کارکرد هوش مصنوعی با تکیه به مبانی صدراییان
در نوشته پیشرو پنجاه و پنجمین شماره فصلنامه علمی-پژوهشی اندیشه دینی را پی میگیریم. مقالات این شماره عبارتند از: بررسی کارکرد هوش مصنوعی ضعیف در اقسام علم و آگاهی با توجه به مبانی معرفتشناسی صدراییان، اثبات وقوع معجزات از دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی و ریچارد سویین برن، تحلیل عدالت طبیعی متغیر چون مبنای اعتبار هنجار حقوقی در حقوق اسلامی با تأکید بر آرای شهید مطهری و علامه طباطبایی، ساحت وحیانی دین از منظر سنتگرایان و نواندیشان دینی معاصر ایران، تأثیرپذیری ملاصدرا از اثولوجیا و حکمت عتیقیه در اثبات مراتب عقل، معرفت فلسفی و ایمان از منظر شیخ شبستری، بررسی و نقد دیدگاه صاحبان تفسیر المنار دربارهی قاعدهی بلاکیف.
دومین مقاله «اثبات وقوع معجزات از دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی و ریچارد سویین برن» اثرعباس دهقانی نژاد و محمد سعیدی مهر است. به باور نگارندگان، یکی از چالش برانگیزترین مباحث مربوط به معجزه، بحث اثبات وقوع معجزات است. قاضی عبدالجبار با استفاده از روشهایی همچون تواتر و اجماع و همچنین پردازش نظریهای به نام «حال» در صدد اثبات این است که ما میتوانیم نسبت به وقوع معجزات علم بدیهی و اکتسابی یقینی پیدا کنیم و وقایع تاریخیای مانند معجزات با روشهایی مانند «حال» قابل اثبات هستند. سویین برن نیز در پاسخ به اشکالات هیوم و فلو، چهار ابزار خـاطرات واضح خودمان، شهادت و گواهی دیگران درباره تجارب گذشتهاشان،آثـار فیزیکی و فهم کنونی ما از اینکه چه چیزهایی طبیعتاً غیرممکن و یا غیرمحتمل هستند را برای پی بردن به وقوع معجزات مطرح میکند و نشان میدهد گزارههای تاریخی به مانند گزارههای علمی آزمونپذیر هستند و اصولی برای این امر ارائه میکند که بسیار شبیه مباحث اجماع عبدالجبار میباشد. در مجموع شباهت آرای این دو متفکر ما را به میراث غنی و همچنان ناشناخته کلام اسلامی رهنمون میسازد. (27)
سومین مقاله «تحلیل عدالت طبیعی متغیر چون مبنای اعتبار هنجار حقوقی در حقوق اسلامی با تأکید بر آرای شهید مطهری و علامه طباطبایی» از مهدی شهابی است. نگارنده بر آن است که اندیشهی عدالت طبیعی تغییرپذیر یا با محتوای متغیّر حکایت از تعامل متافیزیک و واقعیت و نشان از عبور از اندیشهی حقوق طبیعی کسانی چون کانت و لاک دارد و در حقوق غرب متأثّر از رویکردهای جامعهشناختی و به طور کلّی اندیشههای واقعگرایانه شکل گرفته است. دیدگاههای جامعهشناختی به حقوقْ میانهای با حقوق طبیعی و اندیشهی عدالت طبیعی ندارند. با این حال، در تعدیل حقوق طبیعی کانتی که محتوایی مطلق و تغییرناپذیر دارد، سوق به سمت حقوق طبیعی و عدالت طبیعی متغیر مؤثر بودهاند. در حقوق اسلامی، اصل عدالت طبیعی و محتوای آن، یعنی قوانین طبیعی و حقوق طبیعی، حتّی با همان ماهیت متافیزیکی محض، محل مناقشه است و پذیرش آن به منزلهی معیار سنجش اعتبار ارادهی تشریعی محل تردید است؛ چراکه معنایی جز ارتقای جایگاه عقل از منبع قاعدهی حقوقی به مبنای قاعدهی حقوقی نداشته، میتواند نوعی کثرتگرایی حقوقی در مبنای الزامآوری قاعدهی حقوقی و تعارض بین مبناهای الزامآوری را نتیجه دهد. با این حال، به نظر میرسد نظریهی اعتباریات علّامه طباطبایی که استاد مطهری به نتایج عملی آن با تردید مینگرد، همسو با اندیشهی عدالت طبیعی متغیّر است؛ عدالتی که میتواند روند و مکانیسمهایِ انعطافپذیرِ ایجاد قاعدهی حقوقی و بهطور کلّی نظام حقوقی را نتیجه دهد. (ص49)
