پشت پرده حوادث تروریستی علیه شیعیان پاکستان
نشریه کریستین ساینس مانیتور، در گزارشی تحلیلی، ابعاد و جنبههای گوناگون خشونتها علیه شیعیان پاکستان را بررسی کرده و به پشت پرده این رویدادهای خشونت بار در پاکستان پرداخته است.
در ادامه اقدامات تروریستی علیه شیعیان پاکستان، دو روز پیش (30 ژوئن) نیز 28 نفر در جریان دو بمبگذاری همزمان در این کشور جان باختند و شمار مجموع شیعیانی که در سال جاری میلادی قربانی تروریسم شدهاند، به 300 تن رسید.
نشریه کریستین ساینس مانیتور، در گزارشی تحلیلی، ابعاد و جنبههای گوناگون خشونتها علیه شیعیان پاکستان را بررسی کرده و به پشت پرده این رویدادهای خشونت بار در پاکستان پرداخته است.
این نشریه با طرح چند پرسش و پاسخگویی به آنها، به تشریح این ماجرا اقدام کرده است:
چه کسی مسئول این حملات است؟
سپاه صحابه و لشکر جنگوی که هر دو از گروه های افراط گرای سنی محسوب می شوند، مسئولیت حملات به شیعیان در پاکستان را بر عهده گرفته است. هر دو این گروه ها، به مکتب «دیوبندی» تعلق دارند که به واسطه موضع افراطی در قبال بسیاری از رویه های مرسوم مذهبی در شبه قاره هند، شناخته شده است.
سپاه صحابه پاکستان در اوایل دهه 1980، در دوره زمامداری ضیاءالحق، دومین دیکتاتور نظامی پاکستان و با حمایت وی شکل گرفت. لشکر جنگوی در سال 1996 و با استناد به وقوع انحرافاتی در سپاه صحابه نسبت به دوران زمامداری بنیان گذار آن (ریاض بصره) از این گروه جدا شد و مسیری مستقل در پیش گرفت.
چه تعداد شیعه طی یک دهه اخیر کشته شده اند؟
بر اساس گزارش مرکز مطالعات پژوهشی و امنیتی، در سال 2012، حدود 400 پاکستانی در نتیجه درگیری های فرقه ای جان باختند که بخش اعظم آن ها را مسلمانان شیعه مذهب تشکیل می دادند. در شش ماه نخست سال 2013 نیز جامعه مسلمانان پاکستان، بیش از 300 تن از اعضای خود را در جریان چهار حمله بزرگ از دست داده است.
بیشتر شیعیان کشته شده، متعلق به حمعیت اقلیت «هزاره» هستند که اغلب در شهرهای کویته و مهرآباد مستقر هستند. طی یک دهه اخیر، بیش از 1000 نفر از هزاره های فارس زبان پاکستان، در حملات تروریستی کشته شده اند.
دولت چه اقداماتی انجام داده است؟
کار خاصی صورت نگرفته است. دولت پیشین پاکستان که در اختیار حزب مردم پاکستان بود، به سبب این انفعال خود به شدت مورد انتقاد قرار داشت. سپس در 11 ماه 2013، دولت جدیدی به رهبری حزب مسلم لیگ در پاکستان بر سر کار آمد.
با این حال، حزب مسلم لیگ حکومت محلی پنجاب را در اختیار داشته که بزرگترین استان پاکستان و زادگاه گروه های شبه نظامی به شمار می رود که مسئولیت اغلب حملات را در پاکستان را از سال 2008 تاکنون بر عهده داشته اند. ادامه حضور این گروه ها در استان مذکور، منتقدان را بر آن داشته که از بی تفاوتی حزب مسلم لیگ یا حتی همدستی آن با این گروه ها دم بزنند.
از سوی دیگر، با وجود تأکید مقامات حکومتی بر پیگیری کشتارها، موضع گیری ها تاکنون به صورت مبهمی تنها بر «شکست های اطلاعاتی» متکی بوده و چیز زیادی درباره شیوه خلاصی از این حملات گفته نشده است.
خشم و اعتراض نسبت به کشتارها، اوایل امسال و زمانی به اوج رسید که جمعیت هزاره های پاکستان، ضمن اقدام به بست نشینی، از به خاک سپردن جناره های بستگان خود که در حملات ترویستی جان باخته بودند، خودداری کردند. این اقدام به عنوان بیانیه ای قدرتمند از سوی جمعیت مذکور در نظر گرفته شد.
