وزیر رفاه خبر نداشت متوهمان گفته بودند یارانه پول امام زمان(عج) است
دین آنلاین، روزنامه های « فرهیختگان » و « اعتماد » را با این عناوین اقتباسی مرور کرده است: «به جای طراحی مدلی برای زندگی مدرن دینی، جلوی برخی مدلهای مناسب گذشته را نیز گرفته اند/بررسی مسائل ضداخلاقی رشتههای درسی در کمیته های اخلاق حرفه ای!»، «آموزه های دشوارترین مباحث فلسفی»، «دموکراسیهای لیبرال و کنترل حکومتشوندگان از طریق رهبری سیاسی، آموزشی، فرهنگی، و مذهبی»، «پرسشهایی در باب دین و نواندیشی»، «معلم فیزیکی که با ردای خلیفه، تعلیمات دینی تدریس می کند»، «در اسلام خود خدا مطرح است»، «دانش فضیلت است» و «صلاحی و کاربرد عملی الگوهای مدیریت اسلامی»
روزنامه فرهیختگان با انعکاس سخنان معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی در نشست با اصحاب رسانه از قول حجت الاسلام سیدطه هاشمی می نویسد: «شاید در گذشته جایگاه حوزه فرهنگی و اجتماعی در دانشگاه آزاد، متناسب و همسطح با حوزههای دیگر آموزشی و پژوهشی نبود اما امروز این عزم جدی در دانشگاه ایجاد شده است و شاخصههای اصلی ارزیابی عملکردها در واحدها به طرحهای ماندگار فرهنگی برمیگردد.»
فرهیختگان در ادامه این خبر، به این نکات پرداخته است:
– طرحهای ماندگار فرهنگی فصل جدیدی است که در دوره مدیریت جدید باز شده است. این طرحها به سه بخش که بخش اول آن طرحهای ماندگار کالبدی، بخش دوم طرحهای نهادی و بخش سوم طرحهای رخدادگرا هستند، تقسیم شده است.
– طرحهای ماندگار کالبدی در گذشته هم وجود داشته است، بهعنوان مثال ساخت مساجد را آغاز کردهایم که تاکنون ۲۰ مسجد در حال ساخت است اما ایرادی که بر این طرح وجود دارد برخی از مساجد در داخل واحدها ساخته شده است که به همین منظور بخشنامهای را ابلاغ کردیم که مساجد در مکانهایی ساخته شود که مردم هم بتوانند به آن دسترسی داشته باشند.
– پیش از این، واحدها از پرداختن به کانونها، تفکرات و نشریات پرهیز داشتند، اما امروز یکی از امتیازاتی که به عملکرد واحدها داده میشود این است که چه میزان در توسعه این حوزه نقش داشته و تا چه اندازه از طرحهای نهادی حمایت می کنند.
– طرحهای رخدادگرا میتوانند در لایههای رفتاری جامعه وارد شوند. دانشگاهها بهویژه دانشگاه آزاد اسلامی به دلیل در اختیار داشتن دو میلیون دانشجو میتوانند طرحهایی را که در فرهنگ عمومی جامعه نقش دارد به راحتی در درون دانشگاه پیاده کنند. پارسال ۱۶ همایش توسط این معاونت برگزار شد که از جمله این همایشها میتوان به همایش سبک زندگی ایرانی– اسلامی (که مورد تاکید مقام معظم رهبری است) اشاره کرد.»
– طراحی مدلی برای زندگی مدرن دینی اسلامی در دستور کار است و در واقع هدف ما این است که مدلی را که جوان امروز بتواند با آن قرابت ذهنی برقرار کند ارائه دهیم. اما نهتنها چنین مدلی تاکنون ارائه نشده است بلکه از سوی دیگر جلوی برخی مدلهای مناسب گذشته را نیز میگیریم و به جوانان سختگیری میکنیم.
