ماهیت فضای مجازی و جایگاه دین
گفتگو با حجتالاسلام دکتر سعیدرضا عاملی
بخشی از دین قابلیت آنلاین شدن دارد، متن قرآن، تفسیر، قرائتهای قرآن را در فضای مجازی میگذارید، انواع دسترسیهای متون و منابع دینی را فراهم میکنید یا اهداف دینی را در فضای مجازی دنبال میکنید، به این معنا دین آنلاین اشکالی ندارد؛ اما آن وجهی که عملش تکلیف شده، قابلیت مجازی شدن ندارد، چون این فضا نمیتواند تأمینکننده و جبرانکننده عمل دینی باشد.
تلقی شما از فضای مجازی چیست؟
فضای مجازی یک معنای عام دارد که به هر چیزی که به اصطلاح ورای جهان عینی محسوب میشود، فضای مجازی میگویند؛ لذا فضای ذهن نیز به نوعی فضای مجازی است؛ مثلاً فضایی را که یک داستان یا ژانر سینمایی برای ما فراهم میکند، غیر از آن عینیتی که به لحاظ مواجهه سینمایی با تولید داریم، یک ذهنیت برخاسته از آن نیز ایجاد میکند که بدان فضای مجازی میگوییم.
اما فضای مجازی به معنای مصطلح امروز به معنای صنعت بازنماییای است که با اینترنت شروع شده و اگر بخواهیم تعریفی از این فضا به دست دهیم، باید بگوییم که «فضای مجازی یک محیط عددیِ جهانیِ غیرمرکزیِ منعطف در مقابل تغییر است که امکان دسترسی همزمان برای همه کاربران را فراهم میکند. «محیط عددی» در مقابل «محیط شیئی» مطرح میشود. فضای مجازی فضای عددی است و به همین دلیل امکان تغییر در آن به آسانی ممکن است؛ همان گونه که در جهان ریاضیات، از راه جمع، تفریق و ضرب و تقسیم، تغییر ایجاد میکنیم، معادلات شرطیه را تعریف میکنیم، معادلات پیچیده چندمجهولی را میتوانیم حل کنیم و در آن میتوانیم محیطهای تعاملی زیادی را در این حوزه ایجاد کنیم، فضای مجازی نیز قابلیت و انعطافپذیری لازم را در برابر تغییر دارد.
«غیر مرکزی» به این معنا که برخلاف محیط فیزیکی که شما همانجا که قرار دارید، هستید و جای دیگری نیستید، محیط مجازی محیطی غیرمرکزی و همه جا حاضر است. و لذا هر جا که امکان دسترسی به اینترنت هست، در همانجا حضور دارد. «جهانی» به این معنا که فضایی دارد که رشته ارتباط با همه کاربران سه میلیاردی برایش فراهم میشود. در عین حال، مرکزی نیز هست، یعنی میتوانید بارگذاری (آپلودینگ) مرکزی فراهم کنید و در عین حال همین آپلودینگ را میتوانید غیرمرکزی کنید. و این بستگی به منویی دارد که در این فضا تعریف شده است؛ بنا بر این عمدهترین امتیاز محیط مجازی آن است که این محیط ۱۰۰ درصد صنعتی است و محیط فیزیکی، محیط صنعتی ـ طبیعی است.
حال که محیط مجازی را محیطی صنعتی میدانید، پرسش این است که آیا ورود دین به این فضا کار درستی است؟ و در واقع جایگاه دین در این فضا کجاست؟
اگر رویکرد ما به فضای مجازی رویکردی ابزاری باشد، میتوان گفت که این فضا نیز مانند تلویزیون و سینما آمده تا بخشی از بازنماییِ امر واقعی در مقابل امر مجازی را انجام دهد؛ ولی فضای مجازی آن قدر بزرگ شده که الان فضای دوم زندگی محسوب میشود؛ یعنی ما با دوفضایی شدن زندگی، شغل و حرفه مواجه شدهایم که به موازات امر فیزیکی، همه عرصهها تبدیل به امر مجازی شده است. برای مثال، ما پزشکی مجازی داریم، جراحی مجازی (از راه دور) داریم، آموزش مجازی داریم، سرگرمیهای مجازی داریم. تمام مقولههای مربوط به حرفهها و دانش در این محیط بازتولید شده بنابراین، این یک نوع فضای زندگی است.