نخست، بسیاری بر این گمان بودند که بست نشینی، به طور موفقیت آمیزی دولت را به اقدام واداشته است. دولت وقت، حکومت مجلی بلوچستان (محل وقوع بیشتر حملات) را به ناتوانی در برقراری نظم و قانون متهم کرد؛ اما منتقدان اشاره می کنند که هیچ اقدام واقعی انجام نگرفته است.
زمانی که دومین حمله در ماه فوریه اتفاق افتاد، هزاره ها به نشانه اعتراض به خیابان ها آمده و این بار، خواستار اقدام فوری شدند. این بار، حکومت محلی پنجاب به رهبری حزب مسلم لیگ، 152 شبه نظامی وابسته به سپاه صحابه و لشکر جنگوی را بازداشت کرد.
با این حال، تا پایان ماه مارس، همین حکومت اقدام به آزاد کردن این افراد نمود. حکومت پنجاب در توضیح این امر گفت که بر اساس قانون، نمی تواند بدون برگزاری دادگاه، متهمان را بیش از 90 روز در بازداشت نگه دارد. از سوی دیگر، دادگاه های پاکستان به شکل فاحشی از تعقیب و مجازات شبه نظامیان ناتوان بودند.
تحلیلگران می گویند حمله ماه مرس به یک مسجد متعلق به شیعیان در کراچی، نشان می دهد که تهدید شبه نظامیان، فراتر از کویته می باشد. با این حال، درخواست از دولت برای شدت عمل گسترده علیه این شبه نظامیان، گوش شنوایی پیدا نکرده است. این انفعال سبب شده برخی تحلیلگران از ناتوانی و یا حتی همدستی دولت با شبه نظامیان سخن بگویند.
آیا دولت با شبه نظامیان همدست است؟
هرچند مدرک مستدلی برای اثبات حمایت دولت از این گروه ها وجود ندارد، برخی تحلیلگران می گویند در بهترین حالت، عناصری در داخل دولت به شبه نظامیان اجازه می دهند که آزادانه دست به اقدام بزنند.
کویته که مرکز اغلب حملات علیه شیعیان به شمار می رود، به واسطه حضور پرشمار گارد مرزی پاکستان شناخته شده است. هرچند از نظر رسمی، گار مرزی از ارتش و سرویس اطلاعاتی پاکستان جداست، اما ناظران معتقدند دستگاه امنیتی پاکستان، این گارد را زیر نظر دارد.
به هر حال، حضور پرشمار نیروهای این گارد، سبب شده بسیاری به این اندیشه بیفتند که چرا آن ها در بازداشت مرتکبین حملات ناکام بوده اند. حملاتی که گاه فیلم های آن از سوی مردم ضبط شده و چهره مهاجمان نیز به خوبی قابل شناسایی است.
اکنون برخی شواهد حاکی از آن است که لشکر جنگوی، حملات خود علیه شیعیان را با همکاری طالبان پاکستان انجام می دهد. برخی تحلیلگران می گویند دولت در پی برقراری روابط با لشکر جنگوی است تا از این طریق، اطمینان یابد که حملات این گروه علیه دولت، تشدید نخواهد شد.
عارف جمال، روزنامه نگار و تحلیلگر آمریکایی می گوید انفعال دولت در مقابل مهاجمان، بیانگر وجود نوعی سیاست «طالبان خوب، طالبان بد» است که بر اساس آن، بخشی از طالبان که تنها برای خارجی ها خطرناک است، از بخش دیگری که دولت پاکستان را تهدید می کند، متمایز می شود.
بر این اساس، از آنجا که نه سپاه صحابه و نه لشکر جنگوی، بخش های نظامی، حکومتی و یا قضایی را هدف قرار نمی دهند، می توان آن ها را «طالبان خوب» نامید. گارد مرزی، منافع خود را در برقراری روابط با گروه های شبه نظامی می بیند تا به این ترتیب، آن ها را از حمله به تأسیسات دولتی پاکستان بازدارد.
عارف جمال در توضیح بیشتر این موضوع، به حمله سال 2009 در راولپندی علیه قرارگاه ارتش اشاره می کند که از سوی «تحریک طالبان پاکستان»، یکی از گروه های وابسته به «طالبان بد» انجام گرفت. در آن ماجرا، دولت به سرعت وارد عمل شد و برای آرام کردن اوضاع، گفت و گوهایی را با سران این گروه انجام داد.
نشریه کریستین ساینس مانیتور، در گزارشی تحلیلی، ابعاد و جنبههای گوناگون خشونتها علیه شیعیان پاکستان را بررسی کرده و به پشت پرده این رویدادهای خشونت بار در پاکستان پرداخته است.
کریستین ساینس مانیتور گزارش داد: