برخی برای مکه و مدینه هم جوک ساختند
روزنامه های «شرق»، «اعتماد» و «جمهوری اسلامی» در شماره پایانی این هفته، به انتشار مطالبی پرداخته اند که می توان این عناوین اقتباسی را برای آنها برگزید: «فرهنگ ایرانی-اسلامی بستر گسترش برتریطلبی دینی-مذهبی نبوده است/ایران هراسی و ایرانی هراسی»، «برخی برای مکه و مدینه هم جوک ساختند/دلواپسان گفتند رئیس حج و زیارت استعفا دهد؛ چرا؟»، «مکان بهشت زهرای دوم هم همانند جزئیات تفاهم هسته ای، محرمانه است»، «رابطه خودکشی در فرانسه، یک سخنرانی اعتراضی، اولتیماتومی سریع، سرمقاله اعتماد و حکم حبسی سنگین و شاید سیاسی»، «نعمت الهی وجود رهبری برای مسلمانان جهان»، «مردم جوامع رشد یافته یاد گرفتهاند دست به زانو بزنند و سازمان بسازند»، «انسان؛ حریمی مشخص، حقوقی نامحدود/هر گاه جامعه بتواند فرد نخست سیاسی جامعه را جابهجا کند، فرد به آزادی انسانی نایل آمده است» و «فقط ۵۰۰۰نفر برای جلوگیری از اسلامی شدن اروپا آمدند»
روزنامه شرق که در صفحه اول خود، سه عنوان اصلی دارد، هر یک را به یکی از روحانیون بلندپایه کشور اختصاص داده و نوشته است: «رئیسجمهور: نقد، هوچیگری نیست»، « آیتالله صادق آملیلاریجانی: از رانت استفاده میکنند تا جلو رسیدگی را بگیرند» و «هاشمیرفسنجانی: نگران این هجمه نیستم »
در صفحه ۳، یادداشت «پژواک کوبیدن بر طبل نفاق» به قلم هارون یشایائی منتشر شده که با اشاره به تلاش پیگیر و مشترک صهیونیستهای افراطی به سرکردگی نخستوزیر اسرائیل و بعضی شاهزادگان سعودی برای جا انداختن پروژه «ایرانهراسی»، نوشته است: «ایرانهراسی که در ابتدا بهصورت شعاری سیاسی عنوان میشد، اینک رفتهرفته به «ایرانیهراسی» تبدیل میشود و با عناوینی چون «عرب و عجم»، «شیعه و سنی»، «مسلمان و غیرمسلمان» و در تعریف صهیونیستی آن در تقابل بین یهودیان و اعراب «اسرائیلی و فلسطینی» و حتی در میان یهودیان به خودی و غیرخودی، یا «سفارادی و اشکنازی» طراحان این تفکر را وا میدارد که بر طبل نفاق بکوبند تا با آشفتهکردن زندگی مردم منطقه و با درگیری بین دولتها و حکومتها، زندگی سیاسی و تسلط خود را طولانیتر کنند. برپاکنندگان این کارزار نفاقافکنانه برآنند که طرف مقابل یعنی ایرانیان را نیز به موضعگیری متقابل بکشانند تا در این گیرودار فرصت یابند نیات خود را عملی کنند؛ اما همه شواهد زنده و نمونههای تاریخی نشان میدهد که فرهنگ «ایرانی – اسلامی» هرگز بستر گسترش تمایلات نژادپرستانه، ملیگرایانه یا برتریطلبی دینی- مذهبی و قومی و قبیلهای نبوده است.»
نگارنده با یادآوری حضور مسلمانان شیعه و سنی در کنار مسیحیان، یهودیان، زرتشتیان، مندائیان و بعضی دیگر در رنگینکمان دینی ایران، به دفاع قهرمانانه همه اقوام و ادیان در رفع تجاوز هشتساله متجاوزان صدامی پرداخته و افزوده است: «موضعگیری مسئولان جمهوری اسلامی و هوشیاری دیپلماتهای ما در جریان مذاکرات هستهای حتی اگر به نتیجه مطلوب نرسد، برپاکنندگان کارزار «ایرانیهراسی» را به حاشیه رانده است و آنها را عصبانی و از خود بیخود کرده که نشانههای آن را در سرکوب مردم غزه بهوسیله ارتش اسرائیل و آنچه اینروزها هواپیماهای عربستانسعودی در یمن انجام میدهند، میتوان مشاهده کرد. در پایان، نکته قابل تأکید این است که ملت ایران با هوشیاری عمل کند و در دام تزویر بداندیشان نیفتد و گرفتار پیشآمد روزانه نشود و بداند که واقعه نفرتانگیز و شرمآور روز بیستم فروردین* در فرودگاه جده و تبلیغات بلندگوهای صهیونیستی و سعودی، آنها را به عکسالعمل متقابل نکشاند و این فجایع و رفتارها را نتیجه عمل و فکر توطئهگران بدانند و حساب آنها را از حساب ملت عرب و یهودیان جدا کنند.»
* تاریخ دست درازی در فرودگاه جده، اشتباه است.
