خاطرات تکراری؛ گزارشی از حیات علمی و سیاسی آیتالله سید محمد خامنهای
حامد عبداللهی سفیدان
انتقاد و اتهام به آیتالله هاشمی رفسنجانی، داستان تازهای بهویژه در سالهای اخیر نیست؛ اما این بار آیتالله سید محمد خامنهای، خاطراتی از سی سال پیش نقل میکند که او تنها راوی آنها است. وی که هر از گاهی با مصاحبههایش پای خود را به رسانهها باز میکند، در مصاحبه با نشریهای نزدیک به جریان دولت سابق، نهفقط آیتالله هاشمی را متهم به رابطه پنهانی با آمریکا و اصرار آمریکا بر به قدرت رسیدن او میکند، بلکه معتقد است که هاشمی همچنان پیگیر رسیدن به مقام رهبری است. تیر اتهامهای سید محمد خامنهای به سوی شهید بهشتی نیز نشانه رفته و او را فردی تمامیتخواه، با ظاهر لیبرالیستی معرفی میکند.
سید محمد خامنهای
او پسر بزرگ آیتالله سید جواد حسینی خامنهای است که چهار سال زودتر از رهبر انقلاب، به دنیا آمده است. پانزده ساله بود که پا به دنیای طلبگی گذاشت و همزمان تحصیلات کلاسیک را هم ادامه داد. هرچند برخی ادعا کردهاند که وی در سال ۱۳۳۸ به اجتهاد رسیده؛ اما به گفته خود، در سی و چهارسالگی با همه تلاشش، از دریافت درجۀ اجتهاد و در نتیجه معافیت از سربازی، ناکام ماند و از سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۰ مجبور به خدمت در سپاه دانش شد.۱ کوشش او برای دریافت بورس ادامه تحصیل در فرانسه نیز بی نتیجه ماند. او بهدلیل آموزشهایی که در دوره سربازی گذرانده میگوید: «در زمان انقلاب اسلامی در حد یک کارشناس امور نظامی در کسوت روحانی بودم و جا داشت پس از انقلاب از تجربه و آموختههای من در استراتژی و تاکتیک استفاده شود و کار جنگ، دست صفرکیلومترها نیفتد؛ اما حسادتها و سیاستبازیها نمیگذاشت.»۲
سید محمد خامنهای که با لیسانس حقوق خود از رژیم پهلوی مجوز وکالت گرفت؛ هرچند در طی مبارزات پیش از انقلاب، هیچگاه دستگیر نشد؛ اما به گفته خودش فعالیت مبارزاتی را «حتی قبل از امام (ره)» آغاز کرده بود.۳ وی در کتاب خاطراتش از اینکه نامش در کتب تاریخی، جزء شاگردان حضرت امام ذکر نشده، گلایه میکند.
ایشان در دوره مبارزات انقلاب از اعضای گروه سری یازده نفرهای بود که با عنوان پوششی «اصلاح حوزه» تلاش میکردند مرکزیتی برای مبارزه با رژیم پهلوی به ایجاد کنند. آنها به این نتیجه رسیده بودند که بدون تشکل، موفقیت کمتری خواهند داشت. این گروه را آیات سیدعلی خامنهای، علی مشکینی، احمد آذری قمی، سیدمحمد خامنهای، اکبر هاشمی رفسنجانی، محمدتقی مصباح یزدی، حسینعلی منتظری، عبدالرحیم شیرازی، مهدی حائری تهرانی، علی قدوسی و ابراهیم امینی تشکیل میدادند. این گروه را که اولین تشکیلات سری حوزه علمیهی قم میدانند، در دوران تبعید امام خمینی (ره)، برنامهریزی جریان مبارزات و تداوم آن را بر عهده داشت. در اواخر سال ۱۳۴۵، ساواک این گروه را کشف و برخی اعضای آن را دستگیر کرد و برخی اعضای دیگر، از جمله آیتالله سید محمد خامنهای نیز تحت تعقیب قرار داد.۴
دنیای سیاست
ایشان بعد از انقلاب، عضو شورای تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و وکیل مردم زادگاهش، مشهد مقدس، در دورههای اول و دوم در مجلس شورای اسلامی بود. سید محمد خامنهای یکی از هشت نماینده مجلس بود که پس از افشای ماجرای مکفارلین، در اعتراض به این مذاکره، نامهای به علیاکبر ولایتی، وزیر امور خارجه وقت نوشتند و او را بازخواست کردند؛ نامهای که با پاسخ تند حضرت امام خمینی (ره) روبرو شد. امام آن هشت نفر را «تندتر از اسرائیل»، «همصدا با کاخ سفید»، «عامل تفرقه»، «عقب افتاده»، «پوچ» و «اسیر نفسانیات» خطاب کرد.۵ یک روز پس از واکنش حضرت امام، امضاکنندگان نامه، از سؤال خود منصرف شدند.
