رئیس بنیاد حکمی- فلسفی فردید: اقوال برخی از منتقدان مدعی حکمت و معرفت از فردید، حاکی از فهم نادرست مطلب است
«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه «فرهیختگان» را مرور کرده است: «آییننامه حمایت از آزاداندیشان باعث میشود اشخاص در زمان تحصیل، تدریس و اشتغال با مشکلی مواجه نشوند»، «سیدحسن خمینی: جهان اسلام مسیر سختی را از لحاظ اتهامات وارد شده در پیش دارد/با لجبازی بچهگانه و فرقهای، آینده مناسبی برای کشورهای اسلامی ممکن نیست»، «در فایل صوتی منسوب به حمزه بن لادن، جنگ های منطقهای بوش جنگ صلیبی علیه اسلام دانسته شده است»، «رئیس بنیاد حکمی- فلسفی فردید: اقوال برخی از منتقدان مدعی حکمت و معرفت از فردید، حاکی از فهم نادرست مطلب است»، «سابقه عرفان دوره اسلامی نظرگاه فردید را ممتاز کرده بود/حرف فردید این بود که وقتی خودآگاهی حکمی نسبت به مبانی فکری عصر جدید پیدا نشده، چگونه میتوان از حجاب زمانه گذشت؟»، «زمانه فردید»، «معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش: دولت میخواهد جوانان و اقلیتهای دینی به گفتوگو بنشینند» و «شب دایرهالمعارف تشیع برگزار میشود»
روزنامه فرهیختگان در صفحه ۳، از قول معاون فرهنگی و اجتماعی وزیر علوم، خبر از نزدیک بودن مصونیت قضایی آزاداندیشان دانشگاهی داده و نوشته است:
«اوایل خرداد خبری از زبان معاون فرهنگی و اجتماعی وزیر علوم به گوش رسید که روزنههای امید بسیاری پیش روی آزاداندیشان دانشگاهی و شرکتکنندههای کرسیهای آزاداندیشی باز میکرد. سیدضیاء هاشمی خبر از تلاش برای صدور آییننامهای داد که طبق آن کسانی که در این کرسیها شرکت میکنند و به بیان عقیده در چارچوب قوانین میپردازند از مصونیت قضایی برخوردار خواهند بود. قبل از هاشمی هم روحالله شاطری، دبیر شورای اسلامی شدن دانشگاهها در این مورد گفته بود: «طبق آخرین جلسهای که با حضور وزیر علوم برگزار شد، دبیرخانه شورای اسلامی شدن دانشگاهها موظف شده است با هماهنگی دستگاههای ذیربط نسبت به ایجاد زیرساختهای لازم حقوقی و قضایی جهت حمایت از آزاداندیشان و ایجاد زمینه مناسب برای توسعه و رونق فضای آزاداندیشی اقدام کند و براین اساس ماده واحدهای را برای بحث و بررسی به شورا ارائه دهد. این ماده واحده از جمع نظرات نهادهای ذیربط ازجمله وزارت کشور، قوه قضاییه و نهادهای امنیت ملی تشکیل شده و پس از بررسی در شورای اسلامی شدن، به شورای عالی انقلاب فرهنگی پیشنهاد میشود.»
حالا بعد از دو ماه معاون فرهنگی و اجتماعی وزیر علوم از نزدیک شدن به زمان ابلاغ این آییننامه خبر میدهد و به فرهیختگان میگوید: «متاسفانه در روزهای تابستان جلسات شورای اسلامی شدن دانشگاهها آنطور که باید و شاید تشکیل نشد؛ به همین دلیل ابلاغ آییننامهای که در آن بحث مصونیت قضایی آزاد اندیشان دانشگاهی قرار دارد به تعویق افتاد، اما با اتمام تابستان و منظم شدن تشکیل جلسات احتمالا بهزودی شاهد ابلاغ آن خواهیم بود.»
