علم الهدی: روشنفکران چشم به غرب و تشکیل دهندگان حزب برای زاویه با رهبری، بهگفته امام باقر(ع) مرتد هستند
«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه «شرق» را مرور کرده است: «حبیبالله پیمان: اسلام میگوید مردم از میان خود افرادی را برگزینند و برای انجام تکالیفشان به آنها حق دهند/اسلام هرگز به یکدستی اصرار ندارد، بلکه بر همکاری و اصول مشترک ادیان تأکید دارد/باید امور مربوط به آیینها و مناسک را به جامعه مدنی واگذار کنیم»، «سیدحسن خمینی: دین کاریکاتوری یعنی مسئلهای که برای پیامبر و خدا صد بدی دارد، نزد من پنج بدی دارد و چیزی که نزد آنان پنج بدی دارد نزد من صد بدی پیدا میکند/نگذاریم ارزشهای دینی بهنوعی در جامعه کمرنگ یا مصادره شود»، «علم الهدی: روشنفکران چشم به غرب و تشکیل دهندگان حزب برای زاویه با رهبری، بهگفته امام باقر(ع) مرتد هستند»، «وزیر اطلاعات: برای عمل به شرع و احساس امنیت مردم، باید فرهنگ دینی را درجامعه ترویج کرد/در جنگ گرم یا سرد، نرم یا سخت، رسانهای یا روانی، مکر و فریب و نیرنگ خوب است» و «وکیل محمدعلی طاهری از انتشار قریب الوقوع مکاتبات موکلش با مراجع عظام خبر داد»
روزنامه شرق در صفحه نخست، یادداشتی از حبیبالله پیمان با عنوان «نسبت اسلام و سیاست» را منتشر ساخته و با اشاره به دو تعریف از واژه سیاست و با برشمردن اهداف اسلام و سیره پیامبر اکرم(ص) و امام صادق(ع)، به تبیین راه سعادت از مسیر اعتدال پرداخته است.
در این یادداشت می خوانیم:
«در نسبت بین سیاست و دین (و در اینجا مرادمان دین اسلام است) در ابتدا باید مفهوم سیاست را روشن کرد. دو معنی برای واژه سیاست از یکدیگر قابل تمییز است؛ یکی معنایی است که با ماکیاولی آغاز شده و سیاست را علم کسب و حفظ قدرت میداند اما سیاست تعریف عامتری هم دارد و آن گفتوگوی مردم در سپهر عمومی بر سر منافعشان و امور عمومی یا همان سیاستورزی است. در این معنا، رأیدادن، انتشار نشریات و تشکیل احزاب یا محافل و مجامع مدنی برای گفتوگو و تعامل توسط مردم سیاستورزی است. حالا باید پرسید اسلام به کدام یک از این دو معنی از سیاست نزدیکتر است؟
هدف اصلی اسلام مانند هر دین توحیدی دیگری، روشنگری، بالابردن سطح آگاهی جامعه و ترغیب مردم به تفکر آزاد، آشناکردن آنها با نظام ارزشهای اخلاقی انسانی-الهی در زندگی فردی و اجتماعی و عمل به آنهاست. بهاینترتیب هدف اسلام ارتقای سطح تفکر و اخلاق عمومی است و این هدف را از رهگذر تعامل و گفتوگو در عرصه عمومی آغاز میکند و تحقق این هدف را موکول به کسب قدرت سیاسی نمیکند. همه انبیا از میان مردم و جامعه گفتوگو و تعامل سازنده را آغاز کردند و بهنوعی سیاستورزی در عرصه عمومی را از طریق ترغیب مردم برای آشنایی با حقوق و مسئولیتهایشان به انجام رساندند.
اگرچه در اسلام وجود حکومت ضروری است اما اسلام این حکومت را متعلق به مردم میداند یعنی میگوید این مردم هستند که اولا باید گفتوگو و شور کنند و میثاقهای اجتماعی که ضامن حقوق همگان و ضامن امنیت اجتماعی آنهاست را تأیید کنند، از میان خودشان افرادی را برگزینند و برای انجام تکالیفشان به آنها حق دهند و از آنها اطاعت کنند تا زمانی که آنها به میثاقهایشان پایبند هستند. آیههای «وامرهم شوری بینهم» و «یا ایهاالذین آمنوا اطیعواالله و اطیعواالرسول و اولیالامر منکم» به همین دو نکته اشاره دارد.
