تحلیل فیلم موسی کلیم الله؛ تفاوتهای روایت اسلامی و توراتی در اولین قسمت سهگانه حاتمیکیا
فیلم موسی کلیم الله به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا، در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر توجهها را جلب کرده است. آرش آبائی، پژوهشگر و مدرس علوم دینی یهود، در نقد این فیلم به بررسی جنبههای تاریخی، دینی و سینمایی آن پرداخته و چالشهای کارگردانی را در کنار نقاط قوت آن از نگاه مطالعات یهود مطرح میکند. در این متن، نویسنده به مقایسه روایتهای اسلامی و یهودی از تولد حضرت موسی پرداخته و به ویژگیهای خاص فیلم که در آن نمادهای مذهبی و معجزات به شکل چشمگیری به نمایش درمیآید، اشاره میکند.
فیلم موسی کلیم الله در جشنواره فیلم فجر در سال ۱۴۰۳، روایت تولد حضرت موسی را از دیدگاه اسلامی به تصویر میکشد. آرش آبائی، در نقد خود به بررسی دقیق فیلم پرداخته و تفاوتهای موجود بین روایت توراتی و اسلامی را توضیح میدهد. وی به انتقاد از نحوه پردازش داستان، از جمله استفاده افراطی از جلوههای ویژه و معجزات غیرمنطقی در فیلم، پرداخته و آن را ابزاری برای رهایی از کمبودهای فیلمنامهای میبیند. این نقد، با توجه به پسزمینهی نویسنده، به شکل متفاوت و تحلیلی از همگرایی و اختلاف میان دو روایت مذهبی مختلف نگاهی تازه میاندازد.
آرش آبائی: اخیراً به تماشای فیلم موسی کلیم الله در چهل و سومین دورهی جشنواره فیلم فجر (بهمن ۱۴۰۳) نشستم. این فیلم محصول ۱۴۰۳ به کارگردانی و نویسندگی ابراهیم حاتمیکیا و تهیهکنندگی سید محمود رضوی است. فرجالله سلحشور، فیلمنامهی ابتدایی این فیلم را نوشته بود، و پس از درگذشت او، حاتمیکیا بازنویسی آن را انجام داد.
فیلم موسی کلیم الله، سهگانهای است که کل زندگانی حضرت موسی را به نمایش خواهد گذاشت. در بخش نخست، ماجرای تولد حضرت موسی تا لحظهی سپردن آن نوزاد به رود نیل را نمایانده است و ظاهراً قرار است دو قسمت دیگر از آن نیز دربارهی مقاطع دیگر زندگانی حضرت موسی تهیه شود. مدت فیلم در نسخهی جشنواره حدود دو ساعت و نیم است که بسیار طولانی به نظر میرسد.
پیش از هر چیز باید یادآور شوم که در فیلمهایی که بر اساس واقعهی شناخته شدهی تاریخی یا متن معروف دینی ساخته میشود، به دلیل شناخت قبلی و تسلط مخاطب بر کل داستان، غالباً انتظار از آن بسیار بالاست و تمام جزئیات آن زیر تیغ نقد مخاطبان غیر حرفهای سینما قرار میگیرد، و از این لحاظ نویسندگی و کارگردانی چنین فیلمهایی از حساسیت و دقت بالایی باید برخوردار باشد.
دیدگاه اسلامی در فیلم موسی کلیم الله
اول؛ باید توجه داشت که فیلم بر اساس دیدگاه اسلامی و با اتکا بر منابع اسلامی تهیه شده است. در تیتراژ پایانی فیلم، در بخش منابع، از میان دهها منبع مورد استفاده، فقط نام «ترجمهی تورات» به چشم میخورد و سایر منابع تماماً تعلق به حوزهی اسلام دارد. حتی در میان اسامی مشاوران فیلمنامه نیز هیچ اسمی از عالمی کلیمی به چشم نخورد. لذا وجود تفاوتهایی با روایت توراتی و یهودی بدیهی است، بهخصوص اینکه در روایت توراتی، دختر فرعون موسی را از آب میگیرد و او را به فرزندی میپذیرد، اما در دیدگاه اسلامی، آسیه، زن فرعون، موسی را به فرزندی میگیرد (که البته هنوز این قسمت از فیلم به آن نپرداخته است).
دوم؛ علیرغم غالب بودن دیدگاه اسلامی، منطقا روایت توراتی نیز باید مورد توجه قرار گیرد که ظاهراً این امر با صرفنظر از برخی جزئیات، رعایت شده و از این نظر اختلافی فاحش یا تناقضی جدی با باورهای یهودی در این قسمت از فیلم دیده نشد.
