تعارض قواعد اخلاق قرآنی با اخلاق جهانی؛ چالش‌های نظام‌مندی اخلاق در قرآن از نگاه مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان در یکصد و هشتمین جلسه انجمن مباحثات قرآنی، به بررسی نظام‌مندی اخلاق قرآنی پرداخت و با طرح دیدگاه‌های مختلف، چالش‌های پیش‌روی این نظریه را تحلیل کرد. وی با تأکید بر اخلاق جهانی و تعارض‌های احتمالی آن با قواعد قرآنی، به تبیین و تحلیل دیدگاه‌های موجود پرداخت. این نشست با حضور اندیشوران و صاحب‌نظران حوزه مطالعات قرآنی و اخلاق، برگزار شد.

یکصد و هشتمین جلسه انجمن مباحثات قرآنی در تاریخ 29 بهمن 1403 با سخنرانی  مصطفی ملکیان در موضوع «نظام‌مند بودن اخلاق قرآنی، آرای موافقان و مخالفان» برگزار شد. این جلسه با حضور جمعی از اندیشوران و علاقه‌مندان به مباحث قرآنی و اخلاقی، فضایی پربار و علمی را ایجاد کرد.

پیش از شروع سخنرانی، جلسه‌ای با حضور اندیشوران و صاحب‌نظران این عرصه برگزار شد. در این بخش، موضوعات زیر مورد بررسی قرار گرفت:

  • عوامل گسترش خشونت و بزه در جهان: یکی از مهم‌ترین دلایل افزایش خشونت و بزه در سطح جهانی، غلبه ماتریالیسم اخلاقی و تضعیف نهاد دین به‌عنوان پشتوانه‌ی اخلاق است. این موضوع با اشاره به شعر ما که کورانه عصاها می‌زنیم، لاجرم قندیل‌ها را بشکنیم مورد تأکید قرار گرفت.
  • راه‌حل اقناع نسل جدید: تنها راه ارتباط مؤثر با نسل جدید، گفت‌وگوی عقلانی همراه با ترکیبی از عواطف و هیجانات است. این روش می‌تواند به درک متقابل و کاهش تنش‌ها کمک کند.

فهرست عناوین

تحلیل ملکیان درباره علل افزایش بزه و خشونت

در بخش پیش از سخنرانی،  ملکیان علل افزایش بزه و خشونت و افول اخلاق در جامعه را به دو دسته‌ی عوامل خاص جامعه ایران و عوامل عام جهانی تقسیم‌بندی کرد. وی در توضیح عوامل عام، به موارد زیر اشاره کرد:

  1. غلبه سرمایه‌داری: در جهان امروز، سرمایه‌داری با ترویج مصرف و سود و تأکید بر درآمدآوری هرچه بیشتر، افراد را به سمت استفاده از هر راهی برای کسب درآمد سوق می‌دهد. این موضوع باعث افزایش کمیت کار (مانند اضافه‌کاری) و کاهش کیفیت زندگی می‌شود، که در نهایت منجر به از دست دادن فرصت استراحت و تأمل ، خستگی، فرسودگی و کاهش توان اخلاقی افراد می‌گردد.
  2. فقر در برج: ملکیان با تفکیک فقر در خرج و فقر در برج، نگرانی اصلی امروز را ناتوانی در تبرج (یعنی نمایش و بروز اجتماعی) دانست. این ناتوانی باعث ایجاد حرص، آز و در نهایت افزایش بزه‌کاری می‌شود.

تغییرات فرهنگی و تأثیر آن در اخلاق

ملکیان به تغییرات فرهنگی در جامعه اشاره کرد و گفت:

  • کمرنگ شدن مفهوم اسراف: در گذشته، پرهیز از اسراف جایگاه مهمی در ادبیات و فرهنگ عمومی داشت، اما امروزه این مفهوم تقریباً فراموش شده است.
  • فراموشی قناعت: واژه‌ی قناعت دیگر در گفت‌وگوهای روزمره مردم جایی ندارد، که این موضوع نشان‌دهنده‌ی تغییرات عمیق در ارزش‌های اخلاقی جامعه است.