اسلام در جامعهای متکثر متولد شد و در همان جامعه متکثر از نظر قومی، دینی و فرهنگی رشد و ادامه پیدا کرد. حکومت پیامبر(ص) در مدینه حکومتی یکدست نبود. پیامبر اسلام(ص) برای برقراری صلح و آشتی به مدینه هجرت کردند. مدینه در آن زمان از پیروان مذاهب مختلف تشکیل شده بود و الگویی که پیامبر اکرم(ص) برای رهبری این جامعه برگزیدند، الگویی مبتنیبر حفظ وحدت در عین تکثر بود. الگویی بر این اساس که اصول توحیدی مثل آزادی، برابری، دوستی و همکاری در میان همه مردم مشترک است و مردم در عین داشتن تفاوتهایشان باید به این میثاقها براساس حقوق و مسئولیتهای مشترک عمل کنند. به این معنی مردم در امور خصوصی آزاد بودند اما در اصول عمومی جامعه مسئولیتها و حقوق برابر داشتند. خداوند نیز در قرآن میفرمایند اگر میخواستیم میتوانستیم شما را امت واحد بیافرینیم اما آنچه بهعنوان موهبت به شما دادهایم چون آیین، علم، آگاهی و… منبع آزمایش هستند و باید تلاش کنید تا بهجای خصومت بر سر این موهبتها در خوبیها با هم مسابقه دهید. در سورههای هود و مائده این موضوع مورد اشاره قرار گرفته است.
اسلام هرگز به یکدستی اصرار ندارد بلکه بر همکاری و اصول مشترک تأکید دارد یعنی هرکس میتواند به شریعت خودش عمل کند اما در اصولی مانند پرستیدن خداوند یکتا و شریک قرارندادن برای او و هیچ انسانی را ارباب خود قرارندادن، او با هم وحدت کنند.
نسبت سیاست و اسلام را هم باید به همین شکل دید یعنی پایبندکردن جامعه به اصول اخلاقی از طریق آموزش و آگاهیدادن. این همان کاری است که هم انبیا انجام دادهاند و هم امامجعفر صادق(ع). پس از قیام ابومسلم خراسانی، جامعه بهخاطر حکمرانی خاندان غاصب اموی آماده قیام بود. در چنین زمانهای برخی نزد امام صادق(ع) رفتند و از او خواستند رهبری سیاسی را قبول کند. امام باوجود دارابودن رهبری فکری و دینی این پیشنهاد را قبول نکردند زیرا بهجای درگیری در کشمکشهای سیاسی ترجیح دادند به امر آگاهیدادن به جامعه مشغول شوند. درحالحاضر اما میبینیم فرقههای افراطی برای رسیدن به حکومت از هیچ خشونتی فروگذار نمیکنند. این فرقهها جامعه اسلامی را جامعهای میدانند که تنها احکام صوری و فقهی خودشان در آن اجرا شود اما ارزشهای بنیادی دینی مثل آزادی، برابری، صلح، مدارا و دوستی در تفکرشان جایی ندارد.
