عمادالدین باقی: آیتالله منتظری برای کافر و مشرک قائل به کرامت ذاتی بود
شرق در شماره امروز به بهانه ششمین سالگرد ارتحال آیتالله منتظری، اندیشههای فقهی وی را بررسی کرده و در کنار انعکاس سخنان ضیاء موحد و محمد مجتهدشبستری در سمینار «هرمنوتیک و فلسفه تحلیلی در ایران»، به شیوههای مبارزه با نژادپرستی پرداخته است.
روزنامه شرق در صفحه 6 به مناسبت ششمین سالگرد ارتحال آیت الله منتظری، به بررسی اندیشه فقهی وی در گفتگو با عمادالدین باقی پرداخته است. این گفتگو با عنوان «فقیه انسانگرا» منتشر شده و توسط مازیار خسروی و نزهت امیرآبادیان تهیه شده است.
«عمادالدین باقی» که بهتازگی کتاب «فلسفه سیاسی- اجتماعی آیتالله منتظری» را روانه بازار نشر کرده، ریشههای فکری آن مرجع فقید را متعلق به مکتب اصفهان و قم دانسته که در کنار آموزش فقه و فلسفه، نهجالبلاغه نیز تدریس میشده است.
– جریانهای بنیادگرا و سلفی، سیدقطب را خیلی قبول دارند، اما درباره عبده اینگونه نیست. محمد عبده در ترجمه و شرحی که بر نهجالبلاغه نوشته، میگوید من به واسطه سیدجمال بر وجود نهجالبلاغه آگاه شدم و هنگامی که نهجالبلاغه را خواندم، افکارم دگرگون شد. مقایسه سیدقطب و محمد عبده نشاندهنده تأثیر نهجالبلاغه بر کسانی است که با آن انس داشتند. در نتیجه فکر میکنم اگر بخواهیم ریشههای فکری آیتالله منتظری را توضیح دهیم، مقوله زیست و آموزش را باید توأمان در نظر بگیریم.
– آیتالله منتظری بیش از آنکه شاگرد آیتالله خمینی باشد، شاگرد آیتالله بروجردی بوده و نگارش تقریرات درسهای آقای بروجردی این را نشان میدهد. همچنین شخصیت آقای بروجردی روی ایشان تأثیر زیادی گذاسته است. مثلا آقای بروجردی با تندروی مخالف و بسیار اهل تسامح بودند و سعی میکردند در مسائلی اغماض کنند و این خصوصیات در مشرب آقای منتظری هم هست.
– آیتالله منتظری از امام صادق(ع) نقل میکند که یکی از مریدان ایشان در مذمت فرد دیگری صحبت میکند؛ امام میگوید ایمان درجات مختلفی دارد، اگر قرار باشد هرکسی که در پله بالاتر است کسی را که پایینتر است، طرد کند، من هم باید تو را طرد کنم، خدا هم باید ما را طرد کند. آیتالله منتظری این روایت را مثال میزد تا بگوید سعه صدر و تسامح داشته باشید، هیچکس نمیتواند دیگری را به دلیل پایینتربودن ایمان طرد کند. این ایده بود که به تسامح منجر میشد، اما هنوز تئوریزه نشده بود. بعدها این ایدهها عناصر و اجزای اندیشه ایشان، فرموله میشود و به شکل تئوری درمیآید؛ آنهم زمانی است که ایشان بحث حقوق بشر را مطرح میکنند. بحث حقوق بشر، هسته اصلی نظاموارهشدن اندیشه انسانگرایانه در آیتالله منتظری است.
– یکی از ویژگیهایی که ایشان را ممتاز میکرد، این بود که در هر بحثی منابع اهل سنت و شیعه را بررسی میکرد و حافظه بسیار قدرتمندی داشت و اهل استقصاء در منابع و نظرات بود.
