![](https://www.dinonline.com/wp-content/uploads/1397/n00005450-b.jpg)
یک جامعه شناس: امروز با نمایش تصویر بزرگان دین مخالفت می شود و دیروز با هرگونه پیکرتراشی، نقاشی و عکاسی از انسانها
«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه «شرق» را مرور کرده است: «یک جامعهشناس: نمایشندادن چهره معصومین بهتر از نمایشدادن با افکت نور است/ نورانیکردن چهره شخصیتها، مانعی برای برقراری تعامل با مخاطبان غیرشیعه و غیرمسلمان است/فراموش نکنیم در گذشتهای نهچندان دور، با هرگونه پیکرتراشی، نقاشی و عکاسی از انسانها بهشدت مخالفت میشد»، «آیت الله هاشمیرفسنجانی: ذات مردم ایران و بهویژه جوانان، اسلامی و دینی است» و «شرق هم اشتباه بکند، اهورامزدا اشتباه نمی کند»
شرق در صفحه ۱۱، با انتشار یادداشت «نقدی به نقدهای فیلم رستاخیز» به قلم نظام بهرامیکمیل، دکترای جامعهشناسی، به ضرورت وجود الگویی انسانی و دستیافتنی اشاره کرده و به نورانی کردن چهره بزرگان دینی در فیلم ها انتقاد نموده است. در این یادداشت می خوانیم:
«فیلم رستاخیز، ساخته احمدرضا درویش، دارای دو شخصیت اصلی است؛ شخصیت نخست «بُکیر بن حُر» فرزند ارشد حُر بن ریاحی است که ابتدا پیغامرسان دربار یزید است، اما در جریان واقعه کربلا، بههمراه پدر به اردوگاه امامحسین(ع) میپیوندد. شخصیت دوم «حضرت ابوالفضل (ع)» برادر امامحسین(ع) است که الگوی اخلاق، شجاعت و جوانمردی است و در این راه جان خود را نیز فدا میکند. از آنجا که بیشترین انتقادها به نقش و پردازش این دو شخصیت مربوط میشود، تحلیل جامعهشناسانه خود را از همین نقطه شروع میکنم.
برخی منتقدان وجود شخصیتی به نام بُکیر را آنگونه که در فیلم نمایش داده میشود، ساخته و پرداخته ذهن کارگردان میدانند و معتقدند از نظر تاریخی، مستنداتی برای دفاع از این موضوع وجود ندارد. در پاسخ باید گفت از آنجا که بُکیر نقش راوی فیلم را دارد و مخاطب با آن همذاتپنداری میکند و خود را جای او میگذارد، نهتنها اشکالی ندارد که چنین شخصی وجود خارجی نداشته است، بلکه این گمنامی به بیطرفی روایت از واقعه کمک میکند.
به عبارت دیگر، از آنجا که قرار است بُکیر راوی واقعه کربلا باشد و خوانشی منصفانه از این حادثه را به تماشاچی ارائه دهد، بهتر آن است که چنین شخصی از نظر تاریخی یا وجود نداشته باشد یا وجودش در ابهام باشد. زیرا اگر راوی داستان یکی از شخصیتهای معروف موافق یا مخالف قیام امامحسین(ع) در کربلا بود، به بیطرفی روایت او خدشه وارد میشد. اما زمانی که راوی در ابتدا هیچ ارزشگذاری و پیشداوریای نسبت به دو طرف نبرد ندارد و به مرور و با دیدن شواهد به یک طرف میپیوندد، بسیار ارزشمندتر است.
کسانی که به وجود شخصیت بُکیر انتقاد دارند، درواقع هیچ راوی بیطرف دیگری را نیز نخواهند پذیرفت. این منتقدان انتظار دارند راوی داستان یکی از یاران امامحسین(ع) باشد تا از همان ابتدای کار، یزید و ابنزیاد را باطل مطلق و به جهنم، و امامحسین(ع) و یارانش را حق مطلق و به بهشت حوالت دهند. بههمیندلیل، برخی منتقدان وجود روایتگری در فیلم را که پس از دیدن شواهد و تفکر و تأمل در آنها میخواهد راهش را انتخاب کند، نمیپسندند و به آن معترضند.