تأثیر ماتریالیسم اخلاقی و تضعیف نهاد دین

ملکیان ماتریالیسم اخلاقی را به‌عنوان یکی از عوامل اصلی افول اخلاق در جهان امروز معرفی کرد. وی توضیح داد:

  • تضعیف نهاد دین: دین همواره به‌عنوان پشتوانه‌ی ارزش‌های اخلاقی عمل کرده است، اما امروزه با غلبه‌ی ناتورالیسم و فیزیکالیسم، این پشتوانه به شدت تضعیف شده است.
  • تأثیر فناوری اطلاعات: گسترش فناوری اطلاعات و اطلاع امکانات زندگی اغنیای جهان، باعث افزایش سطح آرزوها و ایجاد معضلات اخلاقی شده است. این موضوع با اشاره به سخن امام علی (ع) که فرمودند: ابوذر هرچه نداشت، هوس نمی‌کرد، مورد تأکید قرار گرفت.

فردگرایی افراطی و تأثیر آن بر جامعه

ملکیان فردگرایی افراطی را به‌عنوان چهارمین عامل افول اخلاق در جامعه معرفی کرد. وی با اشاره به محاسن فردگرایی، تأکید کرد که افراط در آن معایب بسیاری به همراه دارد. او توضیح داد:

  • تغییر ساختار خانواده: تا 50 سال پیش، خانواده‌ها در قالب خاندان‌های بزرگ فعالیت می‌کردند، جایی که خواهران، برادران، عموها، عمه‌ها و دیگر اعضا نسبت به یکدیگر احساس مسئولیت می‌کردند. اما امروزه خانواده به هسته‌ای کوچک شامل پدر، مادر و فرزندان تقلیل یافته است.
  • فردگرایی و کاهش مسئولیت‌پذیری: در شرایط کنونی، حتی اگر شرایط کاری و دستمزد بهتر اقتضا کند، همسران ممکن است در شهرها یا کشورهای دور از هم زندگی کنند. این موضوع باعث می‌شود همه چیز به شکل یک قرارداد درآید و هر فرد تنها به فکر خود باشد. در چنین شرایطی، آموزه‌های دینی مانند کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته (همه شما مسئولید و همه شما در قبال دیگران پاسخگو هستید) جایگاه خود را از دست می‌دهد.
  • نقش حکومت مرکزی: ملکیان معتقد است که یک حکومت مرکزی قوی می‌تواند به تعدیل این مشکلات کمک کند.

نسبی‌گرایی اخلاقی و تضعیف ارزش‌ها

عامل پنجم از نظر ملکیان، نسبی‌گرایی اخلاقی است. وی با اشاره به فاصله گرفتن جامعه از اصول اخلاقی ثابت، مانند راستگویی، تواضع و وفای به عهد، گفت:

  • تضعیف ارزش‌های اخلاقی: این رویکرد باعث می‌شود که ارزش‌های اخلاقی از اعتبار بیفتند. مثلاً پرسیده می‌شود: چه کسی گفته صداقت خوب است؟ امانت‌داری خوب است؟ وفای به عهد خوب است؟ این سؤالات نشان‌دهنده‌ی تضعیف هویت اخلاقی افراد است.
  • استالینیسم اخلاقی: ملکیان این فرآیند را به روش‌های استالینی تشبیه کرد، جایی که ابتدا ارزش‌های اخلاقی بی‌اعتبار می‌شوند و سپس افراد از هویت خود تهی می‌گردند تا به اهداف خاصی وادار شوند.

راه‌حل‌های پیشنهادی ملکیان

ملکیان نتیجه گرفت که تمام تلاش‌های مصلحان باید بر تحکیم اصول اخلاقی متمرکز باشد. او تأکید کرد که بازگشت به ارزش‌های اصیل و تقویت هویت اخلاقی جامعه، تنها راه مقابله با این چالش‌ها است.

