تلاش حزب عدالت و توسعه برای تصویرسازی ایدئولوژیک و بازتوسعه چشمانداز تجاری، نوسازی و اسلامی
دین آنلاین، روزنامه های «شرق» و «اعتماد» را با این عناوین اقتباسی مرور کرده است: «داد متهم اداره «دولت رمالی و کفبینی» از بیداد اتهام سحر و جادو به صلحا»، «مصباح یزدی و گرامیداشت ۲۶ سال زعامت امام خامنهای در مشهد»، «چرا در مجالس دینی به جای بهره گیری از نهجالبلاغه، مداحی های آمیخته با غلو و خرافات میدان دار شده اند؟»، «امام تا آخرین نفس به حق حاکمیت مردم اصرار داشت و ما متأسفانه از مشی امام کمی دور شده ایم/ما در عمل اشتباهاتی داریم؛ مثلا چرا باید دل مردم در موسم انتخابات بلرزد؟/عربستان هم از شیعیان میکشد و هم از اهل سنت مظلوم»، «ایفای نقش ترکیه در خاورمیانه با تأکید بر هویت اسلامی و ترمیم نگاه مسلمانان به این کشور میسر است»، «تلاش حزب عدالت و توسعه برای تصویرسازی ایدئولوژیک و بازتوسعه چشمانداز تجاری، نوسازی و اسلامی»، «رونق دین از طریق حوزههای علمیه در دو دوره متفاوت، مرهون آیتالله بروجردی و امام خمینی است»، «شورای شهر یزد، آیینه ای شاید نه به صافی زندگی مسالمت آمیز همشهریان مسلمان و زرتشتی» و « جلال آل احمد، آخوندزاده ای روشنفکر که دستی در بیعت هر دو داشت»
شرق برای انعکاس سخنان رئیس جمهوری و حجت الاسلام سیدحسن خمینی در مرقد امام نیز این عناوین را انتخاب نموده است:
رئیسجمهوری: حرکتمان در سیاست خارجی کند نمیشود
سیدحسن خمینی: جامعه ارتجاع و استبداد نمیخواهد
شرق در گزارش «اخلال در حریم حرم» این عناوین داخلی را منتشر ساخته است:
ابراهیم اصغرزاده: کفگیر تندروها به ته دیگ خورده
داریوش قنبری: نظام به این افراد نیاز ندارد
کمالالدین پیرمؤذن، نماینده اردبیل: خودسرها دور گرفتهاند
رمضان شجاعیکیاسری، نماینده ساری: پشت صحنه خودسرها افشا شود
محسن غرویان: حضور دلواپسان خودجوش نبود
آذر منصوری: میخواهند فرافکنی کنند
محمدجواد حقشناس: مقامات رسمی اظهارنظر کنند
ابراهیم نکو، نماینده رباطکریم: توهین به روحانی، توهین به ملت
داد متهم اداره «دولت رمالی و کفبینی» از بیداد اتهام سحر و جادو به صلحا
شرق همچنین در صفحه اول، عبارت «صلحا را به سحر و جادو متهم میکنند» را به عنوان تیتر گزارشی از آخرین سخنان احمدی نژاد درج کرده و آورده است:
«شامگاه سهشنبه هفته گذشته، محمود احمدینژاد به همدان رفت و در سخنانی به مناسبت شب میلاد امام زمان(عج)، در جملاتی کنایهآمیز گفت: «شیاطین و ایادی آنها در سراسر تاریخ از اوهام و خرافات برای انحراف افکار مردم و بازداشتن آنها از علم و آگاهی استفاده کردهاند و برای مخفیکردن نقش خود، انبیا و صلحا را به سحر و جادو متهم کردهاند و میکنند. اینان بدانند که در آینده نزدیک از این جهت نیز در نزد مردم رسوا خواهند شد. چنانکه هماکنون نیز این رسوایی آغاز شده است.»
مهدی قدیمی در ادامه این گزارش می نویسد: «این جملات او در اولین نگاه، واکنشی نسبتبه سخنان اخیر رئیسجمهوری به نظر آمد که هفته گذشته گفته بود دولت او به دنبال سحر، جادو و رمالی نیست، اما نگاهی به آرشیو اخبار در سالهای نهچنداندور نشان میدهد، مصادیق انتساب رمالها و جنگیران به دولت احمدینژاد، تنها محدود به سخنان نامزدهای اصلاحطلب انتخابات سال ٨٨ و اشارههای اخیر حسن روحانی نبوده است.