او در جواب اینکه تا زمان تصویب و ابلاغ این آییننامه تکلیف شرکتکنندهها در کرسیهای آزاداندیشی چیست، میگوید: «ما همین حالا هم ضوابطی داریم که از فعالان این عرصهها حمایت میکنند و آییننامهای که منتظر اتمام فرآیند تصویب و ابلاغش هستیم به کمک این ضوابط میآید و فعالان از اینکه بیان نظراتشان برایشان مشکلی به وجود نمیآورد، مطمئن میشوند.»
هاشمی در مورد نحوه همکاری با نهادهای قضایی برای کمک به اثربخشی این آییننامه میگوید: «به هر حال دستگاههای ما از یکدیگر جدا هستند و ما باید تا میتوانیم با ایجاد تعامل و اقناع دستگاههای قضایی را مجاب به همکاری و همراهی کنیم؛ اما بیشترین اثر این دست آییننامهها و بخشنامهها به درون دولت برمیگردد؛ یعنی باعث میشود که شخص در درون بدنه دولت یعنی در زمان تحصیل، تدریس و اشتغال با مشکلی مواجه نشود.»
سیدحسن خمینی: جهان اسلام مسیر سختی را از لحاظ اتهامات وارد شده در پیش دارد/ با لجبازی بچهگانه و فرقهای، آینده مناسبی برای کشورهای اسلامی ممکن نیست
فرهیختگان در صفحه ۴ از قول سیدحسن خمینی نوشته است: «لجبازی بچهگانه مناسب جامعه اسلامی نیست»
فرزند یادگار امام که در جمع میهمانان ششمین اجلاس مجمع عمومی مجمع جهانی اهل بیت(ع) سخن می گفت، به این نکات اشاره داشت:
– لجبازی بچهگانه و فرقهای موجود در جامعه اسلامی نمیتواند آیندهای مناسب برای کشورهای اسلامی رقم زند.
– مسلمانان و بهویژه مسئولان کشورهای اسلامی باید به این مورد توجه ویژه کنند و از تفرقه و جدایی میان امت اسلامی بر حذر باشند.
– شیعه در طول تاریخ بارها با اتهامزنی مظلوم واقع شده و این مورد از ابتدای اسلام و دوران پیامبر اعظم(ص) تاکنون ادامه داشته است.
– امروزه دشمنان اتهامات بسیاری را به مسلمانان روا میدارند و جهان اسلام مسیر سختی را از لحاظ این اتهامات وارد شده در پیش دارد.
– شیعه در طول تاریخ بارها با اتهامزنی مظلوم واقع شده و این مورد از ابتدای اسلام و دوران پیامبر اعظم(ص) تاکنون ادامه داشته است.
– دو اقدام مهم روشنگری برای عموم مردم و توجیه کارهایی که شیعه را در معرض اتهام قرار میدهد باید در برابر تهمتها صورت گیرد.
– جریانهای وحدتستیز میان شیعیان به وفور رشد یافته و متاسفانه به اندازه جریان افراطی اهل سنت خطرناک است.
– همچنین غفلت و اشتباه موجب دوری از اسلام حقیقی است و باید از این امور دوری جست.
– مساله مهم امروز را انسجام امت و دوری از تفرقه و نیز ایستادگی در برابر چندصدایی است.
– موضع روشنگری و دوری از اتهامات بهترین موضع برای اسلام در دوران کنونی است.
– رفتار ما در جهان اسلام نیازمند تدبر، تعقل و خردورزی است و باید با تکیه بر این امور درسهای موجود در کشورهای اسلامی نظیر بحرین، عراق، سوریه، افغانستان، پاکستان و سایر کشورها را بهبود بخشیم.
