شهروند امروز بین انسان قدیم و جدید معلق شده است
عاطفه شمس
دوشنبه یازدهم اسفندماه، از نتایج همایشی که به دلیل کارشکنی مدیران دولت عدالتمحور توفیق برگزاری نیافت، در قالب مجموعه ۹ جلدی مقالات «دومین همایش ملی آسیبهای اجتماعی ایران» در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و با حضور اعضای شورای علمی، داوران و اصحاب رسانه رونمایی شد.
در ابتدای این مراسم که به همت انجمن جامعهشناسی ایران برگزار شده بود، محمدامین قانعیراد، رییس انجمن جامعهشناسی ایران، با بیان این نکته که اولین همایش ملی آسیبهای اجتماعی در سال ۱۳۸۱ برگزار شد و نتیجه آن انتشار مجموعهای ۶جلدی در زمینههای مختلف بود گفت آغازگر این حرکت بزرگ، جدی و موثر مرحوم دکتر عبداللهی بود و پس از آن جامعهشناسی توانست خود را به عنوان مدعی حداقل، شناخت مسائل و آسیبهای اجتماعی و همچنین مداخله در این زمینه معرفی کند. رییس انجمن جامعهشناسی ایران افزود: البته در دوران اصلاحات شرایط ویژهای برقرار بود؛ امکانات بیشتری در اختیار انجمن قرار میگرفت و از نظر مالی و اطلاعاتی نیز شرایط بهتری داشت. همچنین برای شرکتکنندگان در این همایش نیز امکانات مطالعه و تحقیق، بیشتر و بهتر فراهم بود و فعالیتهای انجمن مورد حمایت بیشتری قرار میگرفت. بعد از آن حدود ۹ یا ۱۰ سال بعد، انجمن تصمیم گرفت دومین همایش ملی آسیبهای اجتماعی ایران را برگزار کند، البته طی این مدت مجموعه همایشهایی توسط انجمنهای علمی دیگر و نهادهای دولتی مثل سازمان بهزیستی، نیروی انتظامی، وزارت رفاه و تامین اجتماعی، حتی دانشگاه آزاد و مراکز مختلفی با همین عنوان برگزار شده بود ولی هیچ کدام گستردگی و عمق اولین همایش را نداشتند. رییس انجمن جامعهشناسی گفت بنا به دلایل متعددی من معتقد هستم که بجز انجمن جامعهشناسی ایران، هیچ نهادی صلاحیت ورود در این عرصه را به صورت ملی ندارد. او اضافه کرد ممکن است این بحث را یک تعصب انجمنی بدانید اما من به اتکای سرمایه انسانی و علمی گستردهای که پشت این قضیه وجود دارد این مساله را عنوان میکنم. در واقع ظرفیتی که در انجمن وجود دارد قابل مقایسه با هیچ یک از انجمنهای علمی دیگری نیست که به این عرصه وارد شدند. انجمن در ۱۰سال اخیر، از نظر کیفی و کمی جزو انجمنهای برتر کشور بوده است. در سال جاری نیز در هفته پژوهش به عنوان انجمن برتر کشوری شناخته شدیم و همچنین جایزه انجمن برتر را از جشنواره بینالمللی فارابی دریافت کردیم. صرفا بحث گستردگی نیست به هر حال جامعهشناسی با توجه به ظرفیتهای روششناختی و دانش گستردهای که دارد مبنای کار است.
قانعیراد با ذکر فرآیندی که در نهایت، برگزاری همایش را با موانعی روبهرو کرد، افزود از نظر ما دومین همایش ملی آسیبهای اجتماعی ایران برگزار شده به حساب میآید و امروز مجموعه ۹جلدی مقالات این همایش در حضور اساتید و اصحاب رسانه رونمایی خواهد شد. قانعیراد انتظاراتی که از دومین همایش میرفت را در دو بخش تشریح کرد و گفت انتظار ما از این همایش یکی تولید دانش بود و دیگری کاربست دانش تولید شده، که خوشبختانه امروز به اولین هدف یعنی تولید دانش دست پیدا کرده و امیدوار هستیم شرایطی فراهم شود که برنامههای آینده انجمن نیز بهدرستی پیش برود. رییس انجمن جامعهشناسی، یکی از برنامههای آتی این انجمن را نزدیک کردن دانش تولید شده به کاربست دانست و دیگر اینکه چگونه میتوان این برنامهها را تداوم بخشید. قانعیراد همچنین نقدی را به اعضای انجمن وارد کرد و گفت برخی از دوستان زمانی که انبساط سیاسی وجود دارد به دنبال کار خود میروند و صاحب منصب میشوند، سپس زمانی که انقباض سیاسی پیش میآید مجددا به سمت انجمن بازمیگردند اما آن زمان و در آن شرایط دیگر نمیتوان کاری از پیش برد. او با بیان اینکه اکنون شاید بتوان کاری انجام داد خواستار همکاری و توجه بیشتر اعضای انجمن و فعالان این عرصه شد.