اما در مورد دومین شخصیت فیلم یعنی حضرت عباس(ع)، بیشترین انتقاد این است که چرا تصویر صورت ایشان (با بازیگری بهادر زمانی) نشان داده شده است. در پاسخ باید گفت: روایت فیلم از حضرت عباس(ع)، جوانی رشید، شجاع و انسانی حقطلب و عدالتخواه است؛ انسانی که زر و زور و تزویر او را فریب نمیدهد و در راه مبارزه با ظلم و ستم از جان خود مایه میگذارد. درسها و آموزههای قرآنی را که بُکیر در دانشگاه دمشق شنیده است، در جهان واقع و بهطور عملی در رفتار ابوالفضلالعباس(ع) میبیند. بنابراین از نظر راوی یعنی بُکیر، حضرت عباس(ع) بهترین الگو و سرمشق اخلاق و جوانمردی برای همه انسانهاست. حال کارگردان میتواند برای نمایش این شخصیت بزرگ دو روش را به کار گیرد:
۱- به دلیل تقدس و عصمت اکتسابی حضرت عباس(ع) توصیه برخی مراجع و مداحان را گوش دهد و صورت ایشان را با هالهای از نور بپوشاند. به نظر میرسد این راهکار چند اشکال دارد.
اول آنکه واقعی نیست؛ زیرا نهتنها حضرت عباس(ع) بلکه تمام امامان معصوم و پیامبران بزرگوار هم از پوست و گوشت و مو و استخوان بودهاند.
دوم اینکه تحریفکننده است؛ زیرا نمیتواند فضا و شرایط تاریخی آن زمان را بهطور واقعی نشان دهد. اگر قرار بود بُکیر صورت حضرت عباس(ع) را نورانی ببیند و بعد به حقانیت او و اردوی امامحسین(ع) پی ببرد، کار مهمی نکرده بود. تماشاگر هم هیچگاه نمیتوانست ارزش تصمیم و انتخاب بُکیر را درک کند. شاید به همین دلیل است که در فیلم محمد رسولالله(ص) دو چهره مقدس برای مسلمانان یعنی حضرت محمد(ص) و حضرت علی(ع) اصلا نمایش داده نشد، زیرا این نمایشندادن بهتر از نمایشدادن با افکت نور است.
۲- به دلیل اینکه کارگردان میخواهد پیام اخلاقی را به بیننده منتقل کند، بر تصمیم خود مبنیبر نمایش چهره حضرتعباس(ع) اصرار ورزد. کارگردان با عدم پذیرش نورانیکردن چهره حضرت از اسطورهایکردن این شخصیت فاصله میگیرد؛ زیرا هرچه آن شخصیت بزرگوار بیشتر اسطورهای شود و در هالهای از تابوی تقدس قرار گیرد، بیشتر از دسترس مخاطبان فیلم دور میشود و کمتر میتواند الگوی اخلاق قرار گیرد.
اگر شخصیتهای بزرگ مذهبی را به موجوداتی اسطورهای و فراانسانی تبدیل کنیم، نهتنها به گفتههای خود آنها که «ما هم مثل شما انسانیم» پایبند نبودهایم، بلکه نخواهیم توانست از خود و دیگران انتظار داشته باشیم آنها را الگو قرار دهند؛ زیرا آنها شباهتی با ما نداشتهاند. برای هدایت اخلاقی انسانها که مهمترین رسالت اولیای دین بوده است، بیش از آنکه به چهرهای فراانسانی و اسطورهای نیاز باشد، به الگویی انسانی و دستیافتنی نیاز است. همه انسانها شعار راستگویی، عدالت، حمایت از مظلوم و دفاع از حقیقت را میدهند؛ اما در هر دوران انسانهای بسیار کمی به این شعارها عمل میکنند. اگر گلهای سرسبد این نوادر را که در حوزه دین فعال بودهاند به موجوداتی فراانسانی و اسطورهای تبدیل کنیم، ممکن است ناخواسته، هم به آنها و هم به پیروانشان کملطفی کرده باشیم. بنابراین هرچند نگرانی برخی افراد در مورد نشاندادن تصویر اولیای دین قابل درک است؛ اما نگرانی بزرگتری هم وجود دارد و آن این است که نشانندادن تصویری از این بزرگان هدف و رسالت اصلی آنها را که تکمیل «مکارم اخلاقی» بوده است، نادیده میگیرد.