در فایل صوتی منسوب به حمزه بن لادن، جنگ های منطقهای بوش جنگ صلیبی علیه اسلام دانسته شده است
این روزنامه در صفحه ۶ خبر از انتشار فایل صوتی تهدیدآمیز حمزه بنلادن داده و ذیل یادداشت آرش فرحزاد با عنوان «تروریستزاده تروریست شود؟» آورده است:
«چهار سال پس از کشته شدن اسامه بنلادن، رهبر القاعده، حمزه بنلادن پسر جوان او با انتشار فایلی صوتی وارد گود فعالیتهای تروریستی شد. این اقدام میتواند اولین گام در طی کردن راه پدر توسط حمزه بیست و چند سالهای باشد که تاکنون کمتر خبر و تصویری از او منتشر شده بود. شاید بتوان حمزه بنلادن را تنها بازمانده حمله نیروهای ویژه آمریکایی به اقامتگاه اسامه بنلادن در ابیتآباد پاکستان دانست. مقامهای امنیتی اعتقاد دارند او پیش از آغاز آن عملیات که به کشته شدن اسامه بنلادن و همراهانش منجر شد اقامتگاه را ترک کرده بود و همیشه این نگرانی وجود داشت که حمزه روزی راه پدرش را ادامه دهد. آنطور که رسانههای غربی به نقل از مقامهای امنیتی عنوان کردهاند حمزه نزدیکترین فرد در خانواده بنلادن به اسامه بود و رهبر القاعده او را پسری کاملا قابل اعتماد میدانست.
دیروز نشریه اینترنتی «سایت»، وابسته به گروههای حامی القاعده فایل صوتی منسوب به حمزه بنلادن، پسر اسامه بنلادن را منتشر کرده که در آن وی خواهان حملات علیه آمریکا، اسرائیل، فرانسه و انگلیس است. این فایل صوتی به نظر یک فایل قدیمی است؛ چراکه حمزه بنلادن، پسر رهبر القاعده در آن با ملاعمر، رهبر سابق جنبش طالبان بیعت کرده و تلاشهای ناصر الوحیشی، رهبر سابق گروه «القاعده در شبهجزیره عرب» و فرد شماره ۲ القاعده را که اخیرا اخباری از مرگ وی منتشر شد، تقدیر میکند. سخنگوی این فایل خود را حمزه بنلادن معرفی کرده و ایمنالظواهری، رهبر القاعده را «رفیق جهاد با پدر» خود میداند و شاخههای القاعده در یمن، سوریه، عراق، مراکش، سومالی، هند، چچن، اندونزی و میانمار را میستاید. وی به «جنگ صلیبی» که جرج بوش پسر، رئیسجمهور پیشین آمریکا به راه انداخته اشاره و تاکید میکند: «باید اقدامات جدی علیه جنگ صورت بگیرد. این حمله جنگ علیه تروریسم یا گروه مشخصی نیست؛ بلکه جنگ صلیبی علیه اسلام است.»
او در ادامه به دفاع از غزه، مسجدالاقصی و بازداشتشدگان فلسطینی در زندانهای رژیم صهیونیستی اشاره کرده و آمریکا را مسئول مشکلات فلسطینیها به دلیل حمایت از اسرائیل میداند. حمزه بنلادن خواهان کشتن یهودیها و آمریکاییها نهتنها در فلسطین و افغانستان بلکه در تمامی کره زمین شد. او همچنین خواهان انتقال جنگ از کابل، بغداد و غزه به واشنگتن، لندن، پاریس و تلآویو و تمام منافع آمریکاییها، یهودیها و غربیها در جهان شده و بر شیوه مبارزه حسن و محمد مراح، که در مارس ۲۰۱۲ به ضرب گلوله پلیس فرانسه کشته شدند و همچنین عمر فاروق و تیمور و جوهر سارنایف، از متهمان بمبگذاری مسابقات ماراتن بوستون ۲۰۱۳، تاکید کرد….»
اقوال برخی از منتقدان مدعی حکمت و معرفت از فردید، حاکی از فهم نادرست مطلب است
روزنامه فرهیختگان در صفحه «اندیشه»، گفتگوی سجاد صداقت با بهروز فرنو رئیس بنیاد حکمی- فلسفی فردید را به مناسبت سالمرگ احمد فردید منتشر ساخته و ذیل عنوان « راوی دپاسمان فلسفی» به مروری بر اندیشههای وی پرداخته است.