اگر سعودی ها اقدام مناسبی کردند، عمره از سر گرفته می شود، وگرنه، خیر!/هرگز با مسائل مهم دینی و اسلامی، احساسی برخورد نکنید/برخی برای مکه و مدینه هم جوک ساختند/گفتند رئیس حج و زیارت استعفا دهد؛ چرا؟
شرق در صفحه ۱۷ با انتخاب عنوان: « تجاوز نبوده و تعرض بوده است» از قول نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت، به تقبیح مطالب خلاف دین و اخلاقی پرداخته که پس از رخداد دست درازی در فرودگاه جده، در فضای مجازی منتشر شده و آورده است: « شیطنتهای بسیار گستردهای در این زمینه رخ داد و عدهای شعر سروده و به خانه خدا و مسجدالحرام اهانت کردند، برخی حج ـ که بهعنوان رکن دین است ـ را به سخره گرفتند و برخی دیگر عنوان مقدس "حاجی" را زیر سؤال برده و به حاجیان اهانت کردند. این حادثه زشت و ناگوار بهشدت محکوم است و حتما باید خاطیان محاکمه و به اشد مجازات برسند، اما هرگز نباید با مسائل مهم دینی و اسلامی، احساسی برخورد کنیم. متأسفانه در چنین حوادثی، عناصر ضدانقلاب و احیانا غیرمعتقد به دین و اسلام، در پوشش خیرخواهی وارد معرکه شده و به فتنههای بزرگی دامن میزنند که مردم باید مراقب این فتنهها باشند.»
شرق همچنین در ادامه سخنان حجت الاسلام قاضی عسگر افزوده: «برخی، مسائل قومی و طایفهای را مطرح کرده و این حادثه را به جنگ عرب و عجم تبدیل کردند؛ برخی دیگر با سوءاستفاده از این موقعیت به اهانت به مقدسات دیگر مذاهب اسلامی روی آوردند؛ برخی با استفاده از جوکهای زشت و رکیک به مقدسات اسلامی اهانت کردند که زشتی اینگونه کارها بر همگان آشکار و روشن است اما ملت شریف ایران اسلامی ثابت کردهاند اهانت به عزت و شرف و اسلامیت خود را هرگز برنمیتابند و هیچگاه اجازه نخواهند داد عظمت آنها زیر سؤال برود.»
در ادامه این خبر نیز با اشاره به برخی شعارهای انحرافی مبنی بر استعفای رئیس سازمان حج و زیارت آمده است: «جناب آقای مهندس سعید اوحدی از آزادگان و فردی خدوم و فعال در عرصه حج و زیارت است و مجموعه خدمتگزاران مردم در این حوزه، خدمت به حجاج و زائران را برای خود افتخار میدانند و سازمان حج و زیارت و بعثه مقاممعظمرهبری در طول سالهای گذشته تلاش کردهاند حج تمتع و عمره را با قیمت تقریبا تمامشده مدیریت کنند؛ آن وقت چگونه است که برخی افراد این سازمان را به سودجویی مالی متهم میکنند؟ در طول سالیان گذشته دهها هزار زائر ایرانی به حج تمتع و عمره مشرف شدهاند و نظم آنها، عبادات آنها و توجه آنان به نماز و قرآن و معنویت حقیقتا ستودنی است، دیگر از پرسهزنیهای گسترده در بازارها و خریدهای آنچنانی خبری نیست و بسیاری از حاجیان پس از مراجعت متحول و در دین ثابتقدم شدهاند؛ آیا اینها برای کشور ما افتخار نیست؟ چرا باید اجازه دهیم این افتخارات و ارزشها زیر سؤال برود؟ در سال حدود هفت میلیون نفر از مردم کشورمان به خارج کشور مسافرت میکنند، آیا حساسیت یک عده فقط روی سفرهای زیارتی، این شک را تقویت نمیکند که عدهای مغرض و سودجو در پوشش خیرخواهی دنبال نقشههای شوم خود هستند؟»
به دنبال جا برای بهشت زهرای۲ /مکان بهشت زهرای دوم هم همانند جزئیات تفاهم هسته ای، محرمانه است/آیا اموات تهرانی هم به کهریزک می روند؟
روزنامه شرق در همان صفحه با انتشار مطلبی با عنوان «جانمایی برای دومین "بهشت زهرا"ی پایتخت»، به اخبار ضد و نقیضی درباره جانمایی مکان جدید بهشتزهرای پایتخت پرداخته و اشاره می کند: «در حالی معاون خدمات شهری شهردار تهران از نهاییشدن مکان جدید بهشت زهرا(س) خبر میدهد که پیروز حناچی، دبیر شورایعالی معماری و شهرسازی کشور، بهعنوان نهادی که باید مکان آرامستان جدید پایتختنشینان را تأیید کند، میگوید تاکنون هیچ پیشنهادی از طرف شهرداری به شورایعالی ارائه نشده است و گزینهای روی میز نیست. مجتبی عبدالهی معاون خدمات شهری شهرداری تهران نیز به «مهر» گفته مکانی برای گورستان جدید پایتخت انتخاب شده اما بهدلیل آنکه اعلام آن ممکن است روند اجرایی کار را با مشکل ایجاد کند، از اعلام جزئیات آن خودداری میکنیم. در این زمینه بهطور رسمی به شورا گزارش ندادهایم اما در جلساتی که برای ایجاد گورستان جدید پایتخت تشکیل شده اعضای شورا حاضر بودند. تا زمانی که تمامی مراحل اجرایی این زمین مشخص نشود، جزییات آن را رسانهای نخواهیم کرد.»
شرق در ادامه، گفتگوی خبرنگار خود با یکی از اعضای شورای شهر را منعکس کرده و نوشته است: «تا آنجایی که من اطلاع دارم در قسمت پایین بهشتزهرا و کهریزک، زمینهای وسیعی وجود دارد که متعلق به منابع طبیعی و آستان قدس حضرت امام هستند و با منابع طبیعی و آستان قدس حضرت امام توافق اولیه برای گرفتن زمین حاصل شده است. این زمینها بخشی از طرح جامع آفتاب است. در شورای شهر فشار آوردیم که لازم نیست زمینهای همجوار را بخرید؛ چراکه قیمت زمینها بالاست و عدهای در آن منطقه رو به واسطهگری و دلالی آورده بودند و مشکل ایجاد شده بود. اما با توجه به توافق انجامشده، قرار شد زمینهای سمت چپ جاده، به بهشت زهرا ملحق شود.»