اسلام هرگز به این فرقههای افراطی شباهتی ندارد. اسلام حکومت را ضروری میداند اما نه برای گسترش دین چون اسلام دین آگاهی است و از همین طریق هم گسترش مییابد. از نظر اسلام وظیفه حکومت هم اجرای احکام یک فرقه خاص نیست بلکه حفاظت از حقوق مشترک همه مردم است تا بتوانند در پناه امنیت، در خوبیها با هم مسابقه دهند. همانطور که اشاره شد، امامصادق(ع) نیز بهجای حکومتکردن، رهبر فکریبودن و سیاستورزی در عرصه عمومی را انتخاب کردند. درس دیگری که میتوان از امام صادق(ع) گرفت این است که امام برای پیشبرد آرمانهای دینی بین دو شیوه دست به انتخاب زدند؛ خشونتورزی و تعامل و همکاری در عرصه عمومی. میتوان آنچه را که فکر میکنیم برحق است از طریق خشونت اعمال کنیم یا میتوانیم آن را از طریق گفتوگو و تعامل در عرصه عمومی پیش ببریم. شیوه دوم انتخاب امامصادق(ع) بود. کلاسهای درس امام که در آنها افراد با گرایشهای فکری و دینی مختلف شرکت میجستند و بدون توهین و دشنام با هم به گفتوگوی منطقی میپرداختند نمونهای از این شیوه است زیرا از نظر امام(ع) در عرصه عمومی بهخاطر وجود تکثر باید مدارا کرد و هر شیوهای که منجر به طرد شود با شیوه امام(ع) متفاوت بود. درس دیگری که میتوان از امام صادق(ع) آموخت، پرهیز از فرقهگرایی است. برخورد امامصادق(ع) با ابوحنیفه با وجود تفاوتهای فکری بسیار، آموزنده است. درعینحال امامصادق(ع) با غلو و افراط در اعتقادات بهشدت مخالفت میکردند. امام چون شاگردان بسیاری داشتند و محبوب این شاگردان بودند، گاهی توسط برخی از این شاگردان مورد لطف افراطی قرار میگرفتند و بعضی از این شاگردان تمایل داشتند نوعی اولوهیت به امام(ع) بدهند که امام بهشدت با این کار مخالف بودند و با آن مبارزه میکردند. گاهی این افراطگرایی بهحدی میرسید که حتی اصل توحید را خدشهدار میکرد. متأسفانه باوجود مبارزههای بسیار امام این شیوه ادامه پیدا کرد و حتی امروز هم میتوان پیشبرد آرمانها را از طریق افراطیگری در اعتقادات و صفات نیکوی پیشوایان آن اعتقاد دید.
با درسهایی که از امام صادق(ع) یادآور شدیم، حال میتوان این سؤال را پرسید که آیا میخواهیم در جامعهای یکدست، افراطیگری و فرقهگرایی را حکمفرما کنیم یا میخواهیم در جوامع متکثر زیست مؤمنانه داشته باشیم. اگر انتخاب ما دومین شیوه است باید برپایه حقوق و ارزشهای مشترک از مصالح و نیازمندیهای اساسی دفاع کنیم و امور مربوط به آیینها و مناسک را به جامعه مدنی، البته تا جایی که منجر به تعرض به دیگری نشود، واگذار کنیم.
دین کاریکاتوری یعنی مسئلهای که برای پیامبر و خدا صد بدی دارد، نزد من پنج بدی دارد و چیزی که نزد آنان پنج بدی دارد نزد من صد بدی پیدا میکند/ نگذاریم ارزشهای دینی بهنوعی در جامعه کمرنگ یا مصادره شود
شرق در صفحه ۲ به سخنان سیدحسن خمینی در آیین سوگواری شهادت امامصادق(ع) پرداخته و از قول وی آورده است:
– کسی جرئت نمیکرد در مقابل امام(ره) غیبت کند، یک بار یک گروهی که جزء امنای امام(ره) بودند، از فردی شنود کرده بودند، بلافاصله امام بیرونشان کرد و پرسید که چرا آبروی فرد را بردید؟ چون آبروی مؤمن از کعبه بالاتر است مگر میشد جلوی امام(ره) به کسی تهمت زد؟
– اینگونه نباشد که آنچه در اسلام و در کار امام بوده مصادره یک گروه شود. باید همه دستبهدست هم بدهیم و این ارزشها و بیرق را نگه داریم.
– اسلام کاریکاتوری به این معنی است که تناسبها و نسبتها بههم ریخته است. دین کاریکاتوری یعنی مسئلهای که برای پیامبر و خدا صد بدی دارد، نزد من پنج بدی دارد و چیزی که نزد آنان پنج بدی دارد نزد من صد بدی پیدا میکند.
– کسی حق ندارد امانت حکومت را پیش خود نگه دارد و بگوید همین است که من میگویم. طبق قانون اساسی، وقتی حقوق ملت در اختیار کسی است، به چه حقی فرد یا جمعی به خودشان تصدی بدهند و از طرف بقیه اعمال نفوذ کنند؟ این امانت است.
