دو پلیس خاطی سعودی قبل از اقدام به تعرض دستگیر شده بودند
در روزی که روحانی و سخنانش در صفحات اول برخی از روزنامه ها آمده اند، با عناوین اقتباسی زیر به مرور سه روزنامه اطلاعات، فرهیختگان و ایران رفته ایم:
«سعودی ها؛ اشتباه نکنید! هدف ما سلطه تشیع بر تسنن نیست»، «به جنگ اسرائیل نروید، به جنگ شیعیان بروید!»، «دین به اسارت برده شده، قدرت تحریک ندارد»، «یک مرکز، یک بنیاد و یک گروه به دنبال اقتباس ضوابط معماری از منظر دین»، «مکه و مدینه حق عمومی جهان اسلام است»، «دو پلیس خاطی سعودی قبل از اقدام به تعرض دستگیر شدند؛ چرا خودمان اصرار به هتک حیثیت و آبروی دو نوجوان ایرانی می کنیم؟»، «حرف های این بار من، جدید نبود، نگرانی افراطی ها بیشتر شده که اینچنین حمله می کنند»، «مشکل دلواپسان محبوبیت آیتالله هاشمی است/اگر هاشمی دروغگوست، همه حرف هایش غیرقابل استنادست، چه الان، چه 78 و چه 68» و «سخن انقلابی جان و مال داده چرا دستمایه ضد انقلاب می شود؟/صبر مان حدی دارد؛ حرفتان را تکرار کنید، به مردم خواهیم گفت» و …
سعودی ها؛ اشتباه نکنید! هدف ما سلطه تشیع بر تسنن نیست
روزنامه اطلاعات امروز که برای تیتر یک، سفر رئیس جمهوری به گیلان و عبارت «به جای تقابل، تعامل با دنیا را برگزیده ایم» را انتخاب کرده، از قول وی نوشته است: «به کشورهای منطقه اعلام می کنیم راه ثبات و امنیت، تعامل با کشورها و احترام به آرای مردم در منطقه است و با هواپیما و بمب ریختن بر سر مظلومان منطقه به جایی نمی رسید. چرا زیربناهای یک کشور ضعیف را تخریب می کنید؟ چرا زنان و کودکان را از بین می برید و دیروز با دلار و امروز با بمب دنبال سلطه بر منطقه هستید؟ هم دیروز اشتباه کردید و هم امروز اشتباه میکنید. راه حل مشکلات منطقه، احترام به مردم و حقوق آنان است. اگر می خواهید ثبات در منطقه باشد، ندای ملت ایران را به خوبی بشنوید که این به نفع شماست. ما از مظلومین عالم دفاع خواهیم کرد و این ملت همواره در برابر ظلم، خشونت و تروریزم ایستادگی کرده و باز هم ایستادگی خواهد کرد.»
اطلاعات با اشاره به این سخن رئیس جمهوری که گفته است«هدف نهایی ما سلطه ایران بر منطقه نیست، اشتباه نکنید»، آورده است: «هدف ما سلطه تشیع بر تسنن نیست، اشتباه نکنید، هدف ما آن است که ملتهای منطقه سربلند باشند. برای ما بین شیعه، سنی، ترک، عرب، فارس و بلوچ هیچ تفاوتی وجود ندارد.»
به جنگ اسرائیل نروید، به جنگ شیعیان بروید!
اطلاعات در صفحه دوم، عبارت «عربستان به خواست مردم یمن احترام بگذارد» را از قول آیت الله مکارم شیرازی نقل کرده و چنین نوشته که ایشان درجلسه درس خارج فقه در مسجد اعظم قم، با اعتراض به عربستان به دلیل رها کردن راه صحیح، به ویرانی کشاندن یمن و ادعای دخالت ایرانی ها و شیعیان، رفتار آن کشور در عدم احترام به خواست مردم یمن را تقبیح کرده است.
در ادامه این خبر آمده است: «اخیرا امام جماعتی در مسجد الحرام شروع به بد و بیراه گفتن و تکفیر شیعیان و ایرانیان کرده است در حالی که همین ها دو سه هفته قبل، کنگره ای بر ضد تکفیری ها برگزارکردند اما خود در مسجدالحرام مشغول به تکفیر شدند. همین امام جماعت بیان کرده است که نباید به جنگ اسرائیل برویم، باید به جنگ شیعیان رفته و جنگ را به جنگ شیعه و سنی تبدیل کنیم؛ در عین حال گفته است که تکفیری ها از ما نیستند! چطوراین گونه افراد به خود حق می دهند در مقدس ترین مرکز اسلام، مجددا به تکفیر گروه عظیمی از مسلمانان دنیا بپردازند؟ ایران، یمنی ها و همه شیعه ها می گویند مساله یمن از طریق سیاسی و خواست مردم اکثریت باید حل شود، اما عربستان یمن را بمباران می کند و باید گفت که اگر شما طرفدار نجات یمن هستید ببینید که خواست مردم چیست. درعراق چه به سر همه اقوام در آوردید؟ آیا آن ها حق ندارند از کشور خود دفاع کنند؟ باید بنشینند داعش سر همه آن ها را ببرد؟»
دین به اسارت برده شده، قدرت تحریک ندارد/ باید به دنبال راهی برای نجات حرمین از اسارت و غارت آل سعود بود
اطلاعات در همین صفحه، به انعکاس سخنان آیت الله جوادی آملی در جلسه درس خارج پرداخته و نوشته است: «نباید به فکر دولت ها بود، بلکه ملت ها و ملل اسلامی خود به این فکر باشند که حرمین را از اسارت و غارت آل سعود نجات دهند. امت اسلامی یک بازگشتی باید بکنند؛ اهتمام جهان اسلام باید بر آزادی دین، قرآن، روایات و عقل استوار شود تا حرمینی که الآن در اسارت آل سعود است، از این اسارت خارج شوند.»
در ادامه این خبر آمده است: «اگر فکر، عقیده، اندیشه، تعقل و درک یک ملت به اسارت برود؛ وضع به مانند وضع آل سعود خواهد بود، زیرا دین به اسارت برده شده، قدرت تحریک ندارد. مساله روز این است که آن سالی که حادثه تلخ به شهادت رساندن بسیاری از زائران حرمین اتفاق افتاد، عده ای مقالاتی نوشتند؛ بررسی کردند که این حرمین مکه و مدینه باید در اختیار چه کسی باشد؟ برابر استدلال قرآنی، متولی سرزمین وحی باید مردان باتقوا باشند نه آل سعود. اینها همان هایی هستند که اجدادشان کعبه را به صورت بتکده در آورده بودند و روی بام کعبه به عیش و نوش و شراب خواری می پرداختند. آنهایی که کلیدداری کعبه را در مجلس قمار باختند و با چند مشک شراب فروختند و معامله کردند، اجداد همین ها بودند.»
یک مرکز، یک بنیاد و یک گروه به دنبال اقتباس ضوابط معماری از منظر دین
روزنامه اطلاعات در مطلبی دیگر، از برنامه ریزی مرکز معماری حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، بنیاد معماری انقلاب اسلامی و گروه تحقیقات علوم ومعارف اسلامی احتجاج برای برگزاری سلسله جلسات فقه اسلامی و معماری ایرانی خبر داده و از قول امیر محمد خانی رئیس بنیاد معماری انقلاب اسلامی و مدیر مرکز معماری حوزه هنری می نویسد: «در کشور ما بسیار تلاش شده است که از آیات و روایات در مسیر تدوین ضوابط و مقررات استفاده شود و ما نیز سعی می کنیم در راستای معرفی و تدوین اصول اساسی و تاثیر گذار دین مبین اسلام و ارتباط آن با سبک زندگی و معماری و نیز جهت بحث و بررسی ونحوه ارتباط معماران با آیات و روایات، کارگاهی برگزار نماییم.»
مکه و مدینه حق عمومی جهان اسلام است
اطلاعات که در صفحات میانی خود، گزارشی از برگزاری برگزاری مراسم سالگرد ارتحال آیتالله گلپایگانی در قم منتشر نموده، در صفحه ۱۳ از قول آیت الله مهدیهادوی تهرانی یکی از اعضای هیأت عالی بعثه مقام معظم رهبری خواستار نظارت دولتهای اسلامی بر حج و عمره شده و نوشته است: «مکه و مدینه حق عمومی جهان اسلام است که داخل حکومت عربستان قرار گرفته و وظیفه دولت آل سعود است تا شرایط مناسب را برای حضور زائران فراهم کند اما چون دولت سعودی صلاحیت مناسب برای مدیریت حرمین شرفین را ندارد، دولتهای اسلامی باید دراین باره اقدام کنند و با همفکری علمای اسلام، شورای نظارت بر حرمین شریفین تشکیل شود و بر حج و عمره نظارت کند.»
اطلاعات در ادامه این خبر آورده است: «ریشه مبانی فکری داعش مبتنی بر وهابیت است که به وسیله این تفکر دست به اقدامهای فجیع خود میزنند؛ داعش تاکنون هیچ تحرکی علیه رژیم صهیونیستی انجام نداده است و این نشان دهنده این است که این گروهک، تفکر اسلامی ندارد؛ بلکه تحت حمایت گروههای تروریستی مخالف اسلام است.»
دو پلیس خاطی سعودی قبل از اقدام به تعرض دستگیر شده بودند؛ چرا خودمان اصرار به هتک حیثیت و آبروی دو نوجوان ایرانی می کنیم؟
در صفحه ۱۴ این روزنامه و در خبری با عنوان «گلایه سرپرست حجاج ایرانی از شیطنت برخی افراد و رسانهها در حادثه جده» به بی سابقه بودن چنین حادثه ای در دنیا اشاره شده و هوشیاری دو نوجوان ایرانی و عکس العمل بموقع آنان، سبب عدم وقوع تجاوز و دستگیری دو پلیس خاطی پیش از اقدام به آزار جنسی دانسته شده است. در این خبر همچنین آمده است: «حیثیت مردم و به ویژه دو نوجوان عزیز و خانوادههای محترم آنان، امری مهم و شایسته توجه است لیکن برخی افراد از روی بی اطلاعی یا خدای ناکرده تسویه حسابهای شخصی و سیاسی، مطالبی را مطرح کرده و میکنند که خانوادههای این دو نوجوان را متأثر و پریشان کرده است.»
در صفحه روابط بین الملل اطلاعات، به پنجمین بخش از مقاله «یمن، ویتنام آل سعود» پرداخته شده و عنوان صفحه آخر این روزنامه نیز به این شرح است: «امیرعبداللهیان: موساد تروریستهای داعش را به یمن منتقل کرده است»
مدعیان مسلمانی حق ندارند به مردم مظلوم و قانع یمن ظلم کنند
روزنامه فرهیختگان که عبارت «طرف ما کنگره نیست» از سخنان رئیس جمهوری را به عنوان تیتر یک خود انتخاب کرده، عکس صفحه اول خود را به دیدار آیتالله هاشمی رفسنجانی با دانشجویان ۲۷ دانشگاه کشور اختصاص داده و از قول وی نوشته است: «انتقاد سازنده دانشجویان، هموار کننده مسیر آینده»
در این خبر آمده است: «هیچ مسئولی حق ندارد با هیچ توجیهی جلوی سخنان عقلانی دانشجویان را بگیرد، چون با دلسوزی و مانند فرزندی صالح، اشکالات خانواده را با هدف اصلاح میگویند.»
در بخش دیگری از این خبر، به سخنان آیت الله هاشمی پیرامون جنگ یمن پرداخته شده و آمده است: «هیچ کشوری، مخصوصا مدعیان مسلمانی حق ندارند به مردم مظلوم، قانع و هوشیار یمن ظلم کنند و نیز هیچ کشوری حق ندارد به خاطر مسائل مذهبی در کشور دیگری دخالت کند.»
فرهیختگان با بیان اینکه آیت الله هاشمی حمله عربستان به یمن و بمباران مناطق غیرنظامی این کشور را اشتباه استراتژیک سعودی ها می داند، نوشته است: «همه باید بدانند که تنها راهحل مسائل، مذاکرات سیاسی است.»
حرف های این بار من، جدید نبود، نگرانی افراطی ها بیشتر شده که اینچنین حمله می کنند
این روزنامه در صفحه ۲ عنوان «نگران هجمه جدید رسانهای نیستم» را برای خبر دیدار آیتالله هاشمی رفسنجانی با فرماندهان سابق کمیتههای انقلاب اسلامی و نیروهای انتظامی انتخاب کرده و با تاسفبار خواندن اوضاع کشورهای اسلامی توسط وی ادامه داده است: «اگر عربستان بخواهد به اشتباهاتش ادامه دهد، مثل دست و پا زدنهای یک انسان در حال غرق شدن در یک باتلاق است که هرچه تلاش میکند، گرفتارتر میشود.»
این روزنامه با اشاره به نگرانی یکی از حاضران از موج جدید هجمه رسانهای علیه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، پاسخ آیت الله هاشمی را چنین بیان کرده است: «نگران این هجمه نیستم؛ همه این حرفها را سابق نیز گفته بودم، اما جریانهای افراطی در این شرایط احساس نگرانی بیشتری میکنند.»
فرهیختگان همچنین نوشته است: «عضو مجلس خبرگان رهبری به اقدام توهینآمیز گروهی که چند سال قبل در حرم امام(ره) مانع سخنرانی سیدحسن خمینی شده بودند، اشاره کرد و گفت: «همین گروه، پیادهنظام دلواپسان امروزند»
کشورهایی که حداقل صورت ظاهرشان اسلامی است، به ملت و نظام ما جفا نکنند
فرهیختگان که در صفحه ۲ عنوان «تنها از مردمسالاری دینی در یمن حمایت میکنیم» را برای سخنان
علی لاریجانی در یادواره ۴۴۰۰ شهید کرمانشاه انتخاب کرده است، از قول وی می نویسد: «میبینیم که سیاسیون و رسانههای منطقه در قالب گفتار و لسان، از این شرایط بهعنوان مسائل مربوط به عرب و فارس یا شیعه و سنی تعبیر میکنند یا این درگیریها را نوعی گرایش منطقه به سمت امپراتوری میدانند. برخی از کشورها که حداقل صورت ظاهرشان کشور اسلامی است، میبینیم که همواره نسبت به ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران جفا میکنند و با یک عینک خاصی به ایران نگاه میکنند.»
این روزنامه در ادامه سخنان لاریحانی آورده است: «امروز همه شاهدند عربستانی که داعیه اسلامیت دارد، چگونه به مردم مظلوم و بیگناه یمن حمله میکند و در این کشور چه فضاحتی را به وجود آورده است. دلیل عربستان از این حمله این است که یمن از زیر چتر عربستان خارج شده و میخواهد با جنگ و خونریزی آن را به زیر چتر خود بازگرداند و بعد هم میگویند چون ایران از انقلاب مردمی آنها حمایت کرده، ما به دنبال سرکوب انقلاب یمن هستیم.»
مشکل دلواپسان محبوبیت آیتالله هاشمی است/اگر هاشمی دروغگوست، همه حرف هایش غیرقابل استناد است، چه الان، چه 78 و چه 68
در بخش دیگری از صفحه دوم فرهیختگان، عنوان «صداوسیما با حصر رسانهای آیتالله هاشمی به جایی نمیرسد» برای سخنان غلامعلی رجایی مشاور رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام استفاده شده که می گوید: «بعضی منتظرند آیتالله هاشمی بگوید «بسمالله الرحمن الرحیم»، بپرسند «سندش کو»؟ نسخهای که دلواپسان برای آقای هاشمی پیچیدهاند و صداوسیما هم مدتهاست با حصر رسانهای آقای هاشمی به آن دامن میزند، به جایی نمیرسد و بهتر است مسیر خود را تغییر دهند. یک عده به خاطر بغضی که از آقای هاشمی دارند اظهارات ایشان را زیر سوال میبرند. مبنای این دسته از افراد این است که میخواهند حرفهای آقای هاشمی را نپذیرند و مشکلشان با حقایقی است که ایشان میگوید.»
