از ازدواج با داعشیان تا همکاری با پلیس اخلاق داعش
«ضوعا» تنها برای دو ماه برای گردان «خنساء» (پلیس اخلاقی داعش) کار کرد؛ جایی که دوستانش آورده میشدند تا شلاق بخورند. این پلیس را دو زن اداره میکردند که از زمان کودکی به بردگی گرفته شده بودند؛ یک مادر و دختر؛ هر دو پریشان….
دومین نامه رهبری به جوانان کشورهای غربی در صفحه 2 روزنامه شرق منعکس شده و زیر عنوان «بنیانهای یک تعامل شرافتمندانه را با جهان اسلام پیریزی کنید»، این فرازها به چشم می خورد:
اربعین، روز غبارروبی از چهره تابناک اسلام رحمانی و اسلام عقلانی
شرق در صفحه 1 یادداشتی از سیدرضا صالحی امیری، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی با عنوان «مستان سلامت میکنند …» به چاپ رسانده و با اشاره به نمایش تصویر خالصی از کمال انسانیت در رستاخیز اربعین، می نویسد:
«اگر در نگاه عارفانه عدد ۴۰ پشتوانه تکمیلی و تکاملی روند حرکت انسان در ابعاد مادی و معنوی است، اگر چلهنشینی برای خلوتگزیدن و ریاضتهای عارفانه است، اگر کاملشدن ملکات اخلاقی و خودسازی در ۴۰ سالگی است و اگر پیمودن درجات معرفت و فضیلت چهل منزل است، اربعین اباعبدالله(ع) فراتر از همه محاسبات، روز بیعت دوباره با کمال انسان است.»
وی اربعین را روز فریاد علیه ظلم و جور به انسان و تفسیر عقلانی از اسلام علیه افراطیگری و خشونت نامیده و آن را زمان غبار روبی از چهره تابناک اسلام رحمانی و اسلام عقلانی توصیف نموده است.
از ازدواج با داعشیان تا همکاری با پلیس اخلاق داعش
این روزنامه در صفحه 12، برگردان گزارش «از شلاقزدن در رقه تا فرار به ترکیه» را منتشر نموده و به روایت کوتاه «نیویورکتایمز» از داستان زندگی ۳ دختر سوری همکار با «پلیس اخلاق داعش» پرداخته است. در بخش هایی از این گزارش می خوانیم:
«ضوعا» تنها برای دو ماه برای گردان «خنساء» (پلیس اخلاقی داعش) کار کرد؛ جایی که دوستانش آورده میشدند تا شلاق بخورند. این پلیس را دو زن اداره میکردند که از زمان کودکی به بردگی گرفته شده بودند؛ یک مادر و دختر؛ هر دو پریشان….
ضوعا در اتاقی مینشست و شاهد آن بود که افسران پلیس اخلاق داعش، با زور زنان را برای شلاقخوردن به اتاق هل میدادند. وقتی که آنان نقاب از صورتهایشان بر میداشتند، بهخوبی آرایششان دیده میشد. ۲۰ شلاق برای نپوشیدن عبا، پنج شلاق برای آرایش و پنج شلاق دیگر به خاطر همکارینکردن در هنگام دستگیری و بازداشت….
…. در زمان کوتاه همکاری او با گردان خنساء در شهر «رقه»، پلیس اخلاق بسیار خشنتر از گذشته عمل میکرد. عبا و نقاب اجباری در هفتههای نخست که داعش برای ایجاد خلافتش به این شهر حمله و آن را تسخیر کرده بود، برای بسیاری از زنان پوششی جدید بود. در ابتدا وظیفه این گردان آن بود که جامعه تحت حکومتش را به پذیرش این حجاب جدید مجاب کند و هرگونه همکارینکردن مجازاتهای بسیار خفیفی را به دنبال داشت….
دختر عموی ضوعا، «اوس» نیز برای این گردان کار میکرد. تنها اندکی پس از آنکه دوستان ضوعا به خاطر پیروینکردن از دستورات داعش، شلاق میخوردند، اوس به جنگجویی خشن تبدیل شده بود که در میدان شهر، مردی را شلاق میزد؛ مردی حدودا ۷۰ساله با صورتی رنگ پریده و موهای سفید که تنها خدا را به کمک میطلبید….
اکنون اوس ۲۵ساله و ضوعا ۲۰ساله پس از فرار از رقه و قوانین جهادی آنان، در شهر کوچکی در جنوب ترکیه زندگی میکنند. این دو در اینجا با اسما ۲۲ساله، دیگر عضو گروهان خنساء آشنا شدند و هر سه در مکانی پناه گرفتند که گروه عظیمی از مهاجران سوری آن را بهاجبار برای زندگی انتخاب کردهاند….
