غم کشتار انسانها یا سوء استفاده سیاسی؟
داود بهلولی
یکصدمین سالگرد کشتار ادعایی ارامنه در اواخر دوران عثمانی موجی از تبلیغات ضد کشتار، خونریزی و آدمکشی با مخاطب قرار دادن ترکیه و درخواست از این کشور برای اعتراف به کشتار یک میلیون و پانصدر هزار ارمنی در اواخر دوران عثمانی آغاز شد.
آلمان با تصویب قانونی «نسلکشی» ارامنه را به رسمیت شناخت و خود را وارد چالش با ترکیه کرد. فرانسه نیز از مدتها پیش این نسلکشی مدعایی را به رسمیت شناخته بود.
راهپیماییهایی نیز از سوی ارامنه ساکن در کشورهای مختلف برگزار شد. ارمنستان نیز که خود را مدافع خون کشته شدگان این واقعه میداند، از قافله عقب نماند و تبلیغات گستردهای در این خصوص به جریان انداخت. پاپ نیز در اشاره به این واقعه از واژه «نسلکشی» استفاده کرد.
در داخل ایران نیز ارامنه اجازه یافتند در مقابل سفارت ترکیه راهپیمایی اعتراضآمیز برگزار کنند. در این راهپیماییها طبق روال سالهای گذشته نمایندگان ارامنه در مجلس شورای اسلامی نیز شرکت میکنند.
بعضی مطبوعات و صاحبنظرات داخلی نیز دست به قلم بردند، از جمله صادق زیباکلام که نسبت به صدور مجوز برگزاری راهپیمایی ارامنه معترض بود. وی عنوان داشت که با توجه به شرایط کنونی و ارتباط ایران و ترکیه و تنشهای پیش آمده بین دو کشور، بهتر بود، مجوز برگزاری راهپیمایی صادر نمیشد. یادداشت زیباکلام اعتراض دو نماینده ارمنی مجلس شورای اسلامی را به همراه داشت و آنان را وادار به پاسخگویی به اعتراضات زیباکلام واداشت.
آری؛ قتل و کشتار انسانها در هرجا و از سوی هرکسی که باشد قبیح است. اما این همه هیاهو و به رسمیت شناخت کشتار ارامنه در مجالس برخی کشورها از جمله انگلستان و فرانسه تنها از سر دلسوزی و ترحم در از میان رفتن جان انسانهای بیگناه است؟
در اواخر دوران عثمانی و مصادف با جنگ جهانی اول، به تحریک رقبای عثمانی، نه تنها ارامنه بلکه اعراب نیز سر به شورش نهادند، تا پس چند صد سال خود را از سیطره امپراتوری عثمانی خارج کنند. عثمانیها نیز شروع به سرکوب شورشها کردند و متعاقب آن ضمن کشته شدن هزاران نفر، دسته دسته ارامنه به سوی روسیه ـ که در جنگ با عثمانی بود ـ مهاجرت کردند. از سوی دیگر مسلمانانی که روزگاری در بخشهای زیادی از ارمنستان کنونی ساکن بودند، از دست تجاوزات روسها به داخل عثمانی سرازیر شدند.
بدین ترتیب یک جابهجایی بزرگ جمعیتی در این منطقه استراتژیک رخ داد. برخی شهرهای ارمنینشین در شرق ترکیه، مسلماننشین شد و ایروان ـ که هماکنون پایتخت ارمنستان است ـ و بخشهای دیگری از ارمنستان از جمعیت مسلمان و شیعه خالی شد. بدینترتیب ایروان که شهری شیعهنشین بود، تبدیل به شهری ارمنینشین و متعاقب آن پایتخت ارمنستان شد.
در همین گیر و دار بود که گروهی از آشوریها و ارامنه عثمانی که سر به شورش گذاشته بودند، به سمت شهرهای مرزی ایران مانند خوی و سلماس حملهور شدند. کشتار وسیعی صورت گرفت و مسلمانان بسیاری در این شهرها به شهادت رسیدند. از این حادثه با عنوان «جیلولوق» در تاریخ آذربایجان یاد میشود. این واقعه با دخالت عثمانی و ورود نیروهای این امپراتوری به خاک ایران و متواری ساختن آشوریها و ارامنه به پایان رسید.
گوشهای دیگر از این سرزمین تاریخی نیز شاهد حوادثی اینچنینی بود. در مقابل تهاجمات ارامنه در قفقاز، مسلمانان نیز بر علیه ارامنه باکو اقدام کردند، و ارامنه از این شهر ـ پایتخت فعلی جمهوری آذربایجان ـ متواری به سوی ارمنستان فعلی روانه شدند.
سالها بعد و پس از استقلاب کشورهای ارمنستان و آذربایجان از شوروی، تهاجم ارمنستان به قرهباغ به عنوان پارهای از جهان اسلام و تشیع آغاز شد و بیست درصد از خاک آذربایجان به اشغال ارمنستان درآمد. قتل عام مردم و تبدیل مساجد به طویله از جمله نتایج تهاجم ارامنه به قرهباغ بود که از قضا تنها ۲۵ سال از آن زمان میگذرد و اسناد و مدارک این کشتار بسیار قابل استنادتر از کشتار ارامنه در دوران عثمانی با یکصد سال فاصله زمانی است.
ارمنستان با تنها دو میلیون جمعیت و به عنوان یکی از ورشکستهترین کشورهای جهان، برای مظلومنمایی و جلب توجه جهانی مدتها است همچون اسرائیل بر طبل مظلومیت میکوبد و با زد و بندهای سیاسی و با توجه به این که کشوری مسیحینشین است، نگاههای جهانی را به سوی خود جلب میکند. و این تنها دفاع از مظلومیت و کشتار انسانها نیست چرا که جنگ قرهباغ را در پرونده دارد و برای آن نیز باید جوابگو باشد.
کشورهای دیگر نیز از مسئله کشتار ارامنه در صورت اثبات، به عنوان چماقی در برابر ترکیه، همسایه مسلمان و قدرتمند اروپا استفاده میکنند.
در این میان از شرکت کنندگان در تجمعات مختلف در سراسر جهان و کشورهای پیگیر حقوق ارامنه کشته شده در سال ۱۹۱۵ پرسید که هدف چیست؟ غم کشتار انسانها یا سوء استفاده سیاسی؟
یکصدمین سالگرد کشتار ادعایی ارامنه در اواخر دوران عثمانی موجی از تبلیغات ضد کشتار، خونریزی و آدمکشی با مخاطب قرار دادن ترکیه و درخواست از این کشور برای اعتراف به کشتار یک میلیون و پانصدر هزار ارمنی در اواخر دوران عثمانی آغاز شد.