دیگر عناوین قابل توجه روزنامه شرق نیز عبارتند از:
یادداشت«معضلی به نام «هاشمیرفسنجانی» به قلم صادق زیباکلام؛ استاد دانشگاه تهران
یادداشت«محاکمه خشونت» به قلم مهدی ملکمحمد، روانشناس
یادداشت«از هرات تا کاشغر» به قلم ابراهیم بایسلامی؛ نماینده دورههای پنجم و ششم مجلس
یادداشت« بوکوحرام را متوقف میکنیم » به قلم محمد بوهاری؛ رئیسجمهوری آینده نیجریه
یادداشت« دورانی برای توافق » به قلم مریم رامشت؛ روانشناس و مدرس دانشگاه
یادداشت« تحقیقات دوباره » به قلم حسن تردست، وکیل دادگستری
یادداشت« گلایه شهروندان و سکوت مسئولان » به قلم فاطمه کاظمی
یادداشت« اثبات بیماریزایی به پژوهشهای گسترده نیاز دارد » به قلم آرش اعتمادی؛ اپیدمیولوژیست و محقق انستیتو ملی سرطان آمریکا
یادداشت« لزوم راستیآزمایی در بوته آزمایشهای علمی » به قلم عبدالرحمن نجلرحیم، عصبشناس و عصبپژوه
یادداشت« پیامهای ناخوانا از آسمان » به قلم محمدرضا دستورانی
یادداشت« مطالعات کنترلشده و جامعتر پیشنهاد میشود » به قلم رضا اسداللهی؛ متخصص ژنتیک پزشکی دانشگاه زوریخ
یادداشت« تلویزیون: راهنمای گامبهگام انتخاباتی » به قلم عماد پورشهریاری
یادداشت« میانمایهها، احمقها و دوروها » به قلم ساسان گلفر
یادداشت« جفا دید و وفا کرد » به قلم سیمین سلیمانی
یادداشت« مخاطب کارهایش هستم » به قلم مرجان صائبی
یادداشت« این سینما دیگر «شاقول» نیست » به قلم فرانک آرتا
یادداشت« اُتیسم نزدیک است » به قلم مهری پورحیدر؛کارشناسارشد روانشناسی کودکان استثنایی
یادداشت« آزادهای شریف » با یاد و خاطره «شاهرخ مسکوب» ۱۰ سال پس از او به قلم سروش حبیبی
یادداشت« هیچجا نمیخوام باشم جز اینجا » به قلم مرضیه رسولی
یادداشت« دریغ فضای عمومی از شهروندان » به قلم آمنه شیرافکن
گفتگو با «ایرج خسرونیا» رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی؛ « مؤسسههای پژوهشی اثر پارازیت بر سلامتی را بررسی کنند »
گفتگو با پدر قربانی اسیدپاشی؛ « اسیدپاش را اعدام کنید »
مروری گذرا بر بازنمایی انتخابات در سینمای ایران؛ « جنبوجوشهای جامعه که اکران نشد » به قلم ابراهیم جمشیدی
«ظریف: منتقدان از رهبری هزینه نکنند»
«حذف یارانه نان؛ برنامهریزی برای افزایش قیمت نان از تیرماه»
رابطه خودکشی در فرانسه، یک سخنرانی اعتراضی، اولتیماتومی سریع، سرمقاله اعتماد و حکم حبسی سنگین و شاید سیاسی/وقتی نحوه تحلیل، مغایر با فهم یک مسلمان از حرام بودن خودکشی نیست
روزنامه اعتماد نیز از روزنامه هایی است که تیتر یک خود را به سخنان رئیس جمهوری اختصاص داده و همزمان با تصویب طرح هسته ای سنا، هشدار او به طرفهای غربی را چنین روایت کرده است: « پایان تحریم نباشد توافقی نخواهد شد»
اعتماد که خودکشی شوکه کننده یک سناتور فرانسوی را دستمایه سرمقاله خود با عنوان « خودکشی دفاعی» کرده، پیرامون مرگ خودخواسته این عضو سنای فرانسه ساعاتی پیش از حضور در جلسه دادگاه نوشته است: «او به دست داشتن در رشوه و اختلاس از بودجه عمومی متهم شده بود و قرار بود در همین خصوص در نشست دادگاهی شرکت کند. او متهم بود که به صورت غیرقانونی با سازماندهی سفر برای زوجهای چینی که میخواستند در مکانهای تاریخی فرانسه مراسم برگزار کنند، پول به دست آورده است.»