– تفاوت آیتالله منتظری با روشنفکران این است که روشنفکران وقتی به تعارض میرسیدند میگفتند «هذا فراق بینی و بینک» بالاخره یا این یا آن. اما کسی مانند آیتالله منتظری چون نمیتواند پیوندش را با سنت قطع کند، با تکیه به همان سنت بازخوانی میکند و اتفاقا مبنای محکمتری هم پیدا میکند. روش ایشان «الجمع مهما امکن اولی من الطرح» است یعنی هر جا که امکانپذیر باشد که شما بین دو نظریه جمع کنید و سازگاری ایجاد کنید بهتر از جداکردن آنها است. در این روش آیتالله منتظری به این نتیجه میرسد که باید احکام و فتوا کنار گذاشته شود و از نو اجتهاد شود.
– کسی در فقه سنتی کرامت ذات را برای انسان به ما هُوَ انسان به کار نبرده اما آیتالله منتظری تعبیر کرامت ذاتی را به صرف اینکه انسان است، خواه کافر باشد، مشرک باشد، مسلمان باشد، یهودی باشد یا مجرم باشد، استفاده کرده است.
– آیتالله منتظری آزادی بیان و احزاب را بهعنوان شرط تحقق بسیاری از واجبات از جمله احکامی مانند امر به معروف و نهی از منکر میدانست. ایشان تنها خط قرمز را حقگویی، رعایت انصاف و سخنگفتن از روی منطق و دلیل میداند و میگوید جراید باید بتوانند انتقاد کنند.
مجتهدشبستری: مرز بین ادیان و الهیاتهای گوناگون فرو ریخته است
شرق در صفحه 10 به انعکاس سخنان ضیاء موحد و محمد مجتهدشبستری در سمینار «هرمنوتیک و فلسفه تحلیلی در ایران» پرداخته است.
ضیاء موحد در سخنانی با موضوع «تحولات فلسفه تحلیلی در جهان» به بررسی تحولات فلسفه مشاء از زمان ارسطو تا ابنسینا و لایبنیتس و فرگه و فیلسوفان حالحاضر پرداخته است.
موحد در بخش هایی از سخنرانی گفته است:
-فلسفه تحلیلی جریانهای مختلفی را از سر گذرانده. یکی چرخش زبانی است که ساختار منطقی جهان را منعکس میکند. فلسفه تحلیلی تا مدتها به این سنت و توجه به تحلیلهای زبانی پایبند بود. این چرخش زبانی بعدا جای خود را به چرخش مفهومی داد. یعنی تأکید بر مفاهیم به جای زبان و ارائه تحلیل مفهومی.
-جداکردن متافیزیک از معرفتشناسی کار مهمی در این حوزه است. ما نباید خیال کنیم که بهراحتی میتوانیم بگوییم ضرورت پسینی است یا پیشینی. این بحثی متافیزیکی است. جایی که پای ضرورت و امکان و وجود به میان میآید، وقتی پای فلسفه زمان، فلسفه مکان و علیت به میان میآید، وارد بحث متافیزیک میشویم. این یک طبقهبندی جاافتاده است.
محمد مجتهدشبستری در سخنرانی خود با عنوان «چرخش هرمنوتیکی در الهیات مدرن» در مورد تحولات تاریخی شکلگرفته در مفهوم وحی در الهیات مسیحی صحبت کرد و پروژه خود را در ایران، پیگیری این تحول در الهیات اسلامی عنوان کرد و در پایان هم گلایهای نسبت به در غربت قرارگرفتن و از معقولیتانداختن الهیات مدرن در جامعه ایران کرد؛ هم از سوی مدعیان دین و هم از سوی کسانی که با الهیات میانهای ندارند؛ درحالیکه به گمان او روشنفکری دینی هنوز هم حرفهای شنیدنی زیادی دارد.
مجتهدشبستری در بخش هایی از سخنرانی گفته است:
-در الهیات مدرن مسیحی بحثها بیشتر ضدمتافیزیکی است نه متافیزیکی. از اصطلاحات متافیزیکی چیزی در آن نمیبینید. وقتی در مورد الهیات مدرن از شما میپرسند، نمیپرسند جهان متافیزیکی شما چیست؟. در الهیات مسیحی وقتی از ایمان یا وحی صحبت میشود به معنای گزارههای مشخص و معین و مطابق واقع نیست، بلکه نوعی جهتگیری و رویکرد است و جهت این رویکرد، امروز تغییر کرده است.
