برایند نظرات سخنرانان روز جهانی فلسفه: وضع فلسفه در ایران اسفبار است
اعتماد در این شماره به گزارش بیانات رهبری در دیدار با رهبران عراق، الجزایر و بولیوی پرداخته و دغدغه های ایشان پیرامون اقدامات گروه های تروریستی و تکفیری منعکس ساخته است. این روزنامه همچنین سخنان چند صاحب نظر در خصوص وضعیت فلسفه در دانشگاه های کشور را به چاپ رسانده است.
روزنامه اعتماد در صفحه 2 سخنان رهبری در دیدار با سران کشورهای عراق، الجزایر و بولیوی را منعکس ساخته که در فرازهای منتخب آن می خوانیم:
در پی نسبت دادههای شبکههای اجتماعی با معرفت
اعتماد در صفحه 7 سخنرانی دکتر حمید وحیددستجردی، رییس پژوهشکده فلسفه تحلیلی در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران با موضوع «معرفتشناسی گواهی» را منتشر ساخته و برای آن، عنوان «فلسفه من را محتاط میکند» را برگزیده است.
محسن آزموده در مقدمه این گزارش، به سابقه «وحید» در انتقاد مکتوب به نظریه قبض و بسط تئوریک شریعت عبدالکریم سروش و همچنین نقدهایی به روشنفکری، همچون مقاله سال گذشته وی با عنوان «دین؛ از حقیقت به کاربرد و دوباره حقیقت، ملاحظاتی روش شناختی درباره جریانهای فکر دینی در ایران» اشاره نموده است.
دکتر وحیددستجردی پس از طرح این سوال که «اخبار و دادههای شبکههای متنوع اجتماعی تا چه میزان صادقند و میتوانند جنبه معرفتی داشته باشند؟»، گواهی را یکی از این منابع معرفتی دانسته و آن را اطلاعات روزانهای که انسان از محیط اطراف اخذ می کند، تعریف نموده است.
وی با این توضیح که «در گواهی دو سو هست، یک متکلم و یک شنونده. شنونده میکوشد باورهایی را بر اساس آنچه متکلم اظهار میکند، برای خودش اخذ کند»، معتقد است گواهی حتی میتواند منبعی برای باور برای مخاطب باشد، حتی اگر متکلم اراده نکرده باشد این باور را در مخاطب القا کند.
این استاد دانشگاه در ادامه به نظریات فصلی، تلفیقی و حکمی گواهی اشاره کرده و پیرامون تقلیلگرایی به ایراد سخن پرداخت.
برایند نظرات سخنرانان روز جهانی فلسفه: وضع فلسفه در ایران اسفبار است
این روزنامه در صفحه 7 به گزارش میزگرد دانشگاه تهران درباره روز جهانی فلسفه پرداخته و در مقدمه ای ذیل عنوان «فلسفه در بحران» می نوسد:
«حال فلسفه در ایران دستکم در دانشگاهها خوب نیست. این را لازم نیست کسی بگوید، شواهد و مدارک اظهرمنالشمس است، ماجرای انتحالهای گسترده چند استاد درجه یک دانشگاه در سال گذشته تنها یکی از شواهد است.
اینکه در ایران آثار فلسفی تولیدی، نوشته و منتشر نمیشوند و کل ماجرا به ترجمه خلاصه شده است، اینکه فارغالتحصیلان فلسفه با معضل بیکاری مواجهند، اینکه میان مباحث فلسفی انتزاعی در دانشگاهها با آنچه در جامعه رخ میدهد هیچ ربط و نسبتی برقرار نمیشود، اینکه در ژورنالهای بینالمللی فلسفی یا در دایرهالمعارفهای معتبر فلسفی حتی وقتی به مباحث فلسفه اسلامی برمیخوریم، نشانی از ایرانیان نیست، به خوبی نشاندهنده وضع اسفبار فلسفه در ایران هستند.
امسال در سال روز جهانی فلسفه انجمن علمی دانشجویی دانشجویان فلسفه دانشگاه تهران با همکاری جهاد دانشگاهی کوشیدند به این پرسشها پاسخ دهند. به همین مناسبت موضوع روز جهانی را به بررسی وضعیت فلسفه در دانشگاهها اختصاص دادند و از استادان فلسفه در دانشگاههای مختلفی چون تهران، شریف، پژوهشکده فلسفه تحلیلی، انجمن حکمت و فلسفه ایران، تربیت مدرس، پژوهشگاه علوم انسانی و… دعوت کردند تا به این پرسش اساسی دانشجویان پاسخ دهند که چرا وضع فلسفه در دانشگاههای ما اینچنین ناگوار است….