در مقدمه این گفتار می خوانیم:
« ۲۵مرداد سالروز درگذشت سیداحمد مهینییزدی یا همان سیداحمد فردید است. مردی که هنوز پس از گذشت سالها میتوان در میان بحثهای فلسفی طرفداران هایدگر و پوپر ردپای او را به خوبی دید. مردی که پس از انقلاب در شبکههای صداوسیما درسگفتار «غربزدگی» برگزار میکرد و جلال آلاحمد مفهوم غربزدگی را از او وام گرفت. مردی که بیشتر اهل سخنرانی بود تا نگارش و به همین دلیل او را فیلسوف شفاهی مینامند. هر چه باشد هنوز میتوان درباره احمد فردید حرف زد.
در این گفتگو آمده است:
– مرحوم فردید طرحوارهای برای سیر اندیشه خود در نظر میگیرد که مرحله مقدماتی آن را «دپاسمان فلسفی» مینامد. این لفظ و اصطلاح بر چه اساسی مطرح شده است؟
* متفکر فقید مرحوم سیداحمد فردید که یادش در بیستویکمین سالگرد درگذشت گرامی باد، در شرح احوال خود، برای سیر اولیه تامل و مواجهه خود با مسائل حکمت و فلسفه به معنای قدیم و جدید، این اصطلاح را بیان میکند. وی از دوره نوجوانی این توفیق را داشته است که علاوهبر ادبیات عرب و فارسی و مقدمات دروس قدیم، زبان فرانسه را تعلیم ببیند. او بعد از تسلط به زبان فرانسه برای اشراف به فلسفه غرب به فراگیری زبان آلمانی و آشنایی با ریشههای لاتین و یونانی کلمات، نیز میپردازد. در میانسالی، تسلط کامل به این مقدمات، همراه با سعی بلیغ نسبت به تحقیق و تامل در فلسفه قدیم و جدید، سبب تفوق و اشرافنظر او به قدیم و جدید و امکان اجتهاد وی در سیر و ادوار تفکر میشود. مرحوم استاد این سیر تعلم، تامل و تفکر در فلسفه و تاریخ فلسفه تا مرحله تفوق و اجتهاد را «دپاسمان فلسفی» اطلاق کرده است. همانگونه که خود میگوید وقتی برای تحصیلات تکمیلی به فرانسه و آلمان میرود – بهخصوص در آلمان که مرکز تفکر فلسفی جدید است – گشتی در تفکر فلسفیاش پیدا میشود. پس از این زمان – نیمه اول دهه سی- است که آن سیر فلسفه یا دپاسمان به پایان میرسد و تحقیق در فلسفه و تاریخ آن به معنایی که برای ایشان محل سوال بوده است، به اتمام و کمال میرسد و امکان اجتهاد پیش میآید.
-مرحوم فردید در جایی به این نکته اشاره میکند که مفهوم غربزدگی اندیشه ایشان را به کلی دگرگون کرد و به دوباره خواندن رهنمون شد. این مفهوم از سوی ایشان چگونه تبیین میشود؟ سوال دیگر این است که مفهوم غربزدگی در اندیشه مرحوم فردید با آنچه جلال آلاحمد مطرح کرد، چه نسبتی دارد؟
* وقتی پرسش از غربزدگی برای مرحوم فردید پیش میآید، مربوط به اوایل تا اواسط دهه ۳۰ است که ایشان در آلمان حضور دارد. خود میگوید در گوشه خمول و انزوا این تفکر نسبت به زمانه و حجاب حاکم بر آن و تاریخ و سابقه این حجاب برایش پیش میآید. این حجاب، حجاب غربزدگی و خودبنیادی است. زمانی که ایشان به ایران باز میگردد، در اواخر دهه ۳۰ یا اوایل دهه ۴۰ در جلسهای در آموزش و پرورش وقت، که کسانی چون مرحوم کاردان، مرحوم آلاحمد و… حاضر بودهاند، مساله غربزدگی، عصر جدید و حجاب آخرالزمانی آن را مطرح میکند. مرحوم آلاحمد که سوابق حکمی و فلسفی نداشته تحتتاثیر استاد و بیشتر معطوف به مسائل سیاسی، اجتماعی و ادبی این معنا را برای تدوین مقالهای به کار میگیرد. وی در آن مقاله، تقلید ما از جامعه غربی را بهعنوان غربزدگی یاد میکند. بعدها این مقاله، با ملاحظاتی تبدیل به کتاب «غربزدگی» میشود و در مقدمه آن کتاب، آلاحمد عنوان میکند که «من این لفظ را از دکتر فردید گرفتهام اما ایشان مباحث حکمی در این زمینه دارند که باید از خود وی شنید». توجه فردید از بیان این مفهوم، معطوف به حجاب زمانه در عصر جدید بود.