افشاگری آیتالله لاریجانی
آیتالله آملیلاریجانی، رئیس قوهقضائیه، در روز ٢٢ اردیبهشتماه ٩٠ و درحالیکه چند روز از خانهنشینی احمدینژاد گذشته بود، در جلسه مسئولان عالی قضائی در سخنانی که با عنوان افشاگری رئیس قوهقضائیه در رسانهها منتشر شد، گفته بود: «متأسفانه باید گفت در زمان ما هم جریانی انحرافی، که گویا تمام نکات انحرافات گذشته را با هم در یک جا جمع دارد، در جنگیری و رمالی هم تلاش میکند؛ این جریان اتفاقا در مفاسد اقتصادی هم غوطهورند و بیامان جلو میروند. این جریان انحرافی درحالیکه جنگیری و رمالی را روشنفکری جا میزنند، برای کمرنگکردن نقش عالمان دینی و متخصصان علوم حقه تلاش میکنند»
ماجرای جنگیر از زبان صفار هرندی
در همان روزها صفار هرندی، وزیر برکنارشده فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت احمدینژاد، در جلسه هفتگی انصار حزبالله، در بخشی از صحبتهای خود به جنگیر دستگیرشده توسط نیروهای امنیتی اشاره کرد و گفت: «این شخص حتی در مواجهه با بازجویان نیز از طریق همین قدرتهای محدود خود منجربه اتفاقاتی نظیر سردرد در بازجویان میشد که البته نیروهای امنیتی نیز با تلاوت قرآن کریم، که باطلالسحر محسوب میشود، با اقدامات ایذایی وی مقابله کردند و در ادامه از او بازجویی بهعمل آوردند»
روایت مصباح از سحرشدن احمدینژاد
حتی کار به جایی رسید که مصباحیزدی نیز روز ٢۴ اردیبهشتماه ٩٠ در دیدار با اعضای مؤتلفه، صراحتا احمدینژاد را سحرشده نامید و گفت: «یک وقتی به برخی از دوستان نزدیکم گفتم بیش از ٩٠ درصد معتقدم که او سحر شده است! این وضعیت ابدا طبیعی نیست. هیچ آدم عاقلی چنین کارهایی نمیکند، مگر آنکه اختیار از او سلب شده باشد. عقلم نمیرسید که آیا هیپنوتیزم است، سحر است، ارتباط با مرتاضین است؟ بنده اینجور چیزها را بلد نیستم، ولی میدانستم که در این قضیه، چیزی غیرطبیعی وجود دارد. دیدیم که این شخص مسئلهدار، این آقا را مسخّر کرده و او توی مشتش است، البته قرائن فراوانند و خود شما بیشتر از ما اطلاع دارید که حتی تأثیر نگاه و برخورد و آثار طلسمات و چیزهایی از این قبیل در کار است».
حجتالاسلام ذوالنور، جانشین وقت نماینده ولیفقیه در سپاه، نیز ٣١ خرداد ٩٠ در همایش «بصیرت و جهاد علمی» گفت: «اگر گفته میشود احمدینژاد دچار سحر و جادو شده است، بهمعنای این نیست که او اختیاری از خود ندارد، بلکه از برخی پیشگوییهایی که مشایی به نقل از پیشگویانی انجام میداد، میتوان به این نتیجه رسید که این آقا رابط امامزمان(عج) است»
مناظرههای انتحاری
روز ١٩ شهریور ٩٠ هم روزنامه قدس گفتوگویی را با حجتالاسلام سقای بیریا، مشاور سابق احمدینژاد در امور روحانیت و از شاگردان مصباح، انجام داد که در آن آمده بود: «مقاممعظمرهبری راجع به اینکه آقای احمدینژاد در مناظره اسم شخصی را نیاورد تأکید داشته اند، اما احمدینژاد اسم آورد. بعدها هم گفت تنها کسی که به من گفت اسم افراد را بیاورم مشایی بود، خلاصه اینکه مشایی نقل میکند که من در حالت معنوی که قرار گرفتم، یقین کردم که امامزمان(عج) میخواهد احمدینژاد اسم افراد را بیاورد». رئیس دولت دهم دو ماه بعد در یک سخنرانی در جمع حامیانش، ماجرای نامبردن از افراد در مناظرههای انتخاباتی را اینگونه توجیه کرد: «محضر رهبری عزیز رسیدم. به ایشان گفتم آقا انشاءالله رأی ما بیشتر است، انقلاب برنده است و ما پیروز انتخابات هستیم.
آقا فرمودند: چطور این حرف را میزنید؟! گفتم چون در متن مردم هستم. گفتند: این حرف قابل قبول نیست، من هم در متن مردم هستم. گفتم مردم برای شما حریم قائل میشوند، شما مثل پدر هستید، ولی من مثل برادر و داداش، مردم با ما رودربایستی ندارند، مردم راحت به ما میگویند داشمحمود! شما ناراحت نباشید، تازه مناظرهها هم هست. انتحاری میزنم به خط! آقا فرمودند: بسیارخوب، ولی مواظب باشید، تند نشوید. گفتم چشم. دیدید که دو، سه تا کلمه بیشتر نگفتم، اینهمه سروصدا شد»
مخاطب احمدینژاد چه کسی بود؟
اما با وجود همه این مطالب، احمدینژاد، کمتر وارد پاسخگویی به منتقدان اصولگرای خود شده است. او وقتی در رقابتهای انتخاباتی سال ٨٨ به اداره «دولت رمالی و کفبینی» متهم شد، دو روز بعد از انتخابات در جمع حامیان خود در میدان ولیعصر، به نماد سبزرنگ مخالفانش اشاره کرد و گفت: «میخواهند مرا خرافاتی جلوه دهند، درحالیکه ما از امامزمان(عج) و پیامبران اسم میبریم. میگویند که ما خرافی هستیم، اما خود آنها به یک تکهپارچه متوسل میشوند». او پس از آن نسبتبه افشاگریهای حامیان سابقش واکنشی نشان نداد و حالا در واکنش به یک جمله حسن روحانی، که با کنایه از رمالی و جنگیری یاد کرده بود، حرف از شیاطینی به میان آورده است که صلحا را متهم به سحر و جادو میکنند؛ شیاطینی که مشخص نیست، از نظر احمدینژاد، کدام دسته از منتقدانش را شامل میشوند.»