– نباید تلقی کنیم که یکی شأنی فراتر از بقیه دارد و تصور هم کنیم که درست عمل میکنیم. در طول تاریخ همه فکر میکردند که درست عمل میکردند.
– نگذاریم بهنوعی ارزشهای دینی در جامعه کمرنگ یا مصادره شود.
– وظیفه این است که سعی کنیم، جامعهای که در آن زندگی میکنیم از اندیشهای که نسبت به آن احساس دین میکنیم، خالی نشود. البته ممکن است سختیهایی هم داشته باشد.
– هرکاری از معبر سختی نگذرد بهثمر نمیرسد.
علم الهدی: روشنفکران چشم به غرب و تشکیل دهندگان حزب برای زاویه با رهبری، بهگفته امام باقر(ع) مرتد هستند
این روزنامه در صفحه ۲ در متن کوتاهی به این سخنان علم الهدی اشاره داشته است:
– کسانی که با رهبری زاویه دارند بنیامیه زمانند.
– عناصری که دم از روشنفکری میزنند اما چشم آنها به دروازه غرب و لیبرال دموکراسی است و افرادی که حزب تشکیل میدهند تا با آن، با رهبری زاویه پیدا کنند، اینها همان بنیامیه زمان هستند و افرادی هستند که بهگفته امام باقر(ع) مرتد هستند.
برای عمل به شرع و احساس امنیت مردم، باید فرهنگ دینی را درجامعه ترویج کرد/در جنگ گرم یا سرد، نرم یا سخت، رسانهای یا روانی، مکر و فریب و نیرنگ خوب است
روزنامه شرق در انعکاس سخنان وزیر اطلاعات در سومین روز از دومین اجلاس سراسری مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها، عنوان «باید برای فرهنگ امنیت ایجاد کنیم» را برگزیده و آورده است:
– وقتی آرامش در جامعه حکمفرما نباشد، نباید انتظار ایمان داشت.
– در جامعهای که ایمان در آن وجود دارد اما خبری از سرور در آن نیست، نیز نمیتوان ظهور فرهنگ عبودیت را به کمال نظاره کرد. باید در جامعه ضمن امنیت، شادابی هم وجود داشته باشد.
– درعینحال که دستگاه حکومتی افراد را از تجاوز به جان و مال انسانها بازمیدارد، خود حکومت هم باید مایه آرامش شود.
– میخواهیم فرهنگ دینی را درجامعه ترویج کنیم تا به اعمال شرع عمل شود و مردم احساس امنیت کنند .امور فسادگرفته را اصلاح کنیم. نسبت به آسیب جامعه نمیتوان بیتفاوت بود.
– باید قدرت سیاسی ابزاری برای گسترش قدرت فرهنگی باشد. باید مسئولیت فرهنگی سنگینترین کفه در نظام جمهوری اسلامی داشته باشد و باید فرهنگ به صورت یک عنصر اصلی دربیاید. حکومت وسیله است برای فرهنگ .فرهنگ باید به عنوان یک عنصر اصلی در ساختار جمهوری اسلامی مطرح شود. نباید فرهنگ به حاشیه رانده شود.
– ما در وزارت اطلاعات وظیفه خود میبینیم در خدمت فرهنگ باشیم. باید برای فرهنگ امنیت را ایجاد کنیم تا عناصر فرهنگی احساس امنیت و آرامش کنند در این آرامش است که نیروهای فرهنگی قادرند ابداع و خلاقیت داشته باشند.
– مکر و فریب و نیرنگ در همهجا بد است، اما در جنگ خوب است و جنگ هم که منحصر به جنگ گرم یا سرد نیست. نرم و سخت هم هست. خدعه و نیرنگ تنها مخصوص به جنگ گرم نیست. جنگ رسانهای و جنگ روانی هم نوعی جنگ است. هتک حرمت هم جنگ است. درحالیکه ارزشهای اخلاقی چنان ارزش دارند که اگر ایمان مذهبی هم نداشته باشیم باید به آنها پایبند باشیم.
– امیدوارم خداوند توفیق دهد ارزشهای اخلاقی را قربانی اهداف سیاسی نکنیم.
