مصائب عیاری در خانه پدری
سیدمجید حسینی دستجردی
«خانه پدری» بعد از چهار سال انتظار فقط هشت سانس روی پرده ماند و دوباره توقیف شد. پس از کلی کش و قوس قرار شده بود این فیلم در سانسهای محدود، برای مخاطبان بالای شانزده سال و در گروه «هنر و تجربه» از روز هشتم دی به نمایش درآید. مجلس به تکاپو افتاد. ایوبی از پس دلواپسان برنیامد و بالاخره قفل توقیف بر در خانه پدری زده شد
داستان خانه پدری
خانه پدری به پیشنهاد نیروی انتظامی ساخته شده بود
سال ۸۷ که عیاری داور جشنواره پلیس بود، سردار احمدی مقدم گله می کند که چرا سینمای ایران به قتل های خانوادگی نمیپردازد. از همان جا عیاری به فکر می افتد که ایده قدیمیاش را بدون معطلی به فیلم تبدیل کند. عیاری در گفتوگو با تسنیم گفته است: سردار احمدی مقدم که فیلم را دیده بود از طریق سردار کارگر به من پیغام فرستاد: «چهار روز طول کشید تا بعد از دیدن آن صحنهها حالم خوب شود.»
عیاری با مشارکت ناجا (موسسه ناجی هنر) این فیلم را ساخته بود اما خروجی، مورد پسند مسئولان نیروی انتظامی نبود. کار اختلاف با نیروی انتظامی وقتی بالا گرفت که خانه پدری میهمان جشنواره ونیز شد و از این فیلم عیاری به «پدیده جشنواره» یاد کردند. پس از این موفقیت، نیروی انتظامی مصمم به مخالفت با اکران این فیلم در ایران شد. سردار منتظرالمهدی در بازدید از خبرگزاری ایسنا اعلام کرد که ناجا حاضر است سهم خود را در این فیلم واگذار کند و سرمایهاش را پسبگیرد.
ایده فیلم
ایده چنین داستانی از سال ۱۳۵۵ که جسد دخترکی در اهواز، تکه تکه روی آبهای کارون پیدا شد در ذهن عیاری شکل گفت. آن سالها دختری در اهواز زندانی بود. او از مسئولان زندان خواست او را پس گذراندن دوران محکومیتش آزاد نکنند. میدانست که پدر و برادرانش بیرون از زندان منتظرند تا او را مثله کنند. دخترک که به هر حال آزاد شده بود اسیر خشم پدر و برادرانش شد. آنها دختر جوان را داخل گونی کردند و به رودخانه کارون انداختند تا طعمه کوسهها شود.
فیلم، ممیز، ارکان
با کنار کشیدن ناجا مصائب عیاری دوباره آغاز شد. نه شمقدری حاضر بود مجوز اکران صادر کند، نه عیاری زیر بار حذف سکانسهای اولیه فیلم می رفت. یک سال بعد سجادپور مدیر وقت ارزشیابی سازمان سینمایی اکران را مشروط به حذف صحنههای اولیه فیلم دانست؛ عیاری اما تن نداد تا خبر نمایش فیلمش را در جشنواره سی و دوم فجر شنید. فضا نرمتر شده بود که عیاری باز هم زیر بار ممیزی نرفت: «حذف صحنههایی از خانه پدری هستیِ این فیلم را زیر سئوال میبرد» و بدین ترتیب این فیلم در بخش خارج از مسابقه جشنواره به نمایش درآمد. هیاهویی که در آن جشنواره بر سر «عصبانی نیستم» درمیشیان و «قصهها»ی رخشان بنیاعتماد به راه افتاد، فیلم عیاری را از تیررس مخالفان دور کرد.
از توفیق تا توقیف
روزهای آخر هفته گذشته بالاخره خبر اکران «خانه پدری» آمد. هشتم دی ماه یعنی یک روز مانده به نهم دی، اصلا روز خوبی برای اکران این فیلم نبود. این خبر دلواپسان داخل و بیرون از مجلس را به تکاپو انداخت. نویسنده یادداشتی در سایت مشرق، اکران این فیلم را شوخی تلخی خواند و تهدید کرد، اکنون که نهادهای نظارتی دست روی دست هم گذاشتهاند، آن «جماعت متعهد و دلسوز وارد میدان خواهد شد». وی همچنین نوشته است «فیلمی که ایرانی ها را وحشی و بدوی نشان میدهد فرقی نمیکند در ۵ سینما اکران شود یا ۵۰ سینما.»