مصباح یزدی و گرامیداشت ۲۶ سال زعامت امام خامنهای در مشهد
روزنامه شرق در صفحه ۳ با انتشار عنوان «اگر ریگی در کفش نداریم از منویات رهبری استفاده کنیم»، به انعکاس سخنان آیت الله مصباحیزدی در نشستی با موضوع «٢۶ سال زعامت امام خامنهای» در مهدیه مشهد پرداخته و این نکات را به چاپ رسانده است:
– اگر راه امام را نمیدانید، از اهلش بپرسید. آیا در اینباره بهتر از مقاممعظمرهبری میشناسید؟ کسی که بیشترین انس و ایمان را به امام (ره) داشته است و در طول عمر سیاسی خود حتی یکقدم برخلاف مشی امام برنداشته است.
– مجلس خبرگان رهبری در دوره اول، بیدغدغه آیتالله خامنهای را بهعنوان جانشین امام (ره) انتخاب نمود و اگر راهنماییهای ایشان در برخی امور نبود، ما سر از ناکجاآباد درمیآوردیم.
– بلایی که سر اسلام همان روز رحلت پیامبر(ص) آمد، برای نهضتهای دیگر هم این خطر وجود دارد؛ به برکت خون هزاران شهید، این خطر برای نهضت ما در نطفه خفه شد و هیچکس ادعایی بر سر جانشینی امام (ره) نداشت. سازوکار عقلایی که برای تعیین جانشین در نظر گرفته شد، از قبل توسط امام(ره) اندیشیده شده بود.
– اما این عالم دنیای امتحان است؛ امتحان درباره اینکه برای حفظ اسلام چه کردید و اینکه آیا سخنرانیهایمان برای حفظ اسلام است یا برای منافع فردی، گروهی و خانوادگی.
– این مردم گرانی و سختی را تحمل میکنند، اما عدهای از خون مردم میمکند و بعد گله میکنند و میگویند اقتصاد ما رونق ندارد.
– امروز رهبری صریحتر، مسئولانهتر و با احساس وظیفه بیشتری نسبت به بعضی مسائل هشدار دادند.
– توقع نداریم که اهداف انقلاب بهیکباره و بهزودی تحقق یابد. جانشین شایسته امام(ره) نیز گفتند که تا رسیدن به هدف نهایی فاصله زیادی داریم و پنج مرحله برای این نهضت ترسیم و عنوان کردند که ما در مرحله سوم قرار داریم. اما اگر مسیر کج شود، فاصلهها نیز زیاد میشود و ممکن است مانند دو خط متقاطع روزبهروز فاصلهها تا بینهایت افزایش پیدا کند، آنوقت دیگر صداها نیز به هم نمیرسد.
چرا در مجالس دینی به جای بهره گیری از نهجالبلاغه، مداحی های آمیخته با غلو و خرافات میدان دار شده اند؟
روزنامه شرق در صفحه ۶ به سخنان حجت الاسلام عبدالواحد موسویلاری در مراسم دومین سالگرد ارتحال آیتالله سیدجلالالدین طاهری اصفهانی در مسجد اعظم حسینآباد اصفهان پرداخته و با عنوان «انجمن حجتیه نظرش را بهعنوان نظر امام(ره) مطرح نکند»، به این نکات اشاره کرده است:
– اگر دیدیم ارزشهای الهی به فراموشی سپرده شده، قاعدتا همان افرادی که در انتظار مصلح هستند، باید در جهت اصلاح این برداشتها حرکت کنند. اگر در رفتارهایمان با مشکل مواجه هستیم، باید رفتارهایمان را اصلاح کنیم. اگر میبینیم جامعه ما با مفاسد سههزار و هفتهزارمیلیاردی و دستبردزدن به بیتالمال مواجه شده، وظیفه داریم در جهت اصلاح این حرکتها تلاش کنیم.
– اگر نگاههای متحجر سعی میکنند آن نیت اصلی انقلاب را به فراموشی بسپارند و اسلامیت و جمهوریت را تضعیف کنند، وظیفه داریم در جهت اصلاح حرکت کنیم.
– شرایط جامعه از نظر اندیشه و عمل، شکننده است؛ از نظر اندیشه، باید مراقبت کنیم تا آن نگاهی که امام(ره)، یاران ایشان و روحانیون متعهد زجردیدهای مانند آیتالله طاهری در مقوله انتظار داشتند، به عکس خود تبدیل نشود؛ حزب ساکتین دیروز و انجمن حجتیه پرچمدار مدیریت نشود و با رنگعوضکردن نیایند تا اندیشه خود را بهعنوان اندیشههای امام مطرح کنند.