آفات ناشی از نگاه سیاسی به آسیبهای اجتماعی
میرطاهر موسوی، دبیر علمی همایش، با تایید سخنان قانعیراد، گفت امیدوارم سایر اعضای شورای علمی انجمن که هم اکنون صاحب منصب شدهاند باز ارتباط علمی و دغدغه خود را حفظ کنند تا لینک موثر و صحیحی بین حلقه نظر و عمل به وجود بیاید. موسوی با بیان اینکه این گزارش باید در مراسم افتتاحیه همایش ارایه میشد، گفت اگرچه این امکان به دلایلی فراهم نشد اما خلاصهای از روند تالیف و انتشار این مجموعه مقالات را بیان میکنم از این حیث که این گزارش در جایی ثبت شود. از آنجا که امیدوار میرفت بتوانیم در سالگرد دکتر عبداللهی و در دومین دهه، به عنوان کار دوم انجمن جامعهشناسی ایران، دومین همایش را برگزار کنیم، در انتهای سال ۸۹ جمع کوچکی در دانشگاه علوم بهزیستی برای پیگیری این ایده شکل گرفت. دکتر سعید مدنی رابط این جمع با انجمن جامعهشناسی شدند و خوشبختانه با استقبال و حمایت انجمن مواجه شد و امروز این آرزو و خواسته محقق شده و امیدوار هستیم که پیشزمینهای برای همایش سوم باشد. موسوی، با بیان اینکه آغاز این کار با سختی زیادی همراه بود گفت ما کار را در یک دوره یخبندان سیاسی و انجماد اجتماعی آغاز کردیم و این دو یخبندان در آن دوره گویا به هم انرژی میدادند و با یک همافزایی، شرایط را بسیار سخت و غیرقابل نفوذ میکردند. دبیر علمی دومین همایش ملی آسیبهای اجتماعی ایران، به دغدغههای موجود برای دست اندرکاران این حرکت اشاره کرد و گفت که تشدید، تراکم و تنوع آسیبها و فزونی روزافزون آنها و میل به چندلایه شدن شان به عنوان یک تهدید نوپدید دغدغهای است که در حال تبدیل شدن به یک روند نگرانکننده است. تصور ما این بود و البته الان هم هست – البته با توجه به گشایشهایی که به وجود آمده درجه آن کمتر شده است- که آسیبهای اجتماعی از درون دچار آسیب شده و آن هم نوع نگاه و رویکردی است که به مسائل و آسیبهای اجتماعی وجود دارد و از منظر سیاسی و فیلتر سیاسی به آنها توجه میشود و این از درون، آسیبشناسی اجتماعی را دچار فروپاشی میکند. دغدغه ما این بود که این همایش بتواند نگاه اجتماعی، فرهنگی و علمی را جایگزین نگاه سیاسی کند. بنابراین شناخت و بازنمایی علمی و بیطرفانه آسیبها، هدف و دغدغه بعدی ما بود. تصور این بود که روند سریع و از بالا به پایین تغییرات اجتماعی، روز به روز خود را بیشتر تحمیل میکند و شرایط سختتری را برای جامعه به وجود میآورد. علاقهمند بودیم که در قالب این همایش دیده شود که این تغییرات اجتماعی از بالا به پایین و سریع و غیرهنجاری که در جامعه در حال رخ دادن است چه پیامدهایی ممکن است داشته باشد. دیگر اینکه تکانههای شدیدی که در سامانه جمعیت کشور به خصوص در ۵۰، ۶۰ سال اخیر، داشتیم چه شرایطی را برای ما به وجود آورده است و به نظر میرسد بازتاب آن را در آسیبهای اجتماعی کاملا میتوان دید. بحث همجواری کشور ما با جوامعی که در کانون یک سری از آسیبهای اجتماعی هستند، همینطور شرایط، فرصتها و تهدیدهای ناشی از جهانی شدن که چه شرایطی را برای ما به وجود میآورد. ملاحظه دیگر اینکه ما جامعهای هستیم که به نظر میرسد با شهروندان معلقی رو به رو هستیم که بین انسان قدیم و جدید تعلیق شدهاند. یعنی انسان قدیم از گردونه خارج شده، انسان جدید هم چندان شکل نگرفته است و به عبارتی «هم اینیم و هم آنیم، نه اینیم و نه آنیم» در یک حالت تعلیق به سر میبریم. دغدغه