روزنامه اعتماد در شماره امروز، سخنان امام جمعه موقت تهران در خصوص داعش و تاسیس آن پس از قیام اخیر کشورهای عربی را منعکس ساخته و به بهانه سالمرگ هگل، به گفتگو با دکتر کریم مجتهدی، استاد برجسته فلسفه پرداخته است.
دکتر مجتهدی: هگل معتقد است آثار مولانا گرایش استعلایی و متعالی دارد/متاسفانه در ایران بیشتر با فلسفه خودخواهی و شهرتطلبی میکنند
روزنامه اعتماد در سالمرگ هگل، فیلسوف دورانساز معاصر، گفتگوی محسن آزموده با دکتر «کریم مجتهدی»، استاد فلسفه با موضوع «هگل و ایرانیان» را منتشر ساخته و زیر عنوان «در ایران از هگل سوءاستفاده سیاسی شد» به این نکات پرداخته است:
– یکی از منابع مهم دیگری که غربیان برای بررسی تاریخ ایران از آن استفاده میکنند، عهد عتیق یا همان کتاب تورات است. در این کتاب قسمتهای زیادی درباره هخامنشیان وجود دارد. در قرون وسطی به خصوص از دورهای به بعد یعنی قرون متاخر به طور دقیقتر اطلاعاتی درباره تاریخ ایران هست و حتی صریحا از دین زرتشت نام برده شده است. برای مثال شخصی که اصلیت یونانی داشت، در قرن پانزدهم به اجلاسی در شهر فلورانس ایتالیا دعوت شده بود و در آنجا مطالبی درباره زرتشت گفته و حتی اشارههایی به زرتشت دارد. همچنین اشارههایی به نظریههای سیاسی افلاطون دارد. یعنی این دو را در کنار هم گفته است و با بیان این مطالب میخواسته اختلاف بیزانس و روم شرقی را از منظر نگرششان به مسیحیت نشان دهد. در هر صورت هگل با این منابع به اجمال آشنا بوده است و بنابراین با ایران و تاریخ آن نیز آشنایی داشته است.
– در قرن هجدهم شخصی فرانسوی به اسناد دینی ایرانیان باستان پرداخته بود و ترجمههایی از گفتارهای زرتشت را چاپ کرده بود. همچنین اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم که هگل مدرس مهمی در فلسفه در دانشگاه ینا بود، جریانی وقوع مییابد که به خصوص در آلمان با نهضت ادبی رمانتیسم، اندیشمندان آلمانی توجه زیادی به شعرای ایران پیدا میکنند. خود هگل در کتاب دروسی درباره هنر راجع به فردوسی، نظامی و… صحبت کرده است. من در کتاب افکار هگل به این موضوع پرداختهام که هگل در حاشیهای در کتاب دانشنامهاش یعنی دایرهالمعارف علوم فلسفی، صریحا از مولانا سخن گفته و از او دفاع کرده است. به نظر او مولانا برخلاف ادبیات هندی، نوعی گرایش استعلایی و متعالی دارد. او مقایسه کرده و نشان داده که بر عکس ادبیات هندی که خدایان به صورت زمینی در میآیند، در اندیشه و شعر مولانا بر عکس نوعی ارتقا و استعلا صورت میگیرد و نوعی عروج اتفاق میافتد.
– در ایران هگل بیشتر در میان جنگ بینالمللی اول و دوم و به خصوص در جنگ جهانی دوم مطرح و سوءاستفادههای حزبی از او شد. البته هگل فیلسوف آسانی نیست و به نظر من فیلسوف بسیار عمیقی است و باید او را شناخت. اما گروهی بدون اینکه هگل را بشناسند یا او را خوانده باشند یا آشنایی واقعی با او داشته باشند یا کوشش کنند او را معرفی کنند، در جهت پیشبرد نظرات سیاسی خود از او بهرهبرداری کردند. شناخت ایرانیان از هگل در این دورهها این طور بوده است و بیشتر اسمش بر سر زبانها افتاده است، نه اینکه او را واقعا بشناسند. بیشتر از هگل استفاده ابزاری آن هم در حد متنهای دوم و سوم کردهاند، یعنی به متنهای اصلی حتی دسترسی نداشتند. باز هم همان چند صفحهای که فروغی در سیر حکمت در اروپا درباره هگل بحث کرده است، معقول است. البته او خودش تاکید کرده که هگل سخت است، اما سعی کرده کلیات قابل قبولی درباره هگل بیان کند و همین که مخاطب عمومی بتواند آشنایی اجمالی با هگل حاصل کند، در حد آن کتاب کفایت میکند.