– آنها (انجمن حجتیه) هم اگر اندیشهای دارند باید اندیشه خود را مطرح کنند و حتی افرادی که نظری خلاف نظر امام(ره) دارند نیز باید نظر خود را مطرح کنند، ولی ما بهعنوان کسانی که امام(ره) الگوی ما بوده و امروز در سالروز ارتحال امامخمینی(ره) و یکی از یاران امام خمینی در این مسجد گرد هم آمدهایم، باید مراقبت کنیم که این جریان، اندیشه خود را بهعنوان اندیشه امامخمینی(ره) و یاران نهضت امام خمینی مطرح نکند.
– متأسفانه میبینیم میدانداران محافل و مجالسی که با نام حضرت امامحسین(ع) یا امامزمان(عج) و دیگر بزرگان مذهب و دین برگزار میشود، به جای اینکه اندیشمندان، علما و متفکران، صاحبان عقل و اندیشه باشند، مداحها هستند. باید بررسی کنیم در این مدت مجالس حسینی ما به سمت بهرهگیری از مکتب حضرت اباعبدالله (ع) حرکت کرده یا به سمت بهرهگیری از شعارهایی رفته که با غلو و در قالب خرافی آمیخته شده است. باید در نوع مداحیها دقت کنیم و ببینیم تا چه اندازه با مکتب تشیع همراهی دارد و چه کلماتی به ائمهاطهار نسبت داده میشود و بهراستی چه برداشتی از چنین مجالسی میشود. وقتی چنین فضایی در جامعه حاکم میشود که به جای خردمندان و عالمان، افرادی میدانداری کنند که بین ما و اندیشه، مکتب و باورهای عمیق اسلامی فاصله میاندازند، مشخص میشود که کج رفتهایم و باید به مسیر برگردیم. بهراستی اگر مجالسی در مسیر بهرهگیری از نهجالبلاغه ایجاد کنیم صحیح است یا این مداحیها؟
امام تا آخرین نفس به حق حاکمیت مردم اصرار داشت و ما متأسفانه از مشی امام کمی دور شده ایم/ما در عمل اشتباهاتی داریم؛ مثلا چرا باید دل مردم در موسم انتخابات بلرزد؟/عربستان هم از شیعیان میکشد و هم از اهل سنت مظلوم
شرق برای بازتاب سخنان آیت الله هاشمیرفسنجانی در همایش بینالمللی «جهان عاری از خشونت در اندیشههای امامخمینی(ره)»، عنوان «انقلاب امام برنامه خشونت نداشت» را برگزیده و به این نکات پرداخته است:
– انقلابی که امام راحل طراحی کرد و تا آخر به آن وفادار بود، برنامه خشونت نداشت و پیروان ایشان نیز اینگونه بودند و ایشان هیچگاه اجازه اقدامات خشن را در طول مبارزات قبل از انقلاب و بعد از آن نمیدادند.
– امام(ره) با رفتاری که کردند، یک اهرمی را به ما دادند؛ اهرمی که متأسفانه یک کم از آن دور شدیم و همه دنیای اسلام باید خیلی از آن مواظبت کنند. اهرمشان این بود که ما چرا دعوا کنیم، مردم خودشان حاکم هستند، مردم هستند که حق حکومت دارند، مردم هستند که ولینعمت امتها هستند، واقعا ایشان به مردم اینگونه نگاه میکردند و هر راهحل دیگری را موفق نمیدانستند.
– امام(ره) همیشه نظرشان و توصیهشان این بود که با مردم کار کنید و با مردم موفق میشوید و تا آخر عمر و آخرین نفسشان همین مضمون را شنیدیم.
– اعمال سلیقه و حیفومیل حقالناس را نباید به حساب افکار امام و احکام اسلام گذاشت، چراکه این اقدامات تعدی به حقوق مردم است که خداوند نیز آن را نمیبخشد بلکه مردم باید آن را ببخشند؛ چراکه خداوند عادل است و ذرهای از حق مردم را نخواهد بخشید.
– سر تا پای انقلاب ما رأفت، محبت و خدمت است و البته ما در عمل اشتباهاتی داریم و انتخاباتی که پیش میآید، خیلی دل مردم میلرزد درحالیکه باید با عشق حضور پیدا کنند و پیش برویم.
– بیشتر مردم کشورمان مسلمان هستند، اما نمایندگان اقلیتهای مذهبی در کنار نمایندگانی با دومیلیون رأی قرار میگیرند و تعجب میکنم از رسانههای قوی جهان که ایران را به چیزهای دیگری متهم میکنند که برخلاف قوانین، مقررات و معارف انقلاب است.
– افرادی متحجر و با عقاید دیگری میخواهند غلظتی نشان دهند که ما منکر آنها نیستیم، اما این افراد برای نظام و مردم و امام نیستند و باید قانون را رعایت کنند، در غیر این صورت باید پاسخگو باشند.
– مبنای قانون اساسی ما براساس جامعه بدون خشونت است و اگر خشونتی وجود دارد، تخلفی است که از اصول میشود.
