رییس جمعیت هلال احمر: سعودی‌ها می‌خواهند ما را در لحظه آخر از حج ۹۵ منصرف کنند

اعتماد در این شماره از بلاتکلیفی حضور ایران در حج 95 نوشته و در کنار یادداشت هایی درباره «نهضت شیخ محمد خیابانی»، «کاهش میزان مطالعه» و «اهمیت فرهنگی اسباب بازی ها»، به انعکاس سخنان برخی از اساتید حوزه در دیدار با سیدحسن خمینی پرداخته است.

رییس جمعیت هلال احمر: سعودی‌ها می‌خواهند ما را در لحظه آخر از حج 95 منصرف کنند
روزنامه اعتماد در صفحه 13 به انعکاس سخنان امیر محسن ضیایی، رییس جمعیت هلال احمر درباره حج تمتع سال ۹۵ پرداخته و از نامعلوم بودن وضعیت اعزام زایران به عنوان یک مشکل برای این نهاد یاد کرده است.
 
او در بخشی از این گفتگو آورده است:
«رفتار سعودی‌ها این‌طور نشان می‌دهد که می‌خواهند ما را در لحظه آخر منصرف کنند. امروز برای برقراری خدمات پزشکی در عربستان بسیار دیر است. هر سال ما در این زمان مرکزمان را تجهیز و نیروهای‌مان را مستقر کرده بودیم.

بعد از قطع رابطه ایران با عربستان مرکز پزشکی ما هم در عربستان تعطیل شد و نیروهای‌مان در حال حاضر در تهران هستند. در نهایت، حضور ما بستگی به این دارد که چه تعداد ویزا به ایرانیان بدهند و ازآنجایی‌که هنوز تعداد ورود به کشور عربستان مشخص نیست ما نیز در مورد تعداد نیروهای مرکز پزشکی حج و زیارت هلال‌احمر اقدامات دقیقی انجام نداده‌ایم.»
 
 

 
سید حسن نصرالله :مشارکت ما در جنگ بوسنی برای دفاع از مسلمانان از اهل سنت بود
اعتماد در صفحه 1 به انعکاس جدیدترین سخنان سید حسن نصرالله پرداخته و زیر عنوان «مقاومت به سلاح نظام‌های عربی نیاز ندارد» آورده است: «آنچه مانع از تجاوز اسراییل به لبنان می‌شود، مقاومت است و هرچیزی غیر از این، توهم و سراب است. اگر منتظر استراتژی عربی یکپارچه و اتحادیه و ارتش‌های عربی واحدی بودیم، یقینا اسراییل همچنان در سرزمین ما بود.»
 
او با اشاره به بی نیازی مقاومت به سلاح نظام‌های عربی، از حاکمان این دول خواسته تا مقاومت را به حال خود رها کنند و افزوده است: «اسراییل هر روزه به عرب‌ها از طریق اشغال اراضی‌شان و نقض مقدسات‌شان و حمله به فلسطینی‌ها اهانت می‌کند و برخی نظام‌های عربی و در راس آنها عربستان نیز علیه مقاومت و جنبش‌های مبارزه علیه اشغالگر توطئه چینی می کنند اما برخی نظام‌ها جز با حمایت از اسراییل و محافظت از آن ادامه نمی‌یابد.»
 
 

دبیرکل حزب‌الله لبنان در ادامه به این نکات اشاره نموده است:
– مشارکت ما در جنگ بوسنی برای دفاع از مسلمانانی از اهل سنت و حفاظت از وطن‌مان در مقابل فتنه بود. ما برای مداخله در تصمیم سیاسی در بوسنی به این کشور نرفتیم، بلکه برای کمک به مردمی رفتیم که هر روز سر بریده می‌شدند.

– آنچه در عراق توسط داعش علیه اهل تسنن صورت گرفت، خطرناک‌تر از آن چیزی بود که بر شیعیان در این کشور گذشت. ما گروه زیادی از فرماندهان‌مان را به عراق فرستادیم که در آنجا با رهبری عراق می‌جنگند.
 
– مشارکت ما در نبرد در سوریه کمترین حد وظیفه و بر مبنای پژوهشی عمیق است. من خشم عربستان از ما را درک می‌کنم چرا که عربستان در تحقق اهداف خود در سوریه شکست خورد.
 