فرهیختگان با اشاره به سخن رجایی درباره تشویق طولانی مدت آیتالله هاشمی در حین ورود به سالن اجلاس سران، می نویسد: « این موارد بعضی از آقایان و دلواپسان را نگران کرده است؛ در صورتی که محبوبیت یاران امام(ره) نباید باعث نگرانی شود؛ مخصوصا کسی که از چهارده سالگی با امام(ره) همراه بوده است.»
در فراز مهم و ظریف سخنان مشاور رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام می خوانیم: «اگر عدهای بخواهند تاریخ شفاهی را که هاشمی میگوید زیر سوال ببرند، روایت دیگران نیز از امام(ره) مخدوش میشود؛ حتی در این صورت میتوان گفت که حرفهایی که آقای هاشمی در تایید و اثبات برخی جریانها و اشخاص زده است، بیاعتبار میشود، چون ما نمیتوانیم بعضی از اظهارات ایشان را قبول کنیم و بعضی را قبول نکنیم.»
مشاور رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام همچنین درباره اظهارات آیتالله هاشمی در مورد «زندانیان بیجا» که برخی آن را به ناراضی بودن از محاکمه فرزندش نسبت دادهاند، گفت: «آقای هاشمی راجع به محاکمه فرزندان خود، پیش از این گفته بودند که تا به حال قاضی پرونده را هم ندیدهاند. هرچند که برخی ایشان را به دخالت و تاثیر در روند محاکمه متهم میکنند. حرف من این است که این چه دخالتی است که باز هم فرزندان ایشان محاکمه و بازجویی میشوند و ایشان هم صراحتا میگوید که من در ارتباط با پرونده مهدی هاشمی هیچ دخالت نظری ندارم، فقط قانونی رسیدگی شود.» رجایی تصریح کرد: «این اظهارات آقای هاشمی نماد آشکارسازی بعضی از ظلمهاست؛ چون خبرها و گزارشهایی در اینباره به آقای هاشمی میرسد. از طرفی حرف هاشمی بهعنوان شخصیت برجسته نظام، سند است زیرا ایشان محل رجوع مردم هستند.» او اضافه کرد: «آقای هاشمی بعضی از درد دلها را مطرح کرده است و بیش از آنکه موجب ناراحتی شود، جای خوشحالی دارد؛ چون با بیان این مطالب، اگر جای نگرانی هم وجود داشته باشد، برطرف میشود.»
پیشگام بومیسازی دانش انسانی اسلامی بوده ایم
فرهیختگان در صفحه دانشگاه، در یادداشتی با عنوان «پیشگامی پژوهشگاه برای بومیسازی علوم انسانی» به قلم شریف لکزایی آورده است: «پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به عنوان یکی از پژوهشگاههایی که در زمینه پژوهش حوزوی سابقه طولانی دارد، تاثیر بسزایی در پیشرفت اندیشه اسلامی – ایرانی در دانشگاهها کشور داشته است. نکته اول درباره اقدامات موثر این نهاد برمیگردد به ورود این پژوهشگاه به ساحت تحقیق و پژوهشهای جدیدی که تاکنون دیگر مراکز ورودی به آن نداشتهاند.
پژوهشهایی در زمینه مبانی اندیشه نشده فلسفه سیاسی، فقه سیاسی و دیگر حوزههای مرتبط با این موضوع که راهگشای بسیاری از اتفاقاتی است که در نظام آموزش عالی کشور به گره تبدیل شدهاند و باز کردن این گره ممکن نیست مگر آنکه توجه ویژهای به این حوزهها شود. این پژوهشگاه با فعالیتهای خود در زمینه پژوهشهای کلامی و جمعآوری دایرهالمعارفهایی که به تدوین اندیشه متفکران ایرانی پرداخته است در زمینه بومیسازی دانش انسانی – اسلامی پیشگام بوده است. به جرات میتوان گفت این اقدامات پژوهشگاه برای اولین بار در کشور اتفاق افتاده است، چنانکه گروه اندیشه سیاسی اولینبار در همین پژوهشگاه در سال ۷۳ تشکیل شد و اکنون ثمره فعالیت در این گروه یکی از میراث ماندگار این مجموعه خواهد بود. نکته دیگری که در باب فعالیتهای پژوهشگاه باید به آن اشاره کرد ظرفیتهای انسانی پژوهشگاه است. نیروی انسانی که دانشآموختگان هم حوزه و هم دانشگاه آن را تشکیل میدهند.»
در بخش دیگری از این یادداشت، مشکلات ساختاری و مالی، عامل ایجاد تنگنا در زمینه پژوهش و مانعی برای ایجاد بخش آموزشی دانسته شده و آمده است: «این موضوع نهتنها به پژوهشگاه بلکه به نظام آموزش عالی کشور صدمه میزند چراکه اهداف آموزش عالی کشور ما برای رسیدن به دانش بومی غنی نیاز به تربیت کارشناسانی در همین حوزه دارد و این پژوهشگاه با توجه به ظرفیت پژوهشی مناسبی که دارد میتواند بهعنوان اولین مرکز تربیت نیروی انسانی متخصص در زمینه اندیشه اسلامی- ایرانی تاثیرات بسزایی در توسعه کیفی آموزش عالی کشور داشته باشد.»