حال پرسش این است که: آیا دین میتواند در این فضا قرار بگیرد؟ باید گفت که دین آمده برای زندگی کردن، چه در فضای واقعی و چه در فضای مجازی. منتهای مراتب، پیش شرطها، محدودیتها و قواعد خاص خودش را دارد. همه چیز قابل مجازیسازی نیست: شما نماز جماعت را نمیتوانید مجازیسازی کنید؛ چرا که نماز تعینی دارد که حتماً باید در عالم واقع انجام گیرد، اتوماسیون در آن راه ندارد. خداوند شرایط خاصی را برای نماز جماعت معین کرده و باید طبق آن خوانده شود؛ لذا همه امور دینی قابل مجازیسازی نیست.
در مقام مقایسه، در گذشته اتفاق مهم در حوزه فنّاوری، پیدایی صنعت چاپ بود که با ترجمه و انتشار کتاب مقدس در سطح وسیع، تحول مهمی در مسیحیت و باور مسیحی رخ داد و به یک معنا فهم و تفسیر کتاب مقدس را از انحصار کلیسا خارج کرد. امروزه فضای مجازی چه تحولی یا چه پیشرفتی در حوزه دینداری و باور دینی و به بیان کلیتر جهانبینی دینی ایجاد کرده است؟
فضای مجازی و صنعت چاپ، نوعی تراکم خیر و شر ایجاد میکنند. صنعت چاپ سبب شد تا تکثیر و توزیع گسترده اتفاق بیفتد حال این تکثیر و توزیع، برای دین خوب است یا بد؟ اگر امر دینی به معنای امر خیر را توزیع و تکثیر کند، خوب است، یعنی فرصتی برای تکثیر امر خیر فراهم کرده است؛ اما اگر برعکس از این ابزار برای تولید، توزیع و تکثیر شر استفاده شود، طبعاً بد است.
فضای مجازی، به مراتب قدرتمندتر از صنعت چاپ به مثابه یک تولید به عنوان همه تولید و یک توزیع به عنوان همه تولید، تراکم همزمان خیر و شر را فراهم کرده است. اگر ما از این مسیر برای اقامه عدالت، رفع تبعیض اجتماعی، رفع سختیهای انجام کار، رفع رشوه و فساد اداری استفاده کنیم، بسیار ارزشمند، مفید و مطابق با تعالیم الهی است؛ اما اگر این وسیله ابزاری برای انتقال مثلاً پورنوگرافی و ترویج فساد باشد، بالطبع امر شری است.
این به مانند دنیاست؛ یعنی این سؤال را میتوان راجع به دنیا پرسید: آیا دنیا خوب است یا بد؟ از منظر دینی، دنیا فرصتی برای عمل صالح است و لذا اگر کسی عمر بیشتری بکند، مجال عمل صالح بیشتری برایش فراهم شده است. این است که میگویند اهل جهنم آرزو میکنند خدا آنها را به دنیا بازگرداند تا فرصت عمل صالح برایشان فراهم شود. و در روایت است که اگر مؤمنی محاسنش در راه دین سفید شود، این فرد از ارزش افزودهای برای انجام عمل صالح برخوردار شده است. فضای بازتولید شده و نظاممندشده نیز از چنین ویژگیی برخوردار است.
در فضای مجازی ما با سرعتی فزاینده مواجهیم، مفهوم زمان عوض میشود، مفهوم مکان تبدیل به مفهوم فضا میشود. در واقع گستره عمل بیشتری فراهم میشود. اگر من پولی را به یک نفر بدهم تا مشکلش حل شود یا اینکه به مسئول ادارهای سفارش کسی را بکنم تا مشکلش که حقش نیز هست حل شود، این خود یک نتیجه دینی دارد که من از یک انسان مؤمن رفع اندوه کردهام و در روایت است که کسی که رفع کرب کند، ثوابش از هزار بنده آزاد کردن یا از هزار بار حج کردن بیشتر است.
حال فرض کنید که ما یک سیستم درست کنیم که نظام شهرسازی کشور را کاملاً منظم (سیستماتیک) کند، به طوری که فرد، دیگر گرفتار نظام اداری نباشد؛ مثلاً با دریافت کد مشخص و بر اساس ضوابط مشخص مجوز تراکم به شخص داده شود و تمام واسطههای فساد در ساختار اداری را برداریم و فرد، دیگر گرفتار تحقیر نظام اداری و تحکمهای ناشی از فساد اداری نشود. اینجا چقدر خیر بالا میرود؟ اینجا یک خیر که همان ایجاد سامانه است، به مثابه همه خیر برای همه شهروندان است. منظورم این است که وسعت و فرصتی به وجود آمده هم برای خیر و هم برای شر. حال اگر ما از این فرصت برای توزیع خیر استفاده نکنیم، با غلبه شر مواجه خواهیم شد.