– کمیتهای متشکل از شخصیتهای مطرح علمی و فرهنگی برای تدوین طرح ملی اخلاق حرفهای در دانشگاه آزاد اسلامی تشکیل دادهایم و در حال بررسی مسائل ضداخلاقی رشتههای مختلف هستیم. براساس این طرح مسائل اخلاقی رشتههای مختلف بررسی میشود، در واقع ابتدا باید این مسائل شناخته شود تا بتوان از بروز آسیبها جلوگیری کرد، ولی تاکنون هیچ دانشگاهی در جهان اسلام به این کار نپرداخته است.
آموزه های دشوارترین مباحث فلسفی
فرهیختگان در صفحه اندیشه، به مناسبت سالروز تولد "ادموند هوسرل" نگاهی به اندیشهورزی او به عنوان پدر جنبش پدیدارشناسی داشته و طی مقاله ای با عنوان «فلسفهورزی در قرن ۲۰» به قلم زهرا سلیمانی اقدم تلاش کرده اشاره ای به زوایای فکری این فیلسوف غربی داشته باشد.
در بخشی از این مقاله آمده است: «پدیدارشناسی هوسرل، یکی از دشوارترین مباحث فلسفی است. هوسرل یکی از دشوارنویسترین فیلسوفان نیز بهشمار میرود. اکثر مفسران هوسرل بر این عقیده هستند که او با نوشتن، میاندیشیده است و این امر را از نوع نوشتههای وی میتوان درک کرد. با این وجود ساده کردن فلسفه هوسرل برای درک سریع و بدون دغدغه آن، هم خیانتی است به روش فلسفی هوسرل و هم خیانت به افرادی که قصد دارید از فلسفه ارزشمند هوسرل برایشان بگویید. متاسفانه هوسرل و پدیدارشناسی وی در ایران کمی ناشناخته مانده است و این امر، کار محقق و علاقهمندان به فلسفه وی را سختتر میکند.»
این مقاله با عناوین داخلی زیر ادامه می یابد:
«حقیقت پدیدار خاص هوسرل»، «شهود نیاز شناخت»، «حقیقت به مثابه سازگاری و انسجام»، «راهی برای فیلسوفان بزرگ» و «ابژه و واقعیت»
دموکراسیهای لیبرال و کنترل حکومتشوندگان از طریق رهبری سیاسی، آموزشی، فرهنگی، و مذهبی
فرهیختگان در همین صفحه و در مقاله ای به قلم سجاد صداقت به بررسی آرا و افکار آنتونیو گرامشی پرداخته که در بخشی از آن آمده است: «….او معتقد بود که در دموکراسیهای لیبرال، هژمونی طبقاتی براساس رضایت بیش از یک نیرو استوار بود. دولت در دورههای بحرانهای استثنایی حق توسل نهایی به ابزار قهری را داشت اما به طور کلی کنترل خود را از طریق رهبری فکری و اخلاقی خود که در جامعه مدنی اعمال میشد، توجیه میکرد. روبنای ایدئولوژیک – یعنی سیاست، آموزش، فرهنگ، مذهب – چارچوب برداشت، فهم و دانش را شکل میداد. نتیجه این فرآیند جامعهپذیری آن بود که حکومتشوندگان فعالانه به سرکوب خود رضایت میدادند. سلطه طبقاتی در پس نقاب هماهنگی و انسجام اجتماعی حفظ و روابط بورژوازی درونی میشد و در نتیجه احتمال فعالیت انقلابی فروکش میکرد.»