– اقدامات تحریک‌آمیز طایفه‌ای و مذهبی ممکن است که مشکلی را میان مسلمانان و مسیحیان یا میان شیعیان و سنی‌ها ایجاد کند اما به عادی سازی روابط با اسراییل منجر نخواهد شد.
 
 
 
اساتید میهمان سیدحسن خمینی: مخالفان حضور یادگار امام در انتخابات با امام مشکل دارند/ یکی از برکات سختی‌های سال‌های اخیر، روشن شدن ضرورت نگاه مجدد به اندیشه ها بود
این روزنامه در صفحه 2 به روایت سخنان سیدحسن خمینی و نیز اساتید حوزه علمیه قم به عنوان میهمانان او پرداخته و از قول  حجت‌ا‌لاسلام سید صادق قادری نوشته است: «برای ما روشن بود که ردصلاحیت کنندگان  با تمام وجود به صحنه خواهند آمد و نخواهند گذاشت پیشکسوتان نهضت در انتخابات حضور یابند؛ بنابراین اگر زمانی کاسه کوزه حاج آقا مصطفی را می‌شکستند چون پدر او فلسفه تدریس می‌کرد، امروز هم باید امثال سید حسن خمینی را تحت فشار قرار دهند، همان‌گونه که در انتخابات ۹۲ آیت‌الله هاشمی را ردصلاحیت کردند، زیرا اینها با امام مشکل دارند.»

در ادامه این دیدار آیت‌الله سید ضیاء مرتضوی، استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم نیز با اشاره به برکات سختی‌های سال‌های اخیر در کشور گفته است: «تا پیش از این، در دیدگاه‌های خودمان در باب حکومت اسلامی ابهاماتی وجود داشت، اما این قضایا نشان داد که ما باید نگاهی مجدد به دیدگاه‌های خویش داشته باشیم؛ همان‌طور که از سوی دیگر در این دگرگونی احوال و مضامیر رجال افراد حقایق خودشان را نشان دادند و صفوف و مرزها بیشتر متمایز شد ضمن اینکه تجربیات خوبی هم به دست آمد.»
 
سید حسن خمینی نیز در این دیدار که بیشتر شنونده بود، در سخنان کوتاهی با تاکید بر هزینه های احتمالی جلوگیری از مصادره امام گفته است: «اگر اسلام عزیز و جمهوری اسلامی نوپا، به انحراف کشیده شود و سیلی بخورد و به شکست منتهی شود، خدای نخواسته، اسلام، برای قرن‌ها، به طاق نسیان سپرده می‌شود؛ همه ما باید امام را به گونه‌ای به عنوان محور وحدت در جامعه اسلامی مان حفظ کنیم که تمام قومیت‌ها، مذاهب و جناح‌های سیاسی گوناگون بتوانند خود را در آینه آن ببینند.»
 
 
 
خیابانی و بیرقی که سرنگون شد
روزنامه اعتماد در صفحه 7 و در گزارشی به قلم محسن آزموده، نگاهی به قیام شیخ محمد خیابانی انداخته و با شرحی از تحصیلات و فعالیت او در کنار مبارزان مشروطه خواه تبریز و انتخاب او به نمایندگی دوره دوم مجلس نوشته است: «پس از دو سال و یک ماه و ۹ روز، مجلس به فرمان ناصرالملک منحل شد و در همین زمان قشون روس تبریز را اشغال کرد…. خیابانی بعد از تعطیلی مجلس به قفقاز رفت…. بعد از آمدن به تبریز، خیابانی را نیز چاره جز این نبود که کنجی گزیند و خاموش بنشیند.»
 
نگارنده با اشاره به تزلزل وضعیت روس ها در آذربایجان و تبریز به سبب انقلاب فوریه ۱۹۱۷ روسیه، نوشته است: «در این ایام کارها به مدت یک سال در تبریز به دست برخی رهبران حزب دموکرات یعنی خیابانی و نوبری و گروهی که تشکیل داده بودند، افتاد…. اما با گذشت زمان، اختلافات درونی در حزب دموکرات در آذربایجان آغاز شد….»
 