نقش روانکاوی جدید در افول اخلاق

در ادامه، یکی از حضار از سیطره بی­ضابطه و سطحی روانکاوی جدید بعنوان  یکی از عوامل افول اخلاق سؤال کرد به این بیان که :

  • روانکاوی و فردمحوری: روانکاوی جدید با تأکید بر توسعه فردی و خودیاری، ممکن است به فردگرایی افراطی دامن بزند. برخی از متخصصان غربی حتی روانشناسی را دین تقلبی دنیای جدید نامیده‌اند، چرا که محور فعالیت‌ها و گرایش‌های انسان را فرد قرار می‌دهد.
  • احیای فلسفه‌های قدیمی: برای تعدیل این شرایط، برخی از اندیشمندان به احیای ایده‌هایی از فلسفه رواقی و دیگر مکاتب قدیمی روی آورده‌اند. این ایده‌ها به افراد کمک می‌کنند تا در دنیای پرشتاب امروز، با پذیرش مسئولیت در قبال خود و دیگران، به زندگی خود معنا ببخشند.

تفکیک “ایگو” و “سلف”

ملکیان در واکنش به ایده فوق،  با تفکیک مفهوم ایگو (خود فردی) از سلف (خود انسانی توسعه‌یافته)، توضیح داد:

  • مشکل ایگو: اگر محور فعالیت‌ها ایگو باشد، فردگرایی افراطی تشدید می‌شودچرا که این همان نفس است که فرموده­اند اعدی عدوک النفس التی بین جنبیک .
  • راه‌حل سلف: اما اگر به جای ایگو، سلف (خود انسانی توسعه‌یافته که دیگران را نیز در خود جای می‌دهد) مورد توجه قرار گیرد، این مشکل برطرف می‌شود. سلف به فرد می‌گوید: در زمین دیگران خانه نکن و این اندیشه به جای فردمحوری، به نوعدوستی گرایش پیدا می‌کند.

چالش‌های ارتباط با نسل جدید و راه‌حل‌های پیشنهادی

برخی از اساتید دانشگاه از مشکلات ارتباط با نسل جدید سخن گفتند و به دنبال راه‌حلی برای این معضل بودند.  ملکیان در پاسخ، بر گفت‌وگوی عقلانی تأکید کرد و گفت:

گفت‌وگوی عقلانی: این روش بهترین راه برای ارتباط با نسل جدید است. با این حال، برخی از حضار پیشنهاد کردند که از عناصر هیجانی نیز استفاده شود. ملکیان این عناصر را مثل موزیک متن برای گفت‌وگوی عقلانی دانست چرا که که باید هرگفتگوئی موزیک متناسب داشته باشد، موزیک عزا را در شادی و شادی را در عزا نمی­توان استفاده کرد.؛ یعنی این عناصر لازم هستند، اما نباید جایگزین گفت‌وگوی منطقی شوند.

نقد معلمان سنتی اخلاق و هوش اخلاقی جامعه

برخی از اندیشوران حاضر، مشکلات ارتباط با نسل جدید را به از بین رفتن هوش اخلاقی( moral intelligence) جامعه توسط معلمان سنتی اخلاق نسبت دادند. به این بیان که :

  • شک نسل جدید: نسل جدید به نیت صرفاً اخلاقی معلمان سنتی شک دارد.
  • . همچنین، این نسل تردید دارد که معلمان سنتی آگاهی کافی و بینش واقع‌گرایانه داشته باشند.
  • لزوم اثبات آگاهی و بینش: برای جلب اعتماد نسل جدید، معلمان اخلاق باید بتوانند آگاهی و بینش خود را به‌طور مستدل اثبات کنند.