مرحوم فردید غربزدگی را از مفهوم «فلکزدگی» گرفت و آن را به معنی صورت آخرالزمانی تفکر خودبنیاد کنونی مطرح کرد و تاکید داشت به این معنی خود مغربزمین، پیش از اینکه این صورت تفکر به شرق برسد، «غربزده» شده است. البته بعدها این تفکر گسترده میشود و فکر جدید و مدرنیته بر کل عالم سیطره پیدا میکند. این مساله به این معنی است که آدم از نو در عالم جدیدی هبوط کرده که عالم خودبنیادی است. این تنها مبحثی سیاسی نیست؛ البته مسائل سیاسی و استکباری این عالم نیز فرع بر این موضوع است ولی مساله اختصاص به صرف سلطه سیاسی مستکبران غربی بر جهان ندارد، بلکه مطلب به مبانی فکری و احوالی که باعث شده این سلطه حادث شود، بازمیگردد. سعی خود استاد فردید در زمان حیاتشان این بود که چنین معنایی را توضیح دهد که فکر و ذکر نسبت به زمان و وقت و حجاب تفکر از اهم مسائل در زمانه ماست و بدون تذکر نسبت به آن نمیتوانیم چنانکه میخواهیم در صراط مستقیم حرکت کنیم. تاکید بر بازخوانی و دوبارهخوانی متون نیز از سر لزوم تامل در تدانی زبان، کلام و فکر در این عصر و زمان و حرکت در طریق رفع این حجاب و مجاهدت در طریق انکشاف حقیقتالحقایق و آمادگی ظهور است.
-شما اکنون مسئولیت اجرایی بنیاد آثار و اندیشههای مرحوم فردید را برعهده دارید. آیا عدم نگارش آثار مرحوم فردید توسط خود ایشان و بیان آن در قالب سخنرانی، بر ناشناختهماندن فردید برای نسل کنونی موثر بوده است؟
* فردید در پی مطالعات و تحقیقات خود فقط این فرصت را یافت که مسائل را شفاهی توضیح دهد. همواره وقتی ایشان سراغ مطالب میرفت، نکات به اندازهای بوده که فقط فرصت میکرد مطالب را در درسگفتارهای شفاهی به نحوی اجمالی طرح کند. طرح این مطالب ایشان را در باب وجوه مسائل به تحقیقات جدید میکشاند و دغدغههای انتقال مطلب به مخاطبانی که اغلب مقدمات کافی نداشتند، همواره مجالی برای تنظیم مطلب به فراخور حال مخاطب و انتشار آن باقی نمیگذاشت. این سیر تحقیق، تعقیب و بازگو کردن مطلب تا پایان عمر استاد به نحوی ادامه پیدا کرده است.
اکنون بحث این است که چگونه میتوان این درسگفتارها را مرتبتر ارائه کرد که ما نیز در بنیاد برای این امر در تلاش هستیم. اما نکته این است که آنچه از درسگفتارهای مرحوم فردید در گذشته منتشر شده، آن چنانکه ایشان توقع داشت مورد توجه قرار نگرفته است. برخی از اقوالی که ما بعضا در نقد نظر ایشان میبینیم، حکایت از این میکند که مطلب بهطور کلی فهمیده نشده و ما تعجب میکنیم این ادعاها نه از طرف عامه مردم بلکه از طرف کسانی که خود را مدعی حکمت و معرفت میدانند، مطرح میشود. در مواردی ورود به مطلب به گونهای است که هیچ نسبتی با پرسشهای جدی مرحوم فردید ندارد.
