«ماه بانو» ممنوع الخروج است و بچه هایش هم نوبت دادگاه دارند
دین آنلاین، روزنامه های «اعتماد»، «شهروند» را با این عناوین اقتباسی مرور کرده است: «توزیع شبنامه علیه دولت و مذاکرات هستهای در مسجد جمکران قم، سوءاستفاده از مذهب است/غبطه دولت اصلاحات به مهربانی های غرویان با دولت و رئیس جمهور تدبیر و امید»، «وزارت ارشاد: بر اساس سیاستهای تعاملات بینالمللی و بخاطر اشتراکات فرهنگی بیایند؛ اداره اماکن: اشاعه فرهنگ غرب است، نیایند/برگزاری یک کنسرت، نه تنها فرهنگ ما را نابود نخواهد کرد بلکه باعث تعامل فرهنگی هم میشود»، ««ماه بانو» ممنوع الخروج است و بچه هایش هم نوبت دادگاه دارند/ بدون اینکه قانون مشخصی باشد، چیزهایی به عنوان جرم گریبان اهالی موسیقی را گرفته است»، «تفکر احمدینژاد به انحرافی از جنس غُلات آلوده است»، «آماری نازیبا برای یک جامعه اسلامی»، «احمدی نژاد که نمی خواست فرهنگسراها را به حسینیه تبدیل کند، چرا عصبانی شد؟»، «فقدان برنامهای مدون در رأس شعارهای ملی و دینی، متهم تغییر نوع تفکر، طرز زندگی و آداب لباس پوشیدن/در سیره نبوی و روایات ائمهاطهار مدل و آرایش مویسر و صورت تابع شرایط محیطی و اجتماعی دانسته شده است» و «حکم مدیرمسئول و سردبیر مردم امروز صادر شد»
روزنامه اعتماد، تیتر یک خود را به «مستندسازی هستهای تلویزیون» اختصاص داده و در همان صفحه، از واکنش علی مطهری به شعار علیه روحانی خبر داده و از قول وی آورده است: «متهمکردن رییسجمهور به نفاق، توهین و قابل پیگرد است»
این روزنامه در صفحه ۲ از قول آیتالله محسن غرویان نوشته: «توزیع جزوه علیه مذاکرات در جمکران، سوءاستفاده بود»
و در ادامه آورده است:
– توزیع شبنامه و جزوه علیه دولت و مذاکرات هستهای در مسجد جمکران قم، عوامفریبی و سوءاستفاده از مذهب است.
– این کارها ماهیت دلواپسان را برای مردم روشن کرده و اثر معکوسی برای خود دلواپسان خواهد داشت.
– در مسجد جمکران، عدهای از مردم در زمان توزیع جزوه علیه دولت و مذاکرات هستهای، به کارهای افراطیون و دلواپسان اعتراض کردند و گفتند که شما برای جشن نیمه شعبان به جمکران آمدهاید یا برای پیگیری اهداف سیاسیتان؟ این اتفاق نشان میدهد که مردم روشن شدهاند و با اینگونه حرکتها روشنتر هم میشوند.
– در زمان سخنرانی جناب آقای روحانی رییسجمهور محترم در شب ۱۴ خرداد و در حرم امام خمینی(ره) نیز که خود من در آن جا حضور داشتم، عده محدودی شعارهای خاصی میدادند که خود مردم جلوی اینها ایستادند و این تندروها را امر به سکوت و برقراری نظم کردند؛ در واقع نهی از منکرشان کردند؛ چرا که رییسجمهور وقتی سخنرانی میکند ادب و اخلاق حکم میکند افراد بنشینند؛ نظم جلسه را رعایت کنند.
– افراطیون و دلواپسان هرقدر شلوغکاری و بینظمی بیشتری کنند مردم به ماهیت اینها بیشتر پی خواهند برد.
– معنای ولایتپذیری هم این است که در مسیری که مقام معظم رهبری با عنوان همدلی دولت و ملت عنوان کردند حرکت شود، اما اینکه شعار ولایت مداری بدهیم اما در عمل هرچه مطابق با خواسته خودمان است را انجام دهیم، ولایت مداری نیست.
– رییسجمهور و دولت او، منتخب ملت است و باید ادب و اخلاق و قانون را در برابر اقدامات این دولت و همچنین سخنرانی رییسجمهور که نماینده اکثریت ملت هستندرعایت کنند.
وزارت ارشاد: بر اساس سیاستهای تعاملات بینالمللی و بخاطر اشتراکات فرهنگی بیایند؛ اداره اماکن: اشاعه فرهنگ غرب است، نیایند/برگزاری یک کنسرت، نه تنها فرهنگ ما را نابود نخواهد کرد بلکه باعث تعامل فرهنگی هم میشود
اعتماد در صفحه «هنر و ادبیات» عنوان «جیپسی کینگز مجوز ارشاد را دارد، مجوز اماکن را خیر» را برجسته ساخته و از دوگانگی در سیاست ها و ضعف دیپلماسی فرهنگی دولت یازدهم گلایه کرده است.