این بود که واقعا چه فکری میتوان کرد و چه روندی را میتوان دنبال کرد تا بتوان از این وضعیت تعلیق خارج شد. بنابراین در قالب این هفت محور، فراخوان داده شد؛ دستاوردهای نظری بومی در برابر آسیبها، سببشناسی آسیبها، وضعیت موجود و آسیبهای اجتماعی و آثار و پیامدها، روند تغییرات و تحولات آسیبها و دورنمای آنها، سیاستها، برنامهها و نظام مدیریتی آسیبهای اجتماعی و راههای پیشگیری، مداخله و کنترل آسیبها. ۲۸ محور هم پیشنهاد کردیم تا محققان اجتماعی آنها را در نظر بگیرند که در این رابطه خوشبختانه استقبال خیلی خوبی شد و تعداد چکیدههای دریافتی واقعا بی سابقه بود. ۶۵۰ چکیده سالم دریافتی داشتیم که وارد فرآیند داوری شد و از آنها ۴۰۷مورد به تایید کمیته داوران با ظرفیت ۵۰ استاد رسید، سپس ۱۸۸مقاله از فیلتر سختگیرانه داوری عبور کرد که از آنها ۱۱۴مقاله با بازنگری نهایی تایید شد و با توجه به سرفصلها و محدودیتهای موجود در نهایت ۹۲ مقاله در قالب این مجموعه ۹جلدی منتشر شد. حسن کار در این بود که از مقالات دانشجویی استقبال شد و حجم آنها نیز بالا بود. از مقالات موجود در این مجموعه ۳۰مقاله دانشجویی، ۳۸مقاله دانشجویی در معیت اساتید و ۲۴مقاله اختصاصی اساتید بود. موسوی با اشاره به اینکه دومین همایش ملی آسیبهای اجتماعی دچار خاصگرایی شدید شده و افراد معدودی با تفکر خاص توانستند خواسته خود را به یک مجموعه تحمیل کرده و مانع برگزاری فیزیکی همایش شوند، گفت من معتقدم تصمیم نظام در همان زمان هم لغو این همایش نبود اما چند خاصگرا مانع برگزاری آن شدند و ملت به خاطر این شرایط با دشواری رو به رو شده و سختی کشید. او گفت خوشحالیم که امروز جریانات در حال بازگشت به سمت واقعیت خود و همچنین منطقی و متعادل شدن و صحیح فکر کردن است. ما نیز به دلیل این گشایش نسبی که به وجود آمده شاکر هستیم و فکر میکنیم فضا به سمتی میرود که مساله آسیبها واقعا مساله کشور باشد و این گشایش واقعا جای سپاس و قدردانی دارد. امروز وزارت کشور میگوید شما این مقالات را چاپ کنید ما هم حمایت مالی و هم اداری میکنیم و این کار را نیز انجام دادند و نتیجه این گشایش این میشود که یک روز دستگاههای دولتی با ما کارشکنی میکنند و یک روز آرم آنها در صدر کتابمان قرار میگیرد. هدف ما نیز همین است که حرفمان شنیده شود و به مقداری از آنکه فکر میکنند صحیح است عمل کنند. ما به دنبال تعیین تکلیف برای کسی نیستیم، انجمن جامعهشناسی به عنوان یک انجیاو، وظیفه بازنمایی و اطلاعرسانی دارد بعد از این صلاح مملکت خویش خسروان دانند و سیاستگذاران میتوانند هرچه را صلاح میدانند استفاده کنند و ما هم خوشحال میشویم. آنچه را هم استفاده نکنند ما مدعی نیستیم که بخواهیم دنبال مسائل دیگری برویم. لذا وزارت کشور در کنار این کار قرار گرفت و ما هرگز مشکل قانونی و اداری پیدا نکردیم. در واقع حضور وزارت کشور برای ما قوت قلب بود و اینکه از ما خواسته شده بود مشکلات احتمالی را با آنها در میان بگذاریم. در آخر، موسوی عناوین مجموعه مقالات ۹جلدی را مرور کرد؛ آسیبهای اجتماعی خانواده/ آسیبهای کودکان، نوجوانان و جوانان/ اعتیاد به مواد مخدر و خودکشی/ کجروی، بزهکاری و انحرافهای اجتماعی/ بحران هویت و آنومی/ جرم، جنایت و وندالیسم/ آسیبهای اجتماعی ناشی از حاشیهنشینی، روابط همسایگی و آپارتماننشینی/ مسائل و مشکلات اجتماعی/ آسیبهای اجتماعی- اقتصادی.