– امروز مرز بین ادیان و الهیاتهای گوناگون فرو ریخته و مثل گذشته نمیتوان با قاطعیت مرز بین ادیان و همچنین مرزهای دروندینی و بیروندینی را از هم تمییز داد. درنتیجه میتوانیم از یک الهیات به الهیاتی دیگر پل بزنیم.
– تفاوت مهم الهیات مدرن مسیحی با الهیات سنتی مسیحی، بحث تعریف خدا است. در الهیات مدرن سؤالهایی مثل «خدا چیست» یا «خدا کیست» مطرح نیست و به جای آن میپرسد، «خدا چه کرده؟ چه میکند؟ و چه خواهد کرد؟». در کتابهای متألهان مدرن مسیحی شاید چند دلیل هم برای اثبات وجود خدا ببینید، اما این بحث به هیچوجه مهم نیست بلکه سخن از یک سلسله افعال است که در زیستن با آنها مواجه میشویم. الهیات حکایت این افعال از یک زبان قابل دفاع است.
-تلقیهای قدیمی از وحی تا حد زیادی بیانی دفاعی بود. مسیحیان قصد داشتند بگویند دین ما حق است و از طریق ظهور عیسی اطلاعاتی به ما داده شده که در اختیار کس دیگری نیست و همه باید به دین ما روی بیاورند. حرفشان این بود که هم طریق حصول این اطلاعات و هم محتوای آنها فوقطبیعی است یعنی مربوط است به یک سلسله موجودات و قلمروهایی از هستی که فوققلمرو طبیعت است.
– امروز مسئله خدا بیشتر یک مسئله ایمانی است. نهایتا معقول است که کسی بگوید من در جستوجوی معنای معناها هستم و اسمش را خدا میگذارم. معقول است بگوید من به سمت مبدأیی که اسمش را خدا میگذارم پرش میکنم. خدا به این معنا با آن خدایی که او را به تصویر بکشیم و صفاتی به او نسبت دهیم تفاوت دارد.
-«کارل رانر» متأله کاتولیک و «ولفهارت پاننبرگ» در عالم پروتستان معتقد بودند گاهی تجربههایی به انسان دست میدهد و انسان شناختی از خدا پیدا میکند، نه اینکه برای شناخت خدا برهان ارائه دهند. این شناخت بهگونهای است که وقتی میخواهند آن را بیان کنند، میگویند خدا با ما سخن میگوید. بیان یک بیان تفسیری است. این تجربهای دینی است که گویا خدا سخن میگوید، این معنی وحی است. اگر عیسی سخن گفته برای حواریون از طریق این سنت پیامی به ما میرسد که گویی سخن خداست. کارل رانر حرفی را میگوید که برخی عرفای ما هم میگویند: هر انسانی در درون خود یک شناخت مبهم از خدا دارد (ابنعربی، جلالالدین رومی و مرحوم طباطبایی هم همین حرف را میگفتند) گاهی این شناخت که در درون است، متبلور میشود و از طریق برخورد با نمادهایی آشکار میشود.
یک استاد دانشگاه: علوم اجتماعی و انسانی در ایران دچار عسرت شده است
این روزنامه در صفحه 10 گفتار «مقصود فراستخواه» در نشست «وضع علوم انسانی در ایران» را منعکس ساخته و از قول او به این نکات اشاره داشته است:
-امروزه واژههای رایجی در کنار دانشگاه مانند بازار و دانشگاه، دانشگاه و کارآفرین، دانشگاه و صنعت و تجاریسازی دانش وجود دارد که نشان میدهد ارتباط علوم انسانی و علوم اجتماعی با جامعه تنها با درک ابزاری از علم ممکن است و در واقع نشاندهنده این است که علوم انسانی در ایران حالت منشیانه پیدا کرده است.
-دانشگاه امروز نقش تدارکاتچی دستگاههای دولتی را ایفا میکند. دانش بهعنوان یک امر معنوی میتواند موثر باشد و نقد روشنگری و دانش و رویکرد انتقادی مورد غفلت واقع شده است.