زندگینامه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
در بخش دیگری از صفحه ۷، پیوند نیکپی، نگاهی داشته به پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و با عنوان «ثمربخشی یک وحدت» این بخش را منتشر ساخته است.
در این مطلب آمده است: «با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در ابتدای کار نابسامانیهایی در برخی حوزههای کشور پدید آمد. با این حال تجربهای از بازسازی نظم و پی افکندن طرحی نو در بسیاری از زمینهها حاصل شد که امروزه همان تبدیل به برگبرنده دستاندرکاران آن تحول بهویژه در میان فعالان حوزههای دینی در دنیای اسلام شده است. کم نیستند پژوهشگاهها و موسساتی که امروزه مرجع بسیاری از پژوهشها و تحقیقات در این زمینه شدهاند. تغییر سیاست برای ایجاد سازمانهایی یکپارچه باعث شد «پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی» بهعنوان زیرمجموعه سازمان تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، فعالیتهای ثمربخشی در زمینه دینی و مذهبی داشته باشد. فرهیختگان در این گزارش با نگاهی به این مجموعه به ضرورت وجود چنین نهادی برای تقویت حوزه علوم انسانی- اسلامی پرداخته است.
فعالیتهای پراکنده؛ گام اول مسیر متعالی
همزمان با استقرار نظام جمهوری اسلامی، پژوهشهای دینی کشور وارد مرحله جدیدی از رشد و شکوفایی شدند و حوزه علمیه قم با توجه به قدمتی که داشت توانست در این زمینه پیشرو باشد. در این میان با توجه به تلاش بسیاری از ارگانهای دولتی و غیردولتی برای گرهگشایی از مسائل و مشکلات نظام در سال ۱۳۵۸ به فرمان امام خمینی(ره) نهادی فرهنگی و تبلیغی در درون حوزه علمیه شکل گرفت که در سالهای بعد به نام «دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم» خوانده شد. وظیفه دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، پرکردن خلأهای فرهنگی و تامین نیازهای دینی برآمده از تاسیس نظام جمهوری اسلامی بود. اما با تغییرات سیاسی و اجتماعیای که در کشور حاصل شد این دفتر در کنار فعالیتهای گوناگون خود، عرصههای آموزشی و پژوهشی را نیز به مجموعه فعالیتهای خود اضافه کرد و به تدریج در زمینههای گوناگون علمی و تخصصی به تشکیل واحدها و گروههای مطالعاتی و تحقیقاتی اقدام کرد. در کنار اشاعه بخش آموزشی لزوم توجه به مشکلات و دغدغههای جدید نظام، شرایطی را فراهم آورد که فعالیتهای پژوهشی، متناسب با شرایط ویژه و در پاسخ به نیازهای اجتماعی هر دوره از انقلاب مطرح شود؛ در سال ۱۳۶۲ ضرورت بازگشت به منابع اصیل و گرانسنگ اسلامی و بازشناسی و بازسازی فرهنگ دینی متناسب با شرایط و نیازمندیهای زمان، سبب شد نخستین مرکز پژوهشی دفتر با عنوان «مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی» شکل گیرد….
وحدت؛ رمز موفقیت
بعد از گذشت سه سال از فعالیت نهادهای مختلف در اقصی نقاط کشور، مسئولان کشور با برنامهریزی اصلی درباره وحدت این بخشها مسیر جدیدی در زمینه تحقیقات دینی و اسلامی ایجاد کردند. در سال ۱۳۸۰ همزمان با برنامهریزی جامع دفتر تبلیغات اسلامی و تدوین ماموریت آن، معاونت پژوهشی نیز به بازنگری و اصلاح ساختار، اهداف و خطمشیهای خود پرداخت و سرانجام، چشمانداز و سیاستهای کلان پژوهشی و همچنین اهداف و برنامههای پژوهشکدهها و گروههای پژوهشی خود را تنظیم و تدوین کرد. در جریان این بازنگری قرار بر آن شد که همه مراکز پژوهشی در قالب یک پژوهشگاه جامع سازماندهی شوند. پس از چندین سال پیگیری، سرانجام با تصویب چهار پژوهشکده در شورای عالی گسترش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، مجوز قطعی «پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی» صادر شد….
پایان راه دور نیست
نگاهی به کارنامه و عملکرد این پژوهشگاه بیانگر این موضوع است که در کنار فعالیتهای اثربخش مدیر فعلی و مدیران پیشین این نهاد فضایی را ایجاد کرده است که انگار فعالیتهای فردی و سازمانی بهعنوان مکمل یکدیگر به خوبی مجموعهای کارآمد را ایجاد کنند. در کارنامه این موسسه میتوان کتابهایی را دید که فعالان مجموعه در محضر استادان هر یک از این حوزهها با انتشار این کتابها توانستند راههای جدیدی را برای هدف اصلی سازمان که همان تبلیغات اندیشه حوزوی است، ایجاد کنند. از آنجایی که بیشتر فعالیتهای این مجموعه به دور از سیاستزدگی است -که آن هم به واسطه دوری از مرکز اتفاق افتاده است- توانسته رضایت پژوهشگران را جلب کند و از سویی استقبال خوبی برای همکاری با مجموعه در جامعه حوزه و دانشگاه به وجود آمده است….