هرچند همانطور که پیشاپیش انتظار داشتم، برخی نمادهای اسلامی در لابلای فیلم گنجانده شده، مانند آن که رهبر عبرانیان، از اجدادشان و عهد خداوند با آنان یاد میکند و در میان اسامی ابراهیم و اسحاق و یعقوب و یوسف، نام اسماعیل را هم به میان میآورد، علیرغم آنکه بنیاسرائیل از اسماعیل به عنوان جد خود یاد نمیکنند. و یا در پایان فیلم، یوکابد مادر موسی، او را در رود نیل رها میکند و دعا میکند که او در پناه «پنج نور الهی» محافظت شود و پنج شعاع نور نیز بهصورت نمادین صحنه را روشن میکند، و لابد به نظر نویسنده، یوکابد عبرانی در ۳۳۰۰ سال پیش به پنج تن آل عبا معتقد و متوسل شده است!
اختلافات فیلم موسی کلیم الله با روایت یهودی
سوم؛ برخی اختلافات موجود با روایت یهودی به این شرح است: در فیلم، فرعون مصر عقیم و بیفرزند تصویر شده، اما در تورات، خداوند فرزند نخستزادهی فرعون را میکشد، بدین معنا که او صاحب فرزندانی بوده که نخستزادهاش به عنوان مجازات الهی، هلاک میشود. در فیلم، موسای نوزاد با برادرش هارون سخن گفته و نامش را اعلام میکند و بعداً خداوند نیز نام موسی را به یوکابد مادرش اعلام میکند، اما در تورات، دختر فرعون بر موسی نام میگذارد به معنای «از آب کشنده»، و در روایت تلمودی، یوکابد نام فرزندش را «یِقوتیئِل» نامید.
چهارم؛ در فیلم، خداوند با یوکابد صحبت میکند، اما در تورات چنین امری مذکور نیست. همچنین، در همین موضوع، عمران (پدر موسی) با یوکابد دربارهی صحت وحی خداوند به او به مباحثهای الاهیاتی میپردازد، گویی که این زوج سادهی عبرانی، سالها در رشتهی الاهیات تحصیل کرده و نظریات متفاوت خود را به بحث گذاشتهاند!
استفاده فیلم موسی کلیم الله از معجزات خودساخته در فیلم
پنجم. کارگردان برای فرار از طرح یک فیلمنامه قوی و حرفهای، و برای حل خلاءهای موجود در ماجراهای فیلم، دست به ابداع معجزات خودساخته میزند. در یک صحنه، مردی برای افشای تولد موسی نزد فرماندهی مصری میرود، اما در لحظهای که میخواهد این راز را بازگو کند، ناگهان لال میشود! چنین ترفندی در یک صحنهی هیجانانگیز فیلم که نفس مخاطب را حبس کرده است، نیاز به کارگردانی حرفهای ندارد!
هر درس ناخواندهای هم میتواند برای فرار از حل این معضل، معجزهای از خود اختراع کند. مثلاً آن فرمانده دود شود و به هوا برود، یا آن مرد سخنچین نامرئی شود و صدها ترفند سادهلوحانهی دیگر! اما یک کارگردان با تجربه و حوصله، بهجای پاک کردن صورت مسئله، میتواند دهها راهحل منطقی وارد صحنه کند، مانند آنکه حواس فرمانده به شورش مردم جلب شود، یا حرف آن سخنچین را به علت تناقضات یا وجود شاهد خلاف آن نپذیرد و این صحنه بهطور باورپذیر پایان یابد و در عین حال، هیجان آن نیز حفظ شود.
در صحنهای دیگر، جایی که سربازان مصری در حال جستجوی موسی در خانه هستند، ناگهان ماری از ناکجا ظاهر شده، دست سرباز را میگزد و سرباز فرار میکند. اما دیگر از آن مار اثری دیده نمیشود. مخاطب نمیبیند که مار پس از گزیدن آن سرباز چه شد، آیا همچنان در نزدیکی موسی و یوکابد هست یا نه. به ناچار باید این را نیز معجزهای ساختهی کارگردان بداند که مشکل را با آن رفع کرده است.
در نمونهای دیگر، در صحنهی پایانی فیلم موسی کلیم الله که یوکابد و مریم موسی را در سبدی در رود نیل رها میکنند، آن فرمانده مصری که آنها را تعقیب کرده، خود را به آب میزند تا آن سبد را به چنگ آورد.