در بخش دیگری از این نوشتار نیز می خوانیم: «گرامشی به خودانگیزگی صرف طبقه کارگر اعتقادی نداشت بلکه آن را به هدایت حزب کمونیست که از توان تبدیل مساله ضمنی به آشکار برخوردار بود، نیازمند میدید. در ضمن، او خواستار درگیری بیشتر تودهها در طراحی سیاست حزبی بود. گرامشی در کتاب «شهریار جدید» میان شیوه بهکارگیری «شهریار» به عنوان نیروی اسطورهای قادر به تحریک بسیج تودهای و خلق اجتماع از سوی ماکیاولی و حزب به عنوان نماینده «اراده جمعی» و عامل تسهیل انقلاب، شباهت میدید و آنها را با هم مقایسه میکرد. روشنفکران «سنتی» ارتباط نزدیکی با طبقه مسلط داشتند و کار جامعهپذیری را برای آن انجام میدادند، اما روشنفکران «ارگانیک» توان این را داشتند که از خود ببرند، تجربه خود را جهانی کنند و به طبقه آینده یعنی پرولتاریا و حزب انقلابی ملحق شوند. بحث هژمونی گرامشی در این اعتقاد او که «بشر سیاسی است» ریشه داشت. او از آنچه جزمیگرایی (دگماتیسم) قلمداد میکرد و آن را ویژگی بخش اعظم مارکسیسم پس از مرگ مارکس میدانست، انتقاد میکرد. وی تحتتاثیر تاکید بندتو گروچه بر اهمیت فهم ذهنی و فرهنگی تحول تاریخی قرار داشت و همین او را بر این داشت تا اثباتگرایی (پوزیتیویسم) خام نظریه مارکسیسم تجدیدنظرطلبانه را رد کند.»
پرسشهایی در باب دین و نواندیشی
فرهیختگان در شماره امروز همچنین به معرفی کتاب «سروش، دین و نواندیشی» به قلم عبدالحسین خسروپناه و حسن پناهی آزاد پرداخته که توسط انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شده است.
در متن این خبر آمده است: « این کتاب به نقد و ارزیابی دیدگاههای عبدالکریم سروش میپردازد و با طرح پنج محور از مباحث مختلف مورد بحث توسط سروش، میکوشد با توجه به ضرورتهای یاد شده و با استفاده از منابع و آثار مرتبط، برخی از مهمترین آرا و ایدههای سروش را متناسب با سطح علمی وجوان و به صورت گزیده و روان، طرح، بررسی و ارزیابی کند. در هر بخش، ابتدا دیدگاه سروش براساس آثار و عبارات خود وی نقل و سپس بررسی و آسیبشناسی میشود. این کتاب به قلم عبدالحسین خسروپناه و حسن پناهی آزاد در ۱۲۳ صفحه و قیمت هفت هزار تومان منتشر شده است.»
در این شماره روزنامه فرهیختگان همچنین این مطالب منتشر شده است:
بهره برداری سیاسی از کشتار ارامنه
پیشروی انصارالله با وجود تشدید حملات عربستان
تاثیر لغو سفر عمره بر بازار ارز
وزیر رفاه خبر نداشت یکی گفته بود یارانه پول امام زمان(عج) است
روزنامه اعتماد در صفحه ۵ و در ستون «چهره روز» از قول وزیر تعاون نوشته است: «همین امروز در دام مسیر طی شده هدفمندیها قرار گرفتهایم و نمیتوانیم چیزی که به مردم داده شده است را پس بگیریم. فردی مراجعه کرده و میگوید یارانهام قطع شده است وقتی در سیستم اطلاعات را مشاهده کردیم دیدیم این شخص سوار ماشین ۲۰۰ میلیون تومانی است. به او گفتم یارانه ماهیانه تو یک باک بنزین ماشینت است. چرا پول میخواهی. که او در جواب گفت این پول امام زمان(عج) است و باید به من بدهید؛ من نمیدانستم معنی پول امام زمان(عج) چیست؛ پرسو جو که کردم متوجه شدم شخصی در گذشته به مردم گفته است یارانهها پول امام زمان(عج) است.
وی آرزوی امام(ره) را خالی نبودن سفره مردم دانست و گفت: هرگونه اقدامات فقرزدایی به فقر انجامید مثلا با پرداخت یارانه تورم ایجاد شد اما این دولت توانسته تورم را کنترل کند و این نوید را میدهد که تورم سال آینده دو واحد کمتر خواهد شد و دولت هیچگاه به سیاستهای تورمزا دست نخواهد زد.
