آیا صوت زن عورت است؟
مهدی عسگری در یادداشتی برای دین آنلاین به بررسی یکی از مسائل فقهی جنجالبرانگیز پرداخته است: آیا صدای زن «عورت» محسوب میشود؟ این پرسش، ریشه در عبارت «صوت المرأه عوره» دارد که برخی آن را روایت دانستهاند. عسگری با تحلیل تاریخی و فقهی این موضوع، به پاسخهایی قابلتوجه دست یافته است. عسگری مینویسد که این عبارت در منابع روایی شیعه و سنی دیده نمیشود. با این حال، در برخی کتب فقهی، همچون آثار علامه حلی، بهعنوان روایت مطرح شده است. نکته مهم این است که برخی فقهاء مانند آیتالله شبیری زنجانی معتقدند این عبارت بیشتر تفسیر یا استنباطی فقهی از روایاتی نظیر «المرأه عوره» است و نه خود روایت.
عورت، واژهای در ادبیات دینی و فقهی است که به معنای هر آنچیزی بهکار میرود که پوشاندن آن لازم است یا آشکار شدن آن موجب شرم میشود. این مفهوم گاه به بدن، گاه به صدا، و گاه به رفتار تعمیم داده شده است. در این یادداشت، به موضوع ارتباط صوت زن با مفهوم عورت پرداخته خواهد شد و به پرسشهایی درباره این دیدگاه پاسخ داده میشود:
- آیا «صوت المرأه عوره» که در برخی از منابع فقهی به آن اشاره شده روایتی است که از معصومین (علیهم السلام) روایت شده است؟
- دیدگاه فقهاء در این باره چیست؟
- آیا «صوت المرأه عوره» مانند «المرأه عوره» است؟
در ادامه به این سه سؤال پاسخ داده خواهد شد.
آیا «صوت المرأه عوره» روایت است؟
در پاسخ به این پرسش که «صوت المرأه عوره» روایت است یا خیر، باید گفت که با جستوجو در منابع حدیثی شیعه و سنی این با این الفاظ روایتی یافت نشد. اما در برخی از کتابهای فقهی این عبارت بهعنوان روایت مطرح شده است. فیالمثل مرحوم علامه حلی (ره) در مسئله 35 از أجوبه المسائل المهنائیّه پیش از این عبارت مینویسد: «روی أنّ صوت المرأه عوره» (حلی، أجوبه المسائل المهنائیّه، ص 40). واژه «روی» میتواند اشاره به این باشد که ایشان این عبارت را کلام معصوم تلقی کردهاند.
آیتاللّٰه شبیری زنجانی درباره این سخن علامه حلی دو احتمال را مطرح کردهاند:
احتمال اول: مرحوم علامه حلّى (ره) به اتکاء حافظه، عبارتى را که فقهاء تعبیر کردهاند و آن را به عنوان علت فتوا ذکر کردهاند، به عنوان روایت نقل کرده است.
احتمال دوم: اینکه در روایات بسیار آمده: «المرأه عوره»، مرحوم علّامه (ره) از این روایت استنباط کرده که «صوت المرأه عوره»، از این حدیث چنین فهمیده که تمام جهات مربوط به زن که با مخفى بودن تناسب دارد، عورت مىباشد، در نتیجه صداى زن هم عورت خواهد بود (شبیری زنجانی، کتاب نکاح، ج 3، ص 864).
ایشان احتمال دوم را بر احتمال اول ترجیح دادهاند (همانجا).
برخی از فقهاء نیز واژه «روی» را نیاورده و عبارت «صوت المرأه عوره» را روایت دانستهاند، اما برای آن مصدری ذکر نکردهاند (شیرازی، من فقه الزهراء علیها السلام، ج 1، ص 58).
شاید بتوان گفت مصدر آنها برای روایت دانستن این عبارت روایتی است که از رسول خدا به صورت مرسل روایت شده که حضرت فرمودند: «… وَنَهَى النِّسَاءَ عَنْ إِظْهَارِ الصَّوْتِ إِلَّا مِنْ ضَرُورَه…» (ابنحیون، دعائم الإسلام، ج 2، ص 215؛ محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج 14، ص 281).
با توجه به آنچه گفته شد میتوان گفت که عبارت «صوت المرأه عوره»: 1. در هیچ منبع روایی شیعه و سنی نقل نشده است؛ 2. برخی از فقهاء این عبارت را روایت تلقی کردهاند، اما برای آن مصدری ذکر نکردهاند.
دیدگاه فقهاء درباره عبارت «صوت المرأه عوره»
فقهاء در این باره دیدگاههای متفاوتی دارند:
الف) برخی معتقدند که این عبارت اشاره به این دارد که اجنبی صدای زنان را نشنود. صاحب الحدائق الناضره بعد از نقل این قول از برخی از فقهاء مینویسد:
وأنت خبیر بأنه لم یقم عندنا ما یدل على ما ادعوه من کون صوتها عوره وأنها منهیه عن إسماعه الأجنبی بل ظاهر الأخبار الداله على تکلم فاطمه (علیها السلام) مع الصحابه فی مواضع عدیده ولا سیما فی المخاصمه فی طلب میراثها والإتیان بتلک الخطبه الطویله المشهوره کما نقلناها بطولها فی کتابنا سلاسل الحدید فی تقیید ابن أبی الحدید و تکلم النساء فی مجلس الأئمه (علیهم السلام) هو خلاف ما ذکروه (بحرانی، الحدائق الناضره، ج 8، ص 141).