– عربستان سعودی که باید میزبان مسلمانان و مهربان باشد و متولی خانه خداست و باید با چهره محبت برخورد کند، دائما بر سر مردم مظلوم یمن بمب میریزد و این اقدام از عربستانسعودی اشتباه بزرگی است.
– این حالت که فعلا از عربستان دیده میشود، در تاریخ این کشور لکه بدی به جا میگذارد که برخی از این اقدامات با افکار وهابیت مرتبط است که به آنان به ارث رسیده و اجداد اینها نیز کربلا و مدینه را خراب کردند و اکنون هم فقط شیعیان را نمیکشند بلکه بسیاری از اهل سنت مظلوم را نیز میکشند.
ایفای نقش ترکیه در خاورمیانه با تأکید بر هویت اسلامی و ترمیم نگاه مسلمانان به این کشور میسر است
«پیوند عدالت و توسعه با اسلام» عنوان یادداشت رها معتمدی است که در صفحه نهم شرق منتشر شده است. در این یادداشت که به سیاست های آینده نگرانه حزب «عدالت و توسعه» اشاره شده است، به میانجیگری های ترکیه در منطقه و آرمان برآمدن «نئوعثمانیسم» پرداخته شده است.
در بخش هایی از این یادداشت می خوانیم:
«برخی میگویند دلیل اصلی رویکارآمدن حزب «عدالت و توسعه» در ترکیه، تفاوت در سیاستگذاریهای آنکاراست. با پیروزی این حزب اسلامگرا، احزاب لائیک که قوانین بهجامانده از کمالیسم را اجرا میکردند، از صفحه سیاسی ترکیه حذف شدند. تا قبل از این پیروزی هرچند در مقاطعی اسلامگراها موفق شدند با جلب اکثریت آرا، کنترل دولت را در اختیار گیرند، اما دخالت ارتش ترکیه که بر اساس قانون اساسی آن کشور پشتیبان سکولاریسم و دیگر اصول سیاسی مورد تأکید آتاتورک است، مانع از تداوم حضور اسلامگراها در قوای مجریه و مقننه میشد تا اینکه حزب عدالت و توسعه سرانجام توانست دولت و مجلس را در اختیار بگیرد. حضور چهرههای جدید اسلامگرا در رأس دولت، تغییراتی را در رفتار و موضعگیریهای داخلی و بینالمللی آنکارا بههمراه داشت. از موضعگیریها و عملکرد اخیر دولت ترکیه چنین برداشت میشود که رهبران آن کشور در پی ایفای نقشی منطقهای در جغرافیای سیاسی خاورمیانه هستند و بههمین دلیل، تأکید بر هویت اسلامی دولت آنکارا و پیوندهای عمیق آن با جهان اسلام و ترمیم نگاه مسلمانان به ترکیه از یکسو و نزدیکی با جهان غرب و اروپا از سوی دیگر، مورد توجه قرار گرفته است. این دو راهبرد با اهمیتی یکسان از سوی رهبران سیاسی آنکارا تعقیب میشود. مورد اول یعنی تحکیم مناسبات دولت ترکیه با کشورهای اسلامی، آنکارا را بر آن داشت تا عظمت گذشته امپراتوری عثمانی را بازآفرینی کند و برای این بازآفرینی، ترکیه وارد بازی سیاسی فلسطینیها شد و سعی کرد تا میان دو جنبش فتح و حماس میانجیگری کند؛ سپس پا را از این فراتر گذاشت و به وسط بازی سوریهـاسرائیل وارد شد. درحقیقت، ترکیه یک پا را در غرب میگذاشت و پای دیگر خود را در معادلات خاورمیانه محکم میکرد.
…. «نئوعثمانیسم» یکی دیگر از تغییراتی است که حزب عدالت و توسعه درصدد اجرای آن است. در بحث تشکیل عثمانی جدید، درحقیقت این حزب میخواهد در حوزه نفوذ امپراتوری عثمانی ایفای نقش کند و نفوذ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را در این مناطق افزایش دهد. با این رویکرد جدید و با برجستهکردن عناصر تاریخی، فرهنگی و جغرافیایی، موقعیت ژئوپلیتیکی ترکیه بهکلی تغییر خواهد کرد و در درون این رویکرد، جلوههایی از اسلامگرایی، ترکگرایی، شرقگرایی و غربگرایی دیده میشود….»
تلاش حزب عدالت و توسعه برای تصویرسازی ایدئولوژیک و بازتوسعه چشمانداز تجاری، نوسازی و اسلامی
سودابه رخش در گزارش «رژیم شهری نئولیبرال» که برای روزنامه شرق نگاشته است، به آمال و آرزوها و سیاست های حزب «عدالت و توسعه» و اردوغان برای ترکیه پرداخته و با نگاهی به اقتصاد و سیاست، موانع برتری این کشور در منطقه و نیز بحران های داخلی آن را تشریح ساخته است. در بخش هایی از این گزارش آمده است:
«دو سال از اعتراضات پارک گزی میگذرد؛ …. برخلاف شورشها و تظاهرات کشورهای اروپایی، اعتراضات ترکیه لزوما و مستقیما ناشی از سیاستهای ریاضتی نبود. ترکیه برنامههای ریاضت نئولیبرالی تعدیل ساختاری را در اواخر قرن بیستم تجربه کرد و حالا میتوان آن را کشوری «پساریاضتی» دانست. اعتراضات ترکیه حتی شبیه قیامهای بهارعربی هم نبود که به سرنگونی دیکتاتورها انجامید، اما میتوان گفت ترکیبی از هر دو با طعم و عطر مخصوص ترکی بود که درنهایت، جریان مقاومت مردمی را شکل داد….