این گزارش با شرح خارج شدن قدرت از دست خیابانی و دموکرات‌های آذربایجان، از تبعید او به دست ارتش عثمانی نوشته و با اشاره به تحولات منجر به خروج ارتش عثمانی از آن منطقه و بازگشت مجدد خیابانی به تبریز، او را فاقد قصدی برای «تجزیه‌طلبی» دانسته است.
 
گزارشگر در پرداختن به سرانجام قیام، به خیانت بخشی از یاران خیابانی اشاره کرده و به ماحرای قتل او در تیراندازی نیروهای قزاق پرداخته است. «باشد تا بار دیگر در روز قیامت، قیامی کند و همپای کشتگان و کشندگان خود به پیشگاه داور شتابد.»

 
 
طنز و شوخی‌ در فضای مجازی و جوانانی غافل از مطالعه
اعتماد در صفحه 16 یادداشت امان‌الله قرایی‌مقدم با عنوان «بیماری جدی و مهم بی‌سوادی در جامعه ایرانی» را به چاپ رسانده و با اشاره به کتابخوان و اهل ادب بودن ایرانی‌ها در تاریخ، آگاهی‌ستیزی را یکی از مهم‌ترین مشترکات حاکمان تاریخی ایران دانسته تا فرهنگ کتابخوانی و آگاهی به مرور در جامعه ایرانی کمرنگ شده و به جای آن خرافه‌پرستی و خرافه‌گویی جانشین شود.
 

او با انتقاد از 25برابر بودن مراکز خدمات آرایشی در مقابل کتاب فروشی های پایتخت، نوشته است: «مطالعه با کیفیت و مطالعه‌ای برای بیشتر دانستن و بیشتر آگاه شدن، جایی در تربیت آموزشی جامعه ایرانی ندارد. همین است که در بزرگسالی، زمانی که دانشگاه و مدرک‌گرایی تمام می‌شود، سهم مطالعه در زندگی ایرانی‌ها کم می‌شود و این فرهنگ در ادامه به نسل‌های بعدی منتقل می‌شود…. از طرفی دیگر فضای مجازی و دنیای اینترنت هم در بستگی شرایط اجتماعی زندگی جوانان ایرانی، آزادی عمل و دسترسی را در اختیار این جوانان قرار می‌دهد که باعث می‌شود تا به جای مطالعه و خواندن کتاب‌هایی که آگاهی و دانش می‌آورد، درگیر مطالب طنز و شوخی‌هایی حتی ناخوشایند شوند….»
 
 
 
چهارشنبه سوری را با پارتی‌های شبانه‌ و آتش و ترقه علیحده‌اش جایگزین کردیم!
این روزنامه همچنین در ستون ثابت «کرگدن نامه» از قول سید علی میرفتاح به مساله همزمانی چهارشنبه‌سوری و عزاداری پرداخته و با شرح حضور خود در جلسه ای در این باره، از قول یکی از اظهار نظر کنندگان نوشته است: «با چهارشنبه‌سوری نمی‌شود درافتاد. برخورد سلبی نمی‌شود کرد. شما جلوی مردم را بگیرید، لج می‌کنند و بدتر آتش می‌سوزانند. زور هیچ کس به این نوع مناسبت‌ها نمی‌رسد. شما هزارتا دلیل بیاورید که این آتش روشن کردن خرافه و احمقانه است کسی گوشش بدهکار نیست. بگویید خطرناک است، کسی نمی‌شنود. بگویید دوره‌اش سپری شده، پیازداغش را بیشتر می‌کنند که بگویند نشده. عکس دست و پای قطع شده و سر و صورت سوخته را نشان بدهید هم فایده ندارد. با این چیزها نمی‌شود درافتاد…»
 

او با تصدیق این سخنان نوشته است: «اتفاقا توصیه امام علی(ع) هم به مالک اشتر همین است که «فرهنگ و رسم و رسوم مردم مصر را محترم بشمار و با آن از در مخالفت برنیا…»
با این حال در کشور ما گروهی از در مخالفت برآمدند و جلوی رسوم باستانی صف کشیدند هرچند به مرور و رفته‌رفته فهمیدند که سمبه سنن، پرزورتر از آن است که با اخم و تشر چند مامور بشود تعطیل‌شان کرد.»
 