بن رایگان کتاب نداریم اما بن مشارکتی دانشجویان و طلاب هست
در صفحه هشتم فرهیختگان و در خبری کوتاه آمده است: «بن رایگان در نمایشگاه کتاب توزیع نمیشود» سید عباس صالحی، معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که این روزها سرش شلوغتر از هر زمان دیگری است، چون رئیس بیست و هشتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران هم هست و در حال برنامهریزی برای این نمایشگاه سالانه است، درباره بنهای کتاب امسال نمایشگاه گفته: «پس از بررسی کارگروه اصلاح یارانههای نشر و به پیشنهاد این کارگروه، در بیستوهشتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، بن رایگان توزیع نمیشود.» تعداد محدودی بن کتاب هم برای اهل قلم کنار گذاشته شده اما بن مشارکتی دانشجویان و طلاب به گفته صالحی به قوت خود باقی است.
«عشق خداست» قرار است راه و رسم عاشقی بیاموزد
در صفحه کتابخانه روزنامه فرهیختگان، این عناوین به چشم می آید:
در حاشیه انتشار رساله «عشق خداست»؛ ما به چیزی تبدیل میشویم که به آن عشق میورزیم به قلم زهرا سلیمانی اقدم
خبر انتشار کتاب «امام رضا(ع) بهروایت اهلسنت» تالیف محمدمحسن طبسی
درباره «سفید بینوا» نوشته شروود اندرسون؛ « انزوای ناخواسته اندیشه» به قلم علیرضا کیوانینژاد
معرفی و بررسی کتاب «مدیریت و ماکیاولی» به قلم سیرانوش موسوی
خبر انتشار کتاب «تجدد ایرانی» تالیف رحیم محمدی
نشست «جامعهشناسی توسعه و دگرگونیهای اجتماعی»
در بخشی از معرفی رساله «عشق خداست»؛ می خوانیم: «هر آدمی در اعماق وجود خود به عشق نیازمند است، نهفقط عشقی که نثار او شود، بلکه عشقی که نثار دیگران کند.» این جملات محور اصلی کتابی است که قرار است بگوید چرا توانایی عشقورزیدن در وجود انسانها یک موهبت است. کتابی که سعی دارد عشق ورزیدن، درست عشق ورزیدن و چگونه عشق ورزیدن را بیاموزد چراکه کتاب معتقد است ما به چیزی تبدیل میشویم که به آن عشق میورزیم. کتاب «عشق خداست» کتابی است که قرار است راه و رسم عاشقی را بیاموزد. همه ادیان بزرگ دنیا نیز به ما میگویند به عشق نیازمندیم چراکه عشق، ماهیت حقیقی وجود ماست. به گفته ادیان در پس تمامی پدیدههایی که دائم در حال تغییر و تحول هستند، حقیقتی ثابت و لایتغیر نهفته است که خدا مینامندش. این حقیقت را باید در وجود خود جست. این حقیقت قابلیت به فعل درآمدن و متبلورشدن در شخصیت، نهاد و رفتار آدمی را دارد و این به فعلیت رسیدن همان غایت حقیقی زندگی است. اما چگونه میتوان به این غایت رسید؟ آن هم با توجه به هضمشدن انسان امروزی در مناسبات درهمپیچیده امروزی؟مناسباتی که برخلاف گذشته به سختی میتوان از آنها کند و به خلوت خود پناه برد؟….کتاب «خدا عشق است» برگرفته از سخنان اکنات ایسواران است که در کلاسهای مراقبه برای چند نفر از شاگردانش ایراد کرده است. این سخنان در جمع نزدیکترین شاگردان اکنات ایسواران بیان شده است.کتاب با عنوان اصلی «Love is God» در سال ۲۰۰۵ توسط خانه انتشارات جیکو منتشر شده است.»
سخن انقلابی جان و مال داده چرا دستمایه ضد انقلاب می شود؟/صبر مان حدی دارد؛ حرفتان را تکرار کنید، به مردم خواهیم گفت …
روزنامه ایران که تیتر یک خود را به « دو سناریوی اقتصادی دولت برای سال ۹۴» اختصاص داده در صفحه ۳ عنوان «ایستادگی در برابر رانتهای سیاسی دلیل هجمه به قوه قضائیه» را برای سخنان رئیس دستگاه قضا در جمع با مسئولان عالی قضایی انتخاب کرده و می نویسد: «رئیس قوه قضائیه هجمههای مستمر و پیوسته به دستگاه قضایی را به دلیل تلاش این قوه در دور نشدن از مسیر عدالت، برخورد با مفاسد اقتصادی و ایستادگی در برابر فشارها و رانتهای سیاسی دانست و گفت: هجمهها و فشارها از ناحیه ضد انقلاب و نیروهای خارجنشین دور از انتظار نیست اما توقع نمیرود کسانی که خود در مسیر انقلاب بودهاند و برای انقلاب از جان و مالشان سرمایهگذاری کردهاند، سخنانی مطرح کنند که دستمایه ضد انقلاب شود.»
ایران همچنین می نویسد: «آیتالله آملی لاریجانی با اشاره به اینکه "البته قوه قضائیه توجهی به این سخنان و نسبتهای خلاف ندارد" تأکید کرد: ایستادگی قوه قضائیه در برابر فشارها و رانتهای سیاسی دلیل اصلی هجمه علیه دستگاه قضایی است؛ البته اینجانب صلاح نمیبینم در سال همدلی و همزبانی دولت و ملت بگویم که چه چیزهایی در پشت صحنه این فشارهاست اما به هر حال صبر قوه قضائیه هم حدی دارد و اگر این حرفها و هجمهها ادامه یابد، چه بسا به مردم شریف ایران خواهیم گفت هجمهها از کجا آب میخورد و چه نسبتهای صد درصد کذب و به چه دلیلی علیه قوه قضائیه گفته میشود و از چه رانتهای سیاسی استفاده میکنند تا جلو رسیدگیهای قوه قضائیه را بگیرند.»