اردوغان که در سودای ساختن بزرگترین فرودگاه جهان است، در بیانیهای گفته بود: «ما نهفقط یک فرودگاه، بلکه یادبودی برای پیروزی میسازیم». تلاش عدالت و توسعه برای تحمیل مدرنیته از طریق نوسازی شهری، از دید بسیاری به عنوان موفقیت این حزب برداشت میشود. حزب عدالت و توسعه تلاش میکند از لحاظ معماری و ایدئولوژیک، تصویر نوینی برای خود بسازد؛ تصویری که تا حدود زیادی به معنای بازتوسعه چشمانداز تجاری، نوسازی و اسلامیسازی است؛ نهفقط در فضاهای شهری، بلکه در حوزه عمومی ترکیه. نتیجه؟ مناطق تاریخی و فرهنگی سترگ ترکیه کمتر توجهی از جوامع پیرامون مناطق تحت تأثیر، رو به اضمحلال میروند و ناگهان ماشینآلات و تجهیزات ساختوساز سرازیر میشوند و طولی نمیکشد که مجتمعهای تجاری از دل خاکستر فضای عمومی سربرمیآورد…
«عدالت و توسعه» که به مسند قدرت رسید سیاستهای نئولیبرالی شدت گرفت، هرچند چنین سیاستهایی بخشی از مدیریت اقتصادی ترکیه از دهه ٨٠ به اینسو بوده است….
….خصوصیسازی به یک چیز دیگر هم گره خورده: نظامیگری در سرکوب مخالفان. شورشهای سراسر ترکیه به سقوط بورس اوراق بهادار استانبول انجامید و دورنمای اقتصادی این کشور را تیرهوتار کرد؛ همان اعتراضهایی که اردوغان مقصران و بانیانش را «لابی ذینفع» و «قدرتهای خارجی» میخواند. کابینه او درخواستهای اتحادیه اروپا برای کاهش خشونت پلیس را رد کرد، اما وارد جنگشدن با بورژوازی سکولار لیبرال (چیزی که احتمالا منظور او از لابی ذینفع است) یا کشورهای اروپایی که ترکیه به آنها بدهکار است، برای آینده اقتصاد ترکیه جواب خوبی نیست….»
در این شماره روزنامه شرق همچنین این مطالب منتشر شده است:
یادداشت «راه منزویساختن تندروها » به قلم محمدتقی فاضلمیبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم
یادداشت «آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت » به قلم احمد غلامی، سردبیر شرق
یادداشت « بِرَند یا روند انقلاب امام(ره)» به قلم نصرتالله تاجیک دیپلمات بازنشسته
یادداشت «گزارههایی در باب معامله آمریکا و روسیه » به قلم اکبر قاسمی، سفیر سابق ایران در اوکراین
سیدعلی خمینی: راهحل بحرانهای منطقهای از اسلحه نمیگذرد
حجتالاسلام ناطقنوری: با حمایت از گروههای افراطی درصدد اسلامهراسی هستند
انتقاد از سانسور مصاحبه یادگار امام در صداوسیما
روزنامه اعتماد که در تیتر یک به سخنان رهبری در مرقد امام پرداخته و از «خطر تحریف شخصیت و اندیشه امام» سخن گفته است، عکس صفحه یک را به محمدجواد ظریف و پرونده هسته ای اختصاص داده است.
این روزنامه نیز مانند شرق و اکثر روزنامه های کشور، به انعکاس سخنان رئیس جمهوری و حجت الاسلام سید حسن خمینی در مرقد امام پرداخته و اخلال در سخنرانی این افراد را نیز بازتاب داده است.
این روزنامه در صفحه ۸ به گفتگو با دکتر محمود گلزاری معاون وزیر ورزش و جوانان پرداخته و عبارت «تجرد ١١میلیون جوان زنگ خطر جدید» را از قول وی برگزیده است.
رونق دین از طریق حوزههای علمیه در دو دوره متفاوت، مرهون آیتالله بروجردی و امام خمینی است
اعتماد در صفحه ۱۱ در کنار گزارش سخنان احمدی نژاد در سفر به همدان که سخن از امام عصر(عج) بخش عمده آن را شامل شده است، به انعکاس سخنان آیتالله هاشمیرفسنجانی در دیدار جمعی از فعالان سیاسی و فرهنگی استان مرکزی پرداخته و عنوان «الان دیگر مثل عهد دقیانوس نیست!» را برجسته ساخته است.