دین به طور کلی دو سویه دارد: سویه نظری (باورها و آموزه ها) و سویه عملی (احکام و اخلاق). پرسش این است که فضای مجازی چه تأثیری بر جهان بینی مؤمنان میگذارد؟
یک مشاجره قدیمی وجود دارد؛ مارکسیستها به یک نوع استبداد ابزاری قائل بودند و معتقد بودند که تکنولوژی و ابزار عامل اصلی تغییرات اجتماعی است و میگفتند که اگر جامعه از دوره اشتراکی (کمون اولیه) به دوره بردهداری (سرواژی) و از آن به دوره ارباب ـ رعیتی (فئودالیته) و از آن به دوره سرمایهداری (بوژوازی) منتقل شده، به خاطر این بوده که فنّاوری زندگی تغییر کرده است. فرانکفورتیها نیز گفتند که صنعت فرهنگ وجود دارد. و همان طور که ماشین نساجی پارچه تولید میکند، صنعت فرهنگ هم ارزش، رفتار و انسان تولید میکند. اینها خلاف آن نگاهی است که اسلام به اراده انسان دارد.
انسان موجودی واجد اراده است که انتخابگر است. البته نمیشود منکر شد که انسانها تحت تأثیر هنجارهای غالب قرار میگیرند. و به همین دلیل هم قرآن مثلاً میفرماید: «اکثرهم لایعقلون»، «اکثرهم یجهلون»، «اکثرهم لایؤمنون»، «اکثرهم لایعلمون» و… بله، این واقعیتی است که اکثر مردم از سر اراده، آگاهی و عقل الهی به مسائل نمینگرند. تحت تأثیر فضا قرار میگیرند. این معنایش این است که نه حرف مارکسیستها درست است که آنقدر فناوری را بزرگ میکنند و انسان را کوچک، و نه اینکه این فناوری تأثیر نداشته باشد. فناوری تأثیر دارد، اما تأثیرش نسبی است. و به این مسأله بستگی دارد که نوع مواجهه جهان اسلام با این پدیده چه باشد.
در حال حاضر شبکههای اجتماعی، عمدتاً بر مبنای فرهنگ غربی طراحی شده است؛ یعنی همان فرهنگ دبیرستانهای آمریکاتبدیل به یک فضای اجتماعی شده است. در دبیرستانهای آمریکا دوستی دختر و پسر و ارتباطات این دو، امری طبیعی است و تبدیل به یک هنجار اجتماعی شده است. همین پدیده از راه یک بستر (پلتفورم) نرمافزاری وارد فضای مجازی مثل فیسبوک میشود. افراد، دوست میشوند، ارتباطات آزاد میگذارند، عکسهایشان را به مشارکت میگذارند. این فرهنگ آمریکایی است که با فرهنگ ما تغایر دارد. ما برای روابطمان قواعدی داریم. خداوند یک سلسله قوانین را برای تکوین، یعنی طبیعت جسمانی انسان و سایر پدیدههای طبیعی و حیوانی وضع کرده است. و عدول ازاین قوانین مستلزم فساد است. فساد جسم، روح و… یعنی مثلاً وقتی کسی قانون بدن را رعایت نکنی فاسد میشود، و نشانهاش درد جسمانی، بیماری و سرطان است. رفتار نیز همین وضع را دارد و تابع چنین قواعدی است؛ لذا شریعت نیز برای اصلاح رفتار آمده است. شریعت، در واقع یک رشته قوانین و قواعد را برای رابطه انسان با خدا، انسان با انسان، و انسان با طبیعت قرار داده است که وقتی از این قوانین عدول میشود، گرفتار فساد و ناهنجاری اجتماعی میگردد.
حال سخن این است که ذات فضای مجازی اشکالی ندارد، و بلکه این فضا ذاتاً برای این دوران یعنی دوران تراکم جمعیت طراحی شده است. ذاتش طوری طراحی شده تا مشکلات فراگیر اخلاقی بشر را حل کند؛ اما این امر خوب، فناوری صلاح و فساد توأمان است. بستگی به این دارد که ما از آن چگونه بهره ببریم. لذا رویکرد آسیبی به این فضا کاملاً غلط است، اینکه شما همه چیز را آسیبی ببینید، تمام قابلیتهایش تبدیل به آسیب و گناه و معصیت میشود؛ اما اگر رویکردی راهبردی به این مسأله داشته باشیم، یعنی هم ضعفها و هم قوتها را توأمان بررسی کردیم، هم فرصتها و هم تهدیدها را دیدیدم، آنوقت بروندادی که از این فضا میگیریم، معطوف به ارزشهایی است که ما برای این فضا تعریف کردهایم.
