منشأ اختلاف امام و قائم مقام معزول به سه روایت
در سالگرد درگذشت آیت الله منتظری ماهنامه مهرنامه در پرونده ای به نقد و بررسی اندیشه سیاسی آیت الله منتظری پرداخته است.
عبد الله نوری درباره سرنوشت آیت الله منتظری گفت: ایشان قبل و بعد از انقلاب پیشینه ای بسیار ارزشمندی داشته اند و ریاست مجلس خبرگان رهبری و مسئول تدوین قانون اساسی را به عهده داشته اند و ایشان با چنین پیشینه ای در یک انتخاب طبیعی از سوی مجلس خبرگان بعنوان قائم مقام رهبری انتخاب شدند؛اما در آخرین نامه امام در مورخ 8/1/68 و پس از نامه 6/1/68 و برکناری ایشان از قائم مقام رهبری خطاب به اقای منتظری آمده است:"من صلاح شما و انقلاب را در این می بینم که شما فقیهی باشید که نظام و مردم از نظرات شما استفاده کنند".
وی ادامه داد:من در طول دوره های گوناگون فراز و فرود آقای منتظری چه در ماجرای شهید جاوید و پس از آن و چه قبل و پس از قائم مقامی و پس از عزل از قائم مقامی رهبری و چه در ارتباط با داستان مهدی هاشمی و محاکمه و اعدام وی و مسائل متعدد دیگر مواضع خاص خودم را داشته ام که در برخی موارد با آقای منتظری همسو نبوده است و در موارد متعدد مواضع خودم را به ایشان مطرح کرده ام و چه بسا برخی نظراتشان مورد قبول و تبعیت من نباشد.
وی درباره رویدادهای بعد از عزل آیت الله منتظری گفت:زمانی که نامه 6/1/68 ارسال شد امام موضعشان این بود که در اسرع وقت همه نشانه هایی که مربوط به قائم مقامی رهبری است از قبیل عکس یا پلاکارد و مانند آن جمع آوری شود و از طرف ایشان به من و نخست وزیر ابلاغ شد که ما هم انجام دادیم؛از طرف دیگر از من خواسته شد همه آنچه مربوط به منزل آیت الله منتظری است از خیابان و کوچه به حالت عادی درآید و همه بیوت اطراف منزل که در تصرف دفتر ایشان است تخلیه شود که من پس از مذاکره با حاج احمد اقا موفق شدم موضوع را محدود به خیابان ساحلی کنم و صرفا دیوار وسط خیابان جمع آوری شد.در روز 7/1/68 خدمت اقای منتظری رفتم و شرایط روحی و نگرانی های جدی امام نسبت به ایشان را تشریح کردم که در نهایت ایشان نامه ای نوشتند و توسط من و آقای شریعتی برای امام آورده شد و بر اساس آن نامه 8/1/68 امام صادر شد.
غلامحسین کرباسچی نیز که در آن زمان استاندار اصفهان بود،به سبب موقعیت شغلی از نزدیک در جریان این اتفاقات بود ،نیز در این گفتگو شرکت کرده است؛غلامحسین کرباسچی در باره عزل اقای منتظری و زاویه ایشان و نزدکانشان با مرحوم حضرت امام خمینی (ره) گفت: درست است که مهدی هاشمی یک جریان افراطی را دنبال می کرد و بخشی از ماجراهای افراطی بعدی هم به نوعی ریشه در دیدگاه های این جریان داشت و موقعی هم که من استاندار اصفهان بودم ،برخی افراد منتسب به این جریان به خاطر اختلافات و رقابت های شخصی و محلی یکی دو نفر را کشتند ، اما نمی شود اختلاف حضرت امام را با آقای منتظری فقط از سر مساله مهدی هاشمی دانست و اختلافاتی غیر از این بحث هم وجود داشت.
وی در این باره افزود در جزوه "انتقاد از خود" یکی از نقد های که خود آقای منتظری به خود وارد دانسته بود این بود که باید ملاحظاتی در بیان دیدگاه های خود می کردنند که سبب فاصله با امام نشود چون حضرت امام که نباید خود را با ایشان تطبیق دهند و درست هم همین است که ایشان باید اگر هم یک جاهایی هم نظرات مخالف داشت به گونه ای عمل می کرد که فاصله اش با امام زیاد نشود.
کرباسچی درباره دیگر اختلاف نظرها اظهار داشت:اختلاف امام و اقای منتظری در اختلاف سلیقه خلاصه نمی شد،بلکه اختلاف دو دیدگاه بود.
عباس سلیمی نمین کتابی با عنوان "پاسداشت حقیقت" نگاشته است که نقدی است بر خاطرات آقای منتظری .وی در این گفتگو علت اصلی ریشه های اختلاف امام خمینی و آقای منتظری را در موضوع مهدی هاشمی می داند. وی درباره احتمال اوج عزل ایشان در سال 1367 افزود:اصلا این موضوع درست نیست.بحث های متعددی است که منجر به عزل می شود.امام در این مقطع امیدوارند که با حذف مهدی هاشمی آقای منتظری برای کشور حفظ شود، اما اصل اختلاف از اینجا شروع می شود تا در مقطعی که اصلا دیگر امکان حفظ اقای منتظری وجود ندارد.اینجا باید بحث این باشد که آیا مهدی هاشمی جنایتکار است یا نه.امام درست می گوید یا آقای منتظری، اگر امام درست بگوید دفاع آقای منتظری از کسی که 27 قتل انجام داده است محک می خورد و مشخص می شود که جان افراد برایش مهم بوده ؛پس در ماجرای اعدام مجاهدین هم سیاسی کاری انجام داده نه این که اعتقاد شخصی اش بوده است.
در سالگرد درگذشت آیت الله منتظری ماهنامه مهرنامه در پرونده ای به نقد و بررسی اندیشه سیاسی آیت الله منتظری پرداخته است.