در سخنان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام آمد است:
– الان دیگر مثل عهد دقیانوس نیست که به جوانان بگوییم واقعیت همین است و باید پیروی کنید. آنها با توجه به تقویت روح آزادگی در انقلاب و گسترش وسایل ارتباط جمعی دنبال اقناع در مسائل و شبهات هستند.
– رونق دین از طریق حوزههای علمیه، مرهون آیتاللهالعظمی بروجردی و امام خمینی در دو دوره متفاوت است.
– باید بپذیریم که دولت در این شرایط نسبتا سخت، خوب کار کرده که البته باید در مسائلی بهتر عمل کند.
– حاکمیت سابق یک جریان بر مسوولیتهای اجرایی و حمایت گروههای افراطی از آنها یک هشدار سیاسی به نظام و مردم بود. روح انقلاب و روحیه امام راحل براساس تعالیم اسلام اعتدالی بود و خدا را شکر که مردم در انتخابات ریاستجمهوری ٩٢ جبران کردند.
– در ساختار همه مسوولیتها، حتی رهبری به صورت مستقیم و غیرمستقیم به رای مردم واگذار شده و اگر اشکالی هست، مربوط به عملکردهاست.
– تعدد متولیان فرهنگی که بعضا درخصوص یک موضوع خاص، مواضع متضاد و گاه متناقض میگیرند، مشکلی اساسی است.
– فرهنگ گسترهای به وسعت همه اخلاقیات با همه مکارم و رذایل دارد که در رفتار و گفتار جامعه نمود پیدا میکند.
شورای شهر یزد، آیینه ای شاید نه به صافی زندگی مسالمت آمیز همشهریان مسلمان و زرتشتی
اعتماد در خبری نقلی از سایت تابناک، از وقوع تشنج در شورای شهر یزد به دلیل تصویب تغییر نام یک خیابان خبر داده و نوشته است: «جلسه شورای شهر یزد برای نامگذاری یک خیابان به نام شهدای زرتشتی به درگیری لفظی کشیده شد. در این جلسه مصوبه تغییر نام هفت خیابان در صحن علنی مطرح شد که اولین مورد، تغییر نام خیابان مهر به شهدای زرتشتی بود. حجتالاسلام مطهریان، به عنوان مخالف گفت: نام مهر برای این خیابان برای مردم جا افتاده است و ضرورتی بر تغییر آن ندارد و پاکنژاد نیز به عنوان موافق گفت: درست است که شهدای زرتشتی جایگاه شهدای اسلام را ندارند، اما جز این است که اینها هم برای دفاع از این کشور و نظام جمهوری اسلامی شهید شدهاند و آنها هم فداکاری کردهاند؟
پس از این سخنان، رییس شورا تغییر نام خیابان مهر به شهدای زرتشت را به رای گذاشت که تغییر نام با هفت رای موافق در مقابل پنج رای مخالف به تصویب رسید.
بعد از اعلام نتیجه رایگیری، حجتالاسلام مطهریان اعلام کرد: من دیگر هیچ صحبتی در این شورا نمیکنم! شایق، عضو مخالف این تغییر نام نیز با تندی گفت: اینها تبلیغات ضداسلامی است. زمانی که رییس شورا سعی داشت اعضای جلسه را آرام کند تا تشنج منجر به درگیری نشود، یکی از اعضای شورا در واکنش به سخن رییس شورا خطاب به مطهریان با کف زدن وی را تشویق کرد و این کار وی با همراهی مردم و خبرنگاران حاضر در صحن علنی مواجه شد که واکنش تند مطهریان و بیان یک جمله خارج از عرف خطاب به عضو شورا و مردم حاضر در صحن را به دنبال داشت؛ البته بلافاصله با دخالت سایر اعضای جلسه ماجرا پایان یافت.»
قابل توجه اینکه برای اولین بار، یک یزدی زرتشتی در ترکیب دوره جاری شورای شهر یزد قرار دارد و اگر رای تمام پنج هزار نفر زرتشتی ساکن یزد را به وی مفروض بگیریم، او ۱۵۰۰۰ رای دیگر را از جانب همشهریان مسلمان خود به دست آورده است.