چهارمین مقاله «ساحت وحیانی دین از منظر سنتگرایان و نواندیشان دینی معاصر ایران» اثر علیرضا فرهنگ قهفرخی؛ احسان قدرتاللهی و سعید بینای مطلق است. به باور نگارندگان، منظور از ساحت وحیانی دین، مجموعه ویژگیهایی است که دین در بدو شکلگیری کسب میکند. این ساحت به طور معمول، شامل اموری همچون مبانی ایمانی، متون مقدس، سنت بنیانگذار، تعالیم و مناسکاولیه میشود. اندیشمندان روزگار ما مبتنی بر خاستگاههای فکری خود، طیف وسیعی از دیدگاهها را نسبت به این امور دارند، به گونهای که در یک سر طیف، دین وحیانیْکامل، معصوم، خدشهناپذیر و ابدی انگاشته میشود و در سر دیگر، به عکس، انسانی، زمانی و قبضوبسطپذیر در نظر گرفته میشود. ساحت وحیانی دینْ شالوده و نظام یک دین را پایهریزی میکند؛ در نظر سنتگرایان، این ساحت از دین، الاهی، مقدس و مقدّر است و ریشه در عالم جبروت، یعنی در مبدأ و رجعتگاه آخرتشناسانهی دین دارد. اما نواندیشان دینی اکثراً ویژگیهای بشری را به این ساحت نسبت میدهند و آن را بهمنزلهی نهال دین تلقی میکنند که نگرش بنیانگذار دین به جهان را مینمایاند و پس از او رشد و تکامل مییابد. در ادامه، به تطبیق مؤلفههای مهم این دیدگاهها پرداخته، اختلافها و شباهتهای آنها فهرست شد.(ص 75)
پنجمین مقاله «تأثیرپذیری ملاصدرا از اثولوجیا و حکمت عتیقیه در اثبات مراتب عقل» نوشته حسن بلخاری قهی است. نگارنده معتقد است که تأمل و تحقیق در آثار صدرالمتألهین شیرازی نشان میدهد قرآن و روایات و نیز کتب فلاسفه و حکیمان پیش از او، که صرفاً عقلی بوده، بنمایهای اشراقی دارند، اصلیترین منابع فکری و نظری او را تشکیل میدهند. بنابراین صدرا یکی از اندیشمندان بزرگ در تألیف میان وحی و عقل است. این تألیفْ حکمتی به وجود آورده است که ملاصدرا مایل است آن را «حکمت عتیقه» یا «حکمت عتیقیه» بنامد
در میان منابع عقلی او، کتاب تاسوعات (معرفه الربوبیه) جایگاه ویژهای دارد. ملاصدرا در آثار خود، در تمامی مواردی که به صاحبِ معرفه الربوبیه اشاره میکند، حکمت او را عتیقیه مینامد. این اعتماد و اعتقاد صدرا به صاحب تاسوعات چنان بالاست که به سختی میتوان تشخیص داد این وحی است که به کمک عقل تبیین و اثبات میشود یا عقل است که به تأیید حکم وحی میرسد. این مقاله بهتفصیل این معنا را بهویژه با اتکا و استناد به شواهد الربوبیه، که بیشترین ارجاعات صدرا به تاسوعات در این اثر اوست، مورد تحقیق و بررسی قرار داده است. نکتهی مهم دیگری که در این مقاله بدان پرداخته شده رسالهی منسوب به فرفوریوس با عنوان «اتحاد عاقل و معقول» است که مبنای نقد ابنسینا قرار گرفته است. مقاله پیش رو همچنین به این پرسش میپردازد که آیا با توجه به اینکه در تمدن اسلامی، دو ترجمه از اندیشههای فلوطین با دو عنوان در دسترس بوده است، آیا این خود سبب اشتباهِ تاریخی در انتساب تاسوعات به ارسطو شده است یا خیر؟ نگارنده در این باب، نظریهای دارد که در متن، تفصیل یافته است. . (ص 93)