– عدهای که فلسفه نخواندهاند (اسم نمیبرم) و بویی از فلسفه نبردهاند، گاهی دم از هگل زدهاند و میزنند که من اصلا قبول ندارم. اینها یکی از مفسدههای جامعه فعلی ایران است. این یک جور فساد است.
– دکارت هم آن طور که شاید و باید در ایران شناخته نشده است. دکارت روح علمی را بیان میکند. من در ایران از افرادی شنیدم که دکارت را با ابن عربی مقایسه میکنند! این مقایسه خندهدار است!
– ما متاسفانه اسیر شهرت طلبیهای زودرس هستیم. تمام تظاهر است. معتقدم بیشتر کتابها درباره فیلسوفان غربی تظاهرسازی است. این در مورد کانت کمتر است، اما در مورد هگل این تظاهرسازی زیاد است. اگر به نویسندگان این کتابها بگوییم که لغت خارجی به کار نبر و یک سلسله تعابیر خارجی در مورد این فیلسوفان استفاده نکن، گوش نمیکنند. استفاده از این تعابیر خارجی نشان میدهد که این افراد عالم نیستند. از این منظر در مورد فلسفه در ایران آسیبشناسیهای شدیدی میتوان کرد، هم در دانشگاهها و هم در خارج از آنها. فلسفه در ایران متاسفانه یک چیز باب روز است و بیشتر با آن خودخواهی و شهرتطلبی میکنند. متاسفانه آن عظمت کار فلسفه و آن تواضعی که فیثاغورث از آن صحبت کرده، نزد ما نیست. در حالی که باید این تواضع باشد، معلمان قدیم ما که در مدرسهها ریاضی و فیزیک و شیمی درس میدادند، دیگر نیستند. الان بیشتر تظاهر شده است.
– به طور کلی از فلسفه فقط یک چیز میتوان آموخت و آن تعمق است. تا زمانی که عمق و تعمق نباشد، هیچ چیز دیگری نیست. با هیچ فیلسوفی نمیتوان در تمام موارد موافق بود. اما فلسفه یک آموزش است. این آموزش، آموزش دانشجویی است، آموزش پژوهش و تحقیق و عمق است. اصلا به این یا آن فیلسوف توجه نکنید، آنچه ما نیاز داریم، حضور تامل و تفکر در جامعه ما است. ما باید این حضور را تقویت کنیم.
سید احمد خاتمی: مجروحان داعش را صهیونیستها درمان میکنند
اعتماد در صفحه 3 به گزارش خطبه های جمعه تهران پرداخته و برای بیانات سید احمد خاتمی، عنوان «داعش ماموریتی جز تخریب اسلام ندارد» را انتخاب نموده است. در سخنان امام جمعه موقت تهران آمده است:
– داعش و گروههای تکفیری برای مبارزه با اسلام تولید شدهاند و آغاز تولد این مولدهای شوم، به هنگام بیداری اسلامی و به دنبال خیزش سریع اسلام در جهان بود.
– گویا داعش ماموریتی جز تخریب اسلام ندارند زیرا تاکنون یک کلمه علیه رژیم صهیونیستی نگفته اند؛ حتی مجروحان آنها (داعش) را صهیونیستها درمان میکنند و نتانیاهو رسما گفته است داعش به ما خدمت کرد.
– ماموریت داعش مبارزه با اسلام است و آنها از بدنه همانهایی هستند که روز عاشورا به جنگ با سیدالشهدا(ع) رفتند.
– همانگونه که جنایات داعشیها و تکفیریها محکوم است، جنایات برخورد با مسلمان و آتش زدن مساجد مسلمانان نیز محکوم است.
روزنامه اعتماد در شماره امروز، سخنان امام جمعه موقت تهران در خصوص داعش و تاسیس آن پس از قیام اخیر کشورهای عربی را منعکس ساخته و به بهانه سالمرگ هگل، به گفتگو با دکتر کریم مجتهدی، استاد برجسته فلسفه پرداخته است.مرور مطبوعات/ شنبه 30 آبان / روزنامه اعتماد