موقعی موثر بودم که کار دستم بود، الان سعودی ها فورا عراق و سوریه و لبنان را پیش می کشند
در ستون «دیگه چه خبر» روزنامه ایران عنوان «آیتالله هاشمی: حل اختلاف های ایران و عربستان دست من نیست» آورده شده و اینگونه ادامه یافته است «رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در میزگرد هیأت تحریریه فصلنامه مطالعات بینالمللی که با حضور وی برگزار شد، گفت: «در مورد مطلبی که گفتید من درباره عربستان اقدامی کنم، آن موقعی که مؤثر بود، کار دست خودم بود و میتوانستم تصمیم بگیرم، شاید میشد. الان در صحبت با عربستان، فوری سراغ مسأله عراق، سوریه، لبنان، یمن و افغانستان میروند که در همه اینها با عربستان تضاد منافع داریم و در همه جا با عربستان درگیر هستیم. در این شرایط اگر به عربستان بروم، شخصی صحبت میکنم. چون اینها دست من نیست.
در آخرین سفری که به دعوتشان برای کنگره بینالمللی رفته بودم، با آقای ملک عبدالله تفاهمنامهای امضا کردیم که هفت کمیسیون داشته باشیم تا در هر مسألهای که برای هر یک از موضوعات اختلاف پیدا کردیم، کمیسیون مشترک راهحل بدهد و مهمترین کمیسیون علمایی بود که جمعی از علما بنشینند و به وحدت فکری و رویه برسند.» به گزارش شماره بهار ۱۳۹۴ فصلنامه مطالعات بینالمللی، آیتالله هاشمی افزود: «فکر میکنم اگر آقایان آن راهحلی را که گذاشتم احیا کنند، همان راه مسائل را حل میکند. کمیسیونهای عاقلانهای باشند.
هر مسألهای راه خاص خودش را دارد و باید حل کنیم. مهمترین موضوع این است که دعواهای سلفی و اینها را از میان برداریم. این موضوع خیلی دارد به ما زخم میزند. ما در محیط شیعه هستیم و متوجه نیستیم. آنهایی که افکارشان در محیط دیگری رشد کرده، میدانند که افکار وهابی جان آنها را گرفته و یک مسأله بسیار جدی است. اینها خیلی آسان انسانها را برای انتحار آماده میکنند. باید عاقلانه با آنها بحث شود تا دیگر به اختلافات تاریخی دامن نزنند.»
باید خدایی وجود داشته باشد که ایدهها را به ما ببخشد
در صفحه ۱۷ روزنامه دولت، زهیر باقری نوع پرست تأملی داشته بر کتاب «دنیای بارکلی: بررسی سه گفت و شنود» نوشته تام استونهام؛ که در بخشی از آن می خوانیم: «کتاب «سه گفت و شنود میان هیلاس و فیلونوس» یکی از کتابهایی است که بارکلی در آن به بررسی و تبیین نظرات خود میپردازد. تام استونهام در کتاب «دنیای بارکلی: بررسی سه گفت و شنود» به بررسی و تحلیل این اثر پرداخته است…. بخش سوم که مبسوطترین بخش کتاب است از چهار فصل تشکیل شدهاست که به بررسی خدا، ذهنهای دیگر، نومینالیسم بارکلی و ماهیت ابژهها از نظر بارکلی میپردازد.
توجه به زمینه تاریخی فلسفه بارکلی به ما کمک میکند تا موضع فلسفی او و اهمیت آن را بهتر متوجه شویم. بارکلی در دورهای زندگی میکرد که انقلاب علمی در اوج خود بود، و نگرش مادهگرایانه نیز رفته رفته خود را تثبیت میکرد. بارکلی در نوشتههای خود به نقد مادهگرایان میپردازد که از نظر استونهام، همیشه مشخص نیست که منظور او از مادهگرایان چه کسی است. در عین حال جان لاک فیلسوفی است که بارکلی بیش از دیگران در نوشتههای خود به نقد و بررسی نظراتش میپردازد….بارکلی بر این باور است که اگر چیزی وجود داشته باشد که واقعاً هیچ ذهنی آن را ادراک نمیکند اصلاً برای ما اهمیتی نخواهد داشت. دنیای ما مجموعی از ایدهها است، ایدهها نمیتوانند از ماده به وجود بیایند و ما نیز آنها را درست نمیکنیم، بنابراین باید خدایی وجود داشته باشد که ایدهها را به ما میبخشد. از نظر بارکلی خدا به شکل منظم و یکسان این ایدهها را به ما میدهد، بنابراین ما در ارتباط مستقیم با خدا هستیم چرا که ایدهها را او به ما میدهد. بدین ترتیب هر بار که ما تجربهای داریم با خدا در ارتباط هستیم.