مساله آسیبشناسی مسائل اجتماعی را باید مرحله به مرحله پیش برد
تقی آزاد ارمکی، با بیان اینکه مساله آسیبشناسی مسائل اجتماعی را باید طی یک پروسه به طور مثال ۱۰ساله تعریف کرد و مرحله به مرحله پیش برد گفت شما در اینجا همه موضوعات را دارید اما داشتن همه این موضوعات در این گوناگونیها همسانی میکند و بعد هم احتمالا خواننده را نسبت به موضوعات بیتفاوت میکند البته به جز کسانی که دنبال موضوع میگردند. اما اگر به طور متمرکز دو- سه مساله را به شکل ساختاری بتوان دنبال کرد و بحثهای تئوریک و وضعیت آن را مطرح کرد به نظرم بیشتر میتواند افکار عمومی را جهت داده و به یک سری از مسائلی که در کشور و در انجمن وجود دارد پاسخهایی بدهد. چرا که ما در سطح آموزش مسائل اجتماعی با اینکه اساتید بزرگی داریم اما همچنان با فقر اطلاعات در این باره رو به رو هستیم. شاید اگر بتوان مرحلهبندی کرد و نشست بعدی انجمن را به موضوع مشخصی به طور مثال به آسیب شناسی خانواده اختصاص داد به راهحلهایی رسید. در واقع علاوه بر ارزیابی باید مقداری به ساحت پیشنهادات برای اجرا نیز رسید تا بتوان با ارایه آنها به سازمانهای مربوطه به نتایجی نیز دست یافت و ادبیاتی تولید کرد.
سیستم مدیریتی باید فهم دقیق و درست از آسیبها پیدا کند
عمادالدین باقی، از دیگر مهمانان این نشست مساله آسیبهای اجتماعی برای جامعه علمی را یک ضرورت دانست و گفت بزرگترین مشکلی که وجود دارد این است که تا سیستم مدیریتی فهم دقیق و درستی از ضرورتها و آسیبها نداشته باشد این شکاف همواره وجود دارد و همین نگاه موجب میشود این همایش برگزار نشود. باقی معتقد بود که اگر این مشکل برطرف نشود برگزاری همایش سوم نیز احتمالا با مشکل رو به رو خواهد شد. اگر از طرف انجمن سازوکاری اندیشیده تعریف بشود تا بتوان این فهم را به سیستم مدیریتی وارد کرد تا بداند که اگر نخواهد به پیشواز آسیبشناسی برود باید به پیشواز آسیب کلان اجتماعی برود. به طور مثال تا یک فیلم تولید میشود میگویند سیاه نمایی است و با این کلمه بسیاری از کارهای علمی و کارشناسی را هدر میدهند در حالیکه در دنیای امروز به کسانی که کار آسیبشناسی انجام دهند حتی جایزه اعطا میشود. شما میبینید در بسیاری از جوامع نه فقط بر آسیبهای موجود بلکه درباره آسیبهای محتمل فیلم تهیه میکنند. اگر بتوان این فهم را برای سیستم مدیریتی جا انداخت راه هموار میشود برای اینکه بعدها بتوان کارهای بهتر و موثرتری انجام داد. یعنی باید این گلوگاه و مانع را برداشت تا آنها خود مشوقی برای انجام آسیبشناسی بدل شوند.