در این گزارش آمده است:
«…. اما و اگرها برای اجرای موسیقی در ایران آنقدر زیاد هست که وقتی پای گروههای خارجی به میان میآید، مساله بغرنجتر و غیرممکنتر شود. حالا که گفته میشود «جیپسی کینگز فامیلی» قرار است به ایران بیاید و هم گروه و هم ارشاد موافق برگزاری این رویداد هستند، گرهی تازه به کار اضافه شده است؛ این گروه آماده است در همین هفته جاری و پیش از آغاز ماه مبارک رمضان به ایران بیاید؛ اما طبق آنچه «پیروز ارجمند» رییس دفتر موسیقی به «اعتماد» میگوید اداره اماکن مخالف برگزاری این رخداد است. این در حالی است که بسیاری از اهالی موسیقی مدتهاست به دنبال راهکاری هستند تا مجوزهای دفتر موسیقی، تابعیت قانونی داشته باشد.
جیپسی کینگز یا جیپسی کینگز فامیلی
«جیپسی کینگز» یا همان «سلطان کولیها» قرار بود اردیبهشت ماه به ایران بیاید…. حالا البته اواخر خرداد است و علاوه بر آنکه اصلا چنین کنسرتی در ایران برگزار نشده حتی قرار هم نیست این گروه به ایران بیاید. قرار است گروهی منشعب از گروه معروف دهه ۹۰ به ایران بیاید که حالا با عنوان «جیپسی کینگز فامیلی» فعالیت میکنند و البته آنطور که گفته میشود کنسرتهای کوچکی هم برگزار میکنند. از ماهها قبل – زمستان سال گذشته- مجوز این اجرا صادر شده است. دلیل هم واضح است؛ سیاستهایی برای حوزه تعاملات بینالمللی، اعزام گروههای ایرانی با ماهیت ملی و همچنین حضور گروههای خارجی با اشتراکات فرهنگی. اینها اما سیاستهایی است که روی کاغذ نوشته میشود و با آنچه به صورت عملی اجرا میشود، تفاوتهای بسیاری دارد. مثلا اینکه میشد «کولیها» نخستین گروه خارجیای باشند که به اجرای برنامه باکلام میپردازند که فعلا این امکان وجود ندارد…
«پیروز ارجمند» مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. مدیری که دورانش با بیشترین دوران لغو کنسرتها و برنامهها مواجه بوده است؛ حالا میگوید اداره اماکن به این دلیل که برگزاری این کنسرت را «اشاعه فرهنگ غرب در ایران» میداند با این مساله مخالف است. ارجمند البته سعی کرده اداره اماکن را متوجه این ماجرا کند که: «برگزاری یک کنسرت، نه تنها فرهنگ ما را نابود نخواهد کرد که باعث تعامل فرهنگی هم میشود. » او البته همچنان وعده میدهد که در حال مذاکره با اداره اماکن است که این مشکلات را برطرف کند: «متاسفانه در عرصه اجرای کنسرت گروههای موسیقی خارجی در ایران حساسیتهایی وجود دارد که در دیگر حوزههای هنر چندان پررنگ نیست و این نگرانی نیروی انتظامی از اشاعه فرهنگ غرب در ایران را شامل میشود. ما سعی میکنیم با دعوت از گروههای فاخر هنری و هنرمندانی که اشتراکات فرهنگی بیشتری با ما دارند این حساسیتها را رفع کنیم. در حوزه اختیارات ما است که گروههای دعوتشده به ایران را از لحاظ تکنیکی و فنی بررسی کنیم پس جای نگرانی وجود ندارد، وقتی که ما طبق چارچوب وظایف خود همانطور که در مصوبات شورای انقلاب فرهنگی تعریف شده عمل میکنیم، وزارت ارشاد پاسخگوی عملکرد خود و دستگاههای مرتبط با این وزارتخانه بهطور کامل و روشن است. این همان چیزی است که از ابتدا جناب آقای جنتی از ما و تمام همکارانش خواست و ما سعی میکنیم طبق این دستور و عملکرد طوری پیش برویم که فعالیتهای ما در راستای رشد و تعالی هنر و فرهنگ غنی ایران زمین پیش برود. این اطمینان و آرامش ما به این دلیل است که در چارچوب قانون عمل میکنیم و میدانیم در چه حوزههایی باید ورود کنیم و مطالبات و دغدغههای فرهنگی خود و هموطنانمان را با پیگیری همانگونه که وظیفه ما است به سرانجام برسانیم.»
اما از همین حالا شاید بتوان نتیجه مذاکراتی را که مدیر موسیقی ارشاد میگوید حدس زد….