از آن عجیبتر متهم کردن استاد به تاریخانگاری به معنای فلسفههای چپ و راست امروزی و عدمفهم این نکته است که درک انگارههای جدید خود، مستلزم رفتن از جز به کل، ظاهر به باطن و موضوع به مبادی است و در این سیر، قدر مسلم باید از جایگاه تاریخی افکار مدرن و وضع آن در کل تاریخ تفکر و معرفت، پرسش جدی بشود.
سابقه عرفان دوره اسلامی نظرگاه فردید را ممتاز کرده بود/حرف فردید این بود که وقتی خودآگاهی حکمی نسبت به مبانی فکری عصر جدید پیدا نشده، چگونه میتوان از حجاب زمانه گذشت؟
فرهیختگان در دومین مطلب صفحه «اندیشه»، به نسبت اندیشه فردید و هایدگر پرداخته و با انتخاب عنوان «تفسیر هایدگری از فلسفه»،
سخنرانی اندیشمندی را منعکس ساخته که ذکر نام وی در این مطلب به فراموشی سپرده شده است. در این مطلب آمده است:
«نزد فردید تفوق و اجتهاد حکمی که به طرح مساله غرب و غربزدگی و ماهیت خودبنیاد آن ختم میشود، بیتاثیر از آرا و افکار هایدگر نبوده است؛ اما اگر خود ایشان به این تفوقنظری نرسیده بود و اشراف کافی به قدیم و جدید نداشت، به این همسخنی و اعتقاد نمیرسید. چون به هر حال هایدگر خود در پایان سیر تفکر غرب، از غلبه نیستانگاری و غروب حقیقت متعالی، سخن گفته و همسخنی با او مستلزم احاطه به ادوار و تاریخ تفکر است. علاوهبر آن مرحوم فردید از قبل صبغهای ذوقی نسبت به عرفان دوره اسلامی و ادبیات قدیم داشت که به این همسخنی وجهی متفاوت میبخشید.
من برای آنکه بتوانم مطلب را بهتر توضیح دهم از سه بیت از حافظ لسانالغیب کمک میگیرم: «یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد/ دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد… صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست/ عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد… حافظ اسرارالهی کس نمیداند خموش/ از که میپرسی که دور روزگاران را چه شد». در این ابیات حافظ از دور روزگاران و زمانه پرسش میکند، در عین حال که در بیت آخر خود را سرزنش میکند که «از که میپرسی که دور روزگاران را چه شد». بحث این است که ابیات حافظ برای اهل فکر و ذکر آورده شده و برای کسانی است که اهل معرفتاند. او در پایان اگر خود را سرزنش میکند، به نحوی میخواهد بازگو کند که این اسرار برای اهل معرفت و حکمت است و برای غافلان معنایی ندارد. «پرسش از روزگار» صرفا اینگونه نیست که به علم تاریخ یا فلسفههای تاریخ – به معنای جدید لفظ – بازگردد بلکه در معارف گذشته هم به انحای دیگر از آن پرسش میشده است. کما اینکه ادبیات ما از معانی دور، زمان، روزگار، وقت، حال و احوال پر است و پرسش حکمی از زمانه اختصاص به روزگار جدید ندارد. البته پرسشهایی که در روزگار جدید مطرح شده، صورت دیگری دارد. اما یاد ایام و پرسش از آن، اختصاص به زمانه جدیدی ندارد.
روزگار کنونی که مرحوم فردید در آن تفکر میکرد، در حقیقت روزگار مابعد مدرن است؛ روزگار پرسش از ماهیت مدرنیته و گذشت از آن است. متفکری که نسبت به عصر مدرن، علم تاریخ و فلسفههای تاریخ به معنای جدید پرسش دارد، قدر مسلم میتواند به آنچه در اعصار دیگر – بهخصوص در معارف ذوقی دوره اسلامی- آمده توجه حاصل کند و نسبت به روزگار، زمان و وقت و آنچه برای اهل حکمت، ازجمله حافظ محل پرسش بوده، عنایت داشته باشد. قطعا طرح مساله وضع کنونی تفکر در عالم برای کسی مثل مرحوم فردید متفاوت بود. در این توجه البته پرسشهای هایدگر از عصر و زمانه جدید نیز موثر بوده است؛ اما سابقه عرفان دوره اسلامی نظرگاه فردید را ممتاز میکند. اینکه اسرار الهی در زمانه کنونی چیست، پرسشی است که با آن مقدمات برای مرحوم فردید پیش آمده است.