مخالفان معتقدند آغاز اکران خانه پدری زودتر از موعد به دلیل حملات گسترده از جناحهای مختلف و خطر پایین آمدن توقیف اکران است.
فیلم پس از هشت سانس نمایش از پرده پایین آمد و پیشبینی روزنامه اعتماد به وقوع پیوست. «چه تضمینی وجود دارد پس از تعطیلات آخر هفته، وقتی شنبه هفته آینده سر کارهایمان میآییم خبر محاق «خانه پدری» را نبینیم؟»
روز سوم دی حجتالاسلام مرتضی آقاتهرانی، نایب رییس اول کمیسیون فرهنگی در گفتوگو با فارس گفت: «مجلس درباره فیلم خانه پدری نظر دارد و محتوای آن را مناسب نمی داند و معتقد است این فیلم نباید از امتیاز اکران استفاده کند.» آقاتهرانی این فیلم را هجمهای به تاریخ یک ملت قلمداد کرده و گفت این فیلم نگاه تبعیضآمیز و وحشیانه چند نسل را به زنان نمایش می دهد.
خانه پدری به محاق رفته بود. مخالفان خشونت عریان فیلم را دستآویزی برای حمله و توقیف فیلم قراردادند. ابولحسن داوودی(رییس شورای صنفی نمایش)، دست کمک به سوی آقای وزیر و دوستان دراز کرد تا از اختیارات نهادهای قانونی استفاده کند: «اگر نهادهایی مانند وزارت فرهنگ وارشاد دارای مشروعیت هستند، قانون جایگاهشان را مشخص کرده و همه موظف به رعایت تصمیمات اتخاذ شده ازسوی آنها هستند، این شرایط موازی و مته به خشخاش گذاشتنها بیمعنی است» وی گفت مجلس کارهای مهمتری از فیلم دارد.
به گزارش ایلنا داوودی این شرایط را یکجور درگیری سیاسی میداند که عوارض بد اینگونه رفتارها به سینما میرسد و ادامه داد: من امید دارم یک روز سینما از این برخوردهای سیاسی رها شده و زندگی محدود خودش را در حدود قانونی که برای آن تعریف شده، بکند.
خانه پدری یک دهم خشونت تصویر شده در صداوسیما را هم ندارد
داوودی این سئوال را که آیا برچسب خشونت به «خانه پدری» به حق است؟ اینگونه پاسخ داد: نه، این فیلم شاید یک دهم تصاویری که صداوسیما پخش میکند، خشونت داشته باشد. به اضافه اینکه در تمام دنیا با محدودیت سنی مشکل خشونت فیلم قابل حل است. این حرفها و حدیثها نشانه این نکته است که مخالفتها حدودی فراتر از سینما دارد.
رفتارهای سلیقهای نفس وزارت فرهنگ را میگیرد
پوران درخشنده(کارگردان فیلم هیس دخترها فریاد نمیزنند)، میگوید: معیارها و تصمیمات سلیقهای همچنین، دخالت ازسوی نهادهای دیگر اجازه نمیدهد وزارت فرهنگ و ارشاد به دغدغه اصلیاش یعنی هنر و فرهنگ برسد. در مورد خانه پدری هم، زمانیکه فیلم پروانه نمایش گرفته، دلیلی برای عدم نمایش وجود ندارد. وی معتقد است برای یک سکانس نباید کل فیلم را کنار گذاشت.
آیا مجلس کاری جز برخورد با فیلمها ندارد؟
همایون اسعدیان(کارگردان فیلم طلا ومس) ازجمله افرادی است که از دیدن فیلم خانه پدری لذت برده و عیاری را یکی از نوابغ سینما میداند. او به هیچ عنوان اعتقادی به ضدایرانی بودن فیلم ندارد و میگوید: اگر هر انتقادی به سنتها و مسائل خرافی با مخالفت روبرو شود، سنگ روی سنگ بند نخواهد شد و در مورد هیچ موضوعی نمیتوان فیلم ساخت. به عنوان مثال اگر قرار بود فیلمنامه «گاو» که تنها فیلم تایید شده رهبریست، امروز و با اختلاف سلیقههای امروز نوشته شود، مطمئنا با روال کنونی رد میشد. این نگاه تنگنظرانه درست نیست.