«ماه بانو» ممنوع الخروج است و بچه هایش هم نوبت دادگاه دارند/ بدون اینکه قانون مشخصی باشد، چیزهایی به عنوان جرم گریبان اهالی موسیقی را گرفته است
روزنامه اعتماد همچنین در صفحه «هنر و ادبیات» خبر از زمان دادگاه مجید درخشانی و اعضای گروه «ماهبانو» داده است.
در این گزارش آمده است: اعضای گروه موسیقی «ماهبانو» به سرپرستی «مجید درخشانی» ۲۵ خردادماه به دادگاه احضار شدهاند تا به دلیلِ آنچه «استفاده از تکخوان زن» عنوان شده، درباره پروندهشان تصمیمگیری شود. این در حالی است که «مجید درخشانی» و دیگر اعضای این گروه، ماههاست که ممنوعالخروج بوده و در ماههای گذشته برای ارایه توضیحاتی نیز فراخوانده شدهاند.
در همین زمینه سایت «موسیقی ما» در گزارشی آورده است: «ماهبانو» آن زمان در آستانه برگزاری چند کنسرت در خارج از کشور بود و به خاطر آشنا کردن دعوتکنندگان با سبک کاریشان این کلیپها را ضبط کرده بودند. درخشانی پیش از این درباره توضیح این کار گفته بود: «ما به دنبال معرفی و اشاعه موسیقی فاخر ایرانی به ویژه در فضایی که موسیقیهای مبتذل بیشتر رواج یافته، بودیم.»
این اتفاقات در حالی برای این گروه رخ میدهد که تاکنون ممنوعیتی برای حضور تکخوان زن در برنامهها و کنسرتهای خارج از کشور نبوده و گروههای بسیاری این اقدام را انجام داده بودند. ضمن آنکه «ماهبانو» بارها اعلام کرده که این قطعات را برای اجرا در خارج از کشور تهیه کرده و علاوه بر آن، پخش آن از شبکههای ماهوارهای، بدون اطلاع اعضای گروه بوده و آنها دخالتی در این ماجرا نداشتهاند.
این مسائل به نوعی در فعالیتهای موسیقایی درخشانی در ماههای اخیر نیز تاثیر گذاشته است. برای مثال، برنامههای او در شهرستان خنج، سیرجان و همچنین شیراز لغو شد و از آن طرف، حوزه هنری به همین بهانه جلوی پخش آلبوم موسیقی «حریر شبنم» به آهنگسازی او و صدای «رحیم عدنانی» را گرفته است. این اثر در دو بخش «سهگاه» و «شور و ابوعطا» ساخته شده و در آن، قطعهای از یک شاعر تاجیک به همراه شاعرانی چون سعدی و حافظ و یک تصنیف از آقای دوامی آمده است.
درخشانی البته تا بعد از برگزاری زمان دادگاه، علاقهای به توضیح درباره این مساله ندارد. او اما پیش از این در گفتوگویی به این نکته اشاره کرده بود که: «این روزها، اتفاقات جدیدی برای اهالی موسیقی رخ میدهد که پیش از این سابقه نداشته است. برای مثال، همواره استفاده از تکخوان زن یا انتشار اثر بدون دریافت مجوز جرم بود. تمام اهالی موسیقی هم این مسائل را میدانستند و تلاش میکردند طبق قوانین عمل کنند. حالا اما بدون اینکه قانونی مشخص باشد، چیزهایی به عنوان جرم گریبان اهالی موسیقی را گرفته است. تا به حال این قانون وجود نداشت که برای ضبط یک کلیپ که قرار است در شبکههای اجتماعی منتشر شود، نیاز به دریافت مجوز باشد. در این سالها هم بسیاری این کار را انجام میدادند، اما به عنوان یک جرم برای گروه ما شناخته شد و این اتفاق بسیار جدیدی است.»
تفکر احمدینژاد به انحرافی از جنس غُلات آلوده است
اعتماد در صفحه ۱۱ ذیل عنوان «ما از احمدینژاد حمایت کردیم اما مقابل او ایستادیم» از قول محمدجواد لاریجانی، فعال سیاسی اصولگرا در خصوص احتمال بازگشت احمدینژاد به قدرت گفت: حقوق مدنی احمدینژاد را قانون تعیین کرده است و کسی نمیتواند این حقوق را از وی بگیرد. بنده نیز در موضعی نیستم که دراینباره صحبت کنم. وی به عنوان یک شهروند همانند شهروندان دیگر، حق دارد از همه حقوق خود برخوردار باشد اما در مورد جریان یا گروهی سیاسی آقای احمدینژاد، ما باید توجه کنیم که در میدان اصولگرایی انحراف برای ما، انحراف است و تنها نوع انحراف نیز سکولاریسم نیست.
– انواع دیگری از انحراف وجود دارد که بنده در بحثهای قدیمی از آن با عنوان «انحراف از جنس غلات» یاد میکردم. «غلات» پدیده مهمی در تاریخ تطور اسلامی هستند.