جلال آل احمد، آخوندزاده ای روشنفکر که دستی در بیعت هر دو داشت
محمدحسین دانایی در یادداشتی که با عنوان «جلال و ١۵ خرداد» در آخرین صفحه اعتماد امروز به چاپ رسیده، با اشاره به شناخت جلال آل احمد از نهاد روشنفکری و روحانیت، برداشت های سطحی و یکسویه از موضعگیریهای وی نسبت به این دو را ناقض و نافی سیره نظری و عملی او دانسته است. در این یادداشت آمده است:
«زندهیاد جلال آلاحمد در جریان ١۵ خرداد ١٣۴٢ که در واقع صحنه تقابل نهاد سلطنت با نهاد روحانیت بود، به صراحت، جانب روحانیت را گرفت و روشنفکران را هم به صراحت مورد ملامت قرار داد که در مقابل آن رویداد، دستهای خود را به بیاعتنایی شستند! (در خدمت و خیانت روشنفکران، انتشارات رواق، تهران، چاپ سوم، قطع جیبی، ص ١۵)
او معتقد بود که رژیم حاکم بر ایران، رژیمی است خودکامه، غربزده و جاده صافکن استعمار و تنها نهادی هم که میتواند در برابرش ایستادگی یا حداقل مخالفت کند، روحانیت مستقل و غیر وابسته است. او به همین علت، روحانیت را با همه نقطه ضعفهایش، بر چنان رژیمی ترجیح میداد و قایل به این بود که قاطبه روشنفکران ایران باید در ماجرای ١۵ خرداد ١٣۴٢ از روحانیت حمایت میکردند. در راستای همین استدلال هم بود که در برابر افرادی چون مرحوم خلیل ملکی که روحانیت را «آخرین مانع تجدد» میدانستند، مقاومت میکرد و متقابلا روحانیت را «آخرین سنگر در مقابل رذالتهای دولت» میخواند، لیکن باید توجه داشت که اینگونه حمایتها از روحانیت و آنگونه ملامتها نسبت به روشنفکران، به هیچوجه مطلق و بدون قید و شرط و ناشی از احساسات نبودند.
زندهیاد جلال آل احمد نگاهی واقعبینانه، انتقادی و جامعنگر داشت. هر دو نهاد مزبور را بهخوبی میشناخت و از قوت و ضعفهایشان آگاه بود، نه روحانیت را مظهر حقیقت کامل و رستگاری میدانست و نه جریان روشنفکری را موجب زوال و انحطاط. او با نگاهی عملگرایانه در پی آن بود که بین این دو نهاد اجتماعی – سیاسی یک نوع همسویی و هماهنگی عملیاتی ایجاد کند، برای تشکیل یک جبهه فرهنگی متحد در برابر جناح استبداد و استعمار. ارتباطات او با امام موسی صدر و برخی دیگر از روحانیان نواندیش، به علاوه دعوت مکرر از مرحومان آیتالله طالقانی و مهندس بازرگان برای پیوستن آنان به کانون نویسندگان ایران و ملاقاتها و مکاتباتش به عنوان نماینده بخشی از جامعه روشنفکری کشور با حضرت امام(ره) به عنوان رهبر بخش پیشرو و انقلابی روحانیت ایران و همچنین درخواست از ایشان برای اینکه متن اعلامیههای خودشان را قبل از انتشار به رویت او برسانند تا عباراتش را روزآمد کند نیز در راستای همین طرح پیوند روحانیت و روشنفکران قابل تحلیل است.
او ضمن اینکه نسبت به ساختار و کارکرد هر دو نهاد مزبور انتقاداتی داشت که در همان کتاب به تفصیل آمده است، باز هم خوشبینانه به آینده نگاه میکرد. به آینده روشنفکری در ایران «سخت خوشبین» بود و رویدادهای ١۵ خرداد ١٣۴٢ را هم یک نقطه عطف تاریخی بهشمار میآورد و امیدوار بود که «شاید روحانیت عاقبت در این کوره پخته شود و قوام بیاید و زمینهای بشود برای مبارزههای آتی.»
بنابراین، هر نوع برداشت سطحی و یکسویه از موضعگیریهای آلاحمد نسبت به روحانیت و روشنفکران و ساختن دستاویز برای بهرهبرداریهای سیاسی که متاسفانه در حال حاضر رواج پیدا کرده، نه تنها مخالف مشی فکری آل احمد است، بلکه سیره نظری و عملی او را هم نقض و نفی میکند.»
دین آنلاین، روزنامه های «شرق» و «اعتماد» را با این عناوین اقتباسی مرور کرده است: «داد متهم اداره «دولت رمالی و کفبینی» از بیداد اتهام سحر و جادو به صلحا»، «مصباح یزدی و گرامیداشت ۲۶ سال زعامت امام خامنهای در مشهد»، «چرا در مجالس دینی به جای بهره گیری از نهجالبلاغه، مداحی های آمیخته با غلو و خرافات میدان دار شده اند؟»، «امام تا آخرین نفس به حق حاکمیت مردم اصرار داشت و ما متأسفانه از مشی امام کمی دور شده ایم/ما در عمل اشتباهاتی داریم؛ مثلا چرا باید دل مردم در موسم انتخابات بلرزد؟/عربستان هم از شیعیان میکشد و هم از اهل سنت مظلوم»، «ایفای نقش ترکیه در خاورمیانه با تأکید بر هویت اسلامی و ترمیم نگاه مسلمانان به این کشور میسر است»، «تلاش حزب عدالت و توسعه برای تصویرسازی ایدئولوژیک و بازتوسعه چشمانداز تجاری، نوسازی و اسلامی»، «رونق دین از طریق حوزههای علمیه در دو دوره متفاوت، مرهون آیتالله بروجردی و امام خمینی است»، «شورای شهر یزد، آیینه ای شاید نه به صافی زندگی مسالمت آمیز همشهریان مسلمان و زرتشتی» و « جلال آل احمد، آخوندزاده ای روشنفکر که دستی در بیعت هر دو داشت»بررسی مطبوعات/ شنبه ۱۶ خرداد (۲)