-ما امروز تنها به بازتولید متون اکتفا کردهایم. نوزایی و بازایی که قبل از رنسانس اروپایی وجود داشت، فراموش شده و دچار انحطاط شدهایم. زبان غالب سبب شده علوم انسانی تبدیل به متون ترجمهای و کلیشهای شود. این متون در فضای آکادمی رقابتی سلامتمدار به وجود نیامده و ما تنها متونی را مرتب میخوانیم که فقط حالت مصرفگرایانه دارد.
-دلآزارترین و خردآزارترین مسئله این است که امروز ۵۰۰ هزار دانشجوی کارشناسی ارشد و دکترا داریم که فقط کتابها و منابع را میخوانند. در چنین شرایطی نمیتوان انتظار ظهور افرادی چون شفیعیکدکنی، علامه طباطبایی و… را داشت. چون سیطره با کمیت منفعتطلبی و کالاییشدن علم و دانش است.
-انسانیت امروز در معرض خسران است. علت شکلگیری چنین موضوعی این است که شرایط امکان علوم انسانی و اجتماعی در ایران و لوازم توسعه آن فراهم نیست. علوم اجتماعی و انسانی در ایران دچار عسرت و دشواری شده، درحالیکه با این سابقه تمدنی نباید اینگونه میشد. شرایط امکان معرفتشناسی علوم انسانی در ایران وجود ندارد و این شرایط محل مناقشه شده است. تنها راه فرار این است که امکان تحقق این شرایط و ابزار توسعه علوم انسانی فراهم شود.
معرفتشناسی، مادر ترزا، هایدگر و بودا
روزنامه شرق در صفحه 10 و 11 به معرفی چند کتاب با موضوعات اندیشه پرداخته است. زبان خاص و راحت برخی از آنها موجب شده مورد توجه دانشگاهیان، پژوهشگران و مخاطبان عام قرار گیرند.
مادر ترزا در فرضیه و عمل
مادر ترزا (یادداشتهای شخصی)/ برایان کولودیژچوک/ ترجمه: پروین ادیب/نشر پارسه/ قیمت: ۳۲۰۰۰ تومان
اگنس گونجا بویاجیو، معروف به مادر ترزا ۱۹۹۷ -۱۹۱۰ راهبه کاتولیک اهل آلبانی یکی از شناختهشدهترین چهرههای خیریه در جهان است. او در ۱۸سالگی خانه را ترک کرد و به عضویت گروه خواهران لورتو درآمد و دیگر هرگز مادر و خواهرش را ندید. در ۱۹۴۶ تجربه عارفانهای را از سر گذراند که خود آن را «ندایی در درون ندا» خواند و دیر را ترک کرد و به هندوستان رفت تا به مردم فقیر کمک کند….
هایدگر و ناسیونالسوسیالیسم
مارتین هایدگر/ مانفرد گایر/ ترجمه: ماریا ناصر/نشر پارسه/ قیمت: ۱۲۰۰۰ تومان
در این کتاب سعی شده تکتک مراحل سیر تفکر هایدگر دنبال شود که وی خود آن را مسیری ناپایدار و سرشار از پسرویها و اشتباهات خوانده است. این مسیر، پر از تصورات واهی و فجایع قرن بیستم بود که در اثر هایدگر به زبانی فلسفی درآمده است….
فلسفه بودایی
بودا/ فولکر زوتز/ ترجمه: پریوش شهابی/نشر پارسه/ قیمت: ۱۲۰۰۰ تومان
جنبش بودایی بنیانگذاری تاریخی به نام «گوتمه سیدرته» دارد که خود را بودا «بیداردل روشنییافته» مینامید. او نه با نام خود «سیدرته» یا نام خانوادگیاش «گوتمه» بلکه با همین نام (بودا) در مغربزمین شهرت یافت. همه آگاهیهای موجود درباره گوتمه را مدیون دوگونه روش تفسیر هستیم: مدارس آسیایی بودایی و پژوهشهای اولیه و مدرن اروپایی درباره بودیسم….