حجاب زمانه
برای اول بار با طرح مساله عصر جدید در ادوار تفکر، توسط مرحوم فردید است که امکان درک مبانی خودبنیاد فلسفههای جدید و نقد گذشت از آن به نحو حکمی فراهم میشود. شاهد این مدعا التقاط و اختلاط بیسابقهای است که در افکار منورالفکران و روشنفکران دوره معاصر ملاحظه میشود که با تذکرات استاد و همفکران او به مراتب کاهش پیدا کرده است. آخرین این حوزهها فلسفههای تحلیلی و مذهب فکری «جامعه باز» پوپر بود که استاد سخت با آن درگیر شد و هنوز عوارض آن باقی است. وقتی حتی برخی از مدافعان این حوزهها در ترجمه و تفسیر اصطلاحات فلسفه و علوم انسانی جدید مرتکب اشتباهات فاحش شدهاند، اصلا چگونه میتوانند ادعا کنند که نسبت به مبانی حوزههای فکری خود توجه جدی دارند؟ تمام حرف مرحوم فردید این است که وقتی خودآگاهی حکمی نسبت به مبانی فکری عصر جدید پیدا نشده، چگونه میتوان از حجاب زمانه گذشت و در طریق مستقیم قدم گذاشت؟ مگر اینکه بخواهیم پرسش حکمی را بهطور کلی تعطیل کنیم؛ یعنی برای اجتناب از گرفتار شدن به انگارههای فلسفی، اصلا تفکر را تعطیل کنیم و از ترس مار تاویل به اژدرهای ظاهربینی پناه ببریم.
زمانه فردید
در صفحه «اندیشه»، این معرفی مختصر از فردید منتشر شده است:
«سیداحمد مهینییزدی سال ۱۲۸۹ هجری شمسی در شهر یزد و در خانوادهای کشاورز به دنیا آمد و در همانجا در ۱۴ سالگی مطالعه فلسفه را آغاز کرد. وی سال ۱۳۰۵ به تهران آمد و در مدرسه سلطانی و دارالفنون به تحصیل پرداخت. او سپس وارد دانشسرای عالی و در رشته فلسفه و علومتربیتی از دانشسرا فارغالتحصیل شد. او از سال ۱۳۱۴ شروع به ترجمه مقالات و کتبی در زمینه تعلیم و تربیت و فلسفه کرد و چندین ترجمه و مقاله تالیفی از او در مطبوعات به چاپ رسید. در سال ۱۳۴۷ فردید در دانشکده ادبیات به کار مشغول شد. فردید زمانی که در دانشکده ادبیات تدریس میکرد همچنان از انتشار آثار خود خودداری کرد، بهطوری که به فیلسوف شفاهی معروف شد. با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ فردید از انقلاب استقبال و جلسات سخنرانی منظمی برقرار کرد که از فروردین ۱۳۵۸ تا مهر ۱۳۶۱ تداوم یافت. فردید در حمایت از انقلاب اسلامی به سخنرانی اکتفا نکرد، وی درسال ۱۳۵۸ ابتدا نامزد مجلس خبرگان قانون اساسی و سپس نامزد مجلس شورای اسلامی شد که رای لازم را در هیچکدام به دست نیاورد. سرانجام سیداحمد فردید ۲۵ مرداد ۱۳۷۳ در منزل شخصی خود درگذشت.»