نگارنده با اشاره به اینکه از هم اکنون، صدای ترقه ها به گوش می رسد، معتقد است: «نه از آن جلسه فکری بیرون آمد و نه نهادهای دیگر کاری کردند. اما چرا؛ یک کار مهم کردند. با حضور گسترده ماموران بخشی از چهارشنبه‌سوری تبدیل به پارتی شد و به درون خانه‌ها رفت. یک مراسم ساده که در حد «زردی من از تو، سرخی تو از من» بود، به پارتی‌های شبانه‌ای که نه با آتش و ترقه معمولی که با آتش و ترقه علیحده می‌سوزد؛ تبدیل شد؛آتشی بدون دود.»
 
 
 
حاملان کوچک صندوق فرهنگ
روزنامه اعتماد در صفحه 8 به انتشار چند یادداشت در خصوص اهمیت اسباب بازی و عروسک پرداخته و و در یادداشتی به قلم «احمد محیط طباطبایی» از زیان های ورود یک عروسک از فرهنگی دیگر به دنیای کودکان ما سخن گفته است.
 
عروسک‌ها حاملان کوچک فرهنگ
در بخشی از این یادداشت می خوانیم: «عروسک‌ها می‌توانند تمام مفاهیم موجود در یک فرهنگ را به فرهنگ دیگر یا نسل‌های دیگر یک فرهنگ منتقل کنند. از عروسک به عنوان عامل آموزش، عامل ارتباط و تمام عوامل مورد نیاز برای تربیت یک کودک می‌توان استفاده کرد….. ما یک نگرانی داریم در مورد اینکه عروسک‌های بومی ما در حال فراموش شدن هستند، اما نگرانی دیگری هم وجود دارد که اهمیت ویژه‌ای دارد و آن اینکه عروسک‌های دیگر وارد فرهنگ ما می‌شوند….»
 
 

تلاش برای ثبت جهانی عروسک‌های بدون صورت
دیگر یادداشت منتشر شده، به قلم افسانه احسانی، رییس هیات‌مدیره موسسه آوای ماندگار طبیعت نگاشته شده و در آن آمده است: «ما از سال ۹۱ اقداماتی را در جوامع محلی شروع کردیم که بتوانیم با اجرای آنها فرهنگ بومی را احیا کنیم. یکی از کارهایی که ما به دنبال انجامش هستیم، احیای هنرهای بومی است و بین این هنرهای بومی دیدیم که ساخت عروسک بیشتر از همه موارد دیگر مشارکت خانواده‌ها را جلب می‌کند. ضمن اینکه کمک می‌کند که خانواده کنار هم باشند، از گذشته‌شان بپرسند و به هویت‌شان برگردند.

ما سعی کردیم کاری شبیه CPR انجام دهیم، یعنی در قدم ابتدایی، فرهنگی را که در حال فراموشی است زنده نگه داریم، به این دلیل که وقتی یک آیتم فرهنگی منسوخ شود امکان احیای دوباره‌اش پایین است.»
 
 
راه‌اندازی کاروان عروسک‌های محلی بدون سیاست
دلشاد رحیم‌اف، مدیر بخش مردم‌شناسی آکادمی علوم جمهوری تاجیکستان نیز در یادداشتی با اشاره به اهمیت زمان کودکی به عنوان زمان ذخیره کردن اطلاعات و جهان‌شناسی و تشخیص و تفاوت بین خوب و بد آورده است: «عروسک‌ها با باورها و اعتقادات و رسوم و آیین‌های هر جامعه ارتباط دارد. در تاجیکستان یک سنتی هست که در جشن عروسی یک عروسک را در جلوی ماشین و مرکبی که عروس و داماد را به خانه‌شان می‌برد قرار می‌دهند و معتقدند که این عروسک نشانه باروری و زایش است. یا عروسک‌هایی که در آیین‌های طلب باران استفاده می‌شوند، وقتی که باران نمی‌بارد کسانی که زمین کشاورزی دارند، مراسم «اش گلان» را برگزار می‌کنند که مخصوص بانوان است، به این دلیل که از آناهیتا طلب باران می‌کنند….»
 