هنوز نگاه مهندسی به مسائل اجتماعی در سازمانها وجود دارد
قانعیراد در پاسخ به سخنان باقی گفت اگر به این امید بودیم این مجموعه چاپ نمیشد یا نباید همایش دوم را تمام شده تلقی میکردیم، همچنین نباید به سمت همایش سوم برویم. ما باید برخلاف موانع محیطی که وجود دارد کارهایی بکنیم تا در درازمدت بتواند تاثیری بر عرصه سیاستی بگذارد. اگر بخواهیم منتظر بمانیم تا عرصه برای فعالیت جامعهشناسان فراهم شود زمان زیادی طول خواهد کشید. هماکنون نیز انتظارات عجیبی درمورد جامعهشناسی مطرح میشود که چرا جامعهشناسان هیچ کاری نکردهاند، حتی گاهی از سوی خود جامعهشناسان چنین بحثهایی مطرح میشود. خب اول اینکه شما زمینه لازم را فراهم نکرده و مانع ایجاد کردید و ذهن جامعهشناسان را به سمت دغدغههای معرفت شناختی بردید و این مباحث سالها وقت و انرژی آنها را گرفت در حالیکه بهتر میشد از ظرفیتهای جامعهشناسی استفاده کرد. اگر بنا باشد بایستیم تا محیط برای فعالیت جامعهشناسان آماده شود مشخص نیست که چه زمانی این اتفاق میافتد. ما باید با کنش خود محیط را بسازیم و خود را به سیستم تحمیل کنیم. در حال حاضر ما با مجموعهای از سرطانهای اجتماعی مواجه هستیم که جامعه را فراگرفته است. تا کنون اجازه ورود در این عرصه به جامعهشناسان داده نشده است، در حال حاضر هم به عنوان یک نهاد اجتماعی هنوز تکلیف خود را برای ورود به این مسائل نمیدانیم. به اعتقاد من هنوز هم نگاه مهندسی به مسائل اجتماعی در سازمانها وجود دارد، مقداری هم به سمت رویکردهای روانشناختی و فردگرایانه رفتهاند که ادعای ما این است این رویکردها جواب نخواهد داد. یعنی بدون برخورد جامعهشناسانه با مسائل اجتماعی نمیتوان آنها را حل کرد چرا که این رویکردها در سطح خرد پاسخ خواهد داد در حالیکه مسائل ما در سطح کلان است. من پیشتر هم گفتهام که از این وضعیت راضی نیستیم، اگرچه در حال حاضر جامعه از نظر سیاسی دارد نفس میکشد و چشماندازهای امیدی ایجاد شده است اما در واقع تغییرات ایجاد شده از سمت مهندسی به سمت اقتصاد و مدیریت شیفت پیدا کرده است و الان اینها مورد توجه هستند. به طوری که وزیر ما پس از راه یافتن به کابینه حتی اگر گرایش جامعهشناختی داشته باشد خود را با عنوان مدیریت راهبردی معرفی میکند، چون میداند که مجلس و جو کلی جامعه هنوز آمادگی پذیرش نگاه جامعهشناختی به مسائل را ندارند. خود رییسجمهوری که مشاور اجتماعی ندارد، وزارتخانهها نیز یا مشاور اجتماعی ندارند و یا افراد گمنامی که فاقد هرگونه ارتباط با اجتماعات علمی هستند مشاور اجتماعی آنها شدهاند. در وزارتخانههای مختلف بودجههای کلان تحقیقاتی- اجتماعی به دست افرادی سپرده شده که فاقد ارتباط با اجتماعات علمی هستند و ممکن است از این بودجهها در جهت عقد قرارداد با احباب و دوستان استفاده شود. در واقع نقش انجمن جامعهشناسی به عنوان نهاد کنترل فعالیتهای اجتماعی نادیده گرفته شده است و هرجا که کنترل نباشد فساد رخ میدهد. قانعیراد با بیان اینکه مسائل را باید امکانسنجی کرد و صرف امکان انجام کاری نباید در جهت آن اقدام کرد گفت من با نگاه مهندسی به مسائل اجتماعی مساله دارم. مهندس کسی است که تا با مسالهای برخورد میکند به ساخت یک سیستم روی میآورد و به پیامدها و نتایج آن فکر نمیکند. این نگاه هنوز حاکم است و بخشی از آن ناشی از فقدان تجربه اجتماعی است. ممکن است ۱۰ سال دیگر دولت از دولت فعلی عاقلتر باشد اما ما نیز باید حرف خود را بزنیم و در جهت آن تلاش کنیم و منتظر فراهم شدن زمینه نمانیم بلکه بگوییم حتی اگر شما زمینه را فراهم نکنید ما پروژه خود را جلو میبریم.