ارزش نوشته اعتماد به این بخش از مطلب است که می نویسد: «چرا یک انسان خودکشی میکند؟ بسیاری از موارد خودکشی را میتوان در چارچوب یک عمل محاسبه شده براساس ارزیابی سود و زیان – زندگی و مرگ درک کرد. هرچند برخی خودکشیها متاثر از تصمیمات آنی و وضعیت خاص فرد است ولی بسیاری از موارد خودکشی را میتوان در چارچوب هزینه و فایده توضیح داد. به عبارت دیگر وقتی اتفاقی برای یک نفر رخ میدهد، زندگی او دچار تغییر میشود و در این مرحله، هزینهها و منافع زندگی برای او تغییر میکند و چهبسا موازنه آن به نفع مرگ و علیه زندگی به هم بریزد. این نحوه تحلیل مغایر با فهم یک مسلمان از حرام بودن خودکشی نیست، چون حرمت خودکشی، هزینه آن را نزد فرد بالا میبرد و در نتیجه به چنین اقدامی نزدیک نمیشود و این نیز یک معیار در ارزیابی است. بنابراین باید توضیح داد که چرا سیاستمداران یا حتی بسیاری از افراد غیرسیاسی در ژاپن در برابر اتهامات، اقدام به خودکشی میکنند ولی در کشورهای منطقه ما این پدیده کمتر است؟ در واقع میتوان گفت که وقتی یک وزیری متهم به فساد مالی شود، به دلیل فشار هنجاری و طرد اجتماعی از سوی مردم، مردن را به زندگی ترجیح میدهد و در واقع از طریق خودکشی به نوعی درصدد پاک کردن خود نیز برمیآید. در حالی که اگر چنین فشار هنجاری از جانب مردم نباشد، دلیلی ندارد که زندگی آن فرد پس از ایراد اتهام و حتی تحمل حبس، بدتر از مرگ و خودکشی باشد. وقتی که فشار هنجاری نباشد، به یک معنا انسجام اجتماعی نیز کمتر است. حتی عمق و ریشه دواندن گزارههای اخلاقی در افراد نیز کمتر است و راحتتر مرتکب تخلف میشوند…. متاسفانه در ایران قضایا به گونه دیگری است. البته قصد ما دفاع از خودکشی نیست، چرا که واکنشها باید متناسب با فرهنگ هر جامعه باشد. ولی در ایران از هیچ یک از دو نوع استعفا، یعنی استعفا به معنای پذیرش اتهام و استعفا به معنای سازوکار دفاعی در برابر اتهام نیز خبری نیست. احتمال دارد که یکی از دلایل آن، ایراد اتهامات غیر مستند باشد. اگر در غرب به فردی اتهام زده میشود، حتما مستنداتی را داشتهاند و لذا احتمال اندکی وجود دارد که اتهام رد شود و اگر اتهام ناروا باشد، اتهامزننده هزینه سنگینی را باید بپردازد؛ ولی در جامعه ما از یک سو هزینه اتهام زدن زیاد نیست و از سوی دیگر دسترسی به اطلاعات و اسناد آسان نیست، در نتیجه ممکن است قطعیت اتهامات کمتر باشد و اگر در برابر آن استعفا داده شود، ایراد اتهام میتواند به ابزاری ناجوانمردانه علیه مسوولان درآید. بنابراین افزایش شفافیت، حاکمیت قانون و پاسخگویی، زمینههایی هستند که میتوانند به بهبود سازوکار مدیریت عمومی کشور کمک کنند.»
*نکته قابل توجه، همزمانی انتشار این یادداشت با خبر عدم اعتراض شخص مهدی هاشمی رفسنجانی به حکم تاکنون منتشر نشده دادگاه خود به دلیل جفا به وی در دادگاه و نهایتا تسلیم اعتراض وکیل وی به دادگاه به توصیه خانم عفت مرعشی و هجمه اخیر رسانه ها و علیالخصوص تهدید رئیس دستگاه قضا به افشاگری است. هجمه هایی که فقط در بخش کوچکی از آن، به سخنان اعتراضی رئیس مجمع تشخیص مصلحت، رنگ و بوی دفاع از فرزند و فشار بر قوه قضائیه داده شده است.
هاشمی ۲۶ سال بزرگ تر است اما گاهی خبط می کند و نصیحت لازم دارد
اعتماد که در صفحه۲ به انعکاس همزمان سخنان آیتالله صادق آملیلاریجانی در جلسه مسوولان عالی قضایی و سخنان جدید آیت الله هاشمی رفسنجانی پرداخته، در نقل قول از رئیس دستگاه قضا به بخش هایی از سخن وی اشاره کرده که در برخی روزنامه های دیگر، مغفول مانده است. اعتماد آورده است: «گاهی در درون کشور، انسان هجمههایی را به دستگاه قضا مشاهده میکند. ما هیچ انتظار نداریم کسانی که خودشان در انقلاب بودند و برای انقلاب از جان و مال گذشتند، مرتکب خبط شوند و سخنانی بر زبان بیاورند که دستمایه ضد انقلاب شود. ایستادگی قوه قضاییه در برابر فشارها و رانتهای سیاسی دلیل اصلی هجمه علیه دستگاه قضایی است. کدام دستگاه اجرایی است که میتواند ادعا کند از هرگونه خطا و اشتباهی مبراست؛ این طبیعی است که در هر مجموعهای خطا و اشتباه رخ میدهد اما بزرگنمایی این اشکالات و سخن گفتن به گونهای که القا شود گویی مبنای یک دستگاه بر ظلم و تخلف است، خبطی آشکار است.»
اعتماد در ادامه این خبر افزوده است: «شکایت داشتن از نحوه رسیدگیها یا تخلفات و اشتباهات احتمالی دستگاه قضایی هم ساز و کار قانونی و مشخصی دارد و دستگاه قضایی همواره بر کار قضات و کارکنان خود نظارت دارد و این نظارتها و رسیدگیها از طریق دادسرای انتظامی، دادگاه عالی انتظامی قضات، مرکز حفاظت و اطلاعات و بازرسیها انجام میشود. پروندههای بسیاری به دادگستری میآید، رسیدگی میشود و در دادگاه تجدیدنظر، حکم قطعی میشود اما عدهای که گمان میکنند تافته جدا بافتهای هستند و رسیدگی قضایی و عدالت برای همه خوب است الا آنها، تلاش دارند در روند رسیدگی به پروندهها مانعتراشی کنند و ما اعلام میکنیم که قوه قضاییه توجهی به اینگونه مانعتراشیها ندارد و در مسیر قانون و به هدف اجرای عدالت با قاطعیت و صلابت عمل میکند.»