پرسش درباره تألیف چهار جلدی قرآن مورخان

در ادامه، از  ملکیان درباره تألیف 4 جلدی قرآن مورخان با سرویراستاری محمدعلی امیر معزی پرسیده شد. وی اظهار داشت:

  • عدم داوری: به دلیل عدم تسلط به زبان فرانسه، نمی‌تواند درباره این اثر داوری کند. با این حال، سرویراستار ایرانی این اثر را آکادمیسینی معتبر می‌داند که وی در گذشته روی حرفش حساب می‌کرده‌است.
  • اشکالات روشی و محتوایی: در ادامه، درباره برخی اشکالات روشی و محتوایی مقالات این اثر بین حاضران نشست  گفت‌وگو شد.

سخنرانی اصلی: نظام‌مندی اخلاق قرآنی

در بخش اصلی سخنرانی،  ملکیان به اموری پرداخت که برای اثبات نظام مندی اخلاقی قرآن نیاز  به تبیین و استدلال دارد.  و در این راستا پس از تحلیل دیدگاه­های متعدد، نتیجه گرفت که:

  • سخن خداوند به مثابه سخن دل: از دیدگاه عرفانی و یکپارچگی هستی است که سخن خداوند، سخن دل انسان و قواعد اخلاقی قرآن درون‌انگیخته محسوب می‌شود. پس این قواعد می‌توانند واقعاً اخلاقی باشند.
  • هماهنگی با اخلاق جهانی: اخلاقیات مورد اتفاق انسان‌ها، مانند اعلامیه جهانی اخلاق، نیز درونی محسوب می‌شوند. بنابراین، آنچه به عنوان اخلاق قرآنی مطرح می‌شود، نباید با این مفاهیم جهانی در تعارض باشد.

مقاله محمدعلی ایازی درباره نظام‌مندی اخلاق قرآنی

بهانه این بحث، مقاله‌ای از  محمدعلی ایازی درباره نظام‌مندی اخلاق قرآنی بود. در این مقاله، دو نظریه اصلی مطرح شده است:

  1. نظریه موافقت با نظام‌مندی اخلاق قرآنی:
    • این نظریه معتقد است که مفاهیم اخلاقی قرآن نظام‌مند هستند و می‌توانند به عنوان راهنمای اخلاقی عمل کنند.
    • این نظام شامل گزاره‌ها، قواعد، موضوعات و مفاهیمی است که دارای چینش منظم و ساختار علت و معلولی هستند و به سمت یک غایت واحد حرکت می‌کنند.
  2. نظریه مخالفت با نظام‌مندی اخلاق قرآنی:
    • این نظریه معتقد است که تلاش برای نظام‌مند کردن اخلاق قرآنی بی‌فایده است و ممکن است باعث محدود شدن ارزش‌های اخلاقی شود.
    • اخلاق فراتر از یک نظام خاص است و غنای آن در همین فراتر بودن نهفته است.

مراحل اثبات نظریه نظام‌مندی اخلاق قرآنی

ایازی در مقاله خود، مراحل زیر را برای اثبات نظریه نظام‌مندی اخلاق قرآنی دنبال می‌کند:

  1. تعریف نظام‌مندی: ابتدا تلقی از نظام‌مندی را تعریف و تبیین می‌کند.
  2. فواید کشف نظام اخلاقی: به بیان فواید کشف نظام اخلاقی در برابر نظریه رقیب می‌پردازد.
  3. بررسی قائلان نظریه: به این می‌پردازد که چگونه برخی به این نظریه روی آورده‌اند.
  4. عناصر ضروری برای ایجاد نظام اخلاقی: شواهدی برای امکان کشف و بیان این عناصر ارائه می‌دهد.
  5. جهت‌های سه‌گانه نظام‌مندی: این جهت‌ها را پیگیری می‌کند.
  6. استناد به معارف قرآنی: از مفردات، مفاهیم، تصورات، احکام، قضایا و تصدیقات قرآنی برای اثبات نظریه خود استفاده می‌کند.