– اگر عدهای یک پرسوناژ مانند امام زمان(عج) را مقدم بر شرع قرار دهند دچار انحراف شدهاند. امام زمان جذاب، زیبا و خوشبیان است منتها علاقه ما به ایشان به خاطر این ویژگیهای ظاهری نیست بلکه به دلیل احیای دین توسط صاحبالزمان(عج) و مقامات معنوی ایشان است.
– کسی که در میدان سیاسی فعالیت میکند باید به این نظام پایبند باشد نه اینکه بگوید من هر مقداری که خودم قبول دارم به این نظام اعتقاد دارم. چنین شخصی میتواند بسیاری از موارد نظام را قبول نداشته باشد اما اگر بخواهد در حکومت مشارکت داشته باشد باید اصول مندرج در قانون اساسی را قبول داشته باشد.
– بنده تفکر آقای احمدینژاد را انحراف میدانم. جریان اصولگرا همانگونه که در مقابل یک کژراهه همانند سکولاریسم ایستاده است درمقابل این انحراف نیز ایستاد. به همین خاطر کارنامه جریان اصولگرا از این جهت قابل تقدیر و درخشان است. ما از احمدینژاد حمایت کردیم اما زمانی که انحراف این فرد هویدا شد در مقابل وی ایستادیم.
آماری نازیبا برای یک جامعه اسلامی
اعتماد در صفحه آخر، طی یادداشت «ایدز در کمین نشسته» به قلم نازنین متیننیا، از تغییر الگوی بیماری ایدز در کشور سخن گفته و نوشته است: «این خبری است که همین دیروز و در کوران اخبار مربوط به جمعیت جوان کشور، توسط رییس اداره ایدز وزارت بهداشت منتشر شده است. عباس صداقت در گفتوگویی توضیح داده که آخرین آمار مربوط به سال ۹۲ نشان میدهد ۲۸ هزار نفر به شکل رسمی و اعلام شده در ایران، به بیماری ایدز مبتلا هستند و ۴۶ درصد از این جمعیت، بین ۲۵ تا ۳۵ سال سن دارند و اگر تا پیش از این بیشترین درصد ابتلا به ایدز از طریق سرنگهای آلوده بوده، در آمار تازه روابطجنسی خطرناک، سهم بیشتری از ابتلا را از آن خود کرده است. صحبتهای صداقت جایی حساستر و مهم میشود که بعد از اینهمه آمار از فرهنگسازی و آموزش در این زمینه صحبت میکند و اینکه: «برنامهها در زمینه کنترل ایدز کافی نیست».
همزمان با صحبتهای صداقت، مدیرکل دفتر سلامت و جمعیت وزارت بهداشت هم اعلام کرده که ۲۰ درصد جمعیت ایران را جوانان تشکیل میدهند و آمار ۱۱ میلیون جوان مجرد ایرانی هم کمی قبلتر از این دو خبر اعلام شده؛ آمارهایی که کافی است به ترتیب در کنار هم گذاشته شوند تا زنگخطری تازه برای سلامت جسمانی جامعه جوان ایرانی به صدا در بیاید…. این آمارها هشدار میدهند که تمام برنامهها برای اطلاعرسانی، فرهنگسازی و مراقبت و پیشگیری کافی نبوده و حالا ۱۱ میلیون مجرد ایرانی بدون آگاهی و دانش کافی، در معرض خطر هستند. خطری که اگر تا دیروز خودش را به شکل افسردگیهای ناشی از مشکلات اقتصادی، بیکاری و بحرانهای عاطفی منجر به تصمیم برای تجرد نشان میداد، حالا سلامت جسمانی جامعه جوان را نشانه گرفته و به جز یک برنامه مدون، پایدار، کارشناسی شده و از همه مهمتر اجرایی، برای پیشگیری، هیچ راه درمان دیگری ندارد.»
احمدی نژاد که نمی خواست فرهنگسراها را به حسینیه تبدیل کند، چرا عصبانی شد؟
روزنامه شهروند در صفحه ۲ بخشی از گفتگوی خبرآنلاین با حمید آخوندی کارگردان برنامه صندلی داغ را بازتاب داده است و به ماجرای پخش نشدن گفتگوی این برنامه با احمدی نژاد پرداخته است.
شهروند روایت خلاصه شده ای از این گفتگو را به چاپ رسانده که بخش های حذف شده آن به نقل از سایت اصلی، با رنگ قرمز مشخص شده است:
«برنامه ای که از محمود احمدی نژاد ضبط شد، بنا به دلایلی هیچ وقت پخش نشد. اما این دلایل برعکس قبلی ها، دلیل فنی و یا محتوایی تیم تولید نبود. تهیه کننده صندلی داغ ماوقع را تشریح می کند: «برنامه دکتر احمدی نژاد را در دوره شهرداری ایشان ضبط کردیم. از نظر ما این برنامه مشکلی نداشت که غیرقابل پخش باشد.