نعمت الهی وجود رهبری برای مسلمانان جهان
اعتماد در صفحه ۳ و در ستون «جمله های کلیدی» به عباراتی از آیت الله یزدی پرداخته که گفته است: «همدلی و همزبانی میان دولت و ملت به معنای آن نیست که نقد و انتقاد از مواضع و تصمیمات و اقدامات نباشد؛ بلکه باید با رعایت انصاف، حفظ آرامش جامعه و به دور از سوءاستفاده دشمنان، نقدهای منصفانه مطرح شود و مسوولان نیز با بهرهمندی از نقدها، نقاط ضعف را به قوت تبدیل کنند.»، « سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مدافع ارزشهای اسلام است و در این راستا نیز از ابتدای انقلاب به خوبی انجام وظیفه کرده و توطئههای شوم دشمنان را با تبعیت از مقام معظم رهبری خنثی کرده است.»، « امروز به واسطه ورود دستگاهها و نهادهای مختلف به ویژه سپاه و بسیج، شاهد هستیم که هر سال بر تعداد زایران مناطق جنگی افزوده میشود و این حرکت به یک رزمایش عظیم فرهنگی علیه توطئههای دشمنان تبدیل شده است.»، «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مدافع ارزشهای اسلام است و در این راستا نیز از ابتدای انقلاب به خوبی انجام وظیفه کرده و توطئههای شوم دشمنان را با تبعیت از مقام معظم رهبری خنثی کرده است.»، «وجود مقام معظم رهبری نعمتی الهی برای این کشور و حتی مسلمانان جهان است، همه ما موظف هستیم که در حمایت از انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی از ایشان تبعیت کامل داشته باشیم و فرمایشات ایشان را عملیاتی و اجرایی کنیم.»
مردم جوامع رشد یافته یاد گرفتهاند دست به زانو بزنند و سازمان بسازند
در صفحه اندیشه روزنامه اعتماد، گفتوگو با دکتر علیرضا بهتویی استاد جامعهشناسی دانشگاه استکهلم با عنوان « نباید جامعه را از شنیدن صداهای مختلف محروم کرد» منتشر شده است که در مقدمه آن به قلم منوچهر دینپرست آمده است: « زمینههای ظهور جامعه قانونمدار و قانونگرا بیتردید با مبانی فلسفی مرتبط است. بسیاری از فیلسوفان درحوزه فلسفه سیاسی به موضوعات مهم جامعه مدنی و قانونگرایی نظر داده و سعی کردهاند در این سیر، اهداف و آرمانهای جامعه مدنی را روشن و تبیین کنند…. اکنون دو تعریف از جامعه مدنی وجود دارد. نخست اینکه، جامعه مدنی تنها به تشکیل پارهای از نهادها و گروههای مردمی، برای تامین اهدافی چون رسیدگی به امور نیازمندان و انجام امور مذهبی اطلاق میشود و بنابراین، جامعه مدنی از قرنها پیش در بسیاری از جوامع بشری، از جمله جوامع مسلمان، مصداق داشته است. مساجد و هیاتهای عزاداری مذهبی و فعالیتها و جنبشهای اجتماعی نیز نمونههای روشنی از وجود گروهها و نهادهای مردمی و مستقلاند که از دیرباز در جوامع مسلمان فعال بودهاند. دوم اینکه، جامعه مدنی، مفهومی برخاسته از تجربه جوامع غربی در عرصههای سیاسی و اجتماعی و در مسیری تاریخی قلمداد میشود که فلاسفه غربی، در دورههای گوناگون (باستان، میانه و مدرن) درباره آن نظریهپردازی کردهاند. امروزه همین تعریف در ادبیات سیاسی رواج یافته و مبنای مباحث سیاسی است.
در بخش دیگری از این گفتگو آمده است: « در جوامع رشد یافته، مردم یاد گرفتهاند که دست به زانو بزنند، سازمان بسازند و در پیشرفت سهم بگیرند. خوب به تجربه سوئد که نگاه کنید میبینید که سه سازمان مزدبگیران (از کارمند، کارگر و متخصصها) نقش بزرگی در حیات جامعه داشتهاند. همچنین است سازمانهای مصرفکنندگان، تعاونیهای مسکن، انجمنهای ورزشی و هنری. در این سازمانها، ابتکار، انرژی و نظرات شهروندان در ساختن جامعه سهیم بوده است…. سازمانهای جامعه مدنی با ارتباط تنگاتنگی که با مردم از اقشار مختلف دارند با سرعت و دقت بیشتر میتوانند به خطاهای احتمالی گردانندگان عرصه سیاسی و اقتصادی پی ببرند و برای تصحیح آنها اقدام کنند.»
دکتر بهتویی همچنین افزوده است: «در تاریخ معاصر اروپا دو نوع از حکومتها با سازمانهای جامعه مدنی مخالفت و حتی دشمنی میکردند. نوع نخست حکومتهای راست افراطی مثل آلمان هیتلری، اسپانیای فرانکو و ایتالیای موسولینی است. حتی حکومت مارگارت تاچر را هم در این دسته میتوان برشمرد. جمله معروف او که «ما چیزی به نام جامعه نداریم بلکه انسانهای واحد» نمایشگر خصومت بیکران وی با سازمانهای جامعه مدنی است. نوع دوم، حکومتهای متاثر از بولشوویسم بودند که هیچ کدام از سازمانهای جامعه مدنی را که خارج از نفوذ حزب کمونیست نبود، تحمل نمیکردند یا بهشدت سرکوب میکردند. در مقابل این دو خصومت، مدل کشورهای شمال اروپا (اسکاندیناوی و هلند) را داریم که سازمانهای جامعه مدنی نه تنها سرکوب نمیشدند، بلکه در حیات جامعه نقش فعالی هم داشتند. خب، با مقایسه این دو مدل میتوان نتیجه گرفت که مدل شمال اروپا به رشد جامعه در همه پهنهها (چه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی) کمک جدی کرده است. نکته دیگر آنکه وقتی حکومتهای مدل اول به سرکوب سازمانهای جامعه مدنی اقدام میکنند، آنها را به تقابل با حکومت سیاسی و کارشکنی در عرصه اقتصادی میکشانند. بر عکس، در مدل دوم، سازمانهای جامعه مدنی در حال همکاری و گفت و شنود با پهنههای دیگر هستند.»
