شارلی ابدو محکوم است یا نوفل لوشاتو؟
سیدمجید حسینی دستجردی
جالبترین کاری که دانشجویان در این تجمع انجام دادند، پایین کشیدن تابلوی خیابان نوفلوشاتو بود. خیابانی که به عشق امام خمینی آن را نوفلوشاتو میخواندند. اساسا در تفکر اعتراضی ما نام یک شهر کوچک فرانسوی چه جایی دارد؟ شهری که روزگاری مامن پیشوای انقلابی ایران بوده است.
عصر دوشنبه عدهای از دانشجویان تهران، در مقابل سفارت فرانسه تجمع میکنند. آنها در اعتراض به کاریکاتور موهن، شعار «مرگ بر فرانسه» سر میدهند. دانشجویان با سر دادن شعار «سفارت فرانسه تعطیل باید گردد» از وزارت خارجه میخواهند در مقابله با اقدام هتاکانۀ نشریه فرانسوی نسبت به پیامبر(ص) و حمایت دولت فرانسه از آن، سفیر فرانسه در تهران را اخراج و سفارت این کشور را تعطیل کند.
جالبترین کاری که دانشجویان در این تجمع انجام دادند، پایین کشیدن تابلوی خیابان نوفلوشاتو بود. دانشجویان معترض معتقدند نام این خیابان باید تغییر پیدا کند. مانند نام شیرینی دانمارکی که پس از کاریکاتورهای سریالی و توهینآمیزش، نام «گل محمدی» را برای آن نوع پیشنهاد شد.
خیابانها و میدانهای تهران از این نامها کم ندارد، از نام کشورها و شهرهای خارجی گرفته، مثل ایتالیا، آرژانتین، فلسطین، سئول، بخارست و غیره تا نام افرادی که به صورت نمادین بر سر کوی و معابر ما دیده میشوند: خالد اسلامبولی (مجاهد مصری که انورسادات را ترور کرد)، گاندی (آزادیخواه آفریقایی)، محمدعلی جناح (بنیان گذار پاکستان)، فتحی شقاقی (بنیان گذار جهاد فلسطین)، بابی ساندرز (معترض ایرلندی از اعضای ارتش جمهوری خواه ایرلند)، احمد قصیر (نوجوان لبنانی از حزب الله لبنان که در حمله انتحاری ۹ سرباز اسرائیلی را کشت)، پاتریس لومومبا (رهبر استقلال کنگو از استعمار بلژیک)، سیمون بولیوار (رهبر جنبش استقلالطلبانه در آمریکای جنوبی).
بسیاری از دانشگاه ها و شهرهای مهم کشورمان نیز پیوند اخوت با کشورهای آسیایی و اروپایی امضا کرده اند و با آن کشورها در ارتباطند.
تبلور احساسات پاک و غیرت مسلمانی نسبت به هر کاریکاتوری که منتشر می شود و از جانب مسلمانان اهانت به بزرگان ادیان تلقی می شود، بسیار بهجا و تحسینبرانگیز است. اما آیا هر کس در هر کجای دنیا اقدام به نشر چنین تفکر موهنی کرد، باید مقابل سفارت آن تجمع کنیم و چون به دلیل مصالحی دیگر نمی توانیم پرچم سفارت آن کشور را پایین بکشیم و اموالش را نابود کنیم و سفیر و کارگزارانش را به کشورشان بفرستیم، زورمان به نام خیابان برسد. خیابانی که به عشق امام خمینی آن را نوفلوشاتو میخواندند. اساسا در تفکر اعتراضی ما نام یک شهر کوچک فرانسوی چه جایی دارد؟ شهری که روزگاری مأمن پیشوای انقلابی ایران بوده است. آیا با هر اتفاقی در آفریقا باید نام آفریقا را از تهران زدود و با همۀ آن کشور و قاره به مخاصمت برخاست؟
انگاری این سوال را باید از کسانی پرسید که ایمان زلال مردم را به سوی این نوع فعالیت های اجتماعی-اعتراضی سوق می دهند و تفکرات سیاسی خود را در قالب غلیان احساسات پاک متدینان جستجو می کنند.
جالبترین کاری که دانشجویان در این تجمع انجام دادند، پایین کشیدن تابلوی خیابان نوفلوشاتو بود. خیابانی که به عشق امام خمینی آن را نوفلوشاتو میخواندند. اساسا در تفکر اعتراضی ما نام یک شهر کوچک فرانسوی چه جایی دارد؟ شهری که روزگاری مامن پیشوای انقلابی ایران بوده است.
جای طنز این ماجرا این است که این برادران همیشه کارهای مشابه می کنند و هیچ خلاقیتی ندارند. این کارها را انقلابی های دهه پنجاه هم انجام می دادند. الان شما بیایید در صورت اعتراضتان دست کم انقلابی کنید! در محتوا همانگونه معترض کنید!