گسلی در زمان؛ نیمنگاهی به درک زمانی داعش
زهره سروشفر
زهره سروشفر؛ دانشجوی دکتری جامعهشناسی دانشگاه الزهرا و پژوهشگر حوزه «زمان اجتماعی» است. وی که در گروه مطالعاتی «جامعهشناسی تشیع» نیز فعالیت میکند، درباره «تقویم ایران» پژوهش کرده و پایاننامه وی نیز با موضوع «بررسی سیاست تقویمنگاری جمهوری اسلامی ایران» با راهنمایی دکتر سارا شریعتی تألیف شده است. وی در این مقاله، با بهرهگیری از نوع برخورد داعش با تقویم و رخدادهای تقویمی میگوید که داعش به همه روابط موجود انسانی و غیرانسانی حملهور میشود تا با ایجاد گسل در زمان، امور را از نو مستقر کند.
«داعش به مناسبت عید قربان به هر یک از اعضای خود یک قربانی و مبالغی پول هدیه کرد»[2]
آنچه در بالا آمده است، دو خبر در مورد نوع مواجهه داعش با دو مناسبت تقویمی است که یکی در ابعاد جهانی مدنظر است و دیگری مناسبتی مربوط به مسلمانان است. چگونگی برخورد گروههای مختلف اجتماعی، سیاسی، مذهبی و فرهنگی با مناسبتها که زمانهایی خاص هستند، این امکان را برای ما فراهم میکند که درک بهتری از ابعاد مختلف آنها و نوع نگاه شان نسبت به خود، جایگاهشان در جامعه و دیگر گروهها به دست آوریم.
مناسبتها در پی ایجاد تداوم هستند. آنها حافظه رویدادها را در خود حفظ و دائما یادآوری میکنند. یادآوری یک رویداد در جهت جلوگیری از فراموشی آن است زیرا آن رویداد نقشی در هویتدهی، شکلدهی به همبستگی، حفظ و بازتولید ارزشها و آرمانهای یک گروه ایفا مینماید که ارزشمند و مهم است. البته باید این نکته را به خاطر سپرد که همه مناسبتها در جهت حفظ و بازتولید گذشته عمل نمیکنند. برخی از آنها نقشی کاربردی برای زیست حال جامعه به اشکال مختلف دارند مانند رویدادهای ورزشی و هنری یا جشنوارههایی که برای ایجاد شادی و نشاط در جامعه ایجاد شدهاند.
نوع برخورد هر حکومتی با تقویم میتواند ما را به درکی که آن حکومت از وضعیت خود در جامعه (از جهات مختلفی مانند مشروعیت، ثبات و پایداری، قدمت، میزان دخالت در امور مختلف جامعه و موارد دیگر) دارد، نزدیک کند. تمامی حکومتهای انقلابی در تقویم تحولاتی اساسی ایجاد کردهاند. تحول بنیانی حکومت با خود تحولی بنیانی در هر آن چیزی را میآورد که به نوعی با هویت حکومت و جامعه در شرایط جدید سروکار دارد. آن کارکردهایی که به مناسبتهای تقویم و نقش حافظه جمعی ایجاد شده از طریق آن نسبت داده شد، در حکومتهای انقلابی به برجستهترین صورت مصداق مییابد. در مقابل میتوان به حکومتهایی اشاره کرد که مدتهاست دچار تحولات عمیقی مانند انقلاب نشدهاند و روابطشان با جامعه از ثبات و شفافیت نسبی برخوردارست. این حکومتها تقویم نسبتا ثابتی نیز دارند و کمتر شاهد تحولات و تغییرات مناسبت آنها هستیم.