دولت میخواهد جوانان و اقلیتهای دینی به گفتوگو بنشینند
این روزنامه در صفحه ۱۳ از قول معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان در همایش جوان ایرانی، صلح جهانی نوشته است:
– دولت میخواهد جوانان و اقلیتهای دینی به گفتوگو بنشینند، گفتوگویی برای پایان دادن به خشونت و فرقهگرایی در منطقه.
– اقلیتهای دینی جوان میتوانند در قالب سمن، مجموعههای خود را تشکیل دهند و ما در جهت توانمندسازی از آنها حمایت میکنیم.
– ایرانیان همواره در طول تاریخ براساس دو گفتمان عمل کردهاند که نخستین آن همدلی و مروت است و همین امر موجب شده که فضای عشق و محبت در جامعه ایران ساری و جاری شود. دومین گفتمان مدارا با مخالفان و رقبا در داخل و خارج از کشور است. ما با همراهی این دو واژه توانستهایم به نقطه اعتدال برسیم. هیچکدام از این عوامل به تنهایی نمیتواند شرایط اعتدال را فراهم کند.
– بهمنظور پایان خشونت و جنگطلبی راهی جز استمرار و تمرین گفتوگو و توجه به اقناع و همسهمی وجود ندارد.
در صفحه «اندیشه» به این خبر کوتاه پرداخته شده است:
شب دایرهالمعارف تشیع برگزار میشود
«مجله بخارا با همکاری بنیاد فرهنگی ملت و موسسه حکمت شب دایرهالمعارف تشیع را برگزار میکند. دایرهالمعارف تشیع دانشنامهای فارسی، در چندین جلد، پیرامون موضوعات مختلف دینی، کلامی، اعتقادی، فقهی، اصولی، تاریخی، جغرافیایی، علمی و فرهنگی جهان تشیع است. در شب دایرهالمعارف تشیع، مهدی محقق، بهاءالدین خرمشاهی، کامران فانی و حسن انوشه سخنرانی خواهند کرد و این شب یادی است از احمدصدر حاج سیدجوادی و فهیمه محبی. رونمایی از جلد پانزدهم دایرهالمعارف تشیع از دیگر برنامههای این شب است. این مراسم امروز (یکشنبه ۲۵ مرداد ۹۴) از ساعت پنج عصر در خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، شماره ۱۲، کانون زبان فارسی برگزار میشود.»
دیگر عناوین منتشر شده در «فرهیختگان» امروز، از این قرار است:
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی خبر داد: تشکیل کمیته بررسی بورسیهها در شورا
رئیسجمهوری در نشست مجمع جهانی اهل بیت: هلال شیعه نداریم
جنتی در حاشیه تقدیر از اجرای ارکستر سمفونیک: حاشیههای وزارت ارشاد بیشتر از متن آن است
«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه «فرهیختگان» را مرور کرده است: «آییننامه حمایت از آزاداندیشان باعث میشود اشخاص در زمان تحصیل، تدریس و اشتغال با مشکلی مواجه نشوند»، «سیدحسن خمینی: جهان اسلام مسیر سختی را از لحاظ اتهامات وارد شده در پیش دارد/با لجبازی بچهگانه و فرقهای، آینده مناسبی برای کشورهای اسلامی ممکن نیست»، «در فایل صوتی منسوب به حمزه بن لادن، جنگ های منطقهای بوش جنگ صلیبی علیه اسلام دانسته شده است»، «رئیس بنیاد حکمی- فلسفی فردید: اقوال برخی از منتقدان مدعی حکمت و معرفت از فردید، حاکی از فهم نادرست مطلب است»، «سابقه عرفان دوره اسلامی نظرگاه فردید را ممتاز کرده بود/حرف فردید این بود که وقتی خودآگاهی حکمی نسبت به مبانی فکری عصر جدید پیدا نشده، چگونه میتوان از حجاب زمانه گذشت؟»، «زمانه فردید»، «معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش: دولت میخواهد جوانان و اقلیتهای دینی به گفتوگو بنشینند» و «شب دایرهالمعارف تشیع برگزار میشود»مرور مطبوعات/ یکشنبه ۲۵ مرداد / روزنامه فرهیختگان