معلم فیزیکی که با ردای خلیفه، تعلیمات دینی تدریس می کند
اعتماد در صفحه «جهان» به احتمال مرگ بالینی خلیفه داعش و آغاز زمامداری جانشین وی اشاره کرده و نوشته است: «آیا ابوبکر بغدادی، خلیفه خودخوانده داعش مرده است؟ این سوالی است که دستکم دو بار به شکل جدی در یک سال اخیر مطرح شده است. برخی منابع خبری داعش اعلام کردهاند که به زودی فایلهای صوتی و تصویری جدیدی از خلیفه این گروه منتشر میکنند که خط بطلانی بر شایعات مرگ او خواهد بود…. پیشتر منابع عراقی اعلام کرده بودند که ابوبکر بغدادی خلیفه داعش در ۱۸ مارس ۲۰۱۵ در بمبارانهای ائتلاف در منطقه «بعاج» زخمی شده است…. با این حال زمانی احتمال مرگ بغدادی افزایش یافت که در چند روز گذشته نیز خبری درباره تعیین جانشین موقت ابوبکر بغدادی منتشر شد و در خبرها آمد که فرماندهان داعش با ابوعلا عفری به عنوان جانشین موقت بغدادی بیعت کردهاند. اگر چه برخی از گزارشها هم از وقوع جنگ جانشینی در داخل گروه داعش حکایت داشتند. گفته میشد سرکردههای داعش در سوریه با رد بیعت با عفری، از ورود او به خاک این کشور جلوگیری کردهاند…. گفته میشود پس از هلاکت «ابو عمر بغدادی» و «ابو ایوب مصری»، ابو علاعفری به عنوان گزینه مد نظر بنلادن برای برعهده گرفتن سرکردگی ارشد القاعده در عراق در نظر گرفته شده بود.
جانشین ابوبکر البغدادی کیست؟
خبرگزاری سومریه در گزارشی به معرفی رهبر جدید داعش پرداخته و گزارش میدهد: نام واقعی فردی که ملقب به ابوعلا عفری است، «عبدالرحمن مصطفی» است. او اصالتا عراقی و متولد منطقه «حضر» در ۸۰کیلومتری جنوب موصل است. عفری در سال ۱۹۹۸ به افغانستان سفر کرد و از سوی «ابومصعب زرقاوی» (نخستین رهبر گروهی که بعدها داعش نامیده شد) به عنوان یکی از فرماندهان این گروه منصوب شد. نیوزویک به نقل از منابع عراقی گزارش میدهد؛ عفری معلم فیزیکی است که به یک مبلغ مذهبی تبدیل شده است. از او تاکنون دهها مقاله و جزوه درباره شریعت چاپ و منتشر شده است.او از پیروان مصعب سوری (یکی از ایدئولوگها و پژوهشگران القاعده) است. پس از کشته شدن «ابوعمر بغدادی» و «ابو ایوب مصری» (رهبران وقت داعش)، عفری یکی از کاندیداهای رهبری القاعده عراق بود. عفری تاکنون، رییس شورای مشورتی داعش و معاون بغدادی را برعهده داشت. برخی مدعیاند ابوعلا عفری از کاریزمای بیشتری برخوردار است. یک تحلیل نیز وجود دارد که عفری تمایل دارد داعش با زیرمجموعههای القاعده مانند جبهه نصرت صلح کند.
در اسلام خود خدا مطرح است
روزنامه اعتماد در صفحه «سیاست نامه» برای انتشار سومین بخش از سخنرانی منتشر نشده استاد شهید مطهری، عنوان «در اسلام خود خدا مطرح است» را برگزیده و در مقدمه آن آورده است: «استاد شهید آیتالله مطهری در بیان معارف و حقایق اسلامی، زبان گویا و قلم رسای خویش را به کار میگرفت و برتری مکتب اسلام را بر مکاتب قدیم و جدید برملا میساخت. مطلب زیر گواه صادق این مدعاست. استاد شهید در این مطلب، قوت و استحکام منطق اسلام را در برابر مکتب هندی در موضوع خودسازی و مبارزه با نفس به خوبی نشان داده است. شایان ذکر است که این مطلب مشتمل بر دو جلسه سخنرانی استاد مطهری در زمستان ۱۳۵۰ و بهار ۱۳۵۱ هجری شمسی است و بخشی از کتاب «انسانشناسی قرآن» را که توسط انتشارات صدرا به چاپ رسیده است، تشکیل میدهد.»