نکات ملکیان درباره اندیشه نظام‌مندی اخلاق قرآنی

مصطفی ملکیان در این نشست به ارائه نکاتی درباره اندیشه نظام‌مندی اخلاق قرآنی پرداخت. وی تأکید کرد که هر چه می‌گوید، از باب طلب دلیل است و نه نقد. او همچنین بیان کرد که مؤلف مقاله باید به برخی ضرورت‌ها توجه کند تا نظریه‌اش قابل‌قبول‌تر شود.

 

پیش‌فرض‌های مقاله و محدودیت‌های آن

از نظر  ملکیان، این ایده مبتنی بر 9 پیش‌فرض است که دایره مخاطبانش را به قائلان به همین پیش‌فرض‌ها محدود می‌کند. وی توضیح داد که هر چه از این پیش‌فرض‌ها کاسته شود، دایره شمول نظریه وسیع‌تر خواهد شد. علاوه بر این، مدعیات مقاله نیاز به تبیین بیشتر و دلیل‌آوری قوی‌تر دارند.

پرسش اصلی: آیا قرآن اخلاق دارد؟

نویسنده مقاله گویا روی سخنش با کسانی است که معتقدند اخلاقیات قرآنی را نباید به نظام اخلاقی تبدیل کرد. اما پرسش واقعی این است: آیا اصلاً می‌توان چنین کاری کرد؟ به عبارت دیگر، آیا قرآن اساساً دارای اخلاق است؟  ملکیان در پاسخ گفت:

  • اگر مراد از اخلاق این باشد که چگونه باید زندگی کرد، آن‌گاه می‌توان گفت که همه‌ی آنچه به این پرسش مربوط است، در قرآن نیامده است. زیرا اخلاق تنها یکی از شش منبع هنجارگذار جامعه است. در کنار اخلاق، قانون، عرف و عادات، مناسک دینی، زیبایی‌شناسی و رعایت مصالح و منافع اشخاص نیز به عنوان منابع هنجارگذار مطرح هستند.
  • بنابراین، پرسش تعیین‌کننده این است: “مِیز مایز اخلاق از سایر منابع هنجارگذار چیست؟ پاسخ به این پرسش مشخص می‌کند که آیا قرآن اخلاق دارد یا نه.

دیدگاه‌های مختلف درباره اخلاق در قرآن

ملکیان در این راستا، دیدگاه‌های متعددی را مطرح کرد و در هر یک از آنها شواهدی بر نبود اخلاق در قرآن ارائه داد. با این حال، در نهایت با میل به دیدگاه اشاعره، وجود اخلاق در قرآن را به نوعی تقریر کرد. اما وی مخالفت برخی قواعد قرآنی با اعلامیه جهانی اخلاق را معضلی سر راه پذیرش این ایده دانست.

 

دیدگاه‌های قابل طرح درباره فارق اخلاق از سایر منابع هنجارگذار

ملکیان دیدگاه‌های زیر را درباره فارق اخلاق از سایر منابع هنجارگذار اجتماعی مطرح کرد:

دیدگاه کانت
  • از نظر کانت، اخلاق به معنای دیگرگزینی است. به عبارت دیگر، عملی اخلاقی است که نفع دیگری در آن باشد، نه نفع خود فرد.
  • در حالی که باید و نبایدهای اخلاق‌گونه قرآنی معمولاً با پاداش و کیفر همراه هستند و فرد آنها را برای مصلحت خود انجام می‌دهد. بنابراین، این دستورات از مقوله‌ی اخلاق به معنای کانتی نیستند.
  • در مقابل این دیدگاه، برخی حضار با اشاره به بحث پیش از سخنرانی، بیان کردند که ممکن است خود به معنای سِلف (خود گسترده) پایه‌ی مصلحت‌سنجی این بایدها و نبایدها باشد، نه ایگو (خود فردی).
  •  ملکیان هرچند در برخی دیدگاه‌های دیگر به دیدگاه عرفانی متمایل شد و خود گسترده را پذیرفت، اما در اینجا مقاومت کرد به اینکه زبان قرآن در بعضی امور را باید به عصر نزول برگرداند و همان ظواهری که در باره بهشت و جهنم و حورالعین آمده را برداشت کرد. وی گفت  زبان قرآن در برخی موارد واضح است و به ایگوی افراد وعده یا وعید می‌دهد. مثلاً وعده‌ی حور و جنات واقعاً برای ترغیب ایگوی فرد است. این پاسخ نیز مورد نقد قرار گرفت.
دیدگاه دوم
  • این دیدگاه معتقد است که اخلاق مطلق است، اما پنج منبع دیگر هنجارگذار (قانون، عرف، عادات، مناسک دینی و زیبایی‌شناسی و رعایت مصالح و منافع افراد) نسبی هستند.
  • با این حال، همه‌ی آنچه به عنوان اخلاقیات قرآنی پنداشته می‌شود، مطلق نیست.
دیدگاه سوم: درونی بودن اخلاق و بیرونی بودن سایر منابع
  • این دیدگاه معتقد است که اخلاق درونی و خودانگیخته است، در حالی که پنج منبع دیگر هنجارگذار (قانون، عرفو عادات، مناسک دینی و زیبایی‌شناسی و رعایت مصالح و منافع افراد) بیرونی و دیگرفرمانروا هستند.
  • به عنوان مثال، ما از درون خود می‌فهمیم که ظلم بد است، اما نسبت به برخی اخلاقیات قرآنی ممکن است کسی بگوید: نمی‌دانستم.
  • اگر به دیدگاه اشاعره نزدیک شویم که می‌گوید: الحسن ما حسنه الشارع و القبیح ما قبحه الشارع (یعنی خوبی و بدی را شارع تعیین می‌کند)، آن‌گاه قواعد قرآنی خودانگیخته نیستند و بنابراین، قرآن اخلاق ندارد.
دیدگاه چهارم: استدلال عقلی برای احکام اخلاقی
  • این دیدگاه معتقد است که برای هر حکم اخلاقی، استدلال عقلی وجود دارد، اما برای سایر احکام (مانند مناسک دینی) چنین استدلالی وجود ندارد.
  • مثلاً، تالی فاسد دروغ گفتن (یعنی پیامدهای منفی دروغ) برای شهروندان مشخص است، اما تالی فاسد غسل نکردن مشخص نیست.
  • موارد اخلاقی در قرآن عقلی (نه از نوع استدلال و نه از نوع شهود) نیستند. حتی عباراتی مانند لو کان فیهما آلهه الا الله لفسدتا (اگر در آسمان‌ها و زمین خدایانی غیر از الله وجود داشت، فساد به وجود می‌آمد) فلسفی نیستند، زیرا صرفاً ادعای فلسفی کافی نیست، بلکه نیاز به برهان است.
پاسخ به این دیدگاه
  • به  ملکیان پاسخ داده شد که این قیاس استثنایی یک مقدمه مضمره دارد: لکنهما لم تفسدا (اما آسمان‌ها و زمین فاسد نشده‌اند). بنابراین، استدلال از نظر شکلی درست است و ماده مقدمه مضمره نیز وجدانی یا از نوع شهود عقلی است.
  •  ملکیان پرسید: از کجا می‌دانید آسمان‌ها و زمین فاسد نشده‌اند؟ این همه انفجارهای کیهانی و… می‌توانند دلیل فساد باشند.”
  • در پاسخ گفته شد: اولاً این انفجارها به لحاظ علمی دلیل بر فساد نیست و ضرورت طبیعت و اقتضای توسعه فعل و انفعالات است، چنانکه در مثل زلزله چنین است. ثانیاً حتی اگر-  العیاذ بالله-  استدلال را نادرست بدانیم، نمی‌توانیم بگوییم که استدلال وجود ندارد. اما این ادعا که آسمان و زمین در حال فساد هستند، از حرف‌های نگفتنی است. این نصوص به عرف القا شده‌اند و همین که شب و روز به طور منظم از پی هم می‌آیند، برای درک نظم کافی است.
  • همچنین، قوام مدعیات سایر علوم نیز به بیش از این نیست!
نقدهای دیگر
  • نسبت دادن این دیدگاه به علامه طباطبایی که گفته‌اند قرآن کتاب فلسفه است، رد شد. دیدگاه علامه این است که مطالب فلسفی را نباید به قرآن تحمیل کرد.
  • همچنین، به این کلام  ملکیان که قرآن را باید مطابق ظاهرش تفسیر کرد و تفسیر آن نباید در طول زمان تغییر کند، اشکال شد: چرا اجازه ندهیم تطور دانش بشر، مانند هر دانش دیگری، به تطور فهمش از قرآن منجر شود؟
  •  ملکیان پاسخ داد: در سایر دانش‌ها، قائلی وجود ندارد، اما در اینجا ادعا می‌شود که این کلام را متکلمی گفته است و متکلم نمی‌تواند بیش از یک چیز را اراده کرده باشد.
  • در پاسخ، دیدگاه تعدد مراد  و استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد همچنین ذو وجوه بودن قرآن و این نکته مطرح شد که متکلم تفسیر را مراد نکرده است، بلکه مراد از بعث، انبعاث مخاطب بوده است که در زمان‌های مختلف، با وجود فهم‌های مختلف، ثابت و حاصل بوده است.
دیدگاه پنجم: هماهنگی درونی اخلاق
  • این دیدگاه معتقد است که اخلاق باید هماهنگی درونی داشته باشد و این یکی از وجوه عقلانیت قرآنی است.
  • اما قواعد قرآنی گاه هماهنگی درونی ندارند.
  •  ملکیان تأکید کرد: اگر بخواهیم بگوییم قرآن نظام اخلاقی دارد، نباید پاسخ دهیم که قرآن سخن خداست و بقیه سخن خدا نیست، زیرا در این صورت، اخلاق را از اخلاق بودن انداخته‌ایم.