هیچیک از آنان حاضر نیستند از ایدئولوژی وحشتناک داعش صحبت کنند، حتی اکنون که از خانهشان فرار کردهاند و کیلومترها آنطرفتر، پناه گرفتهاند. آنان تنها سعی در تشریح این مسئله دارند که چطور از دخترانی مدرن و جوان به پلیس اخلاق داعش تبدیل شدند. آنان سعی در توجیه عملکردشان دارند و میگویند برای ادامه زندگی قابل تحمل مجبور به انتخاب بودند؛ ازدواج با داعشیان برای آرامکردن سازمان و تضمین امنیت خانوادههایشان؛ یا پیوستن به گردان خنساء برای دستیابی به آزادی عمل بیشتر و زندگی در شهری که زنانش بهشدت مورد خشونت مردانه قرار میگرفتند….
در مارس ۲۰۱۴، اوس و ضوعا در خیابان گشتزنی میکردند و در کنار زنان دیگری از سراسر جهان در خدمت گردان بودند؛ زنان بریتانیایی، تونسی، سعودی و فرانسوی، اما تحمل قوانین سخت داعش برای آنان بسیار دشوار بود. یکی از وظایف اسما در خنساء، ملاقات و جذب زنان خارجی در مرز ترکیه بود و شب با آنان به رقه بازمیگشت. زنانی که دیگر آنان را نمیدید. زنانی که خوشحال از اروپا وارد سوریه میشدند و درحالیکه لباسهای غربی بر تن داشتند، موهای خود را پوشانده بودند….
مانند بسیاری از آوارگان دیگر، شهر کوچکی در ترکیه اکنون پناهگاه این سه دختر سوری شده است تا شاید بتوانند بار دیگر زندگیشان را از نو بسازند. برای اوس، ضوعا و اسما این شهر نیز همچنان ترسناک است؛ آنان میترسند که گذشته رازآلودشان برای آنان دردسرساز شود….»
فحشا و گناه، دلیل حمله داعش به پاریس!
روزنامه شرق در صفحه 12 این سوال روزنامه «ایندیپندنت» را مطرح نموده که چرا داعش، پاریس را برای حملات تروریستی خود انتخاب نموده است. در این یادداشت، سه عامل برای این موضوع مطرح شده است.
«…. یکی از آنها گسترش حملات هوایی فرانسه به سوریه است. دلیل دومی که پاریس را گزینه قابلقبولی برای اجرای حملات تروریستی میکند و به عقیده بسیاری از کارشناسان معقولتر هم هست، تصویری است که این شهر بهعنوان سمبل زندگی غربی در اروپا از خود ارائه میدهد، تا آنجا که داعش به هنگام پذیرش مسئولیت حملات تروریستی پاریس که به کشتهشدن ۱۲۹ نفر منجر شد، با صدور بیانیهای این شهر را تجسم «فحشا و گناه» نامید. اما دلیل آخری که این روزنامه برای چرایی انتخاب پاریس بهعنوان صحنه خشونت داعش ذکر میکند از دایره ویژگیهای نمادینی که به این شهر نسبت میدهند فراتر رفته و به عمق نابرابری اجتماعی حاکم بر جهان متمدن اشاره میکند.
به نوشته «ایندیپندنت»، حومه شهری که قلب اروپا نامیده میشود، محل اسکان جماعت مهاجری است که با رؤیای رسیدن به یک زندگی بهتر از کشورهای شمال آفریقا عازم فرانسه شدهاند، حال آنکه با سکنیگزیدن در محلههایی که در آنها فقر، اعتیاد و فحشا بیداد میکند، کودکان آنها که از تاریخ، هویت و سرزمین خود بریده شدهاند، راهی جز پناهبردن به آغوش خلافتی که داعش وعده آن را داده است، نمیبینند….»
داعش تداوم نهضتهای اسلامی است یا تداوم پانعربیسم؟
شرق در صفحه 12 یادداشت «داعش: تداوم پانعربیسم» را به قلم «ایوب کریمی» منعکس نموده و این سوال را مطرح ساخته است که «آیا داعش تداوم نهضتهای اسلامی است یا تداوم پانعربیسم؟»
نگارنده این یادداشت معتقد است با نگاه به ایدئولوژی و استراتژی داعش از منظر نقد ایدئولوژی به نتایجی کاملا متفاوت از آنچه در ابتدا به نظر میرسد، دست مییابیم. در بخش هایی از این نوشتار می خوانیم:
«به یاد بیاوریم که در اتحاد شوروی، با وجود شعارهای انترناسیونالیستی که سر داده میشد، این روسها بودند که هژمونی داشتند…. درواقع، ایدئولوژی کمونیسم بهعنوان پوششی برای گسترش نفوذ ناسیونالیسم روس عمل میکرد…. در مقیاسی محدودتر، در ترکیه، زمانی که احزاب سکولار به بنبست رسیدند و نتوانستند ناسیونالیسم ترک را حتی در داخل مرزها به سرانجام برسانند، جریان اسلامگرایی به راه افتاد تا پوششی اسلامی برای ناسیونالیسم ترک فراهم کند. آنچه نئوعثمانیسم یا اردوغانیسم نامیده میشود، درواقع، جنبشی با هسته ناسیونالیستی است اما اهداف توسعهطلبانه خود را در زیر پوششی اسلامی مخفی میکند. درواقع، اسلامگرایی برای ترکها عمق استراتژیک ایجاد میکند….