گام اول در معرفتشناسی
معرفتشناسی/ رابرت ام. مارتین / ترجمه: نسترن ظهیری/ققنوس/ قیمت: ۱5۰۰۰ تومان
آیا موضوعاتی هست که خرد ما از فهمش ناتوان باشد و هیچگاه نتوان درباره آنها معرفتی یقینی داشت؟ آیا اصلا منبع موثقی وجود دارد؟ با اینکه میدانیم دانش عادی و هرروزه چیست، اما در کمال تعجب پاسخ این پرسشها واضح نیست. حداقل دوهزارسال است که فلاسفه به این پرسشها میاندیشند و درباره پاسخهای احتمالی بحث و تبادلنظر میکنند…
مبارزه با نژادپرستی نمیتواند از طریق موعظههای سکولار یا دینی شکل گیرد
شرق در صفحه 11 گفتگوی پایگاه ورسو با «اتیین بالیبار» درباره جنگ، نژادپرستی و ملیگرایی را زیر عنوان «نژادپرستی فاقد نژاد» بانشر داده و در مقدمه آورده است:
بعد از حملات اخیر پاریس بار دیگر بحث نژادپرستی و ملیگرایی در رسانهها بالا گرفت و شهروندان عادی فرانسه نیز از آن متأثر شدند، تا جایی که به پیروزی گسترده جبهه ملی در دور اول انتخابات منطقهای انجامید. «اتیین بالیبار»، فیلسوف فرانسوی قریب به سهدهه پیش کتابی نوشت (بههمراه امانوئل والرشتاین) با عنوان «نژاد، ملت، طبقه» و در آن به این بحث پرداخت….
در این گفتگو، به این نکات شاخص پرداخته شده است:
– سخن مهم در آغاز بحث پیرامون نژادپرستی، رهانیدن خود از بند هر نوع تصویر ایدهآلیستی است، یعنی درک این امر که جامعه عاری از هرگونه بیماری نوعی آرمانشهر است.
-یکی از تکیهگاه نژادپرستی بیگانههراسی است، در اینجا مسئله بر سر بازنمایی یک «هویت» مشخص یا یک «خلوص» زیستشناختی، فرهنگی یا دینی بهمنزله ملاط ضروری برای حفاظت از وحدت ملی یا حراست از آن در برابر دشمنان داخلی و خارجی است.
-مبارزه ضدنژادپرستی نمیتواند از طریق موعظه صرفا اومانیستی پیش برود، چه این موعظه سکولار باشد چه دینی: ما به مبارزهای سیاسی برای تغییر شکل ساختارها نیاز داریم، از این حیث، مبارزه ضدنژادپرستی ضرورتا به معنای آن نیست که دائما واژه «نژادپرستی» را بر زبان آوریم؛ بلکه مبارزهای برای حراست اجتماعی، حقوق برابر، آموزش، و رواداری اخلاقی و دینی است.
دیگر عناوین برگزیده «شرق» امروز:
گزارش «زندگی بر فراز مرزها»، با موضوع درگذشت بندیکت اندرسون، پژوهشگر ناسیونالیسم /تنظیم کننده: علی سالم
یادداشت «بندیکت اندرسون، انسانی بیسرزمین» به قلم جت هیر / ترجمه: سهند ستاری
اعلان جنگ داعش علیه عربستان/داعش در واکنش به تشکیل ائتلاف اسلامی به رهبری عربستان، در یک فایل ویدئویی نسبت به فعالیت ائتلاف مذکور هشدار داده و با «صلیبیها» خواندن آن، علیه عربستان اعلان جنگ داده است.
شرق در شماره امروز به بهانه ششمین سالگرد ارتحال آیتالله منتظری، اندیشههای فقهی وی را بررسی کرده و در کنار انعکاس سخنان ضیاء موحد و محمد مجتهدشبستری در سمینار «هرمنوتیک و فلسفه تحلیلی در ایران»، به شیوههای مبارزه با نژادپرستی پرداخته است.مرور مطبوعات/ یکشنبه 29 آذر/ روزنامه شرق