ب) برخی معتقدند که صوت زنان به صورت مطلق عورت نیست؛ بلکه زمانی عورت است که ترس از وقوع در فتنه باشد (بحرانی، الأنوار اللوامع، ج 10، ص 381) برخی از «وقوع در فتنه» به «التذاذ جنسی» تعبیر کردهاند (تبریزی، صراط النجاه، ج 10، ص 440).[1]
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در دیدگاه فقهاء اصل بر این است که صوت زن عورت نیست و سیره امامان (علیهم السلام) به خلاف آن است، اما اگر به قصد التذاذ جنسی باشد یا ترس از وقوع در فتنه باشد، فقهاء شنیدن صدای زنان را جایز ندانستهاند.[2]
آیا «صوت المرأه عوره» مانند «المرأه عوره» است؟
در پاسخ به این پرسش[3] باید گفت که این دو عبارت در ارزش و اعتبار یکسان نیستند؛ زیرا المرأه عوره روایتی صحیحالسند در کتب حدیثی اهل سنت دارد و در میان شیعیان نیز به دلیل شهرت عملی مورد پذیرش واقع شده است. اما «صوت المرأه عوره» عبارت مشهوری از فقهاء است که در مجامع روایی سنی و شیعی نمیتوان از آن سراغی گرفت. ازاینرو، این دو عبارت همعرض نیستند.[4]
نتیجه
با توجه به آنچه گفته شد میتوان نتایج ذیل را گرفت:
- عبارت «صوت المرأه عوره» روایت نیست و در مجامع روایی اهل سنت و شیعه نقل نشده است؛
- فقهاء بر این نظر هستند که مطلق صوت زن عورت نیست؛ بلکه اگر شخص به قصد التذاذ جنسی یا ترس از وقوع در فتنه را دارد، جایز نیست که بشنود؛
- «المرأه عوره» با «صوت المرأه عوره» در یک درجه از اعتبار نیست. برای عبارت اول مستند روایی در مجامع روایی اهل سنت وجود دارد و شیعیان نیز با توجه به شهرت عملی به مفاد آن عمل میکنند، اما عبارت دوم صرفاً قولی است که فقهاء به آن اعتقاد دارند.
منابع
ابنحیون، نعمان بن محمد مغربی، (1385)، دعائم الإسلام، تحقیق آصف فیضی، دوم، قم: مؤسسه آل البیت علیهم السلام.
بحرانی، حسین بن محمد، (بیتا)، الأنوار اللوامع فی شرح مفاتیح الشرائع، تحقیق محسن آلعصفور، قم: مجمع البحوث العلمیّه.
بحرانی، یوسف بن احمد، (1405)، الحدائق الناضره فی أحکام العتره الطاهره، تحقیق محمدتقی ایروانی و سیدعبدالرزاق مقرم، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
تبریزی، جواد، (1427)، صراط النجاه، قم: دار الصدیقه الشهیده.
شبیری رنجانی، سید موسی، (1419)، کتاب نکاح، تحقیق مؤسسه پژوهشی رایپرداز، قم: مؤسسه پژوهشی رایپرداز.
شیرازی، سید محمد، (1428)، فقه استدلالی، قم: رشید.
علامه حلی، حسن بن یوسف، (1401)، أجوبه المسائل المهنائیّه در مجموعه مصنفات شیخ مفید، قم: چاپخانه خیام.
المناهجی الأسیوطی، (1417)، جواهر العقود، تحقیق مسعد عبدالحمید محمد السعدنی، بیروت: دار الکتب العلمیّه.
نوری، حسین بن محمدتقی، (1408)، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، تحقیق مؤسسه آل البیت علیهم السلام، قم: مؤسسه آل البیت علیهم السلام.
ارجاعات:
[1] . درباره آنچه گفته شد باید دو نکته را تذکر داد:
الف) تفکیک بین الف و ب صرفاً جنبه ایضاحی دارد و نه میتوان هر دو را یکی تلقی کرد؛
ب) بحث از عبارت «صوت المرأه عوره» در جایجای کتاب فقهاء مطرح شده است؛ گاهی در بحث صلاتهای جهریه و گاهی در بحث از اذان و… . در اینجا صرفاً خود عبارت و فتوای فقهاء مسئله است، نه مسئلهای که سبب شده تا این فتوا داده شود.
[2] . در میان عالمان اهل سنت نیز با توجه به برخی از پرسشها که بانوان از پیامبر (صلوات اللّٰه علیه و آله) داشتند، به این نتیجه رسیدهاند که صوت زن عورت نیست رک: المنهاجی الأسیوطی، جواهر العقود، ج 2، ص 171.
[3] . دلیل مطرح کردن این سؤال و جواب از آن جهت است که برخی از فقهاء «صوت المرأه عوره» را مانند «المرأه عوره» دانستهاند. فیالمثل نک: شیرازی، من فقه الزهراء علیها السلام، ج 1، ص 58.
[4] . برای بررسی «المرأه عوره» به یادداشتی دیگر از این نویسنده.
پیشنهاد سردبیر:
«آواز و آهنگ»؛ نگاهی به کتاب «غنا» اثر حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای نوشته محمدتقی سهرابیفر