همان طور که گفته شد بارکلی در زمانی زندگی میکرد که علاقه به مادهگرایی و گرایشهای خداناباورانه رو به رشد بود و از نظر او غیرمادهگرایی بهترین استدلال برای وجود خدا و مقابله با خداناباوران بود. غیرمادهگرایی یعنی دنیایی وجود دارد ولی از ماده نیست. ایدهآلیست به کسی گفته میشود که دنیا را زاده ذهن ما میداند، در حالی که بارکلی بر این باور است که ما به صورت منفعل در معرض ایدههایی قرار میگیریم. از نظر او هر آنچه وجود دارد ذهن و ایدههای ما هستند ولی بر این باور نیست که این ایدهها ساخته ذهن ما هستند، بلکه ساخته خداوند هستند. بنابراین وقتی تجربهای دارید چیزی در ذهن شما وجود دارد که بارکلی به آن میگوید ایده…. بارکلی بر این باور بود که فلسفه او شکگرایی و خداناباوری را ابطال میکند و غلط بودن موضع مادهگرایی علمی و تحویلگرایانه را نشان خواهد داد. از نظر بارکلی وقتی متوجه شویم نگرش مادهگرایانه مبنی بر اینکه هر آنچه وجود دارد مادههای فیزیکی هستند که به یکدیگر انرژی (در زبان بارکلی حرکت) منتقل میکنند باطل است، از منبع ناخرسندی در جهان مدرن رها خواهیم شد. دنیای بارکلی، دنیایی است که شامل تجارب غنی ما انسانها از ذهنهای یکدیگر است و زندگی در چنین دنیایی زیباتر از دنیای مادی است که علم برای ما توصیف میکند….»
انکار فیلسوف سیاسی بودن یا اذعان به فیلسوف سیاسی از نوع بد بودن
در قسمت دیگری از صفحه ۱۷، بخشی از یکی از مقالات پروفسور پاول پیتون درباره فلسفه سیاسی ژیل دلوز، فیلسوف فرانسوی و با ترجمه محمدزمان زمانی آمده است که در قسمتی از آن می خوانیم: «آیا ژیل دلوز فیلسوفی سیاسی بود، یا آثارش، از جمله آنهایی که با «فلیکسگاتاری» نگاشت، حاکی از یک فلسفه سیاسی دلوزی است؟ دلوز، در سال ۱۹۹۰، در مصاحبه ای با آنتونیو نگری، شرح داد که «آنتی ادیپ» از آغاز تا پایان، اثری در «فلسفهسیاسی» بود. دیگران ولی مخالفند. جِرِمی گیلبرت در مرور اخیر خود بر منابع دست دوم، از دو کتاب نام میبرد که به پرسش مذکور قاطعانه پاسخ «منفی» میدهند: «فیلیپ منگو» با کتاب «دلوز و پرسش از دموکراسی»(۲۰۰۳)، و «پیتر هالوارد» با کتابش با نام «بیرون از این جهان: دلوز و فلسفه آفرینشگری» (۲۰۰۶). در واقع هم منگو و هم هالوارد مرددند میان انکار فیلسوف سیاسی بودن دلوز و اذعان به اینکه او فیلسوفی سیاسی از نوع بدش است.
گیلبرت نظرات آن دو را اینگونه خلاصه میکند: «دلوز یک عارف است، فرو رفته در نوستالژی شیوههای نخبهگرایانه آوانگاردگرایی که هیچ تکیهگاهی در زمان حاضر ندارد و در بهترین حالت محافظهکاری پنهانی است که رمانتیسیسماش جایی برای محاسبه عقلانی یا کنش جمعی باقی نمیگذارد.»
آلن بدیو، در گفتوگویی در سال ۲۰۰۱ به زبان انگلیسی که بعدها به زبان فرانسه نیز منتشر شد، درآمدی دقیقتر و منسجمتر درباب دشواریهای تبیین «فلسفه سیاسی دلوزی» ارائه کرد. نخستین مشکل این است که دلوز هرگز امر سیاسی را بهمنزله متعلق یا حوزه خاصی از اندیشه معین نکرد، به آن شیوهای که در «فلسفه چیست؟» با هنر، علم و فلسفه رفتار کرد.»
در روزی که روحانی و سخنانش در صفحات اول برخی از روزنامه ها آمده اند، با عناوین اقتباسی زیر به مرور سه روزنامه اطلاعات، فرهیختگان و ایران رفته ایم:
«سعودی ها؛ اشتباه نکنید! هدف ما سلطه تشیع بر تسنن نیست»، «به جنگ اسرائیل نروید، به جنگ شیعیان بروید!»، «دین به اسارت برده شده، قدرت تحریک ندارد»، «یک مرکز، یک بنیاد و یک گروه به دنبال اقتباس ضوابط معماری از منظر دین»، «مکه و مدینه حق عمومی جهان اسلام است»، «دو پلیس خاطی سعودی قبل از اقدام به تعرض دستگیر شدند؛ چرا خودمان اصرار به هتک حیثیت و آبروی دو نوجوان ایرانی می کنیم؟»، «حرف های این بار من، جدید نبود، نگرانی افراطی ها بیشتر شده که اینچنین حمله می کنند»، «مشکل دلواپسان محبوبیت آیتالله هاشمی است/اگر هاشمی دروغگوست، همه حرف هایش غیرقابل استنادست، چه الان، چه 78 و چه 68» و «سخن انقلابی جان و مال داده چرا دستمایه ضد انقلاب می شود؟/صبر مان حدی دارد؛ حرفتان را تکرار کنید، به مردم خواهیم گفت» و …بررسی مطبوعات/ پنجشنبه ۲۷ فروردین (۱)