وکیل محمدعلی طاهری از انتشار قریب الوقوع مکاتبات موکلش با مراجع عظام خبر داد
شرق در صفحه «حوادث» از قول وکیل جدید محمدعلی طاهری، {مدیر مؤسسه فرهنگی هنری عرفان حلقه} نوشته است که: «حکم {اعدام}صادره نقض خواهد شد»
در این خبر آمده است:
«سعید خلیلی وکیل جدید محمدعلی طاهری برای مرحله تجدیدنظرخواهی معرفی شد. طاهری در دیدار با وکیل جدید خود عنوان کرده که قبلا به شیوههای مختلف حسننیت خود را نشان داده و اعلام کرده است اگر بهخاطر اقدامات او سوءتفاهمهایی ایجاد شده، کلاس و درس و هر فعالیتی در زمینه عرفان را تعطیل خواهد کرد.
خلیلی گفته در این دیدار، طاهری نسبت به نتایج پیگیریهای حقوقی در مرحله تجدیدنظر امیدوار بود و درخواست کرد بهعنوان وکیل او در این مرحله اقدامات دفاعی جدیتری صورت گیرد و معتقد بود برخی نقلقولها در دادنامه بههیچوجه متعلق به او نیست و برگرفته از جزوه یکی از شاگردان اوست که جلای وطن کرده و مطالبی را بهعنوان اعتقادات عرفان حلقه جعل کرده است.
وی همچنین گفت: موکلم عنوان کرد گفتوگوها و مکاتباتی با مراجع عظام داشته که بهزودی نتایج آن به اطلاع عموم خواهد رسید و به دادگاه تجدیدنظر نیز ارائه خواهد شد.
خلیلی افزود: از همه کسانی که حسننیت دارند، درخواست داریم از انتشار اخبار تأییدنشده از سوی خانواده و وکیل طاهری و طرح شایعات خودداری کنند….»
دیگر عناوین منتشر شده در «شرق» امروز، از این قرار است:
لاوروف و جبیر دیدار کردند / اختلاف درباره سرنوشت «سوریه» همچنان پابرجاست
آزادی منتقدان سرشناس/ مازن درویش، مدیر مرکز آزادی بیان و رسانهها، در سوریه آزاد شد
آزادی رسانه در مصر / عبدالفتاح سیسی: قاهره به نقش رسانه احترام میگذارد و معتقد است رسانهها باید بدون هیچ محدودیتی به فعالیتهای خود بپردازند.
داعش مسئول انفجارهای استان دیالی عراق
بازداشت زهیر کتبی، نویسنده و خبرنگار عربستانی بعد از برنامه تلویزیونی/ وی خواستار انجام اصلاحات سیاسی در این کشور شده بود
تظاهرات یهودیان ضدصهیونیست علیه مخالفان توافق هستهای
«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه «شرق» را مرور کرده است: «حبیبالله پیمان: اسلام میگوید مردم از میان خود افرادی را برگزینند و برای انجام تکالیفشان به آنها حق دهند/اسلام هرگز به یکدستی اصرار ندارد، بلکه بر همکاری و اصول مشترک ادیان تأکید دارد/باید امور مربوط به آیینها و مناسک را به جامعه مدنی واگذار کنیم»، «سیدحسن خمینی: دین کاریکاتوری یعنی مسئلهای که برای پیامبر و خدا صد بدی دارد، نزد من پنج بدی دارد و چیزی که نزد آنان پنج بدی دارد نزد من صد بدی پیدا میکند/نگذاریم ارزشهای دینی بهنوعی در جامعه کمرنگ یا مصادره شود»، «علم الهدی: روشنفکران چشم به غرب و تشکیل دهندگان حزب برای زاویه با رهبری، بهگفته امام باقر(ع) مرتد هستند»، «وزیر اطلاعات: برای عمل به شرع و احساس امنیت مردم، باید فرهنگ دینی را درجامعه ترویج کرد/در جنگ گرم یا سرد، نرم یا سخت، رسانهای یا روانی، مکر و فریب و نیرنگ خوب است» و «وکیل محمدعلی طاهری از انتشار قریب الوقوع مکاتبات موکلش با مراجع عظام خبر داد»مرور مطبوعات/ چهارشنبه ۲۱ مرداد/ روزنامه شرق