در بخشی از سخنرانی معلم شهید می خوانیم: «…. شما در اسلام میبینید که از همان ابتدا خود خدا مطرح است، از ابتدا همان اخلاص مطرح است و هرچه را میخواهد از همان ابتدا با اخلاص میخواهد. به همین دلیل عالیترین نتایجی را که پیرو مکتب هندی از راه ریاضتهای بسیار شدید خودش میگیرد، یک مسلمان بدون اینکه نیازی به آن ریاضتها داشته باشد و به قول خود هندیها جنبه ضدانسانی به خودش بگیرد، این کمالات روحی را کسب میکند. این جهت یک فرق بسیار اساسی است، غیر از فرقهای دیگری که در اصل برنامهها هست که بعد میخوانیم. بعضی برنامهها اساسا از نظر اسلام نباید وجود داشته باشد چون روی روح و جسم فشار میآورد. وقتی کار از اول اشتباه باشد، یعنی از اول با توجه به خدا صورت نگیرد قهرا برای به دست آوردن آن استغراقهایی که پیش خودشان فرض میکنند، چارهای ندارند جز اینکه این فشارها را بیاورند. ولی در برنامه اسلام گذشته از اینکه این فشارها زندگی را مختل میکند، اصلا ضدانسان است، ضد زندگی است، نیازی هم به آن نیست؛ نه اینکه نیازی هست و چون ضد زندگی است اسلام تجویز نمیکند؛ اصلا نیازی به آن نیست….»
دانش فضیلت است
اعتماد در صفحه ۷ به انتشار گفتار دکتر کریم مجتهدی در نشست «تاملی در امکانات جدید علوم انسانی» پرداخته که محسن آزموده با این مقدمه آن را تنظیم کرده است: «وضع علوم انسانی در ایران چندان مساعد نیست. به این نکته تقریبا عموم علاقهمندان و متعاطیان علوم انسانی اذعان دارند. علت چیست؟ چرا دانشکدههای علوم انسانی ما این اندازه راکد و کرخت شده اند؟ چرا موفقترین جوانان ما به رشتههای فنی، مهندسی و نهایتا علوم پایه میروند و کمتر سمت علوم انسانی میروند؟ اینها پرسشهایی است که سالهاست ذهن اهل تحقیق را به خود مشغول داشته است. کریم مجتهدی، استاد کهنسال فلسفه که بیش از نیم سده است آثار فراوانی را در زمینه فلسفه و فرهنگ نگاشته، علت را جدایی از ریشهها میداند. او در بحثی که اخیرا در گروه علوم اجتماعی اسلامی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران ارایه کرده به امکانات جدید علوم انسانی پرداخته و در ضمن بحث به این نکته اساسی اشاره میکند و معتقد است علت را باید در گسست از ریشهها جستوجو کرد. مجتهدی در این بحث میگوید که ما الان نیازمند واقعی این علوم نیستیم و تظاهر میکنیم به جامعهشناسی و روانشناسی و قومشناسی و… میپردازیم در حالی که در واقع احتیاجی به این علوم احساس نمیکنیم، زمانی این علوم در میان ما معتبر میشوند و ما این احتیاج را احساس خواهیم کرد و کارشان را معتبر تلقی خواهیم کرد که بفهمیم از این رهگذر با ریشهمان ارتباط داریم و به ریشهمان اتصال داریم، یعنی بتوانیم ریشهمان را تقویت کنیم.»
نکات مهم سخنان این استاد فلسفه به اختصار در پی می آید:
-یادگیری فضیلت است. در تاریخ فلسفه از نخستین کسانی که بر این نکته تاکید کرده، سقراط است. علت اهمیت سقراط همین است که دانش را فضیلت میداند، زیرا نشانگر آن است که ذهن کسی که یاد میگیرد، زنده است.