روزی که ایشان را دعوت کردیم، قرار بود ساعت ۸ شب بیایند که ۱۱ آمدند. لباس ژنده ای پوشیده بودند. شروع کردیم به ضبط برنامه. آقای کاردان مجری برنامه بود. آن زمان این شایعه مطرح شده بود که احمدی نژاد می خواهد فرهنگسراها را تبدیل به حسینیه کند! توی سوال چهارم یا پنجم بود که این را مطرح کردیم و ایشان به شدت عصبانی شد و نزدیک بود با کاردان دعوا کند. میان داری کردیم و گفتیم که این فقط یک سوال بود و اگر درست نیست، میتوانید بگویید که شایعه است و تکذیبش کنید.
دیگر از آن به بعد، از آن لطافت اول برنامه و مهربانی و لبخندهای همیشگی ایشان خبری نبود و سایر سوالات را با تندی جواب دادند. حتی آن قدر عصبی بودند که صورتشان تیک پیدا کرده بود. ما آن قسمت ها را درآوردیم و دور ریختیم چون اصلی در صندلی داغ داشتیم و آن اصل این بود که بازی می بایست برد برد می بود. یعنی هم مهمان ببرد و هم بیننده. قصد تحقیر مهمان را نداشتیم و دوست نداشتیم بیننده را هم تمسخر کنیم.
برنامه که آماده شد، ایشان گفتند بفرستید آن را ببینم. قرار ما با مهمان ها این بود که هیچ سوالی را به آن ها نمی دهیم ؛اما این فرصت را می دهیم که بعد از تمام شدن برنامه و مونتاژ شدنش آن برنامه مونتاژ شده را ببینند و آن بخشی را که نمی پسندند حذف کنیم.
از دفترشان تماس گرفتند که سی دی را بفرستید. سی دی را فرستادیم. {بعد هم} دوباره تماس گرفتندو گفتند که آقای اکبر نبوی (که از سینماگران کشور است)، به عنوان مشاور من به آن جا می آید؛ هر چه ایشان گفت همان را عمل کنید. {او را فرستادند تا برنامه را در حضور او مونتاژ کنیم.}
آقای نبوی آمد و ما دوباره از نو همه برنامه را مونتاژ کردیم و نظراتشان را اعمال کردیم. {خلاصه}برنامه را به شبکه دادیم که پخش کنند اما با تعجب دیدیم از شبکه با ما تماس گرفتند و گفتند که برنامه احمدی نژاد پخش نمی شود، یک برنامه دیگر جایگزین کنید! دلیلش را پرسیدیم. گفتند که از دفتر مدیر شبکه گفته اند که پخش نشود.
پیگیری که کردیم متوجه شدیم آقای احمدی نژاد راضی نیست که برنامه پخش شود. من خیلی عصبانی شدم از این برخورد. چون دوبار برنامه مونتاژ شد و یک تیم چندین ساعت معطل کار ایشان ماند و در آخر هیچ! به موبایل آقای احمدی نژاد زنگ زدم و گفتم آقای دکتر شواهد قضیه نشان می دهد که شما می خواهید کاندیدای ریاست جمهوری شوید!
او عصبانی شد و گفت که چه کسی این حرف را زده؟ گفتم احساس من می گوید که شما به همین دلایل نگذاشتید برنامه پخش شود؛ نگاه هایی که مشاور شما داشتند یک نگاه ژورنالیستی، انتخاباتی و تبلیغاتی بود. پلان های بسته شما که لباس های خوبی تنتان نبود را اصرار داشتند که در بیاوریم و رعایت زاویه دوربین و نور و رنگ و همه نشان می داد که دید انتخاباتی در میان است.
البته شواهد دیگری هم برای این گمانه زنی من وجود داشت. مثلا همان زمان کیهان عکس هایی از ایشان چاپ می کرد که دارند با بیل زباله ها را کنار می زنند و از این ژست ها.
در هر حال مشاوران ایشان تشخیص داده بودند که این برنامه در آینده به ضرر ایشان تمام می شود و نگذاشتند برنامه پخش شود. اما پیش بینی ما درست بود و ایشان بالاخره کاندیدا شد.»
فقدان برنامهای مدون در رأس شعارهای ملی و دینی، متهم تغییر نوع تفکر، طرز زندگی و آداب لباس پوشیدن/در سیره نبوی و روایات ائمهاطهار مدل و آرایش مویسر و صورت تابع شرایط محیطی و اجتماعی دانسته شده است
روزنامه شهروند در صفحه ۷، گزارشی از میزگرد «سبک زندگی خانواده ایرانی و الگوی آرایش مردانه» به میزبانی خود را منتشر ساخته و عنوان «۳۶مدل مو حاضر، دولت و رسانه ها غایب!» را برای آن انتخاب نموده است.