در مورد ناسیونالیسم عربی نیز میتوان گفت که اسلامگرایی بهمثابه یک ایدئولوژی فراملی، اساسا در خدمت ناسیونالیسم عرب است. جنبش ناسیونالیسم عربی از همان ابتدا ایرانیها و کُردها را بهعنوان «دگر»های هویتی خود معرفی کرد. پانعربها از تقسیم اعراب به کشورهای جداگانه راضی نبودند و در زمان جمال عبدالناصر، تلاشهایی برای ایجاد جمهوری متحده عربی صورت گرفت که به جایی نرسید. صدام نیز زمانی خود را سردمدار پانعربیسم میدانست اما میزان قدرت کشورش و شخصیت مضحکش مانع از دستیابی به موقعیتی مانند ناصر میشد. صدام به جنگ با ایرانیها و نسلکشی کُردها دست یازید تا گامی در راه آرمان پانعربی خود برداشته باشد. شکی وجود ندارد که نظام بعثی یک نظام فاشیستی و بعثیسم نوعی ایدئولوژی فاشیستی است….
حال که بعثیسم بهمثابه یک پروژه مدرن شکست خورده است، داعش تلاش میکند که فاشیسم را اینبار با یک روکش مذهبی و در قالب احیای خلافت بازتولید کند تا برای نژادپرستی عربی عمق استراتژیک ایجاد کند و سربازانی را از تمام جهان به خدمت بگیرد. برای کمک به درک فاشیستیبودن داعش میتوان به این ویژگیهای آن اشاره کرد که با ویژگیهای فاشیسم مدرن یکسان است: کیش شخصیت، تقدس دولت، میلیتاریسم، نمایش خشونت عریان، مرگپرستی و تمایل به تخریب و نابودگری، تمایلات سادومازوخیستی در روابط انسانی، نژادپرستی، نسلکشی، پرستش قدرت، استراتژی جنگ همزمان در چندین جبهه به دلیل توهمِ داشتن قدرت، روشنفکرستیزی، ضدیت با اقلیتهای قومی و مذهبی، زنستیزی و محدودکردن نقش زنان به فرزندآوری و خانهداری و….
…. نظام جهانی سرمایهداری هر چندوقت یکبار فاشیسم را به اشکال مختلف بازتولید میکند چون دچار بحرانهای اقتصادی ادواری میشود و فاشیسم میتواند موقتا چرخهای اقتصاد سرمایهداری را به حرکت اندازد. نازیسم بعد از بحران بزرگ سال ۱۹۲۹ ظهور کرد و جنگ جهانی دوم توانست اقتصاد بحرانزده سرمایهداری را نجات دهد. پدیده داعش نیز بعد از بحران مالی سال ۲۰۰۸ ظهور کرده و با برپایی یک جنگ تروریستی که اکثر کشورهای پیشرفته را درگیر کرده برای رونق اقتصاد جهانی بسیار مفید است! کافی است به فروش میلیاردی اسلحه به کشورهای خاورمیانه و خروج نفت و نیروی انسانی ارزان از آن دقت کنیم تا دریابیم که ظهور داعش چه نعمتی برای اقتصاد بحرانزده است. البته بیان این امر نباید باعث ایجاد توهمات مبتنیبر نظریههای توطئه شود، چون ظهور داعش امری ساختاری و مبتنیبر پویشهای جوامع خاورمیانه عربی در پیوند با جریانهای کلان اقتصاد جهانی است و هیچ ابرقدرتی قادر به تولید تصنعی چنین پدیدهای نیست و اساسا از کنترل دولتها خارج است.»
دیگر عناوین برگزیده «شرق» امروز:
توصیه استاندار سیستانوبلوچستان به علما: علما و معتمدان شیعه و سنی استان مانع استفاده ابزاری از ظرفیتهای قومی و مذهبی برخی افراد در انتخابات اسفندماه امسال شوند./ علمای شیعه و سنی در گفتوگو، تعامل، هماندیشی، شبههزدایی و با تکیه بر ظرفیتهای اسلام و قرآن میتوانند نگاه پیامبر مکرم اسلام (ص) را در جامعه ترویج دهند.
«ضوعا» تنها برای دو ماه برای گردان «خنساء» (پلیس اخلاقی داعش) کار کرد؛ جایی که دوستانش آورده میشدند تا شلاق بخورند. این پلیس را دو زن اداره میکردند که از زمان کودکی به بردگی گرفته شده بودند؛ یک مادر و دختر؛ هر دو پریشان….مرور مطبوعات/ دوشنبه 9 آذر/ روزنامه شرق