– فرهنگ همچون درخت نخل است. یعنی اگر رشد نکند میمیرد. اگر ما به فکر رشد فرهنگ و جستوجوی امکانات آتی فرهنگ خودمان نباشیم و در یک چشمانداز وسیعی فرهنگ خودمان را تقویت نکنیم، مثل آن است که سر درخت نخل را قطع کردهایم و ریشه را ضایع کردهایم. کسی که درخت نخل جامعه یعنی فرهنگ را باید رشد دهد، جامعه است. این جوانان هستند که نه با عناد بلکه با تامل و دقت و صداقت و وجدان کاری در این راستا خدمت میکنند.
– دکارت میگوید ذات عالم مادی امتداد است. امتداد موضوع علم هندسه است. افزون بر امتداد حرکت داریم که موضوع علم مکانیک است. شناخت علمی این جهان، شناخت هندسی-مکانیکی جهان است. از همراهی هندسه و مکانیک فیزیک جدید به وجود میآید، یعنی تجربه فرانسیس بیکن تبدیل به یک دید فلسفی علمی محض میشود. در دکارت حتی جسم انسان را با این روش میشناسیم.
-در همین قرن نوزدهم است که علوم انسانی جدید پدید میآید. در آلمانی اصطلاح اصلی برای این علوم، Geisteswissenschaften است که ترجمه تحتاللفظی آن «علوم روحی» میشود، منظور از روح این است که اگر انسان نباشد، این علوم معنا ندارد. در فلسفه، ادبیات، روانشناسی، جامعهشناسی، اقتصاد، تعلیم و تربیت، علم حقوق و… حضور انسان بارز و آشکار است.
-البته در همان قرن هجدهم افرادی در ایتالیا و به خصوص در آلمان میآیند که برای انسان فکر دیگری را میکردند. ایشان معتقد بودند که انسان موجودی نیست که بتوان آن را ماول به قوانین فیزیک نیوتن کرد. قوانین فیزیکی در مورد جسم انسان صدق میکند، اما انسان غیر از شیء بودن، آرمان دارد و فکر میکند و میخواهد علم را جلو ببرد. ایشان میگفتند علم به آخر نرسیده است. اگر ما در ایران فکر میکنیم که علم به پایان رسیده مشکل از ما است.
-ما باید تکلیف خودمان را با تاریخ خودمان روشن کنیم، این همه رنج و امید در این تاریخ طولانی و این نویسندگان بزرگان و این تاریخنویسان بزرگ باید مورد توجه قرار گیرند. ما نمیتوانیم این تاریخ را باطل بشمریم. ما اگر واقعا در علوم انسانی کار میکنیم، باید شأن این علوم را حفظ کنیم. ایرانی جامعهشناسی را باید به سبک خودش بفهمد. علم تقلیدی علم نیست. البته باید بزرگان اندیشه و علم جدید را خواند. تا کسی دورکهایم را نخواند، جامعهشناسی را نمیفهمد. این به معنای انتقادناپذیری دورکهایم نیست.
-ما الان نیازمند واقعی این علوم نیستیم و تظاهر میکنیم به جامعهشناسی و روانشناسی و قومشناسی و… میپردازیم، احتیاجی به این علوم احساس نمیکنیم، زمانی این علوم در میان ما معتبر میشوند و ما این احتیاج را احساس خواهیم کرد و کارشان را معتبر تلقی خواهیم کرد که بفهمیم از این رهگذر با ریشه مان ارتباط و به ریشه مان اتصال داریم، یعنی بتوانیم ریشهمان را تقویت کنیم. زمانی علوم انسانی اصیل در میان ما معنادار خواهند شد که بفهمیم رشد دادن این علوم به معنای اصیل کلمه موجب تقویت ریشه ما میشود. در این زمان است که این علوم میتوانند نیازهای فرهنگی ما را رفع کنند. علوم انسانی نمیتوانند مجزا از فرهنگ باشند. علوم انسانی نمیتوانند از گذشته و آینده خود باشند. ما باید دقت کنیم که در این برهه از زمان فرصت را از دست ندهیم.