متأسفانه ما تصور میکنیم که فضای مجازی مجموعهای از عکس، اطلاعات، دادهها و تبلیغات است، فضای مجازی کاربردهایی دارد که میتواند رفتار نظاممند جامعه را تأمین و تضمین کند، میتواند اهداف توحید را تأمین کند، بحث بنیادی در توحید، «هو المتعالی» است. خداوند بر همه علوّ دارد و انسانی بر انسان دیگر برتری ندارد مگر به تقوا؛ یعنی جنس عمل باید از جنس خدایی باشد. اما رفتار برتریجویانه و طاغوتی برهمزننده زندگی انسانی است. فضای مجازی این ظرفیت نظاممند را برای عدم استیلا فراهم میکند. شما میتوانید وسیلهای طراحی کنید که دیگر دروغ نمیگوید تکبر ندارد، تبعیض اجتماعی ایجاد نمیکند.
بنابراین کیفیت این فضا بستگی به نوع استفاده کاربر دارد. اگر ما در استفاده از این فضا صرفاً مصرفکننده نیستیم، میتوانیم تصور و جهانبینی افراد را نیز تغییر دهیم یا دست کم با کمک این ابزارها در آن تأثیرگذار باشیم.
بله، وقتی نیازهای اولیه انسان برطرف میشود، راه برای رفتار اخلاقی هموارتر میشود، وقتی افراد برای انجام کاری وارد دستگاه اداری میشوند، برای اینکه کارشان سریعتر انجام شود، دست به هر کاری میزنند؛ ولی اگر شما این کار اداری را به گونهای تسهیل کردید که نیاز به فساد نبود، اقتضای فساد از بین میرود و جامعه اخلاقیتری فراهم میشود. انسانها دیگر طمعی نسبت به چیزی ندارند که بخواهند حقکشی کنند.
عرض بنده این است که این محیط صفر و یک نیست که ۱۰۰ درصد خوب یا ۱۰۰ درصد بد باشد. بالاخره این محیط قابلیت و اقتضای خیر و شر را دارد و ما به یک رویکرد دوفضایی نیاز داریم؛ یعنی متناسب با شرایط فیزیکی، فرهنگی و اجتماعی باید فضای دوم که مجازی است ساخته شود. متناسب با نظام ارزشی اسلام باید فضای دوم طراحی شود. فضای دوم جامعه مسیحی با فضای دوم جامعه اسلامی در همه وجوه یکسان نیست. به لحاظ فرهنگی، فضای دوم جامعه اروپا و آمریکا با فضای دوم جامعه ایران تفاوت دارد. برخی به غلط تصور میکنند که اگر آن فضا را با همان سیاق در ایران پیاده کنند، نتیجه خوبی میگیرند. مدل لائیک جامعه غرب با مدل ارزشی اسلامی تغایر دارد.
آیا شما به مفهوم یا مقولهای به نام دین آنلاین اعتقاد دارید؟
دین آنلاین به طور کلی، مفهوم مبهمی است، به این معنا که چه وجهی از دین را میخواهید آنلاین کنید؟ بخشی از دین قابلیت آنلاین شدن دارد، متن قرآن، تفسیر، قرائتهای قرآن را در فضای مجازی میگذارید. انواع دسترسیهای متون و منابع دینی را فراهم میکنید. یا یک مؤسسه خیریه دینی برای دستگیری از مستمندان در این فضا ایجاد میکنید. یا اهداف دینی را در فضای مجازی دنبال میکنید به این معنا دین آنلاین اشکالی ندارد.
به نظر میرسد که از نگاه شما ورود دین به این فضا شرط و شروطی دارد…
در این باره باید برخی وجوه دین را از برخی دیگر تفکیک کرد. ارتباط مذهبی و کنش مذهبی به یک معنا میتواند تا حدی نیازهای دینی را تأمین کند، کما اینکه پخش مراسم عزاداری از تلویزیون میتواند تا حدی انسان را به آن فضا نزدیک کند؛ اما مسلماً جماعتهای واقعی مزیتهای بیشتری بر جماعتهای مجازی دارند. مجازی کردن، در مورد حج میسر نیست؛ چه، حج خانه خدا احکام روشن و عملی دارد سعی صفا و مروه، تراشیدن، محرم شدن قربانی طواف خانه خدا و… دارد. در واقع یک فرایند عملی دارد که هیچ چیز جای گزین آن نمی شود. حال فرض کنیم که کسی خارج از تکلیفی که بر بنده مسلمان فرض است، میخواهد حظّ معنوی ببرد، خب از طریق تلویزیون میتواند استفاده کند و مستفیض شود. این فضا نمیتواند تأمینکننده و جبرانکننده عمل دینی باشد.