لازم به ذکر است؛ مخاطبان فیلم رستاخیز فقط شیعیان نیستند و اتفاقا کارگردان درصدد بوده است تا روایت و پیامی از واقعه کربلا را به پیروان سایر ادیان برساند و با بینندگان در سطح جهانی ارتباط داشته باشد. بهطور حتم نورانیکردن چهره شخصیتها مانعی برای برقراری چنین تعاملی است. اگر میخواهیم پیام بزرگان مذهب خود را به همه مردم جهان برسانیم، باید با تأمل بیشتر و بهدور از احساسات عاطفی و هیجانی زودگذر و مهمتر از همه با یادآوری تجربیات گذشته در این مورد تصمیمگیری کنیم. فراموش نکنیم در گذشتهای نهچندان دور، با هرگونه پیکرتراشی، نقاشی و عکاسی از انسانها بهشدت مخالفت میشد و امروزه این امر عادی شده است.
آیت الله هاشمیرفسنجانی: ذات مردم ایران و بهویژه جوانان، اسلامی و دینی است
روزنامه شرق در صفحه ۲، گزارشی از دیدار آیت الله هاشمیرفسنجانی» با جمعی از روحانیون و طلاب حوزههای علمیه و ائمه جماعات در مشهد را منتشر نموده و آورده است:
– در دهه اخیر دسیسههایی برای کمکردن نقش روحانیت در ایران مشاهده شد و آنچه این روزها فرمانده سابق نیروی انتظامی افشا کرد، بخشی از همان توطئه {دولت سابق} بود که قبلا هم گوشههایی از آن افشا شده بود.
– یک بار که نارضایتی علما از حضور زنان در ورزشگاهها در برخی رسانهها پخش شده بود، از نزدیکان این طیف{دولت سابق} میگفتند باید امام زمان (عج) بیاید تا گردن خیلی از این علما را بزند.
– آن جریان {دولت سابق} تلاش زیادی برای القای نارضایتی مردم از روحانیت داشت اما با همه آن القائات، مردم ایران در آخرین انتخابات ثابت کردند که روحانیت را برای نقش گذشته، امروز و آینده دوست دارند.
– انقلاب اسلامی یک پدیده اجتماعی و سیاسی بینظیر در تاریخ اسلام بود که سه ویژگی آن، یعنی رهبری امام، پیشتازی روحانیت و حمایتهای مردم آن را از انقلابهای دیگر متمایز و ممتاز کرد.
– ذات مردم ایران و بهویژه جوانان اسلامی و دینی است.
– در دنیایی که جوانان ما مطالب را از همه راههای رسانهای میگیرند، آنچه مقبول ذات آنان است، صداقت در گفتار و رفتار است.
شرق هم اشتباه بکند، اهورامزدا اشتباه نمی کند
این روزنامه در یاداشتی به قلم مسعود سالاری و در جستوجوی رابطه میان ایران و فرانسه در فرهنگ مکتوب، به معنای «اردوان» در زبان فارسی و فرانسوی پرداخته و به کاربرد اصطلاح "Fier comme Artaban" یا «مغرور همچون اردوان» در زبان فرانسه برای توصیف یک فرد مغرور اشاره کرده است. در بخشهایی از این یادداشت می خوانیم:
«اَرتابان»، «اَرتبان» یا «اَردوان» همان نام ایرانی چندین پادشاه از سلسله اشکانیان است که با مرگ آخرین آنها یعنی اردوان پنجم (یا اشک بیست و نهم) در سال ۲۲۴ میلادی، پایان این دودمان رقم میخورد….