بعد از مجلس دوم، سید محمد خامنهای از دنیای سیاست کنار کشید و مشغول تدریس فلسفه ملاصدرا شد که آن را بهترین فلسفه جهان میداند. او در سال ۱۳۷۸ «بنیاد حکمت اسلامی صدرا» را بنا نهاد. تأسیس این بنیاد به سال ۱۳۷۳ و دستور مقام معظم رهبری به تشکیل شورایی برای حکمت و فلسفه اسلامی برمیگردد که سید محمد خامنهای از سوی رهبر معظم انقلاب به ریاست آن شورا منصوب شد و پس از برگزاری کنگره جهانی ملاصدرا، بنیاد حکمت اسلامی صدرا تأسیس شد. او مدعی است که او هانری کربن را به جلسات علامه طباطبایی میبرد و خود از شاگردان علامه بود؛ البته در میان اکثر شاگردان علامه این سخن مؤید چندانی ندارد. مراسم گرامیداشتی نیز در سال ۹۲ برای تجلیل از مقام علمی و معنوی آیتالله سید محمد خامنهای برگزار شدکه علمای فلسفه قم علیرغم دعوت از آنها، استقبال چندانی از این «گرامیداشت» نکردند.
آیتالله پس از سه دهه
پس از سالها کنارهگیری از سیاست، گویی این معلم فلسفه ۷۹ ساله، بار دیگر هوای عالم سیاست کرده است. او که از صداوسیما بهدلیل اینکه به سراغ وی به عنوان «جامعهشناس» نرفته و شخصیتش در فلسفه خلاصه شده، گلایهمند است، میگوید: «در زمان انتخابات، صداوسیما هیچگاه به سراغ من به عنوان یک آدم مطلع و جامعهشناس که جامعه خودش را بهخوبی میشناسد و مطالعه جامعه شناسی دارد نیامد. شاید من حرفهایی داشتم که به درد مردم میخورد و در حال حاضر خبرنگاران از من میپرسند فلسفه به چه درد میخورد، من هم جواب میدهم و دیگر سؤالی نمیشود.»۶
در مصاحبههایی که در سالهای اخیر از ایشان منتشر شده است، وی بار دیگر ادعای ۲۸ سال پیش خود را درباره ماجرای مک فارلین تکرار و امضای نامه خود و ۷ نفر از نمایندگان مجلس دوم را در «اثر شدت ناراحتی» و «در دام آنها افتادن» توصیف میکند؛ اما پاسخ قاطع و تند حضرت امام را به دلیل آگاه نبودن ایشان از اصل ماجرا و آن را خیانت میداند: «قضیه مک فارلین، خیانت به رهبر و امام بود. به امام(ره) وانمود کردند که آن آمریکایی که یک مقام عالی دولت آمریکا بود، به صورت احمقانهای به ایران آمده و تیرش به سنگ خورده و برگشته و این را یک پیروزی وانمود کردند. این عمل مصداق صریح همان «غشّالائمه» بود.»۷
*****
گویی همیشه عوامل بیرونی در زندگی سید محمد خامنهای، او را از رسیدن به اهدافش باز میداشته است؛ از سعایتی که وی معتقد است برخی نزد آیتالله حکیم از وی کردند و با حکم اجتهاد وی موافقت نشد تا برآورده نشدن آرزویش برای کارشناس نظامی شدن و البته خیانتی که وی معتقد است سبب شد ماجرای مک فارلین را نزد امام وارونه جلوه کنند و به پاسخ تند امام به او و دوستانش انجامید.
۱. خبرگزاری فارس،به نقل از کتاب خاطرات سید محمد خامنه ای، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی
۲. همان
۳. مصاحبه با همشهری ماه، اردیبهشت ۹۰،شماره ۷۳
۴. هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ج۲، ص۱۵۶۶
۵. صحیفه امام، ج۲۰، ص، ۱۶۲و۱۶۳
۶. مصاحبه با همشهری ماه، اردیبهشت ۹۰،شماره ۷۳
۷. مصاحبه با خبرگزاری فارس، ۱۴/۰۲/۹۲
انتقاد و اتهام به آیتالله هاشمی رفسنجانی، داستان تازهای بهویژه در سالهای اخیر نیست؛ اما این بار آیتالله سید محمد خامنهای، خاطراتی از سی سال پیش نقل میکند که او تنها راوی آنها است. وی که هر از گاهی با مصاحبههایش پای خود را به رسانهها باز میکند، در مصاحبه با نشریهای نزدیک به جریان دولت سابق، نهفقط آیتالله هاشمی را متهم به رابطه پنهانی با آمریکا و اصرار آمریکا بر به قدرت رسیدن او میکند، بلکه معتقد است که هاشمی همچنان پیگیر رسیدن به مقام رهبری است. تیر اتهامهای سید محمد خامنهای به سوی شهید بهشتی نیز نشانه رفته و او را فردی تمامیتخواه، با ظاهر لیبرالیستی معرفی میکند.
خدا رهبری معظم ، نظام و انقلاب را از
شر کسانی که جام زهر را به امام
خمینی(ره) دادند حفظ کند.
🙂