در این صحنهی هیجانانگیز نیز دهها راه منطقی برای هلاکت آن مصری یا دست نیافتن به سبد قابل تصور است. اما جناب حاتمیکیا به سادگی معجزهای دیگر از خود ابداع میکند، و مانند یک فیلم اکشن جنگی، سریعا یک تمساح را از نیزار به سوی آن مصری روانه میکند. (توجه کنید که مثلاً تمساح بهطور طبیعی نیز در حال شنا در نیزار نیست، و به مریم و یوکابد که آنها هم در آب هستند وقعی نمینهد، بلکه توسط کارگردان محترم مانند یک موشک کروز به سوی آن مصری شلیک میشود) و فرماندهی مصری قبل از رسیدن به سبد حاوی موسی، توسط تمساح دریده میشود و فیلم به خوشی پایان مییابد.
چنین صحنههایی حاکی از آن است که نویسنده و کارگردان فیلم موسی کلیم الله، حوصلهی پخته کردن تمام صحنهها را نداشته، و یا معتقد است که هر چه معجزه و اعمال خارقالعاده در فیلم بیشتر باشد، آن را دینیتر و الاهیتر مینمایاند. هرچند اهل فن در امور الاهیاتی میدانند که بدون کاربرد مکرر معجزات، امور و اتفاقات طبیعی نیز حاصل تقدیر الهی میتواند تلقی شود. ولی احتمالاً کارگردان راه سریعتر و آشکارتر را ترجیح داده است.
نمایشی غیرواقعی از جمعیت عبرانیان
ششم. در فیلم موسی کلیم الله، کل جمعیت عبرانیان مصر به اندازه یک روستای کوچک هم به نظر نمیرسد! در حالی که در فیلم به حضور عبرانیان در شهر گوشن اشاره شده که تورات نیز آن را سکونتگاه عبرانیان میداند، اما تورات در روایت خروج از مصر، جمعیت عبرانیان را میلیونی و معادل 600 هزار مرد (غیر از زنان و کودکان) تصویر کرده است. با این حال، در صحنههای فیلم، تنها حدود 20-30 نفر در حال رفت و آمد، تجمع و اعتراض هستند. جالب اینجاست که حتی با استفاده از امکانات رایانهای پیشرفته در ساخت فیلم، این جمعیت نتواسته به شکلی انبوه و طبیعی به نمایش درآید.
علاوه بر آن، مشکلی که در بسیاری از فیلمهای سفارشی و ایدئولوژیک دیده میشود، این است که دشمنان بهشکل ابله و غیرمعقول نمایش داده میشوند. در فیلم موسی کلیم الله، فرعون و دار و دستهاش به عنوان رهبران یک کشور ابرقدرت، بهگونهای عجولانه و سادهلوحانه تصمیم میگیرند و در نهایت شکست میخورند. بحثهای دربار فرعون عمق و پیچیدگی خاصی ندارند. این وضعیت باعث شده است که در برخی از صحنهها، فیلم از حالت تاریخی و دینی خارج شده و به فضای طنز نزدیک شود.
افراط فیلم موسی کلیم الله در استفاده از جلوههای ویژه و هوش مصنوعی
هفتم. ابزارهای جلوههای ویژه و هوش مصنوعی در فیلم موسی کلیم الله، چنان بهصورت افراطی و گاه ناشیانه به کار رفته است که این فیلم بیشتر شبیه به یک انیمیشن است تا یک فیلم طبیعی. تقریباً همهی عناصر فیلم به غیر از بازیگران اصلی و حتی موسی نوزاد، حاصل استفاده از جلوههای رایانهای است، و این استفاده بهطور کاملاً غیرطبیعی انجام شده است.
مخاطب فیلم موسی کلیم الله هرگز در محیطی طبیعی و واقعی احساس حضور نمیکند؛ همهجا روشن و تمیز است. واقعیت این است که حتی برخی از کارتونهای معروف دوران کودکی که با امکانات غیر رایانهای 50 سال پیش ساخته میشدند، از نظر سرعت حرکت اجسام، رفت و آمدها، و تصویرسازی مناظر طبیعیتر از برخی صحنههای این فیلم به نظر میرسند.
فیلم موسی کلیم الله در بخش اول خود، صرفنظر از زمان طولانی و برخی جزئیات ذکر شده، فیلمی قابلقبول و امانتدار در بازنمایی روایت تولد حضرت موسی است. تماشای آن به علاقهمندان روایات تاریخی و دینی توصیه میشود.
14 بهمن 1403