با آنکه داعش خود را «دولت» مینامد اما ویژگیهایی که برای یک دولت در جوامع امروز میشناسیم ندارد؛ مکانی با مرزهای مشخص به عنوان قلمرو حکمرانی، جامعه تحت حکمرانی، ساختار و سلسله مراتبی از نقشها و موارد مشابه با این وجود آنها سعی دارند از طریق مشخص نمودن موضع خود در قبال مسائل مختلف تمایزی ایجاد کنند که هویتبخش است و از سوی دیگر دست کم به شکل صوری خود را به عنوان یک دولت مطرح نماید. اعلام موضع در قبال تقویم یکی از موارد گفته شده است. داعش تقریبا سه ماه پیش اعلام کرد «تقویم هجری شمسی مخالف شریعت اسلامی است» و تقویم خود را هم منتشر کرد. طبق آنچه در دسترس است، در این تقویم هنوز مناسبتی درج نشده است. شاید بتوان سرعت رخداد اتفاقات و شرایط بیثبات و سیال این گروه را از یکسو و مدت زمان اندک اعلام حضورشان که کمتر از یک سال است، از سوی دیگر به عنوان عامل برای مسأله مطرح شده بیان کرد.
با وجود آنکه داعش خود هنوز مناسبتهای مدنظرش را در تقویم ثبت نکرده است اما از نحوه نشان دادن واکنش نسبت به مناسبتهای موجود، حضورش را اعلام کرده و برای خود قائل به هویتی یکپارچه و متمایز از «دیگری»ها شدهاست. یکی از این مناسبتها «روز جهانی زن» است که در این روز هدیهای به زنان عضو این گروه از طریق رهبرانشان داده شد؛ در واقع آنها گردانی زنانه برای ارعاب و دستگیری و شکنجه زنان مناطق تحت تصرفشان تشکیل دادند. در روز عید قربان نیز هدیه دیگری به اعضای این گروه داده شد؛ به هریک از آنها گوسفندی برای قربانی کردن و مبالغی پول داده شد. همانطور که پیشتر آمد مناسبتهایی که با رویدادهای تاریخی نسبتی دارند، حافظهای را با خود حمل میکنند و غرض از یادآوری این مناسبتها هم بازتولید آن حافظه است که از خلال برگزاری آنها توسط تمام یا بخشی از اعضای جامعه این فرایند ایجاد میشود. ایجاد همبستگی اجتماعی و وحدت از دیگر نتایج این رویداد اجتماعی است.
آیا میتوان رویکرد داعش را به مناسبتهای موجود رویکردی معمول دانست که در بالا ذکر شد؟ روز جهانی زن روزی است که تاریخچه آن به جنبشهای اعتراضی زنان کارگر نسبت به وضعیت شغلیشان در ایالات متحده آمریکا در اوایل قرن بیستم (سال 1909) بازمیگردد و پس از آن تا نیمه دوم قرن بیستم که از سوی سازمان ملل به طور رسمی به عنوان روز جهانی زن تصویب شد، راهی دراز پیموده است و تاریخچهای از جنبشهای اعتراضی زنان در جهت حقوق خودشان و مبارزه برای صلح جهانی و … را دربردارد. امروزه این روز برای تأکید بر دستاوردها و موفقیتهای زنان و اعتراض نسبت به تبعیضها و مشکلات پیش روی آنها برگزار میگردد. حال چگونه میتوان شیوه واکنش داعش نسبت به این روز را بررسی کرد؟ آیا حرکت آنان هیچ اثر و نشانهای از تاریخچه این رویداد در خود دارد؟ آیا فراتر از تاریخچه مانند دیگر جوامع داعش هم در پی یادآوری این رویداد در جهت منافع و خواستههای زنان در جامعه امروز است؟ پرسش دیگر این است که آیا اصلا این اعضای گروه هستند که اقدام به برگزاری این روز کردهاند؟ برای بررسی بیشتر میتوان به مورد دیگر که برگزاری عید قربان است، رجوع نمود. عید قربان به رویدادی تاریخی ارجاع دارد که مربوط به بنیانگذار مهمترین مکان مقدس اسلامی (کعبه) است و از این جهت برای مسلمانان اهمیت بسیاری دارد. باز میتوان همان پرسشهای بالا را در مورد شیوه عملکرد داعش در این روز و برگزاری آن مطرح نمود.