– ابن خلدون مورخ بسیار بارز و عمیقی است. عنوان کتاب العبره او اولا عبرت گرفتن و ثانیا عبور جامعه از حالتی به حالت دیگر است. او معتقد است که در جامعه تحرکی است. اما در هیچ اثر معتبر اسلامی نمیتوانید نکتهای پیدا بکنید که به ما گفته شود درس نخوان و پژوهش نکن. برعکس همه جا ما را به دانایی و شناخت درست خواندهاند. در واقع مسلمانان در قرون وسطی و در غرب به آزاد اندیشی معروف بودند.
-اشکال از خود ما هست. ما باید خودمان مطالعه کنیم. روشهایی را که در جامعهشناسی غربی مطرح است نباید فقط تقلید کرد. اگر با ابتکار از آنها استفاده کنیم و با توجه به شرایط محیطی و موضوعی ایران روی آنها کار کنیم، نتیجه میگیریم. علم تقلیدی، علم نیست.
صلاحی و کاربرد عملی الگوهای مدیریت اسلامی
اعتماد در صفحه «ادب و هنر» ذیل عنوان «موسیقی همچنان در فرهنگسراها تعطیل است» با اشاره به گذشت یک ماه از روی کار آمدن ریاست جدید در سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، امید به بازگشت دوباره موسیقی به فرهنگسراها را از نخستین امیدواریهای انتصاب رئیس جدید دانسته بود.
در این مطلب آمده است: « از همان زمان که حجتالاسلام «شهاب مرادی» به عنوان رییس سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران انتخاب شد، اهالی حوزه موسیقی نگران شدند؛ به خصوص اینکه او در نخستین نشست خبریاش گفت: «آموزش و ترویج موسیقی جزو اهداف ما نیست، مخصوصا اینکه یکسری آموزشگاه موسیقی در کشور وجود دارد که در حال کار کردن هستند و از آنجا که این آموزشگاهها با وزارت ارشاد همکاری میکنند، فرض بر این است که محیط مورد اعتمادی برای مردم دارند.» او همچنین در سیزدهمین همایش «عصری با قرآن و تجلیل از پیشکسوتان قرآنی پایتخت» تاکید کرد: «در تهران بیش از ۳۰۰ آموزشگاه موسیقی وجود دارد. چه دلیلی دارد ما به عنوان یک مجموعه عمومی غیردولتی یا حتی نهادهای دولتی در این موضوع هزینه کنیم؟» همین تصمیم او سبب شد تا ۲۵ هزار هنرجوی موسیقی و نزدیک به ۱۴۰۰ مدرس موسیقی در فرهنگسراها و خانههای فرهنگ در بلاتکلیفی قرار بگیرند…. حالا شهاب مرادی رفته و جای او را «محمود صلاحی» گرفته است…. مدیریت جدید سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، تحقیقات و مطالعات زیادی برای کاربرد الگوهای مدیریت اسلامی در جامعه دارد. او در همین راستا و با انتشار مجموعه «منشور مدیریت اسوه» در سال ۲۰۱۲ مفتخر به جایزه بینالمللی خلاقیت شد…. باید منتظر ماند و دید که گره کور زده شده در مسیر جریان موسیقی در فرهنگسراها آیا با دستان چهره خلاق سال ۲۰۱۲ و مدیر جدید سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران باز خواهد شد؟»
دین آنلاین، روزنامه های « فرهیختگان » و « اعتماد » را با این عناوین اقتباسی مرور کرده است: «به جای طراحی مدلی برای زندگی مدرن دینی، جلوی برخی مدلهای مناسب گذشته را نیز گرفته اند/بررسی مسائل ضداخلاقی رشتههای درسی در کمیته های اخلاق حرفه ای!»، «آموزه های دشوارترین مباحث فلسفی»، «دموکراسیهای لیبرال و کنترل حکومتشوندگان از طریق رهبری سیاسی، آموزشی، فرهنگی، و مذهبی»، «پرسشهایی در باب دین و نواندیشی»، «معلم فیزیکی که با ردای خلیفه، تعلیمات دینی تدریس می کند»، «در اسلام خود خدا مطرح است»، «دانش فضیلت است» و «صلاحی و کاربرد عملی الگوهای مدیریت اسلامی»بررسی مطبوعات/ دوشنبه ۷ اردیبهشت (۲)