در بخش پایانی این گفتگو آمده است: «اگر نیروی سیاسی و نیروی اقتصادی به استقلال جامعه مدنی احترام بگذارد و نیروی گرد آمده در این سازمانها را انرژی ساختن و پیشرفت کشور و درنتیجه تقویت بقای خویش ببیند، آنوقت میتوان گفت که عقلانیت بر فضا حاکم است (برای مثال در شمال اروپا). آن زمان، تمام انرژی و منابع کشور در راه ساختن آن به کار گرفته میشود و جامعه را یک قدم بیشتر به جلو میبرند.»
انسان؛ حریمی مشخص، حقوقی نامحدود/هر گاه جامعه بتواند فرد نخست سیاسی جامعه را جابهجا کند، فرد به آزادی انسانی نایل آمده است/ آزادی روزی جهانی در تقویم انسان ندارد
صفحه اندیشه روزنامه اعتماد، همچنین به تاملی در باب آزادی انسانی- انسان پرداخته و ذیل عنوان «آزادی نشان پولادین انسانیت» به قلم قیصر کللی آورده است: « ….از لحاظ فلسفی و منطقی، انسان حیوانی است ناطق؛ از لحاظ سیاسی و اجتماعی انسان موجودی است اجتماعی. اما این دو تعریف برای ما راهگشا نیست و ما اکنون براساس این دو تعریف راه به جایی نخواهیم برد…. انسان، واحدی اجتماعی با قالبی تاریخی مشخص با ارزشهای مادی و معنوی مخصوص به خود است. به عبارتی دیگر انسان وجودی یگانه است که دارای حریمی مشخص و محدود و دارای حقوقی نامحدود است. اگر انسان را از صورت یگانه جداسازیم و انسان را به جمع و گروه پیوست کنیم، چیزی که در این میان از بین خواهد رفت، حقوق و حریم شخصی فرد خواهد بود. چون که دیگر شخص و حریم شخصی معنا ندارد؛ بلکه جمع و حریم جمعی میدانداری خواهد کرد. وقتی حریم و حقوق شخصی از بین برود، انسان هم از بین رفته است و وقتی انسان از بین برود، انسانیت هم از بین میرود.»
در ادامه این مقاله آمده است: «آزادی در صورت خام و خالص بودن نمیتواند به کار انسان آید و به درد انسان بخورد و عنوان آزادی انسانی را به خود بگیرد. پس خواهینخواهی برای اینکه آزادی بتواند قالب انسانی بر خود بپوشد و با عنوان آزادی انسانی شناخته شود، باید حدود و ثغور را بر خود بپذیرد. اما باید مشخص کنیم که منظور از حدود و ثغور برای آزادی چیست؟ حدود و ثغور در حوزه اجتماع و آزادی بدین معناست که هر شخص دارای حریمی مشخص و محدود به خود است. حریم خصوصی هر شخصی به حریم خصوصی دیگر اشخاص تکیه میزند و هر شخص، حق ورود به حریم شخصی دیگر افراد را نخواهد داشت. حریم شخصی، حریم قدسی هر شخص محسوب میشود و نه فقط دیگر افراد جامعه حق ورود به این حریم شخصی و قدسی فرد را نخواهند داشت، بلکه دولت به عنوان قدرتمندترین نهاد سیاسی اجتماعی جامعه هم حق ورود به حریم خصوصی افراد را نخواهد داشت.
حریم خصوصی تنها به معنای خانه و محل کار نیست بلکه حریم خصوصی همانند پوست صورت، پرستیژ لاینفک هر فرد محسوب میشود و به صورت مدام با فرد خواهد بود. با این توصیف از حریم خصوصی ایجاب میکند تا اکنون چندی از گونههایی را که بهوجودآورنده حریم خصوصی هستند نام ببریم. چند نمونه از حریم خصوصی شامل نوع رابطه اجتماعی، نوع پوشش، نوع خوردن و نوع نوشیدن میشود. در اینجا پرسشی دیگر مطرح میشود و آن اینکه آیا جامعه و شخص پس از به دست آوردن این انواع به آزادی انسانی نایل آمده است؟ هر آنگاه که شخص با داشتن این حریم خصوصی، دارای آزادیهای قلم و بیان باشد و بتواند آزادانه وضعیتها را به نقد و چالش بگیرد و جامعه با رای اکثریت بتواند قدرت سیاسی و فرد نخست سیاسی جامعه را جابهجا کند، فرد به آزادی انسانی نایل آمده است و آزادی انسانی تحت عنوان دموکراسی همانند یک چتر بر جامعه و کشور گسترانده شده است. بر همین اساس هر فردی که خواستار قدرت سیاسی است، باید اندیشه خود را در اختیار جامعه بگذارد و به پرسش و نقد جامعه پاسخگو باشد. پس در جامعه آزاد ارزش هر سخن به توان نقدپذیری آن است. اما به تناسبی که در پشت هر رای و نقدی خرد سیاسی و اجتماعی نهفته باشد، کیفیت رشد بالا و پایینی خواهد داشت. پس بدون شک سطح مطالعه عامل اصلی و اساسی در رشد خرد سیاسی و اجتماعی فرد و جامعه خواهد بود.»