تقریر ملکیان بر اساس دیدگاه اشاعره

ملکیان کوشید با تقریری متکی به برداشت خود از دیدگاه اشاعره، وجود اخلاق در قرآن را تقویت کند. وی توضیح داد:

  • اتحاد خدا و انسان: از نظر اشاعره، که دیدگاهی عرفانی دارند، می‌توان از اتحاد خدا و انسان سخن گفت. در این صورت، انسان با شارع (خدا) متحد است و ان الله یحول بین المرء و قلبه (خداوند بین انسان و قلبش حائل می‌شود).
  • اخلاق خودانگیخته: بنابراین، آنچه انسان حسن می‌بیند، از درون او برمی‌خیزد و خودانگیخته است. این ویژگی‌ها، خصوصیات لازم برای اخلاق بودن را دارا هستند.
  • چالش هماهنگی درونی: با این حال،  ملکیان همین تقریر را نیز به دلیل مشکل هماهنگی درونی به چالش کشید. وی گفت: برخی قواعد قرآنی با اخلاق جهانی ناسازگار هستند.”

اخلاق جهانی از یک طرف، حکم خود شخص عامل به قرآن هم هست، زیرا اخلاق جهانی است. حال اگر بر اساس قرآن باید کاری را انجام دهد و بر اساس اعلامیه جهانی اخلاق نباید آن کار را انجام دهد، این باعث تناقض درونی می‌شود.

اخلاق جهانی (Common Ethics) و تعارض با قرآن

ملکیان به اخلاق جهانی (Common Ethics) اشاره کرد که حاصل تلاش‌های فیلسوفان اخلاق در قرن بیستم است و پس از نزدیک به 40 سال کار، تحت عنوان اعلامیه جهانی اخلاق منتشر شده است. این اعلامیه شامل 23، 10 یا 9 مورد از اصول اخلاقی است که مورد توافق جهانی قرار گرفته‌اند.