در مقدمه این گزارش می خوانیم:
«…. همه میگویند مد خوب است. اما وقتی مد نامتعارف است بد است. میگویند در غیاب مدهای ایرانی، مدهای نامتعارف خارجی در جامعه و بین جوانان رسوخ کردهاند! اما مد متعارف یا مد ایرانی چیست؟ اصلا مد لازم است یا نه؟ آیا الگویی وجود دارد که بتوانیم به دیگران نشانش بدهیم؟ اگر الگو وجود دارد، کجاست؟ چه کسی الگوسازی کرده است؟ چه کسی تبلیغ کرده است؟ اگر نیست آیا باید ساخته شود؟ آیا اعضای یک خانواده میتوانند براساس سلیقههای مختلف، مدلهای مختلف اصلاح را داشته باشند و در کنار هم قرار بگیرند و به چشم نیایند؟ یا بیایند؟….
صفحه خانواده روزنامه شهروند همه اینها را بهانهای گرفت برای توجه به رویکرد مد در خانواده. مدل موی مردان، موضوعی است که گاه در قبال مدلهای زنانه بهچشم نمیآید. اما واقعیت این است که نیمی از جامعه ما را مردان تشکیل میدهند و آراستگی و زیبایی آنان چه در چشم خانوادهها و چه سایر اعضای اجتماع تأثیر مطلوب و خوب خواهد گذارد. از همین روی با برگزاری میزگردی درخصوص الگوی مدلموی مردانه، به کندوکاو در این خصوص پرداخت.
مصطفی گواهی رئیس اتحادیه صنف آرایشگران مردانه تهران، حجتالاسلام رمضانی نژاد کارشناس مذهبی، بهمن شریفی فقیه کارشناس رسانه، نیما نکیسا فعال ورزشی و هنری، امیر پورکیان تهیهکننده سینما، مهدی جمشیدی کارشناس اجتماعی، رضا اصلاحی مدیر روابطعمومی روزنامه شهروند و دستآخر خبرنگار روزنامه در این میزگرد حضور داشتند. در ساعت پایانی مدیر مسئول روزنامه هم به این جمع پیوست.
رضا اصلاحی: سالها از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد. طی این دوران با سه نسل و با خواستههای مختلف روبهرو بودهایم. امروز که در خیابانهای شهرمان قدم میزنیم، جوانان مختلف را با لباس و مدل موهای مختلف میبینیم. این نسل بسیار تنوعطلب بوده و همواره در پی این است تا خودی نشان بدهد. با یک نگاه در مراکز خرید یا مترو و… شاهدیم که جوانان خودشان را با طرحها و مدلهای مختلف مو و لباس آراسته میکنند. البته آراستگی امری است که از نهاد هر انسان پاکی تراوش میکند اما در کنار همین آراستگی، جوانانی هم هستند که به واسطه عدمآشنایی به فرهنگ اصیل ایرانی- اسلامی و با تأسی به فرهنگ مبتذل غربی به دنبال مدلهای جدید و عجیب و غریب هستند.
مدلهای خاص از طریق فرهنگ بیگانه به ما تحمیل شده است. کمکم دیدن این تیپها و مدلها در جامعه عادی شده است. به اعتقاد روانشناسان، خلأ جایگزینی مناسب با دوره نسلی و احساس ناامنی ناشی از آن باعث میشود که نوجوان و جوان در مسیر خود به راهحلهایی متوسل شود که این راهحلها از طریق همانندسازی با شخصیتهایی است که الگوی آنها قرار میگیرند. به غیر از بحث تهاجم فرهنگی بیگانه، این گرایشات میتواند ناشی از عدم وجود الگوهای ملی و مذهبی و متناسب با فرهنگ اصیل مردم کشورمان باشد. سوال این است که چرا این الگوها نیست؟
خبرنگار: آیا قوانین شرعی با مد و مدلمو مشکل دارند؟ سبک زندگی خانواده ایرانی این موضوع را میپذیرد؟
حجتالاسلام رمضانینژاد: ظاهر هر شخص معرف سبکزندگی و تفکر اوست. وقتی بحث از سبکزندگی میشود، درواقع آنچه مورد توجه قرار میگیرد، سبک زیستن با پشتوانه اعتقادات خانوادگی، اجتماعی و مذهبی است. به همان میزان دوری از فرهنگ عمومی هر جامعهای به منزله دور شدن از تمامی باورها و خاستگاههای زندگی مردم آن جامعه است.
دیدگاه اجتماعی ایرانی در مورد موی سر و صورت یک نگاه کاملا مشابه با نگرش اسلام است. در اسلام آرایش و پوشش بیانگر جنسیت است و تشبیه مرد به زن یا برعکس در این خصوص مورد نکوهش است که نگاه ما ایرانیان نیز چنین است.