عمادالدین باقی به گفتههای قانعیراد پاسخ داده و گفت مقصود من این نیست که شما باید منتظر فراهم شدن زمینه بمانید اما بهتر است به جای تبدیل آن به درد دل به یک پروژه تبدیلش کنید، به طور مثال جلد دهم این کتاب آسیب شناسی آسیب شناسیها بشود. این بحثها در آنجا مطرح شده و موانع شناخته شود و همین بخشی از پروژه شود.
آزاد ارمکی با ارایه پیشنهادی بحث را ادامه داد؛ اینکه انجمن به رییسجمهوری نامهای بنویسد و از او بخواهد تا وزرا آموزش علوم اجتماعی ببینند. وزرا را دعوت کنید تا آموزش اجتماعی ببینند، حال شأن وزرا بالا است حداقل مجموعهای از مدیران تصمیمساز را به این کار دعوت کرد. در واقع انجمن باید در این سطح وارد معرکه شود وگرنه تنها با تولید اطلاعات مانند یک موسسه تحقیقاتی عمل میکند. باید به معاونان تحقیقاتی حساسیتها را گوشزد کرد و آموزش داد. اینکه مهندسان مهندسی اجتماعی میکنند درست نیست در واقع کسانی که نون جامعهشناسی میخورند مهندسی اجتماعی میکنند. پیشنهاد من این است اگرچه ممکن است برای انجمن بلندپروازانه باشد اما شاید راهی باشد برای ایجاد فضایی که افراد را با مسائل اجتماعی درگیر کند و به آنها بفهماند هنوز چیز زیادی از این مسائل نمیدانند. به طور کلی مدیران امور ساده سازی میکنند در حالیکه جامعهشناسی انجام عمل اجتماعی را مقداری سختتر میکند و این حساسیتها اگر به مدیران منتقل شود بسیار خوب است.
ساختار موجود، تقاضا برای نگاه مهندسی را به وجود میآورد
عباس عبدی، انتقادی به برخی از سخنان سایرین نسبت به نگاه مهندسی داشت. او با بیان اینکه یک مهندس بوده و این برایش یک افتخار است گفت اخیرا با همکاری آقای گودرزی تحقیقی انجام داده که پس از ۱۰مصاحبه به نکتهای عجیب رسیدهاند و آن بینش عجیب اجتماعی افراد بود. اتفاق مهمتر این بود که تقریبا همه آنها یک تحلیل اجتماعی داشتند راجع به اینکه چرا فساد در کشور وجود دارد. به ندرت تفاوتی وجود داشت و همگی هم تحلیل عمیقی از موضوع داشتند. بنابراین مشکل نه دانش است نه چیز دیگر. این افراد دانش آن را هم دارند. مشکل ساختاری است که باعث میشود برای این نگاه مهندسی که به آن اعتراض وارد میشود تقاضا وجود داشته باشد و افراد هم به آن پاسخ دهند. عبدی با بیان اینکه به نظر میآید مشکل این نیست که چرا رییسجمهوری یا سایرین به انجمن جامعهشناسی توجه نمیکنند، مشکل را متوجه خود جامعهشناسان دانست و گفت اگر قرار باشد آنها به جامعهشناسان توجه کنند نقش خود جامعهشناسان در این بین چیست. مشکل آنها نیز دانش جامعهشناسی نیست بلکه به نظر من بینش جامعهشناسی است. اکنون حتی به این مجموعه مقالات هم به عنوان دانش نگاه میشود اما در عمل چقدر میتوان این دانش را به یک بینش تبدیل کرد و آن را به زمینههای مختلف در جامعه بسط داد و دیگران را با آن همراه کرد. به اعتقاد من تا نگاه جامعهشناس این باشد که چرا به او راه داده نمیشود کاری از پیش نمیبرد و کسی به او راه نمیدهد همچنان که جامعهشناسان به دیگران راه نمیدهند. تا وقتی که به طور مثال اعتراض او این باشد که چرا روانپزشک نگاه جامعهشناسی ندارد در حالی که دلیلی برای این امر وجود ندارد به نتیجهای نخواهد رسید. من فکر میکنم این طرف قضیه را باید دید ایرادی ندارد که از بیرون به آنها هم انتقاد کند اما وقتی در بین خود بحث میکنند باید ببینند چطور میتوانند نگاه جامعهشناسی را بسط دهند. وگرنه این گونه میشود که آخر بر سر پدیدهای مثل پاشایی در اینجا حرفهای زده میشود که به طور بنیادی ربطی به جامعهشناسی ندارد و یک مفهوم تبلیغی- سیاسی بود که میتوانست درست یا غلط هم باشد. این نشان میدهد که جامعهشناس خود باید بساط خود را پهن کند وگرنه کسی این کار را برای او انجام نخواهد داد. به نظر من درمورد آسیبها هم همین گونه است. بحث راجع به آسیبها در رسانهها زیاد است و اگر جامعهشناسان بتوانند نگاه خود را تغییر دهند به راحتی میتوانند با مهندسان و سایرین کنار بیایند و اگر انجمن این زاویه خود را برطرف کند بسیاری از مشکلات حل میشود. نباید مدام اعتراض کرد که چرا کسی ما را تحویل نمیگیرد ما باید خودمان را تحمیل کنیم.