  • مثال تعارض: مثلاً، از نظر اصول جهانی اخلاق، ویژگی‌هایی که علم و اراده ما در آنها نقشی ندارد (مانند جنسیت) نباید امتیازآور یا محرومیت‌زا باشند و همه در آنها برابرند. اما در قرآن، مواردی مانند زن و مرد بودن وجود دارد که در آن‌ها همه برابر نیستند.

تمرکز بر وجود یا عدم اخلاق در قرآن

گفتنی است که تمام همّ  ملکیان در این نشست به وجود یا عدم” اخلاق در قرآن معطوف بود، در حالی که مقاله مورد نقد، که بهانه‌ی برگزاری نشست بود، در پی اثبات نظام‌مندی اخلاق قرآنی بود. در این نشست، درباره وجود، چیستی و چگونگی این نظام ادعایی، گفت‌وگویی صورت نگرفت.

 

 

یادداشت کمیته علمی انجمن مباحثات قرآنی

کمیته علمی انجمن مباحثات قرآنی در پایان این گزارش یادآور شد:

  • رویکرد تحلیلی: محتوای جلسه به شکل تحلیلی حکایت شده است و عین کلمات و عبارات به سخنران و حضار نسبت داده نمی‌شود
  • . چرا که  هدف این گزارش، ارائه‌ی تحلیلی از مباحث مطرح‌شده در جلسه است، نه نقل عین عبارات.

 

(با سپاس از دکتر زهرا اخوان صراف برای بازبینی این گزارش)

 

 

درباره کتاب «درآمدی بر مؤلفه های نظام اخلاقی قرآن»

مضامین اخلاقی و اگزیستنسیلِ قرآن

مطالب مرتبط
منتشرشده: ۱
  1. مرادی

    “…ملکیان پاسخ داد: در سایر دانش‌ها، قائلی وجود ندارد، اما در اینجا ادعا می‌شود که این کلام را متکلمی گفته است و متکلم نمی‌تواند بیش از یک چیز را اراده کرده باشد….”

    اراده بر یک چیز است اما فهم و نحوه اجرای آن توسط مومنین (با درجات مختلف از ایمان و قدرت اجتماعی) میتواند در هر زمان فرق کند…

    مثلا اگر اتصال اجزای آیه و اتصال آیات در سوره النساء باور و رعایت شود ، “تراض منکم” در آیه ذیل بمعنای رضایت اجتماعی و امری پویا خواهد بود والا فقط رعایت رضایت دو طرف معامله کافی دانسته شده و تبانی ها و دلال بازی ها (اعلام شده یا نشده) معتبر و رایج میشود :

    یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجَارَهً عَنْ تَرَاضٍ مِنْکُمْ وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا ﴿۲۹﴾ النساء

    اما در هر زمان میزان و درصد رضایت اجتماعی فرق دارد…زمانی که کسب و کارها ساده بوده است با زمانی که اغلب کارها تخصصی است ، در صد رضایت ها تفاوت دارند…در عصر ما ، عصر انباشتگی و کاربردی شدن تجارب وعلوم بشری ، باید در صد بیشتری لحاظ شود…

    خلاصه اگر بنابر دستور الهی با ایمان و رضایت تن به مساوات در بهره مندی ندهیم و خود و نسل های بعدی را بدان توصیه نکنیم و جهت وعادت ندهیم ، رفته رفته مجبور خواهیم شد…
    تا کی میتوان فاصله های اقتصادی و فسادهای ناشی از آن را توجیه نموده ؟…آیا خداوند عمدا بنا داشته است که بندگانی در مشقت باشند؟…

    سایت : میزان در میزان : Quranmizan[.]Com

درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.