شاید نکاتی را بشود در این خصوص بهعنوان موضوعات مرتبط مورد اشاره قرار داد: نباید فراموش کنیم که باتوجهبه فرهنگ غنی خود، مدل موی و صورتمان باعث تشبیهکردنمان به افرادی غیرایرانی شود. همچنین نحوه آرایش نباید بهگونهای باشد که باعث شهرت شخص شده و او را از آحاد جامعه متمایز سازد. باتوجه به این موارد است که اگر بخواهیم به سیره نبوی و روایات ائمهاطهار در مورد مویسر و صورت بپردازیم، این الگو بهدست میآید که این موضوع در دورانهای مختلف تابع شرایط محیطی و اجتماعی و دایما درحال تغییر بوده و مدل و آرایش خاصی مدنظر نبوده است بلکه معیار همان نکاتی بوده که گفتم و اصل ابتدایی آن هم آراستگی و بهداشت و نظافت فردی مومن بوده است.
مصطفی گواهی: ….آرایشگر براساس فرم صورت و اجزای آن و همچنین وضع روحی و فعالیت اجتماعی شما، به شما مدل و آرایش مناسب را تجویز میکند. ما برای هر فصل، برای هر مناسبت و برای برجستهشدن در هر نگاه انسانی، میتوانیم الگو و مدلی ارایه دهیم. به همین سبب است که هنر دهم نام گرفتهایم. شما فکرش را بکنید که نوع آراستگی سر و صورت شما باعث میشود که بقیه رفتار و مناسبات اخلاقی و اجتماعی شما تحتتأثیر قرار بگیرد و رفتار نسنجیده و ناهنجاری از شما سر نزند. این یک مزیت است که یک آرایشگر حرفهای میتواند بر مزیتهای انسانی شما بیفزاید.
شاید متاسفانه در سالهای گذشته در بخش مد مو و لباس نتوانستیم کاری انجام دهیم و به همین دلیل کشورهای دیگر مد و لباس خود را به ما ارایه دادهاند و این امر موجب شد تا مدلهای نامتعارف و مدلهایی که با فرهنگ ایرانی سنخیتی ندارند در کشور رواج پیدا کنند. اما، ما خود صاحب سبک هستیم و در این راستا برای حمایت از هنر ایرانی در اسفند ۹۳، جشنواره مدلموی ایرانی برگزار شد و ما اولین ژورنال مدلمو را ارایه کردیم و ۳۶مدلمو در این ژورنال ارایه شده است ولی خبرش را به عوض رسانه ملی باید شبکههای غیرملی بدهند. متاسفانه رسانههای داخلی کملطفی میکنند. ما هدفی بزرگ را در پیشروی خود قرار دادهایم اما در نبود همراهی دیگران مجبوریم که فقط خودمان هزینههای آن را بپردازیم و میپردازیم چون به کارمان ایمان داریم.
ما برنامههای متعددی برای ترویج الگوهای وطنی داریم. در زمستان ۹۴ نیز دومین جشنواره مدلموی مردانه و پسرانه در تهران با همکاری ۳۰ استان کشور، وزارت بهداشت، اماکن و اتاق اصناف تهران برگزار میشود و دومین ژورنال به صورت کشوری ارایه میشود و امیدواریم در سال ۹۵ نیز این ژورنال را در سطح جهانی ارایه کنیم.
کارهای زیادی در این راستا میخواهیم انجام دهیم ولی نیاز به حمایت سایر بخشها و ارگانها داریم. شاید در ابتدا با همین موضوعات جشنواره و ژورنال، بسیاری کنار نمیآمدند اما وقتی توجیهات ما را میشنیدند، میفهمیدند که این کار در راستای منافع ملی و فرهنگسازی است.
مدیر مسئول «شهروند»: «شهروند» رسانه تبلیغ و اشاعه خدمات داوطلبانه است. به شعارش اعتقاد دارد. همچنین معتقد است که نباید خیلی در بند مد و مدسازی بود. مهم ارزشآفرینی و حفظ ارزشهای اخلاقی است که جامعه و دولت به آن پایبند هستند و موجب بقا و دوام جامعه میشود. راه درست را با پژوهش و کارکارشناسی باید انجام دهیم و پیش برویم. طبیعی است که این نوع فعالیت ترویجی از حمایت رسانه برخوردار خواهد بود.
رضا اصلاحی: اگرچه مدگرایی و غربگرایی دو مفهوم جدا از هم و دارای تعریف متمایز از یکدیگرند، اما سیر تحولات تاریخی – اجتماعی در ایران به گونهای سرنوشت این دو مفهوم را با هم گره زده است که هرگاه سخن از مدگرایی به میان میآید، مفهوم غربگرایی نیز به ذهن، متبادر میشود. متاسفانه طی سالهای اخیر نیز بهدلیل نداشتن برنامهای مدون در رأس شعارهای ملی و دینی، نوع تفکر، طرز زندگی و آداب لباس پوشیدن، دستخوش تغییر شد. مشکلات اقتصادی و تمایل به برون رفت از این مشکلات در بین نسلسومیها و میل به اروپایی شدن و خروج از فقر مالی در جامعه ایرانی باعث شد که به جای بازسازی و نوسازی اجتماعی و فرهنگی، جامعه خود به نماها، نمادها و ظواهر خارجی بیشتر توجه کند تا به فرهنگ اصیل اسلامی خود.