شکی نیست در سده هفدهم، یعنی زمان استیلای مکتب کلاسیسیسم بر ادبیات فرانسه، نویسندگان با رویکردی بنیادین به تاریخ یونان و روم باستان در پی احیای ارزشهای انسانی آرمانگرایانه در قالب ادبیاتی فاخر و فاضل بودند. آنها میکوشیدند تا با احیای فرهنگ پیش از سدههای میانه که خود آن را «دوران شرک» مینامیدند، بار دیگر به ادیان توحیدی که از شرق آمده بود پشت کنند و به فرهنگ چندخدایی باستانی خود اروپا روی بیاورند. بنابراین به قول خودشان بنای «تقلید» از فرهنگ پیشینیان را گذاشتند و غنای ادبیات را بهویژه در آثار نویسندگان یونان و روم باستان جستند.
دو تمدن یونان و روم که بهواسطه جنگها و رقابتهای بیشمار با امپراتوری پارس، همواره نقطه تماس دائمی اروپا با شرق را تشکیل میدادند، درعینحال سبب انتقال بخش مهمی از عناصر فرهنگی و زبانی بین تمدنهای دوسوی میانرودان بودهاند….
…. اردوان اشکانی که امروز در زبان فرانسوی نماد فرد مغرور و پرنخوت است، در زبان فارسی چنین تصویری ندارد. بهجز چند سکه با نقشهایی منسوب به اردوان و یک نقش برجسته بهشدت آسیبدیده و مخدوش در نزدیکی فیروزآباد فارس که پیروزی اردشیر بابکان، سرسلسله ساسانیان بر اردوان پنجم را نشان میدهد و در آن تصویر روشنی از آخرین شاه اشکانی نیست، مهمترین و بزرگترین نشان این پادشاه در نقش برجسته معروف نقشرستم فارس به چشم میخورد. در این تصویر که در ضلع شرقی نقش رستم قرار دارد و خوشبختانه به میزان زیادی سالم مانده است، صحنهای از دیهیمستانی اردشیر بابکان، پایهگذار امپراتوری ساسانی دیده میشود.
در زیر پای اسب اردشیر، پیکر اردوان پنجم، آخرین شاه اشکانی، نقش شده و نقش قرینه آن، اهریمن است که در زیر پای اسب اهورامزدا به تصویر کشیده شده است. در واقع در زیر سم ستوران، پیکرههای برزمینافتاده دشمنان شاه و اهورامزدا قرار دارند و پیروزی اردشیر بر اردوان همپایه پیروزی اهورامزدا بر اهریمن جلوهگر شده است.
اهورامزدا دست راستش را به سوی اردشیر ساسانی دراز کرده و دیهیم یا حلقهای را که از گل است و نوارهایی به آن آویخته شده، به شاهنشاه اهدا میکند. در نمادشناسی ایرانی، دیهیم نمادی از فره یا توفیق ایزدی و آسمانی است که از سوی خدا به شاه و خانوادهاش داده میشد.
اهورامزدا در دست چپ خود بَرسم مقدس زرتشتی را نگه داشته است. بر روی پوشش اسب اردشیر در زیر گردن و روی سینه، آویزی با سه دایره مزین به تصویر سر شیر قرار دارد. در زیر این آویز، نوشتهای به سه زبان پهلوی اشکانی، پهلوی ساسانی و یونانی وجود دارد که ترجمه آن چنین است: «این است پیکر مزداپرست، خداوندگار اردشیر، شاه شاهان ایران، که نژاد از ایزدان دارد، پسر خداوندگار بابک، شاه». و روی اسب اهورامزدا نیز کتیبهای سهزبانه وجود دارد که اهورامزدا را چنین معرفی میکند: «این است پیکر خداوند اهورامزدا»؛
اما هر چه هست، با اردوانی سروکار داریم که نهتنها دیگر هیچ غروری ندارد، بلکه به دست اردشیر زندگی خودش و دودمان پادشاهیاش از میان رفته است. او در این نگاره، هم از اسب افتاده، هم از اصل، بیآنکه بداند روزی در جایی دیگر از این جهان و نزد مردمانی دیگر بدل به نماد «غرور» میشود! بههر ترتیب، اردوان هم یکی از شخصیتهای تاریخی ایرانی است که از طریق کتابهای روم و یونان باستان به ادبیات کلاسیک اروپا راه یافتند. گرچه در قرون بعدی هم نویسندگان دیگری حکایتهایی از این شخصیتها نقل کردند و مثلا به داستان کورش صغیر بازگشتند، اما رویکرد ادبیات فرانسه به تاریخ پیش از اسلام در ایران، بیشتر به همان دوره کلاسیک بازمیگردد. پژوهش برای ریشهیابی نامها و نشانهای مشترک دیگر میان زبانهای فارسی و فرانسه مجال و مقال فراختری میطلبد.»
