«خطابات قانونیه» و «کمند هرمنوتیک»
سید صادق حقیقت
دکتر داود فیرحی در جلد دوم کتاب فقه و سیاست در ایران معاصر بحث تقریباً جدیدی را مطرح کرده است. به اعتقاد وی، خطابات قانونیهای که امام خمینی مبدع آن بوده، ظرفیت رشد دموکراسی و برداشت مردمسالارانه از فقه را دارد. حضرت امام با تمسک به روش و سیره عقلا، در پاسخ به این سؤال اصولی که چگونه خطابهای شرعی شامل افرادی مانند کافران، عاصیان، غافلان، جاهلان و ساهیان میشود، گفته خداوند به شکل قانونی به انسانها خطاب کرده، نه به تک تک افراد. بر اساس این نظریه، خصوصیات افراد مکلفین در غرض قانونگذار دخیل نیست؛ و اوامر شرعى قانونى تعلق به طبیعتی مىگیرد که آیینه افراد نیست. برداشتی که دکتر فیرحی دارد این است که اگر خطابها به فرد خاص، مانند حاکم اسلامی، نباشد و همه انسانها را شامل شود، به نوعی مردمسالاری نزدیک شدهایم. تم اصلی کتاب دو جلدی فقه و سیاست در ایران معاصر، ارائه قرائتی مردمسالار از فقه سیاسی است.
در خصوص اصل بحث دکتر فیرحی و نقد استاد شبستری سه نکته وجود دارد:
1- خطابات قانونیه، اگر توجیهی قویتر از رقیبش داشته باشد، استلزام منطقی با مردمسالاری ندارد. مفاد خطاب قانونی این است که اوامر شارع شبیه قانون عرفی است؛ اما باید دید متعَلق این گونه اوامر چیست. اگر مبانی مجتهدی این باشد که در نظام سلسلهمراتبی، باید از ولی فقیهی که ولایت مطلقه دارد اطاعت کرد، معنای خطاب قانونی صرف اطاعت همه از اوامر او خواهد بود. برعکس، اگر کسی در مبانی خود مردمسالار باشد، محتوای خطاب قانونی عوض خواهد شد. کسی که خطابات قانونیه را نپذیرد، انحلالی است؛ یعنی معتقد است امر شارع به تعدد افراد منحل میشود. انحلالی بودن ربطی به غیردموکراتیک ندارد. نه انحلالی بودن مستلزم اقتدارگرایی است، و نه قول به خطابات قانونیه مستلزم دموکراسی. اتفاقاً نایینی انحلالی بسیار دموکراتیکتر از دیگر فقهای سنتی است. علاوه بر این، بین خطابات قانونی و مخاطب بودن همه مردم برای انجام امور به شکل مردمسالارانه تفاوت هست.
2- مبنای هرمنوتیکی استاد شبستری چندان مشخص نیست. ایشان که ابتدا از هرمنوتیک کلی و مبهم سخن میگفت، در مباحث اخیر خود بیشتر از گادامر نام میبرد. همان گونه که در نقد هرمنوتیک، کتاب و سنت یادآور شدم، هرمنوتیک کلی وجود ندارد؛ و به شکل مشخص باید نشان داد از کلام نحله هرمنوتیکی سخن میگوییم. از سویی دیگر، هرمنوتیک گادامر وجودشناسانه است، نه معرفتشناسانه و روششناسانه. استفاده روشی از هرمنوتیک گادامر برای زمانی و مکانی دیدن آیات قرآن مخالف مبانی خود گادامر است. هرمنوتیک را نمیتوان به بحث زمان و مکان (در مباحث دینی) تقلیل داد.
3- لازمه خطابات قانونیه فرازمانی و فرامکانی دیدن آیات قرآن (یا احکام دین) نیست (که بخواهد ضرورتاً با مبانی هرمنوتیکی در تضاد باشد). مفاد خطابات قانونی این است که شارع مقدس احکام خود را بر اساس فرد فرد مخاطبان تشریع نکرده است، بلکه خطاب وی، همانند دیگر قانونگذاران، نوع انسانهاست. حال اگر حکمی فرازمانی و فرامکانی باشد، خطاب قانونی محدودهای وسیع خواهد داشت؛ همان گونه که اگر حکمی از نظر زمانی و مکانی محدود شد، خطاب قانونی همه را در همان محدوده شامل میشود. به بیان دیگر، ارتباط منطقی بین خطابات قانونی و فرازمانی و فرامکانی دیدن احکام شریعت وجود ندارد.