کمیتگرایی مدیران
محمد سعیدیمهر از دانشگاه تربیت مدرس نخستین سخنران این میزگرد بود که در اشاره به موضوع ناکارآمدی پژوهشهای فلسفی گفت: متاسفانه تفاوت و تمایز محسوسی بین رشته ما و سایر رشتههای فنی وجود دارد که این تفاوت بسیار دردآور است حتی از لحاظ تجهیزات هم تجهیزات رشتههای ما پایینتر و کمکیفیتتر است. وقتی از مسوولان دلایل این تفاوت و تمایزها را میپرسیم آنها استدلالهایی ارایه میدهند که اکثرا قابل قبول نیست. مثلا یکی از استدلالهای آنها این است که معتقدند رشتههای فنی، ثروت آورند ولی در علوم انسانی این طور نیست. آنها از ما میپرسند آورده شما برای دانشگاهها چیست و چه درآمدی برای دانشگاهها دارید. با این وضعیت وقتی در سطح کلان این تبعیض و تمایزها وجود دارد، توقعی نیست که در بخشهای جزیی تمایزات بیشتر شود. مشکل دیگری که خیلی برجسته است، اصرار مدیران کلان در جهت کمیتگرایی و دور شدن از کیفیت است، یعنی وقتی شما آییننامهها را نگاه میکنید، میبینید که همه توضیحات کمی و پر از عدد و رقم است. مثلا اینکه فلان استاد باید فلان تعداد کتاب و مقاله داشته باشد و خب این کمیتگرایی افراطی حواشی ناشایستی مثل کتابسازی، مستندسازی و… را به وجود میآورد.
به نظر من اختلاف نگاه اصلی ما درباره ماهیت فلسفه است. به عقیده من اگر فلسفه بخواهد وضعیت سنتی خودش را حفظ کند دیگر نباید وارد حوزه دانشگاه، دپارتمان و دیسیپلین شود ولی اگر وارد این بازیها شدیم باید به اینها تن بدهیم. یکی از مشکلاتی که در حال حاضر وجود دارد این است که تعریف موجود از فلسفه با تعاریفی که ما در قدیم داشتهایم فرق دارد، علاوه بر این ما در گذشته فقط یک تعریف از فلسفه داشتیم اما امروزه تعاریف متفاوتی از فلسفه وجود دارد.
اول باید بدانیم از دانشگاه چه میخواهیم
سید حمید طالبزاده، مدیر گروه فلسفه دانشگاه تهران سخنران بعدی این میزگرد بود که بر لزوم ایضاح مفاهیم اساسی تاکید داشت و گفت: ما وقتی میتوانیم به مساله پژوهش فلسفی در دانشگاهها بپردازیم که یک نظریه درباره دانشگاه داشته باشیم، بنابراین خوب است که از خودمان بپرسیم دانشگاه برای ما چه معنایی دارد. یک زمانی دانشگاه بر اساس حقیقت عمل میکرد و بنا بود حقیقت پایه و اساس آن باشد ولی الان شرایط فرق کرده است بنابراین ما اول باید تکلیفمان با دانشگاه روشن شود.
اگر قرار باشد به دانشگاه به چشم مارکتینگ نگاه کنیم پس فلسفه به چه درد ما میخورد و در این صورت باید فلسفه را کنار بگذاریم. این در حالی است که اگر فلسفه نباشد صلاح کار از دست میرود و سیاست، اقتصاد و منفعت مختل میشود. بنابراین اگر میبینید که دانشگاهی در مارکتینگ موفق است حتما یک پشتوانه فلسفی دارد.
این پژوهشگر و استاد فلسفه در بخش دیگری از این میزگرد به تلقیای که از فلسفه باید داشته باشیم اشاره و تاکید کرد: تلقی بنده از فلسفه همان تلقی افلاطون، ابن سینا و شیخ اشراق است. من اینها را الگو قرار میدهم و مثل آنها فکر میکنم. آنها معتقد بودند فلسفه علم زندگی است. افلاطون میگفت تمام مساله فلسفه انسان و زندگی است. به عقیده افلاطون زندگی دنیوی مقدمه زندگی معنوی است. یا مثلا نیچه میگوید همه مساله فلسفه زندگی است. بنابراین اساس فلسفه، رسیدن به زندگی به عنوان یک جریان متحرک و دایمی است. به همین دلیل خود فلسفه هم باید جریان و حیات داشته باشد. نکته مهم اینکه فلسفه وقتی حیات دارد که ریشه در سنت داشته باشد.