 
قصه عروسک‌ها ادامه دارد
فرزانه قبادی نیز در گزارشی از عروسک‌های بومی و نوروزی نوشته و می نویسد: «اتفاق خوبی در روزهای نزدیک نوروز برای عروسک‌ها و تمام علاقه‌مندان آنها در موزه ملی ایران افتاد…. گوشه گوشه بخش اسلامی این موزه پر از داستان عروسک‌هایی بود که هر کدام با پوشش و آرایش و نگاه‌شان قصه یک گوشه از زمین را روایت می‌کردند و در مورد آیین‌ها و فرهنگ‌هایی می‌گفتند که شاید فرصت آشنایی با تمام‌شان برای بازدید‌کنندگان نمایشگاه فراهم نبود…. قصه عروسک‌ها ادامه دارد و هنوز جا دارد تا به قصه‌های‌شان برسیم و حرف‌های‌شان را بشنویم. آنها با وجود ظاهر ساده‌شان نقش پر‌رنگی در انتقال و معرفی فرهنگ‌ها دارند.»
 
 
عروسک‌ها کلید صندوق فرهنگ هستند
 پوپک عظیم‌پور، به عنوان پژوهشگر حوزه عروسک و آیین در یادداشت خود از کارکرد و عملکرد فرهنگی عروسک سخن گفته است. او در بخشی از این نوشتار آورده است: «سال‌هاست می‌جنگیم تا اهمیت عروسک‌ها را یادآوری کنیم، تصور عموم این است که عروسک صرفا یک بازیچه است، اما در همایش عروسک‌های بومی و نوروزی که در موزه ملی ایران برگزار شد، ما دیدیم که مسوولان فرهنگی ما به عروسک‌ها توجه نشان دادند…. عروسک‌ها همان طور که برای ما پژوهشگرها گنجینه غنی از کشف بسیاری از نکات فرهنگی عامیانه و قومی و اعتقادی هستند، برای مردم هم می‌توانند انتقال‌دهنده بسیاری مفاهیم و ارزش‌ها و فرهنگی باشند که شاید از آن اطلاع نداشته باشند یا فراموشش کرده باشند.»
 
 
صدای عروسک‌ها را به گوش همه مردم برسانید
و سرانجام در بخشی از یادداشت علی گلشن، مدیر موزه عروسک‌های ملل می خوانیم: «در دنیای امروز عروسک صرفا یک اسباب‌بازی نیست، بلکه می‌تواند به عنوان سفیر فرهنگی هر کشور نقش مهمی داشته باشد. می‌تواند ویژگی‌های فرهنگی یک کشور و آداب و رسوم آن کشور را به دیگران ارایه کند.
 
در موزه عروسک‌های ملل از ۷۴ کشور جهان عروسک وجود دارد…. یک عروسک داریم از کشور غنا به نام «آکوآبا» که عروسک چوبی کوچکی است و شبیه یک بچه سیاهپوست است. خانم‌هایی که باردار نمی‌شوند یا تازه ازدواج کرده‌اند، این عروسک‌ها را در جیب لباس‌های‌شان می‌گذارند و همه جا همراه خود دارند و معتقدند که با همراه داشتن آن باردار می‌شوند…. در ایران هم نمونه عروسک باروری را در منطقه سیستان داریم که نام آن «پوتک» است….

این حوزه را باید جدی گرفت. مسوولان میراث فرهنگی عروسک را حتی جزو صنایع دستی نمی‌دانند. البته در حال حاضر اقداماتی برای ثبت عروسک‌ها صورت گرفته است اما مسوولان با سختی توجیه می‌شوند و هنوز عروسک را به عنوان یک آیتم فرهنگی موثر و قوی قبول نکرده‌اند. اما این اتفاق کم‌کم در حال روی دادن است….»
 

دیگر عناوین برگزیده «اعتماد» امروز:
 
 
سخنگوی قوه قضاییه: سه تا چهار روحانی در پرونده تعرض به سفارت عربستان در بازداشت بودند.
 

 

اعتماد در این شماره از بلاتکلیفی حضور ایران در حج 95 نوشته و در کنار یادداشت هایی درباره «نهضت شیخ محمد خیابانی»، «کاهش میزان مطالعه» و «اهمیت فرهنگی اسباب بازی ها»، به انعکاس سخنان برخی از اساتید حوزه در دیدار با سیدحسن خمینی پرداخته است.مرور مطبوعات/ ‌‌دو‌شنبه‌ 17 اسفند / روزنامه اعتماد

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.