ششمین مقاله «معرفت فلسفی و ایمان از منظر شیخ شبستری» اثر نعمتاله بدخشان است. به باور وی، یکی از موضوعات اساسی در شناخت حقیقت ایمان، تبیین چگونگی علم و معرفتی است که شایستگی مبنا یا مقوّم بودن برای ایمان به خدا و سایر متعلَّقات ایمان دینی را دارا است. هدف این نوشتار بررسی نسبتِ میان معرفت فلسفی و ایمان و عدم کفایت این دو نوع معرفت در مقایسه با معرفت شهودی، در تحقق و کمال ایمان حقیقی از منظر شبستری است که با استناد به آثار او بهویژه منظومهی معروف گلشن راز، انجام میگیرد. در این پژوهش دلایل نارساییها و محدودیتهای معرفت فلسفی در ارائهی معرفتی تام و ایجابی از خدا، که مبنا یا مقوّم ایمانی شاهدانه به او است، و تفاوت میان معرفت بسیط و مرکّب، و مفهوم دقیق ایمان از منظر این عارف بررسی میشود. سپس ساحتهای فراسوی ایمان و کفر، یعنی منزل فنا و سکر و دلال، از منظر وی، مورد کنکاش قرار میگیرد. نتیجهای که از این بررسی به دست میآید، این است که ایمان حقیقی و شاهدانه، تنها از راه معرفت شهودی و طریقهی تصفیه و تزکیهی نفس امکانپذیر است و با سلوک در این طریقه است که عقل از شکوک و اوهام و خودخواهیها و شوائب خیال و وهم رها میشود. (ص 113)
هفتمین مقاله «بررسی و نقد دیدگاه صاحبان تفسیر المنار دربارهی قاعدهی بلاکیف» از عبدالله میراحمدی؛ نصرت نیل ساز؛ نهله غروی نایینی و کاوس روحی برندق است. نگارندگان معتقدند که تفویض یکی از دیدگاههای تنزیهی در معناشناسی صفات الاهی است. بیشتر اهل حدیث و عالمانِ حنبلیمذهب پیرو این رویکرد هستند. این گروه در رویارویی با مشبّهه، قاعدهی بلاکیف را مطرح کردند. این قاعده پس از چندی نزد اشاعره، برای رهایی از مشکل تشبیه، بهصورت جدّی استفاده شد. در ادامه، وهابیان با ارائهی قرائتی جدید از بلاکیف، ضمن اثبات وجود کیفیت برای صفات، علم به آن کیفیت را تفویض کردند. قرائت آنها از بلاکیف، برخلاف اهل حدیث و اشاعره، نهتنها راهحلی برای مشکل تشبیه نیست، بلکه به تجسیم نیز منجر میشود. محمد عبده از مفسّران معاصر، با وجود پرهیز از پرداختن به اختلافات مذهبی، رویکردی دوگانه از قرائت قاعدهی بلاکیف دارد. رشید رضا هم مانند او، قرائتی متناقض از این قاعده ارائه میدهد. این قرائتها از یک سو، متمایل به دیدگاه اشاعره است و از سوی دیگر، بهدلیل تأثیرپذیری از مبانی سلفیه، مشابه رویکرد وهابیان است. (ص 139)
در نوشته پیشرو پنجاه و پنجمین شماره فصلنامه علمی-پژوهشی اندیشه دینی را پی میگیریم. مقالات این شماره عبارتند از: بررسی کارکرد هوش مصنوعی ضعیف در اقسام علم و آگاهی با توجه به مبانی معرفتشناسی صدراییان، اثبات وقوع معجزات از دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی و ریچارد سویین برن، تحلیل عدالت طبیعی متغیر چون مبنای اعتبار هنجار حقوقی در حقوق اسلامی با تأکید بر آرای شهید مطهری و علامه طباطبایی، ساحت وحیانی دین از منظر سنتگرایان و نواندیشان دینی معاصر ایران، تأثیرپذیری ملاصدرا از اثولوجیا و حکمت عتیقیه در اثبات مراتب عقل، معرفت فلسفی و ایمان از منظر شیخ شبستری، بررسی و نقد دیدگاه صاحبان تفسیر المنار دربارهی قاعدهی بلاکیف.مروری بر نشریات فلسفی (9)