ظاهراً شما بیشتر بر وجه آفلاین دین تأکید میکنید…
دین تنها شعائر نیست. برخی از احکام هست مثل پرداخت خمس و زکات، شما میتوانید از طریق سایتی که اعتماد دارید آنها را پرداخت کنید. امور دینی همه اش از جنس اعمال فیزیکی نیست. آن وجهی که عملش تکلیف شده، قابلیت مجازی شدن ندارد؛ اما آن وجهی که احرازش از راه عمل نیست، میتواند وارد فضای مجازی شود. مثلا اموری که با مفاهیم کلانتر مرتبط است، مثل توحید، عدالت، معاد، برخی از ابعاد سیره پیامبر و معصومین. به عنوان مثال، یکی از آنها دستگیری از فقرا بوده، حال اگر بتوانید سامانهای ایجاد کنید که از آن طریق به فقرا کمک کنید خوب است.یا مثلاً فرض کنید، سیره معصومین به این صورت بوده که از فساد و رشوه جلوگیری کنند، اگر بتوانید سامانهای درست کنید که این امر را محقق کند، این میشود عمل به سیره معصومین(ع).
فضای مجازی چه میزان به وحدت ادیان کمک میکند؟
در حال حاضر فضای مجازی به دلیل پراکندگیی که دارد، بیش از آنکه انسجام و استحکام به وجود بیاورد، پراکندگی ایجاد میکند. به دلیل اینکه هر کس هر مطلبی میخواهد، میگذارد و در این فضا از آن حجیتی که در فضای واقعی وجود دارد، خبری نیست. این محیط مبتنی بر فردگرایی است؛ لذا مسیر اولش یک مسیر پراکندگی و عدم انسجام است. ولی به مرور زمان فضای مجازی به موازات فضای حقیقی معنا پیدا میکند؛ یعنی یک برگشتی دارد مثل مهندسی بافت، وقتی زخمی در دست انسان به وجود میآید، بافتهای سالم بافتهای ناسالم را اصلاح و ترمیم میکنند.
انسان کششی به سمت فطرت الهی دارد که حتی وقتی به دلایلی وقتی به سمت فساد و انحراف رفت، این جاذبه، مجدداً او را به سمت مسیر مستقیم و صلاح میکشاند. در منابع دینی ما نیز هست که وقتی ما از آخرالزمان حرف میزنیم، علائمی از فساد و آشوب را مطرح میکنیم، ولی در وجه دیگری، از انسان مؤمنتر و سالمتر سخن میگوییم. لذا روایت است که مردمان دوران حضرت مهدی(ع) به مراتب نسبت به مردمان دوران پیغمبر(ص) شنواتر و آگاهتر هستند؛ یا مثلاً اگر علم و عقل ۲۷ جزء داشته باشد، دو جزء آن تا زمان امام مهدی(عج) بروز پیدا کرده است، ۲۵ جزء آن در زمان حضرت بروز پیدا میکند و این آن جاذبهای است که انسان به سمت خیر و حقیقت دارد.
لذا ابتدای این مسیر به دلیل هیجانات، توجه به امور عجیب و غریب، روحیه جستجوگری، نظاممند شدن شر قبل از نظاممند شدن خیر، یک نوع پراکندگی دارد. کمااینکه وقتی نگاه میکنید، اینترنت سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ تولید و مصرف پورنوگرافیک تقریباً در رتبه دوم بود و مصرف محتوای دینی رتبه چهلم بود؛ ولی امروزه وقتی وارد فضا میشوید، مصرف و تولید اول در این فضا، کسب اطلاعات است و پورنوگرافی به رتبه ده به بعد تنزل یافته است؛ بنابراین، این پراکندگی که ممکن است نوعی تشویش در باورها ایجاد کند و یا حتی آنها تضعیف کند، در این حد باقی نخواهد ماند و به مرور زمان به سمت انسجام اجتماعی، فرهنگی و دینی پیش خواهیم رفت.
بخشی از دین قابلیت آنلاین شدن دارد، متن قرآن، تفسیر، قرائتهای قرآن را در فضای مجازی میگذارید، انواع دسترسیهای متون و منابع دینی را فراهم میکنید یا اهداف دینی را در فضای مجازی دنبال میکنید، به این معنا دین آنلاین اشکالی ندارد؛ اما آن وجهی که عملش تکلیف شده، قابلیت مجازی شدن ندارد، چون این فضا نمیتواند تأمینکننده و جبرانکننده عمل دینی باشد.