مشکل اصلی کمخوانی است
ابراهیم آزادگان از گروه فلسفه دانشگاه شریف سومین سخنران این میزگرد بود که به تعدادی از مشکلاتی که رشته فلسفه در دانشگاهها دارند اشاره کرد و افزود: به نظر من اصلیترین مشکل دانشجویان و اساتید دانشگاهها کم مطالعه کردن است یعنی درست است که ما وضعیت دانشگاهی و ساختاری خوبی نداریم ولی واقعیت این است که خودمان هم کم کار هستیم. این در حالی است که سنت مطالعه در بین علمای ما رایج بوده است. علاوه بر این مشکل کم خواندن، ارتباط ما با آکادمیهای جهانی خیلی کم است و به نوعی ارتباط ما با دنیا قطع است. این مشکل در رشتههای فنی کمتر دیده میشود و مثلا ما میبینیم که دانشگاه شریف یا دانشکده فنی دانشگاه تهران هر ساله تعدادی همایش مشترک با آکادمیهای مختلف دنیا برگزار میکند. مزیت این ارتباط این است که پروژه مشترک ما را وارد سوالاتی میکند که در دنیا روی آنها مطالعه میشود. بنابراین ما از تازهترین اخبار کشورهای دیگر مطلع میشویم. سومین مشکل جدی رشته فلسفه در دانشگاههای ایران این است که کلاسهای درس فلسفه ما بر اساس متون و مقالات امروزی نیستند و این موضوع باعث میشود که دانشجویان مقاطع مختلف ما علیالخصوص دانشجویان مقطع دکتری سوال نداشته باشند یا اگر هم داشته باشند سوالاتشان قدیمی است.
مشکلات ساختاری است
امیر صائمی از پژوهشکده فلسفه تحلیلی دیگر سخنران این همایش بود که انتقادهای جدی به وضع فلسفه در دانشگاههای ایران داشت و گفت: به نظر من اصلیترین مشکل ما این است که ما نمیتوانیم خودمان و داشتههایمان را به خوبی ارایه و نمایش دهیم. ما فلسفه غرب بلد نیستیم، زبان فلسفه معاصر هم بلد نیستیم لاجرم نمیتوانیم سنت فلسفیمان را هم ارایه دهیم. برای موفقیت در فلسفه باید زبان فلسفه علم امروزی را درک و حرف متخصصان فلسفه اسلامی را که داریم، منتشر کنیم. به عقیده من برخلاف نظر دکتر آزادگان و دکتر طالبزاده مشکل ما فقط با خواندن حل نمیشود، ما مشکلات ساختاری بسیار زیادی هم داریم که در بدشدن اوضاعمان موثر است.
عضو هیات علمی پژوهشگاه دانشهای بنیادین با اشاره به انتقاد از اینکه در جریان موضوعات دنیا نیستیم، ادامه داد: وقتی در ژورنالها و همایشهای بزرگ نگاه میکنیم اکثر کسانی که درباره فلسفه اسلامی صحبت میکنند مسلمان نیستند و من سوالم این است که ما چرا متخصص فلسفه اسلامی نداریم؟ چرا وضعیت ما در سطح بینالمللی آن قدر بد است؟ چرا ما نباید درباره پژوهشها و تحقیقاتی که درباره کانت شده است بدانیم و توجه کنیم؟ به طور خلاصه چرا ما متوجه مسائل جهانی و نگران پژوهش نیستیم. برخلاف نظری که جناب سعیدی مهر در خصوص کمیگرایی داشتند من معتقدم که ما در رشتههای فلسفه حتی دچار کمیگرایی هم نشدهایم و در چاپ مقاله در آی اسآی و مراجع دیگر بسیار ضعیف عمل کردهایم.
اعتماد در این شماره به گزارش بیانات رهبری در دیدار با رهبران عراق، الجزایر و بولیوی پرداخته و دغدغه های ایشان پیرامون اقدامات گروه های تروریستی و تکفیری منعکس ساخته است. این روزنامه همچنین سخنان چند صاحب نظر در خصوص وضعیت فلسفه در دانشگاه های کشور را به چاپ رسانده است.مرور مطبوعات/ چهارشنبه 4 آذر / روزنامه اعتماد