رشته تحریر در آورد. در سال ۱۹۶۵ کتاب دیگری پیرامون زندگی امام علی(ع) به نام «الامام علی نبراس و متراس» (امام علی، چراغ و سنگر) نوشت که در مسابقه کتابخانه عربی اسلامی در نجف اشرف، حایز جایزه نخست گردید.
سپس کتابی درباره حضرت فاطمه زهرا(س) به نام «فاطمه الزهراء وترٌ فی غمد» (فاطمه زهرا، زهی در نیام) تألیف کرد که این کتاب نیز حایز جایزه نخست شد. وی در همین کتابش درباره حضرت زهرا مینویسد:«قهرمانى به تن و بازو نیست، به تاج و تخت هم نیست؛ بلکه قهرمانى در به کارگیری منطق عقل و استدلال است. آنگاه بایستی هدفها را تعیین کرد و برنامه را ترسیم نمود. قهرمانى زهرا، چیزى جز این معنای بزرگ نبود. از این رو، از هر چه عامل بیداری و خیزش دیگران مىشد بهره گرفت، بى آنکه بازوان ناتوان و نزار، و پهلوهاى لاغر و نحیف وى در این خواست، مانعش باشد». (فاطمه الزهراء وتر فی غمد، ص ۲۱۱)
وی کتابی دیگر درباره امام حسن(ع) تألیف کرد که آن را «الامام الحسن، الکوثر المهدور» (امام حسن، کوثر بربادرفته) نام نهاد، و در آن به شرح زندگی امام حسن(ع) به طور کامل پرداخت. به نظر سلیمان کتانی، امام حسن، قربانی وحدت امت در آن زمان شد، و در دورنگه داشتنِ حکومت و امت از شورشهای تند و سختی که خون امت را به هدر می داد، موفق شد. کتانی سپس به تألیف کتابی درباره امام حسین(ع) به نام «الامام الحسین فی حله البرفیر» (امام حسین در قبایی ارغوانی ) پرداخت.
کتاب کتانی درباره امام زینالعابدین به نام «الامام زین العابدین عنقود مرصـّع» (امام زینالعابدین، خوشهای زرین) نیز موفق به دریافت جایزه شد. وی درباره امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) نیز کتابهایی با نامهای «الامام باقر نجی الرسول» «الامام جعفر الصادق ضمیر المعادلات» «الامام الکاظم ضوء مقهور الشعاع» دارد.
۷- نصری سهلب: حضور امام موسی صدر در لبنان باعث شده بود تا ادیبان و شاعران لبنان، گرد او جمع شوند و مراسم ادبی متفاوتی برپا شود. در روز عید غدیر نیز مراسم شعرخوانی در تکریم امام علی و دیگر امامان اهل بیت با حضور شاعرانی از تمام لبنان از جمله جناب نصری سهلب برپا میشد.
نصری سهلب اشعار زیبایی در مدح و رثای امام علی و امام حسین دارد و در معرفی و بزرگداشت امام علی کتابی به نام «فی خطی علی» (در مسیر علی) دارد که در مقدمه آن مینویسد: «علی(ع) از انسانهایی بود که مرگ برایشان مقدر شده بود تا ملتها و امتها را زنده کنند. دشمنان علی، آنهایی بودند که زندگی را بر مرگ ترجیح دادند، پس با زندگی خویش، مردند و فراموش شدند. بزرگداشت او، تنها بزرگداشت قهرمانی نیست که به شهادت رسید و در وجدان خدا، جاودان شد، بلکه یادآوری خیانتکارانی نیز هست که در حقش خیانت کردند و در آتش جهنم جاودان شدند … چرا در مسیر علی و امثال ایشان که قهرمانان ایمان و شیران میدان بودند، گام برنداریم! حسین و خاندانش در کربلا کشته شدند ولی در وجدان ملت برای همیشه زنده خواهند بود. با خفت در زمینی زندگی میکنیم که هر روز خوار و ذلیلمان میکنند. چرا در میدان جهاد در راه وطن و این امت زخمدیده و کرامت از دسترفتهمان خون ندهیم و همخوان با قهرمان کربلا که قهرمان همه زمانها است، در مسیر علی و خاندانش گام برنداریم!»
این افراد، تنها برخی از مسیحیان علاقهمند به اهلبیت پیامبر اسلام بودند، و گنجایش قلمفرسایی در این زمینه، میتواند بسیار بیشتر از این باشد. اما نکته حایز اهمیت در این بین، تجمع بیشتر این افراد در منطقهای است که از تنوع فرهنگی و دینی بالایی برخوردار بوده و مجال اندیشیدن به دیگری، فارغ از درگیریهای طایفهای و مذهبی را به ایشان میداده است، و متفکران را به این نتیجه میرساند که اختلافها در هسته اصلی ادیان و در میان متدینان واقعی به آن ادیان، بسیار کمتر از اخلافاتی است که در ظاهر جوامع شاهد آن هستیم.حقانیت و اصالت ادیان و جریانهای مذهبی و معنوی را با چهرههای موجود در آن دین یا جریان معنوی میسنجند. ارزش و اعتبار اسلام، و به ویژه تشیع را میتوان به درخشش چهرههایی در آن دانست که همگان، فارغ از گرایشهای دینی و قومی، به بزرگی و عظمت آنها اذعان دارند. اندیشمندان غیر مسلمانان فراوانی، به شخصیت امامان شیعه علاقهمند بودند و درباره آنها مطالبی نوشتهاند. حضور برخی از امامان شیعه در ادبیات مسیحی تا به اندازهای پررنگ است که برخی تألیفات مستقلی در این زمینه صورت گرفته است.