خیلیها با تیپهای مختلف بر این باور شدند که باید خود و فرهنگشان را خارجی کنند، تا بدین ترتیب از ضعف و عقبماندگی رهایی یافته و در ردیف کشورهای پیشرفته قرار گیرند. در این مقوله اگر از پوشش و لباس بگذریم، در ارتباط با مو و آرایش موی مردانه که امروزه بهطور وسیعی انواع آن را شاهدیم، میبینیم که مدلهای مو بسیار متنوع و اکثرا نشانهای از فرهنگ جوامع مختلف هستند. گویا موی سر نسل سومیها دارد جامعه ما را به سمت خصوصیت فرهنگی دگردیسی شدهای میبرد که با فرهنگ جامعه ما تلاقی دارد.
زمانیکه الگوهای بومی و اسلامی برای ما ناشناخته باشد، طبیعی است که با پیشرفت جامعه، این الگوهای اصیل نیز رشد نکرده و به فراموشی سپرده میشود. بهرغم اینکه تاکنون الگوهایی به آرایشگاههای مردانه تهران دیکته شده، اما هیچکدام مورد استقبال واقع نشده است؟! بهنظر من در مسیر دوران جوانی که توأم با تنوعطلبی، هیجانخواهی و فصل تازهای در زندگی و سرآغاز ورود انسان به جهان پرشور و رنگارنگ است نباید بیاییم گارد بگیریم و مدعی شویم که مدلهای موی خارجی را باید بهطور کل از صحنه حذف کرد و به کشوری منزوی در صحنه مدلمو تبدیل شد بلکه باید جذابیت مدلهای داخلی را بالا برد تا جوانان در کنار مدلهای خارجی، مدلهای داخلی را انتخاب کرده و کمکم فرهنگ غالب، فرهنگ اصیل ایرانی- اسلامی شود.
حکم مدیرمسئول و سردبیر مردم امروز صادر شد
شهروند در صفحه ۱۷ ، از صدور حکم دادگاه برای مدیرمسئول و سردبیر روزنامه مردم امروز خبر داده و از قول سیدمحمود علیزادهطباطبایی وکیلمدافع مدیرمسئول آن روزنامه از محکومیت احمد ستاری به ۲ میلیون تومان جزای نقدی و تبرئه محمد قوچانی سردبیر این روزنامه خبر داده است.
پرونده روزنامه مردم امروز که سال گذشته با اعلام جرم دادستانی تهران و به اتهام توهین به مقدسات تشکیل شده بود، پس از برگزاری دادگاه و رای هیات منصفه مطبوعات مبنی بر مجرم شناخته شدن و عدم استحقاق تخفیف، به صدور این رای توسط شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران منتهی گردید.
در این شماره روزنامه شهروند همچنین این مطالب منتشر شده است:
یادداشت «چه کسی به بشار اسد کمک خواهد کرد» به قلم آرمین منتظری
گزارش «جنبش جهانی تحریم اسراییل هر روز قدرتمندتر می شود» با تنظیم بابک میرمالک
افزایش فشار بر کاخ سفید برای افشای ارتباط سعودی ها با حمله ۱۱ سپتامبر
دین آنلاین، روزنامه های «اعتماد»، «شهروند» را با این عناوین اقتباسی مرور کرده است: «توزیع شبنامه علیه دولت و مذاکرات هستهای در مسجد جمکران قم، سوءاستفاده از مذهب است/غبطه دولت اصلاحات به مهربانی های غرویان با دولت و رئیس جمهور تدبیر و امید»، «وزارت ارشاد: بر اساس سیاستهای تعاملات بینالمللی و بخاطر اشتراکات فرهنگی بیایند؛ اداره اماکن: اشاعه فرهنگ غرب است، نیایند/برگزاری یک کنسرت، نه تنها فرهنگ ما را نابود نخواهد کرد بلکه باعث تعامل فرهنگی هم میشود»، ««ماه بانو» ممنوع الخروج است و بچه هایش هم نوبت دادگاه دارند/ بدون اینکه قانون مشخصی باشد، چیزهایی به عنوان جرم گریبان اهالی موسیقی را گرفته است»، «تفکر احمدینژاد به انحرافی از جنس غُلات آلوده است»، «آماری نازیبا برای یک جامعه اسلامی»، «احمدی نژاد که نمی خواست فرهنگسراها را به حسینیه تبدیل کند، چرا عصبانی شد؟»، «فقدان برنامهای مدون در رأس شعارهای ملی و دینی، متهم تغییر نوع تفکر، طرز زندگی و آداب لباس پوشیدن/در سیره نبوی و روایات ائمهاطهار مدل و آرایش مویسر و صورت تابع شرایط محیطی و اجتماعی دانسته شده است» و «حکم مدیرمسئول و سردبیر مردم امروز صادر شد»بررسی مطبوعات/ یکشنبه ۱۷ خرداد (۲)