در بخش دیگری از این مطلب آمده است: «اکنون با تعریف واژههای آزادی، انسان و تناسب میان آن دو و پی بردن به گرانمایگی بیحد و شمار آزادی و انسان و با دریافتن این حقیقت و این واقعیت که هیچ یک از داراییها و خواستههای نوستالژیک انسان حتی به پای آزادی هم نمیرسند، باید روزی جهانی را به آزادی این گرانمایهترین نعمت اختصاص داد. نوستالژی بزرگ انسان در طول تاریخ نبود آزادی است. در طول تاریخ آزادیخواهان بسیاری برای آزادی و بشریت قد برافراشتند و این انسانها بسیار مورد ستایش و احترام بشریت هستند و برای برخی آنها روزهای جهانی را اختصاص دادهایم. اما برای خود آزادی که این همه مورد خواست و ستایش انسان در طول تاریخ بوده روزی جهانی در تقویم انسان وجود ندارد.
بر این اساس و با در نظر گرفتن معیارهای زمان (ماهها و فصول سال) و مکان (جای جای کره زمین و همه کشورها) و روزهای تعطیل ادیان، سومین سهشنبه از ماه اردیبهشت را برای روز جهانی آزادی پیشنهاد میکنم.
در فرهنگ ایرانیان عدد سه، نماد اردیبهشت است که به معنای بهترین و بالاترین راستی و پاکی است. سومین سهشنبه از ماه اردیبهشت برای تمامی کشورهای جهان زمانی مناسب از لحاظ آب و هوایی خواهد بود. همچنین با در نظر داشتن روز تعطیلی تمامی ادیان، سومین سهشنبه از ماه اردیبهشت را برای روز جهانی آزادی پیشنهاد میکنم. با این پیشنهاد نخواستهام روز جهانی آزادی با روز تعطیل هیچ یک از ادیان مطابق باشد تا باعث حب برخی و بغض برخی دیگر شود.»
دیگر عناوین قابل توجه روزنامه اعتماد نیز عبارتند از:
یادداشت« مدیریت مصارف آب؛ تنها راهکار موجود » به قلم دکتر علی مروی
یادداشت« هدف رییسجمهور از این «صراحت» » به قلم مرتضی حاجی؛
یادداشت« از فلسفه نترسید » به قلم حمید پورآذری
یادداشت« وقتی از پرواز حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم؟ » به قلم سیامک گلشیری
یادداشت« «رنگینکمان المپیک مونیخ در تهران » به قلم اشکان خیلنژاد
یادداشت« نویسندهای که جادو کردن بلد است » به قلم بهاره رهنما
یادداشت« همدلی و همراهی که هنوز با من است » به قلم علیرضا طبایی
یادداشت« در معرض تهاجم فرهنگی هستیم » به قلم بهروز غریبپور
یادداشت« پیروزی در صورت رقابت برابر و عادلانه » به قلم داریوش قنبری
یادداشت« مساله مهم تایید صلاحیت » به قلم حسین انصاریراد
یادداشت« انسجام، مقدمه پیروزی » به قلم رسول منتجبنیا
یادداشت« کم حرف و پر کار » به قلم احمد حکیمیپور
یادداشت« یادهایی از سالهای دور و نزدیک » به قلم محمدهاشم اکبریانی
یادداشت« برای خاطر دل خودمان » به قلم نگار مفید
یادداشت« نباید نابودگر باشیم » به قلم پریوش نظریه
یادداشت« زیبنده نیست این کردار » به قلم ابراهیم عمران
یادداشت« از این مردمان که به فاجعه لبخند میزنند » به قلم نازنین متیننیا
یادداشت« مورد خاص محمدرضا شجریان » به قلم پویان شیرزادی
گفتگو با مرتضی الویری؛ « تصور میکنند روحانی کاری به منافع ملی ندارد »
گفتگو با امیرعلی ابوالفتح؛ « طرح سنا خطری برای مذاکرات نیست »
گپی کوتاه با دختری که درد و امید را خوب میشناسد؛ « نوع همدردیهایمان را تغییر دهیم »
گپی کوتاه و معمولی با زنانی متفاوت در عرصههای گوناگون بدلکاری بینالمللی تا مبارزه ، آموزش و … ؛ «آنها قرار نیست تسلیم شوند »
گزارشی پیرامون وقتی که ترس به روحتان میخ میشود؛ « ترسهای دخترانه »
گزارش «رویاهاتو از دست نده» به قلم الهه عظیمی؛ کارشناس زبان و مدیر موسسه گفتمان خلاق
گزارش« زیر پوست ائتلاف » از محمد حسین مهرزاد
گزارش « برنامههای احزاب بریتانیـا زیرذرهبین رایدهندگان » به قلم میثم سلیمانی
گزارش « فوت ۹ نوزاد در بیمارستان امام خمینی در دو ماه »
فقط ۵۰۰۰نفر برای جلوگیری از اسلامی شدن اروپا آمدند
روزنامه جمهوری اسلامی در صفحه اول، عبارت «طرف مذاکره ما مجالس آمریکا نیست بلکه گروه ۱+۵ است » از رئیس جمهوری و عنوان « عربستان به اشتباهاتش ادامه دهد، گرفتارتر میشود» را از آیت الله هاشمی رفسنجانی برجسته ساخته است.