{متاسفانه در این یادداشت، تصویر نقش برجسته «شاپور اول و والرین امپراتور شکست خورده روم» آورده شده و عبارت شرح عکس نیز به اشتباه، به حادثه تاریخی دیگری اشاره دارد.
تصویری که وصف آن در این یاددشت آمده، نگاره زیر است}
دیگر عناوین منتشر شده در «شرق» امروز، از این قرار است:
سیدحسن خمینی: زکات مقام دستگیری و کمک به مردم است / اگر کسی زکات مسئولیت خود را ندهد، گویی این پست و مقام برای او حلال نشده است.
تشبیه شورای نگهبان به تنگه عینین / آیتالله احمد خاتمی: پیغمبر به ۴۰ نفر فرمودند، «تنگه عینین را رها نکنید»، رها کردند و آسیب هم دیدند. در جنگ احد ۷۰ شهید دادند چون تنگه عینین رها شد. شورای نگهبان تنگه عینین نظام است.
خانواده «آمربهمعروف» از قصاص گذشت کردند / خانواده علی خلیلی، جوانی که در پی جراحات وارده بر بدنش توسط جوان دیگری جان باخته و به شهید امربهمعروف شهرت یافته است، با انتشار نامهای در رسانهها اعلام کردند بدون هیچ قیدوشرطی از حق قصاص گذشت میکنند.
سازمان تبلیغات اسلامی، مالک انتشارات خوارزمی شد/ با صدور رأی دادگاه تجدیدنظر، واگذاری اکثریت سهام انتشارات خوارزمی به سازمان تبلیغات اسلامی، قطعی شد و حالا این سازمان مالک این نشر قدیمی کشور است؛ اقدامی که «امانالله قراییمقدم»، جامعهشناس، معتقد است تأثیرات اجتماعی خواهد داشت. قرایی مقدم: وقتی چنین اتفاقی میافتد، باعث سرخوردگی جامعه و بهخصوص جامعه علمی کشور میشود. اینکه انتشاراتی به این قدمت و اهمیت در سطح ایران و جهان را به سازمانی بدهند که چندان اعتبار علمی ندارد، اعتماد عمومی در جامعه را پایین میآورد…. هم روی سطح مطالعه تأثیر میگذارد و هم بدتر از آن روی چاپ کتاب.
تروریستها خطرناکتر از اسرائیل / بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه: تروریستها خطرناکتر از دشمن صهیونیستی هستند و اگر بخواهیم با اسرائیل مقابله کنیم، باید با ابزارهای آن در داخل مقابله کنیم.
ورود نیروهای ویژه عربستان به «عدن»
«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه «شرق» را مرور کرده است: «یک جامعهشناس: نمایشندادن چهره معصومین بهتر از نمایشدادن با افکت نور است/ نورانیکردن چهره شخصیتها، مانعی برای برقراری تعامل با مخاطبان غیرشیعه و غیرمسلمان است/فراموش نکنیم در گذشتهای نهچندان دور، با هرگونه پیکرتراشی، نقاشی و عکاسی از انسانها بهشدت مخالفت میشد»، «آیت الله هاشمیرفسنجانی: ذات مردم ایران و بهویژه جوانان، اسلامی و دینی است» و «شرق هم اشتباه بکند، اهورامزدا اشتباه نمی کند»مرور مطبوعات/ چهارشنبه ۴ شهریور/ روزنامه شرق