در پاسخ به سوالات بالا فرضیاتی را مطرح میکنم که اثباتشان نیاز به گذشت زمان و کسب اطلاعات بیشتر در مورد مواجهه داعش با دیگر مناسبتها دارد. در برگزاری این مناسبتها توسط داعش اثری از توجه به تاریخچه آنها و در واقع حافظه جمعی شکل گرفته حول این رویدادها وجود ندارد. به نظر میرسد که این مناسبتها برای داعش صرفا یک نام هستند و با آنکه در یک لحظه مشترک از زمان توجه و واکنش آنها را به موضوعی مشترک با دیگران برمیانگیزند اما این اشتراک و پیوستگی فقط در همین نقطه وجود دارد و در لحظه عمل (واکنش نسبت به مناسبت خاص) از هم میگسلد. مانند آن است که داعش حافظه درون هر مناسبت را میتراشد و از نام باقیمانده در جهت اهداف و منافع آنی خود سود میبرد. با آنکه همانطور که هالبواکس نیز گفته است، رجوع به گذشته و برساخت حافظه جمعی از خلال چنین بازگشتی برمبنای شرایط و منافع زمان حال گروه اجتماعی رخ میدهد اما به نظر میرسد برای گروهی مانند داعش باید زمان حال را به «لحظه» و منافع «آنی» تقلیل داد. زمان آنها مجموعهای از لحظات به سرعت در حال گذر است که در وضعیت فعلی امکان تعریف آن در قالب گذشته، حال و آینده وجود ندارد. این شرایط آنها را بدان سو هدایت میکند که به هر چیز بر مبنای کاربرد و کارکردش در جهت هدف فعلیشان بنگرند. میتوان این مسأله را در برخوردی که با مناسبتهای تقویمی دارند، مشاهده کرد.
نکته دیگری که در این زمینه جلب توجه میکند آن است که ما شاهد برگزاری مناسک یا عملی جمعی در چنین روزهایی نیستیم. در واقع گرد هم آمدنی (به واسطه مناسبت خاص) وجود ندارد که میان اعضا همبستگی ایجاد کند. برای آنها مناسبتها در هر لحظه خلق میشوند. زمان برای آنها هرگز عادی و روزمره نشده است که زمانی استثنایی در آن وقفهای بیندازد و گروه بروزی دیگر در چنین زمانی بیابد. داعش زمان را به تمامی استثنایی کرده است. زمانی که هر لحظه از درون خود میجوشد و با گذشته و آینده مشخصی پیوند ندارد. هویت آنها از طریق تداوم در زمان و تعلق به گذشتهای مشخص شکل نمیگیرد بلکه از خلال پیوند با جمع برقرار میشود و همانطور که دورکیم میگوید جمع در لحظات تجمع و زمانهای استثنایی است که به حضور خود پی میبرد و اعضایش را به یکدیگر متصل مینماید. پس چارهای جز زیستن دائمی در زمان استثنایی برای حفظ گروه نیست.
داعش به همه روابط موجود اعم از روابط میان انسانها، روابط میان انسانها و اشیا، روابط میان انسانها و مکانها و در نهایت روابط میان انسانها و زمانها حملهور میشود و همه رابطهها را میگسلد. وقتی هیچ امر تثبیت شده و مستقری وجود ندارد میتوان امور را از نو مستقر نمود: میتوان خانوادهها را از هم گسست و زنان را فروخت؛ میتوان مکانهای مقدس را تخریب کرد و مکانهای جدیدی را تقدیس کرد؛ میتوان زمانها را از معانیشان تهی کرد و معنایی از نو به آنها بخشید. حتی میتوان تمامی معانی متنوع و حتی متضاد اما موجود را برانداخت و به واقع معنا را از نو معنا کرد.
زهره سروشفر؛ دانشجوی دکتری جامعهشناسی دانشگاه الزهرا و پژوهشگر حوزه «زمان اجتماعی» است. وی که در گروه مطالعاتی «جامعهشناسی تشیع» نیز فعالیت میکند، درباره «تقویم ایران» پژوهش کرده و پایاننامه وی نیز با موضوع «بررسی سیاست تقویمنگاری جمهوری اسلامی ایران» با راهنمایی دکتر سارا شریعتی تألیف شده است. وی در این مقاله، با بهرهگیری از نوع برخورد داعش با تقویم و رخدادهای تقویمی میگوید که داعش به همه روابط موجود انسانی و غیرانسانی حملهور میشود تا با ایجاد گسل در زمان، امور را از نو مستقر کند.