در ستون قدیمی «جهت اطلاع» آمده است: « گروه پگیدا که اصلیترین جریان ضد اسلامی و ضد مهاجرت در آلمان و اروپا شناخته میشود، پس از انجام تبلیغات فراوان، مکانی با ظرفیت ۳۰ هزار نفر را برای انجام تجمعی ضد اسلامی و ضد مهاجران تدارک دیده بود که این برنامه با عدم استقبال گسترده اهالی شهر «درسدن» آلمان مواجه شد و در نهایت تنها قریب به ۵ هزار نفر حاضر به شرکت در این تجمع شدند. «گیرت ویلدرز»، سازنده فیلم فتنه و رهبر حزب نژادپرست و راست مسیحی هلند نیز با حضور در این تجمع به سخنرانی پرداخت و با اهانت به قرآن کریم، خواستار همکاری تنگاتنگ گروهها و احزاب راست مسیحی برای جلوگیری از اسلامی شدن اروپا شد. وی با بیان این که تنها مهاجرانی که خود را با فرهنگ اروپایی وفق داده باشند، حق ادامه زندگی در اروپا را دارند، خواستار برداشته شدن ویزای «شینگن» شد و به مهاجران اهانت کرد. این سخنرانی درحالی انجام شد که ۳ هزار نفر از شهروندان شهر «درسدن» نیز در اعتراض به حضور «گیرت ویلدرز» در شهر آنها که از جمله افراد سرشناس جریان ضد اسلامی در اروپا به شمار میرود، دست به راهپیمایی زدند. در این راهپیمایی اعتراضی، شعار «اسلام بخشی از اروپا و آلمان است» سر داده شد.
اصرار دارند اولین جنگ خود را ببرند
در صفحه بین الملل و در مقاله «عربستان به دنبال راه خروج از مخمصه یمن» این جملات برجسته شده اند: «عملیات ائتلاف عربی از روز سوم تاکنون در دور باطل میچرخد و در حال حاضر عربستان کاملا سرگردان است و دنبال راه خروجی از مخمصه یمن است تا بتواند باقیمانده آبروی خود را حفظ کند. ریاض به خوبی میدانست که جنگ هوایی باید اهداف خود را تنها ظرف ۴۸ساعت محقق کند تا پس از آن مستقیما وارد مداخله زمینی شود. اما اگر حملات بیشتر از این ادامه داشته باشد این به معنای شکست در جنگ است. این مساله به معنای این نیست که ریاض برای جنگ زمینی برنامهریزی نکرده است بلکه برنامه جنگی کاملی را طراحی کرده است ولی مسئله این است که نیروی لازم را برای عملیات زمینی در اختیار ندارد. عربستان جنگ را ادامه میدهد و نمیخواهد در اولین جنگ خود آن هم در مقابل مردمی فقیر مثل مردم یمن شکست بخورد. چرا که شکست، پیامدها و واکنشهای متعددی را به دنبال خواهد داشت که احتمالا بر آینده و ساختار نظام حاکم در عربستان تاثیر خواهد گذاشت. واکنشها میتواند از سوی ایران، ترکیه، کشورهای عضو اتحادیه اروپا و شورای امنیت از جمله روسیه و چین صورت بگیرد.»
جمهوری اسلامی در صفحه ۱۰ نیز نوزدهمین بخش از مقاله « پولشویی از منظر فقه – ۱۹» به قلم صدراللهی دامغانی و مهدی نژاد دامغانی منتشر نموده است.
دیگر عناوین قابل توجه روزنامه جمهوری اسلامی نیز عبارتند از:
ارتش پرادعایی که مزدور شده مرثیهای برای قلب جهان عرب» به قلم مسعود دهقان
یادداشت« ساز زندگی کودکان خیابانی کوک نیست»
یادداشت« باور عمومی» به قلم احمد حسینی
یادداشت« فقر و غنا در سینما»
یادداشت« تنهائی آل سعود، درباتلاق یمن!»
قطعنامه تحریم یمن، ننگی دیگر برای شورای امنیت
محاسبههای غلط در یمن
گزارش « مصرف کنندگان «شیشه» چه علایمی دارند؟»
آغاز ثبت نام بن کارت دانشجویی نمایشگاه کتاب از ۲۹ فروردین
«سن قلیان کشیدن دختران به اوایل دبیرستان رسیده است!»
تنها ۸درصد تهرانیها آمادگی وقوع زلزله را دارند
حقوق را به زبان ساده بیاموزیم؛ آثار فوت اصحاب دعوا در جریان رسیدگیهای کیفری و حقوقی
آیا شهادت یک نفر از طرف دو نفر شاهد اصلی که فوت کردهاند امکانپذیر است؟
روزنامه های «شرق»، «اعتماد» و «جمهوری اسلامی» در شماره پایانی این هفته، به انتشار مطالبی پرداخته اند که می توان این عناوین اقتباسی را برای آنها برگزید: «فرهنگ ایرانی-اسلامی بستر گسترش برتریطلبی دینی-مذهبی نبوده است/ایران هراسی و ایرانی هراسی»، «برخی برای مکه و مدینه هم جوک ساختند/دلواپسان گفتند رئیس حج و زیارت استعفا دهد؛ چرا؟»، «مکان بهشت زهرای دوم هم همانند جزئیات تفاهم هسته ای، محرمانه است»، «رابطه خودکشی در فرانسه، یک سخنرانی اعتراضی، اولتیماتومی سریع، سرمقاله اعتماد و حکم حبسی سنگین و شاید سیاسی»، «نعمت الهی وجود رهبری برای مسلمانان جهان»، «مردم جوامع رشد یافته یاد گرفتهاند دست به زانو بزنند و سازمان بسازند»، «انسان؛ حریمی مشخص، حقوقی نامحدود/هر گاه جامعه بتواند فرد نخست سیاسی جامعه را جابهجا کند، فرد به آزادی انسانی نایل آمده است» و «فقط ۵۰۰۰نفر برای جلوگیری از اسلامی شدن اروپا آمدند»بررسی مطبوعات/ پنجشنبه ۲۷ فروردین (۲)