تلقی روانشناسی و پزشکی از افراد جامعه به عنوان بیمار است
در ادامه این بحث، قانعیراد مشکل را ساختاری دانست و اینکه ساختار معرفتی هم مشکل دارد که انسان را به مثابه کالا یا شی تلقی میکند. او این مساله را مشکلی دانست که جامعهشناسان باید با آن مبارزه کنند و گفت تا وقتی که به این مبارزه جدی وارد نشوند حرف آنها شنیده نخواهد شد. تلقی روانشناسی و پزشکی هم از افراد جامعه به عنوان بیمار است اما ما با جامعه اینگونه برخورد نکرده و نباید بکنیم. باید بگوییم ما پروژه دیگری داریم و بر سر آن باید به توافق برسیم و در این راستا نیز باید حرف خود را تکرار کنیم. من با مهندس عبدی در دو بحث موافق هستم که یکی از آنها بینش اجتماعی است، به این معنی که سی رایت میلز میگوید تا عصر سوم که منظور او بیشتر عصر مدرن بوده است، علم و مهندسی الگوی تفکر است ولی در عصر کنونی و در عصر چهارم شاخص فرهنگی تفکر نگاه جامعهشناختی است و برای آن عنوان مدرنیته یا پسامدرن را به کار میبرد. در این عصر اگر این نگاه وجود نداشته باشد مهندسان و پزشکان هم در پروژههای خود شکست میخورند. بنابراین اگر پزشکی و مهندسی ما بخواهد موفق شود باید به سراغ جامعهشناس بیاید. ما هیچگاه مدعی نبودیم اما باید آنها را وادار به این کار کنیم.
عباس عبدی مخالفت خود با این سخن قانعیراد که مهندسان شکست میخورند را ابراز کرده و گفت شما شکست میخورید نه مهندسان. قانعیراد در توضیح سخن خود گفت اگر نگاه جامعهشناسی نداشته باشند شکست میخورند. شما به عنوان متولیان بسط بینش جامعهشناسی، اگر نتوانید این کار را انجام دهید در واقع شما شکست خوردهاید. قانعیراد با تایید سخنان عبدی گفت حرف من این است که اگر مهندسان در این جامعه با دانش اجتماعی و بررسی پیامدهای تاثیر اجتماعی فرایندهای کاری خود همراه نباشند، پروژههای آنها شکست خورده است. عبدی نیز با تایید گفتههای قانعیراد گفت حرف من این است که جامعهشناسان باید فعال باشند و این نگاه را بسط دهند.
در ادامه این مراسم نیک گهر، غفاری، حسینی، صمدی راد، رفیعی، وامقی، زینالی و حسین خانی مدیریت نشر آگه نیز در بحث شرکت کرده و به همفکری با انجمن جامعهشناسی پرداختند و در نهایت با رسیدن به یک جمعبندی، پیشنهاداتی برای تداوم چنین برنامههایی از سوی حاضران ارایه شد.
دوشنبه یازدهم اسفندماه، از نتایج همایشی که به دلیل کارشکنی مدیران دولت عدالتمحور توفیق برگزاری نیافت، در قالب مجموعه ۹ جلدی مقالات «دومین همایش ملی آسیبهای اجتماعی ایران» در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و با حضور اعضای شورای علمی، داوران و اصحاب رسانه رونمایی شد.نشست رونمایی از مجموعه ۹ جلدی مقالات دومین همایش ملی آسیبهای اجتماعی در ایران