در مجموع، بین کوشش دکتر فیرحی در خصوص استفاده از مبحث خطابات قانونیه و بهره بردن استاد شبستری از هرمنوتیک این شباهت وجود دارد که هر دو در صددند برداشتی دموکراتیک از دین ارائه نمایند. تفاوت آنها در دو چیز است: اولاً فیرحی از مبنایی سنتی چنین استفادهای کرده است، و شبستری از روشی مدرن. ثانیاً فیرحی در گفتمان نواندیشی دینی قرار میگیرد، و بنابراین معتقد است میتوان از ظرفیتهای فقه (سیاسی) بهره برد، در حالی که شبستری به دلیل سکولار بودن، نواندیشی دینی و فقه سیاسی را قبول ندارد. در خصوص نسبت خطابات قانونیه و هرمنوتیک میتوان گفت نه استلزام منطقی بین خطابات قانونی و دموکراسی وجود دارد، و نه بین خطابات قانونی و فرازمانی و فرامکانی دیدن احکام دین. اگر استلزام اخیر زیر سؤال رود، ضرورتی ندارد کسانی که رویکردی هرمنوتیکی و دموکراتیک به دین دارند، از این بحث احساس نگرانی کنند.
دکتر داود فیرحی در جلد دوم کتاب فقه و سیاست در ایران معاصر بحث تقریباً جدیدی را مطرح کرده است. به اعتقاد وی، خطابات قانونیهای که امام خمینی مبدع آن بوده، ظرفیت رشد دموکراسی و برداشت مردمسالارانه از فقه را دارد. حضرت امام با تمسک به روش و سیره عقلا، در پاسخ به این سؤال اصولی که چگونه خطابهای شرعی شامل افرادی مانند کافران، عاصیان، غافلان، جاهلان و ساهیان میشود، گفته خداوند به شکل قانونی به انسانها خطاب کرده، نه به تک تک افراد. بر اساس این نظریه، خصوصیات افراد مکلفین در غرض قانونگذار دخیل نیست؛ و اوامر شرعى قانونى تعلق به طبیعتی مىگیرد که آیینه افراد نیست. برداشتی که دکتر فیرحی دارد این است که اگر خطابها به فرد خاص، مانند حاکم اسلامی، نباشد و همه انسانها را شامل شود، به نوعی مردمسالاری نزدیک شدهایم. تم اصلی کتاب دو جلدی فقه و سیاست در ایران معاصر، ارائه قرائتی مردمسالار از فقه سیاسی است.
این جا را بخوانید:
فیرحی در جمع بندی مطالب عنوان شده گفت: طبق دیدگاه های دولت مدرن، دموکراسی همیشه از حقوق می آمد. این در جهان اسلام یک مشکل داشت. بخشی از زندگی جزو حقوق نبود و پارادوکس ایجاد می کرد که ما باید یا به شریعت یا به حقوق تکیه کنیم. کمکی که ادبیات امام کرد این بود که بحث احکام شرعی را نیز مانند حقوق، ذیل اختیار انتخاب مردم قرار داد. یعنی حقوقی را به مردم داد که این حقوق ناشی از تکلیف اجرای شریعت بود. بر این اساس احکام شرعی را به خطابات شخصی و تکالیف عمومی تقسیم کرد. تکالیف عمومی نیز در ادبیات امام به 2 قسمت تقسیم می شود. یک سری از تکالیف عمومی احتیاج به حکومت ندارد و به صورت شخصی شکل می گیرد. اما قسمتی احتیاج به حکومت دارد. آنجا هم امام می فرمایند که شهروندان می توانند دولت ها را با شروطی انتخاب کنند.
http://www.jamaran.ir/fa/n104789/%D8%B3%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B3_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C/%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C(%D8%B3)_%D8%AA%D8%A6%D9%88%D8%B1%DB%8C_%D9%85%D8%B1%D8%AD%D9%88%D9%85_%D9%86%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%86%DB%8C_%DA%A9%D9%87_%D9%85%D9%86%D8%AC%D8%B1_%D8%A8%D9%87_%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B7%D9%87_%D8%B4%D8%AF_%D8%B1%D8%A7_%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84_%DA%A9%D8%B1%D8%AF