او با طرح این سئوال که آیا مجلس کاری جز برخورد با فیلمها ندارد؟ ادامه داد: واقعا مسئله مملکت به چند فیلم محدود میشود؟ گرفتاریها، مشکلات اقتصادی، کاهش ارزش نفت، رکود، مسائل هستهای برای نمایندگان مجلس دغدغهساز نیست اما؛ نمایش چند فیلم برایشان دلهرهآور است. وزارت ارشاد را تعطیل کنند و دوستان در مجلس وظایف وزارتخانه را عهدهدار شوند تا ما هم تکلیفمان را بدانیم.
اسعدیان، وظایف کمیسیون فرهنگی را منوط به مسائل کلان فرهنگی میداند که دخالت در موارد این چنینی موجب پایین آوردن شانیت آن میشود: به نظر میآید دوستان حواسشان به هزینهای که پرداخت میکنند، نیست.
نرگس آبیار: عیاری وزنهای در سینماست
نرگس آبیار(کارگردان فیلم شیار ۱۴۳) با این توضیح که خانه پدری را ندیدهام و نمیتوانم قضاوت کنم، عیاری را کارگردانی معرفی میکند که وزنهای در سینماست و به گردن سینما حق دارد: جدا از فیلم «خانه پدری» نگاه رئال و مستند عیاری آموزههای زیادی برای سینما دارد که بسیاری از سینماگران از کارهای او الهام میگیرند. از دیگر سو با تمام مخالفتها پیرامون فیلم ایشان سعهصدر داشتند و سعی بر حل بدون حاشیه داشتند که امیدوارم موضوع مسالمتآمیز حل شود.
او اینگونه برخوردها با فیلمهایی که دارای پروانه نمایش هستند را به دلیل خلاء یک تعریف واحد از فیلم اجتماعی دانست: من با فیلمی که قصد توهین به مقدسات را دارد مخالفم و مطمئنا چنین فیلمی پروانه نمایش هم نخواهد گرفت. به هر حال وظیفه فیلم اجتماعی نمایش ناهنجاریهای جامعه است و مشکل از آنجا شروع میشود که یک تعریف درست از مولفههای این ژانر فیلمسازی وجود ندارد.
آبیار با تاکید بر این مطلب که باید رسالت اینگونه سینما تعریف شود، ادامه داد: هدف سینمای اجتماعی پرداختن به ناهنجاریهاست تا جامعه را متوجه مشکلات موجود کند و در کنار رساندن این پیام مخاطب را با ناامیدی از سالن خارج نکند که البته این مشکل در مورد سینمای ضدجنگ هم صدق میکند. این امکان وجود دارد هر اثری که تبعات و مسائل مربوط به جنگ را به تصویر بکشد، برچسب ضدجنگ بر آن بخورد.
«نمیتوان خشونت سکانس اولیه فیلم را نادیده بگیریم؛ اما قرار نیست ۷۵ میلیون ایرانی از کوچک و بزرگ راهی ۵ سینما شوند برای تماشای خانه پدری. از دیگرسو چرا باید فیلمی که دارای پروانه نمایش از وزارتخانه مربوطه است به دلیل مخالف گروهی اقلیت به حاشیه برود و از اکران عمومی در سینماها محروم شود.»
«خانه پدری» بعد از چهار سال انتظار فقط هشت سانس روی پرده ماند و دوباره توقیف شد. پس از کلی کش و قوس قرار شده بود این فیلم در سانسهای محدود، برای مخاطبان بالای شانزده سال و در گروه «هنر و تجربه» از روز هشتم دی به نمایش درآید. مجلس به تکاپو افتاد. ایوبی از پس دلواپسان برنیامد و بالاخره قفل توقیف بر در خانه پدری زده شدآیا مجلس کاری جز برخورد با فیلمها ندارد؟
واقعا ایده خوبی بوده که این فیلم رو محدود به اکران در چند سینما کرده بودند. کلا بد نیست که ممیزی این طوری شه که مثلا فلان فیلم یا کتاب رو برای فلان مخاطب دارای فلان شرط مجوز بدن!